Forwarded from Vatan
🌺تذکـــــــرة ﺍﻷﻭﻟﯿﺎﺀ🌺
🔷شیخ #ابوالحسن_خرقانی را گفتند:
🔶نشان #توکل چیست؟
🔷گفت: «آنکه شیر و اژدها و آتش و دریا و بالش، هر پنج تو را یکى بود
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🔷شیخ #ابوالحسن_خرقانی را گفتند:
🔶نشان #توکل چیست؟
🔷گفت: «آنکه شیر و اژدها و آتش و دریا و بالش، هر پنج تو را یکى بود
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🌺 ذکری از غوث الابرار حضرت شیخ #ابوالحسن_خرقانی(قدس الله سره العزیز) و مرتبه #غوثیت آن حضرت: 🌺
✍ نقلست که مریدی از شیخ درخواست کرد که مرا دستوری ده تا به کوه لبنان شوم و #قطب_عالم را ببینم؛ 🌹
🔮شیخ دستوری داد ، چون به لبنان رسید جمعی دید نشسته روی به قبله و جنازه ای در پیش و نماز نمیکردند ، مرید پرسید: که چرا بر جنازه نماز نمیکنید؟
گفتند: تا قطب عالم بیاید که روزی پنج بار قطب اینجا امامت کند ؛ مرید شاد شد ، 🌹
💎یک زمان بود همه ازجای بجستند گفت: شیخ را دیدم که در پیش استاد و نماز بکرد و مرا دهشت افتاد چون به خود بازآمدم مرده را دفن کردند شیخ برفت، گفتم: این شخص که بود
گفتند: #ابوالحسن_خرقانی ، گفتم کی بازآید گفتند: بوقت نماز دیگر. 🌹
♻️من زاری کردم که من مرید اویم و چنین سخن گفتهام شفیع شوید تا مرا به #خرقان برد که مدتی شد تا در سفرم پس چون وقت نماز دیگر درآمد دیگرباره شیخ را دیدم در پیش شد چون سلام بداد من دست بدو در زدم و مرا دهشت افتاد و چون به خود بازآمدم خود را بر سر چهارسوی ری دیدم روی به خرقان آوردم. 🌹
🔮چون نظر شیخ بر من افتاد گفت: شرط آنست که آنچه دیدی اظهار نکنی که من از خدای درخواست کردهام تابدین جهان و بدان جهان مرا از خلق بازپوشاند و از آفریده مرا هیچکس ندید مگر زنده ای و آن #بایزیدقدس سره بود. 🌹
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
✍ نقلست که مریدی از شیخ درخواست کرد که مرا دستوری ده تا به کوه لبنان شوم و #قطب_عالم را ببینم؛ 🌹
🔮شیخ دستوری داد ، چون به لبنان رسید جمعی دید نشسته روی به قبله و جنازه ای در پیش و نماز نمیکردند ، مرید پرسید: که چرا بر جنازه نماز نمیکنید؟
گفتند: تا قطب عالم بیاید که روزی پنج بار قطب اینجا امامت کند ؛ مرید شاد شد ، 🌹
💎یک زمان بود همه ازجای بجستند گفت: شیخ را دیدم که در پیش استاد و نماز بکرد و مرا دهشت افتاد چون به خود بازآمدم مرده را دفن کردند شیخ برفت، گفتم: این شخص که بود
گفتند: #ابوالحسن_خرقانی ، گفتم کی بازآید گفتند: بوقت نماز دیگر. 🌹
♻️من زاری کردم که من مرید اویم و چنین سخن گفتهام شفیع شوید تا مرا به #خرقان برد که مدتی شد تا در سفرم پس چون وقت نماز دیگر درآمد دیگرباره شیخ را دیدم در پیش شد چون سلام بداد من دست بدو در زدم و مرا دهشت افتاد و چون به خود بازآمدم خود را بر سر چهارسوی ری دیدم روی به خرقان آوردم. 🌹
🔮چون نظر شیخ بر من افتاد گفت: شرط آنست که آنچه دیدی اظهار نکنی که من از خدای درخواست کردهام تابدین جهان و بدان جهان مرا از خلق بازپوشاند و از آفریده مرا هیچکس ندید مگر زنده ای و آن #بایزیدقدس سره بود. 🌹
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq