✨ #هــــفـــــت_شــــهــــر_عــــشـــــق
ادامهی داستان #منطقالطیر
#قسمت_نهم (پایانی) ⬇️
👈🏻 پرندگان وقتی سخنان #هدهد را میشنوند، میفهمند که راه #سیمرغ بازیچه نیست و رفتن به این راه از گروهی ناتوان برنمیآید. بسیاری از تصور سختی راه همانجا میمیرند. بقیه به راه میافتند و سالها ره میسپارند و سختی بسیار میبینند. عدهای از تشنگی و حوادث مختلف میمیرند. تعدادی از حرارت آفتاب , پر و بالشان میسوزد و نابود میشوند یا طعمهی درندگان میگردند. برخی مشغول تماشای #عجایب راه شده و از ادامهی مسیر باز میمانند. از صدها هزار پرنده فقط #سی مرغ بیبال و پر، رنجور و غم زده به پیشگاه #سیمرغ میرسند و آنجا را محلی غیرقابل توصیف و #نورانیتر از هزاران خورشید و ماه و ستاره میبینند.
پرندگان خود را در برابر آن #عظمت، حقیر و ناچیز مییابند و چون قطرهای در آن اقیانوس #جلال و شکوه محو میشوند.
مدتی میگذرد تا هنگامی که یکی از مقربان #سیمرغ به دیدارشان میآید و میبیند #سی مرغ بال و پر ریخته و نیمهجان، گیج و حیران منتظرند.
میپرسد: « از کجا آمدهاید و چه میخواهید؟ »
آنان میگویند: « ما پرندگانی هستیم که به اینجا آمدیم تا #سیمرغ پادشاه ما باشد. هزاران مرغ بودیم و از راه دور به امید دیدار #سیمرغ، فقط #سی مرغ زنده به اینجا رسیدیم. آرزو داریم که آن بزرگوار ما را به #حضور بپذیرد و به لطف در ما نظری کند. »
آن مقرب #سیمرغ میگوید: « هزاران هزار چون شما در مقابل عظمت او ذرهای ناچیز است. شما باشید یا نباشید او #پادشاه مطلق و جاودان خواهد بود. مشتی پرندهی حقیر در برابر او چه ارزشی دارد؟ »
#پرندگان از این سخن #دلشکسته میشوند و میگویند: « حقارت و خواری شایستهی کسی نیست که به محضر او آمده است. اگر ما نمیتوانیم به #وصال او برسیم حداقل میتوانیم چون پروانه در آتش #عشقش بسوزیم. »
سرانجام آنان چون در عشق #سیمرغ میمیرند و سر تا پا درد میشوند و با اینکه #استغنای کامل #حضرتدوست بینیاز از آنان است؛ اما لطفش شامل حالشان میگردد و فرستادهای از سوی #سیمرغ میآید و صفحهای پیش رویشان میگذارد تا در آن بنگرند.
آنها میبینند هر چه در این راه گفتهاند و انجام دادهاند در این صفحه #نوشته شده است.
آنان از #خطایا و #اشتباهاتشان شرمنده شده و با #آتش حیا و شرمندگی آن سیاهیها از وجودشان پاک میشود. سپس آنچه کردهاند و نکردهاند از #لوح سینهشان محو میگردد.
ناگهان آفتاب #قرب و نزدیکی به #سیمرغ در پیش چشمشان روشن شده و چهرهی #سیمرغ را میبینند. اما آنچه مایهی حیرت و شگفتیشان میشود این است در آینهی وجود او #سیمرغ همان #سی مرغ است. یعنی فرقی بین آن #سی مرغ با #سیمرغ نیست. مرغان چون با تعجب علت این #یگانگی را میپرسند خطاب میآید: «شما چون تمام آلودگیهای وجودتان را پاک کردید، چون آینه شدید که از خود نقشی ندارد. شما فقط منعکس کنندهی شمایل #معشوق هستید.»
در پایان آنان چون سایهای که در نور آفتاب ناپدید میشود در وجود او محو میگردند. پس دیگر نه #رهروئی میماند و نه #رهبری . فقط #راه است. . .
🔚 پــــایـــــان
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
ادامهی داستان #منطقالطیر
#قسمت_نهم (پایانی) ⬇️
👈🏻 پرندگان وقتی سخنان #هدهد را میشنوند، میفهمند که راه #سیمرغ بازیچه نیست و رفتن به این راه از گروهی ناتوان برنمیآید. بسیاری از تصور سختی راه همانجا میمیرند. بقیه به راه میافتند و سالها ره میسپارند و سختی بسیار میبینند. عدهای از تشنگی و حوادث مختلف میمیرند. تعدادی از حرارت آفتاب , پر و بالشان میسوزد و نابود میشوند یا طعمهی درندگان میگردند. برخی مشغول تماشای #عجایب راه شده و از ادامهی مسیر باز میمانند. از صدها هزار پرنده فقط #سی مرغ بیبال و پر، رنجور و غم زده به پیشگاه #سیمرغ میرسند و آنجا را محلی غیرقابل توصیف و #نورانیتر از هزاران خورشید و ماه و ستاره میبینند.
پرندگان خود را در برابر آن #عظمت، حقیر و ناچیز مییابند و چون قطرهای در آن اقیانوس #جلال و شکوه محو میشوند.
مدتی میگذرد تا هنگامی که یکی از مقربان #سیمرغ به دیدارشان میآید و میبیند #سی مرغ بال و پر ریخته و نیمهجان، گیج و حیران منتظرند.
میپرسد: « از کجا آمدهاید و چه میخواهید؟ »
آنان میگویند: « ما پرندگانی هستیم که به اینجا آمدیم تا #سیمرغ پادشاه ما باشد. هزاران مرغ بودیم و از راه دور به امید دیدار #سیمرغ، فقط #سی مرغ زنده به اینجا رسیدیم. آرزو داریم که آن بزرگوار ما را به #حضور بپذیرد و به لطف در ما نظری کند. »
آن مقرب #سیمرغ میگوید: « هزاران هزار چون شما در مقابل عظمت او ذرهای ناچیز است. شما باشید یا نباشید او #پادشاه مطلق و جاودان خواهد بود. مشتی پرندهی حقیر در برابر او چه ارزشی دارد؟ »
#پرندگان از این سخن #دلشکسته میشوند و میگویند: « حقارت و خواری شایستهی کسی نیست که به محضر او آمده است. اگر ما نمیتوانیم به #وصال او برسیم حداقل میتوانیم چون پروانه در آتش #عشقش بسوزیم. »
سرانجام آنان چون در عشق #سیمرغ میمیرند و سر تا پا درد میشوند و با اینکه #استغنای کامل #حضرتدوست بینیاز از آنان است؛ اما لطفش شامل حالشان میگردد و فرستادهای از سوی #سیمرغ میآید و صفحهای پیش رویشان میگذارد تا در آن بنگرند.
آنها میبینند هر چه در این راه گفتهاند و انجام دادهاند در این صفحه #نوشته شده است.
آنان از #خطایا و #اشتباهاتشان شرمنده شده و با #آتش حیا و شرمندگی آن سیاهیها از وجودشان پاک میشود. سپس آنچه کردهاند و نکردهاند از #لوح سینهشان محو میگردد.
ناگهان آفتاب #قرب و نزدیکی به #سیمرغ در پیش چشمشان روشن شده و چهرهی #سیمرغ را میبینند. اما آنچه مایهی حیرت و شگفتیشان میشود این است در آینهی وجود او #سیمرغ همان #سی مرغ است. یعنی فرقی بین آن #سی مرغ با #سیمرغ نیست. مرغان چون با تعجب علت این #یگانگی را میپرسند خطاب میآید: «شما چون تمام آلودگیهای وجودتان را پاک کردید، چون آینه شدید که از خود نقشی ندارد. شما فقط منعکس کنندهی شمایل #معشوق هستید.»
در پایان آنان چون سایهای که در نور آفتاب ناپدید میشود در وجود او محو میگردند. پس دیگر نه #رهروئی میماند و نه #رهبری . فقط #راه است. . .
🔚 پــــایـــــان
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🔴رد اعتراضاتی از #تصوف و موضوعات آن
7⃣کمال_کامل_مکمل:
📌افاده ومعنی این آیات بینات این است که برای #انسان_کامل ممکن است مردم را به امر پروردگار خود ارشاد وراهنمائی کند واین کمال #معنوی،کمال دائم است که از درجه ای به درجهٔ دیگر انتقال می خورد ودر نظر #تصوف به ولایت #صغری آغاز می گردد بعد از آن به ولایت #کبری میرسد بعد از آن مقام بقا بعد الفنأ را حاصل می نماید واین مقام بعد از گذاشتن از مقاماتی که گفتیم مثل #زهدوتوبه وغیر آنها متحقق می گردد وکسی که #خداوند برایش این کمال را عطا کرده باشدصلاحیت ارشاد را کمائی می کند وآن کمالی است که به درجه کمال #انبیأ علیه السلام نمی رسد و بهترین آن،کمال انسانی #حضرت_محمدصلی_الله_علیه_وسلم است.🌸
🌀قبلا در مبحث #جلال_وجمال گفتیم که کامل همان کسی است که بهترین درجات کمال را رسیده باشد و او می تواند در امور #معنوی خود بدون #مرشد_گذرنماید ولی #کامل_مکمل کسی است که بهترین درجات کمال را گذشتانده باشد واو را حق اجازه #معنوی است در رسانیدن دیگران به مقامات خود ومثل آن مثل معلمی است که غیر از خود تعلیم می گیرد ومی آموزد وبرای او قدرت آن است که از چه آموخته غیر خود را بیاموزاند مثل راهنمای است که کسانی را که شهر را بلد نیستند وبه دروازه های آن #رهبری می کند وچه بسا که شاگرد در آموختن از #مقام_استاد خود در علم گذشته است به همین نحو رجال #تصوف نیز بسا که از #مقام_شیوخ خود گذشته اند ما بسیاری از رؤسای #طریقه های #صوفیه را می بینیم که مقاماتی بلندتری از مقامات شیوخ خود حاصل کرده اند.🌸
💥 #خداوند به حال وشأن شان داناتر است.وهمین گروه مستحق ارشاد مردم به #معرفت_خداوند سبحانه تعالی گشته اند خداوند متعال فرموده است:🌸
📖«قل هذا سبیلی ادعوالی الله علی بصیرة انا ومن اتبعنی»
📖«ومن احسن قولا ممن دعا الی الله وعمل صالحا وقال اننی من المسلمین»
☝️که این آیات کریمه بر همین مردان #مرشد وبه حال وشأن آنها انصباق می کند #خداوند عظیم می فرماید:🌸
📖«وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا وکانوا بآیتنا یوقنون»
ادامه دارد...
📚 #کتاب_حقیقت_تصوف
✍مؤلف:شیخ امین علاءالدین نقشبندی
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
7⃣کمال_کامل_مکمل:
📌افاده ومعنی این آیات بینات این است که برای #انسان_کامل ممکن است مردم را به امر پروردگار خود ارشاد وراهنمائی کند واین کمال #معنوی،کمال دائم است که از درجه ای به درجهٔ دیگر انتقال می خورد ودر نظر #تصوف به ولایت #صغری آغاز می گردد بعد از آن به ولایت #کبری میرسد بعد از آن مقام بقا بعد الفنأ را حاصل می نماید واین مقام بعد از گذاشتن از مقاماتی که گفتیم مثل #زهدوتوبه وغیر آنها متحقق می گردد وکسی که #خداوند برایش این کمال را عطا کرده باشدصلاحیت ارشاد را کمائی می کند وآن کمالی است که به درجه کمال #انبیأ علیه السلام نمی رسد و بهترین آن،کمال انسانی #حضرت_محمدصلی_الله_علیه_وسلم است.🌸
🌀قبلا در مبحث #جلال_وجمال گفتیم که کامل همان کسی است که بهترین درجات کمال را رسیده باشد و او می تواند در امور #معنوی خود بدون #مرشد_گذرنماید ولی #کامل_مکمل کسی است که بهترین درجات کمال را گذشتانده باشد واو را حق اجازه #معنوی است در رسانیدن دیگران به مقامات خود ومثل آن مثل معلمی است که غیر از خود تعلیم می گیرد ومی آموزد وبرای او قدرت آن است که از چه آموخته غیر خود را بیاموزاند مثل راهنمای است که کسانی را که شهر را بلد نیستند وبه دروازه های آن #رهبری می کند وچه بسا که شاگرد در آموختن از #مقام_استاد خود در علم گذشته است به همین نحو رجال #تصوف نیز بسا که از #مقام_شیوخ خود گذشته اند ما بسیاری از رؤسای #طریقه های #صوفیه را می بینیم که مقاماتی بلندتری از مقامات شیوخ خود حاصل کرده اند.🌸
💥 #خداوند به حال وشأن شان داناتر است.وهمین گروه مستحق ارشاد مردم به #معرفت_خداوند سبحانه تعالی گشته اند خداوند متعال فرموده است:🌸
📖«قل هذا سبیلی ادعوالی الله علی بصیرة انا ومن اتبعنی»
📖«ومن احسن قولا ممن دعا الی الله وعمل صالحا وقال اننی من المسلمین»
☝️که این آیات کریمه بر همین مردان #مرشد وبه حال وشأن آنها انصباق می کند #خداوند عظیم می فرماید:🌸
📖«وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا وکانوا بآیتنا یوقنون»
ادامه دارد...
📚 #کتاب_حقیقت_تصوف
✍مؤلف:شیخ امین علاءالدین نقشبندی
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq