💐 به سوی حق 💐
527 subscribers
3.91K photos
542 videos
166 files
6.43K links
‎ ﷽

این کانال در راستای آگاه سازی روشن دلان وتذکره پرچمداران علم وعرفان ،در باب شریعت و طریقت و اصول منهج طُرق
اربعه اهل سنّت و جماعت فعالیت می‌نماید

برای تبادلات به ایدی زیرمراجعه فرماید
@Ahmad4972
Download Telegram
#بعد #ازبعثت

گفتگوی بین عتبه و حضرت رسول الله

🔺قسمت بیست و یکم🔻

ادامه........

🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁

💎وقتی #عتبه رضی الله عنه سخنانش را به پایان رساند، آنگاه #حضرت_رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: ای ابوالولید! سخنان شما تمام شد؟ 🌸

💎 او گفت: بله، حضرت فرمودند: اکنون از من بشنو، #عتبه رضی الله عنه گفت: بفرمایید بگویید.

📖حضرت #رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم آیاتی از سوره #فصلت از اول تا آیه سجده تلاوت نمود.🌸

💎 #عتبه رضی الله عنه در حالی که دستهایش را به پشت انداخته و بر آن تکیه زده بود با توجه کامل گوش داد. همینکه #رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به آیه سجده رسید، سجده تلاوت بجای آورد؛ سپس فرمودند: کاملاً گوش کردید! ای ابوالولید! حالا اختیار به دست خودت است. 🌸

🔱عتبه رضی الله عنه بلند شد، به سوی سران قریش رهسپار گشت. سران قریش وقتی به عتبه رضی الله عنه نگاه کردند، برخی گفتند: قسم بخدا ابوالولید با چهره دیگری برگشته است، وقتی او نشست گفتند: چه خبر است ای ابوالولید؟ او گفت: خبر این است که من گفتاری شنیده ام که مثل آن تاکنون اصلا نشنیده بودم؛ سوگند به خدا که این گفتار، شعر نبود، سحر و جادوگری هم نبود.🌸

👈سپس گفت: ای جماعت قریش! حرف مرا بشنوید: این مرد را هرچه می کند به حال خودش بگذارید، با او کار نداشته باشید. گفتند قسم بخدا تو را با گفتارش #سحر کرده است، ای ابوالولید! او گفت: البته رای من همین است. شما اختیار دارید، هرچه دلتان خواست انجام دهید.🌸

ادامه دارد........

✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

🔥قریش مسلمانان مهاجر را تعقیب می کنند

#قسمت2

ادامه.......

🔰وقتی قریش دیدند که مسلمانان در سرزمین #حبشه امنیت دارند، دو نفر از سوی خود بنامهای عبدالله بن ابی ربیعه و عمرو بن العاص بن وایل را به حبشه فرستادند و هدایای گران بهایی از اشیای #مکه برای نجاشی و دولتمردان #حبشه ارسال کردند.💞

♻️این دو فرستاده نزد نجاشی رفته با درباریان تماس گرفتند و حمایت آنان را جلب نمودند، و با تقدیم هدایا #دلهای شان را بدست آوردند. سپس در مجلس #پادشاه حاضر شده، چنین گفتند: چند نفر از مردم نادان و کم خرد ما به کشور شما پناهنده شده اند💞

♻️اینها آیین قوم خود را رها کرده اند و آیین شما را نیز قبول ندارند. دارای #دین جدیدی هستند که نه ما آن را می دانیم و نه شما از آن اطلاعی دارید. اینک ما را بزرگان قوم، فامیل ها، پدرها و عموهای آنان به سوی شما فرستاده اند و تقاضا نموده اند که این افراد را به سوی قومشان برگردانید. آنان، این افراد را بهتر می شناسند💞

♻️درباریان نیز گفتند: شاها! اینها راست می گویند، افراد مذکور را به دست اینها بسپارید. نجاشی عصبانی شده و پیشنهاد آنان را رد کرد و حاضر نشد، مسلمانانی را که به او و کشورش پناهنده شده بودند، به فرستادگان قریش بسپارد💞

♻️آنگاه مسلمانان را فرا خواند و از #دانشمندان مسیحی نیز دعوت نمود. نجاشی خطاب به مسلمانان گفت: این چه آیینی است که شما به آن معتقد شده اید که با دین من و سایر ادیان دیگر نیز متفاوت است و به سبب آن از قوم خود جدا شده اید؟💞

ادامه دارد........

✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

🌙سخنرانی جعفر بن ابی طالب و تصویر جاهلیت و معرفی اسلام، در دربار نجاشی

#قسمت4

🔰ولی قوم ما در مقابل ما قیام کردند و ما را مورد شکنجه قرار دادند. مزاحم #دین ما شدند و می خواهند که ما از عبادت خدای واحد دست برداریم و بتها را پرستش کنیم و به انجام خباثت ها و زشتیها مشغول شویم.🌸

🔮وقتی آنها بر ما فشار آوردند، ما را مورد ستم قرار دادند، عرصه را بر ما تنگ کردند و مزاحم آیین ما گردیدند، ناچار به کشورتان پناه آوردیم و شما را از #دیگران_برتر دانستیم و هم اکنون امیدواریم که در پناه شما از #ظلم وتجاوز آنها در امان باشیم🌸

💠نجاشی این سخنان را با آرامش و متانت گوش کرد. سپس گفت: آیا چیزی از #کتاب_آسمانی پیامبرتان همراه دارید؟

حضرت جعفر رضی الله عنه گفت: آری.🔸

🔮نجاشی گفت: آن را برای من بخوانید.

🔸حضرت جعفر رضی الله عنه آیاتی چند از آغاز سوره مریم خواند.

🔮نجاشی سخت متاثر شد و چنان گریه کرد که قطرات اشک، محاسن او را تر نمود. اسقف ها هم آن قدر گریستند که کتاب هایی که جلوی شان قرار داشت، خیس شدند. 🌸

🔸سخنرانی حضرت جعفر رضی الله عنه در محضر پادشاه حبشه و تصویر او از #اسلام چنان پرشور و حکمت آمیز بود که به موقع و در مکان مناسب ایراد گردید.🌸

🔷این گونه سخنان قبل از اینکه به نیروی #بلاغت و قدرت بیان گوینده دلالت کند به بلاغت خرد و #عقل او دلالت می نماید. به راستی که تنها با الهام از #خداوند متعال می توان چنین سخنانی را در چنین مواقع و مواضع حساس و مهم ایراد کرد؛ خداوندی که می خواهد نور این دین را به کمال برساند و آن را بر کلیه ادیان سیطره بخشد.🌸

ادامه دارد........

مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی" رحمه الله "

📒 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🔱عدم موفقیت هیات فرستاده شده قریش

#قسمت5

🔻نجاشی گفت: به راستی که این مطلب و آنچه حضرت عیسی علیه السلام آورده است هر دو از #یک_منبع سرچشمه می گیرند. سپس رو به فرستادگان قریش کرده گفت: برخیزید و بروید، سوگند به خدا که من اینها را به دست شما نخواهم سپرد.🌸


اینجا بود که عمروبن العاص آخرین تیر را از ترکش رها کرد، آن هم تیری بسیار مسموم، صبح روز بعد نزد نجاشی آمدو گفت: پادشاها! اینها در مورد حضرت عیسی بن مریم علیه السلام حرفهای عجیب و باورنکردنی می گویند. پادشاه رو به مسلمانان کرد و گفت: بفرمایید بگویید عقیده شما درباره عیسی بن مریم علیه السلام چیست؟🌸

🔆حضرت جعفر بن ابی طالب رضی الله عنه گفت: ما همان چیزی را درباره عیسی بن مریم علیه السلام می گوییم که پیامبر ما خبر داده است. حضرت عیسی بن مریم بنده خدا و فرستاده او بود. روح و نشانه قدرت آفریدگار و از جانب خدا بود که او را به #مریم_پاکدامن و بتول عطا نمود.🌸

💥نجاشی با شنیدن این مطلب دستش را به زمین زد و تکه چوبی از زمین برداشت و گفت: قسم بخدا! عیسی بن مریم علیه السلام بر آنچه شما گفتید به اندازه این تکه چوب نیز سخنی اضافه نکرده است. نجاشی بعد از این گفتگوها مسلمانان را در مملکت خود با اطمینان پناه داد، فرستادگان قریش ناکام برگشتند و مسلمین با آرامش اقامت گزیدند.🌸

🍂یکبار دشمنان نجاشی علیه او دست به شورش زدند، مسلمانان نیز به پاس خدماتش از وی دفاع نمودند. این اقدام شجاعانه و انساندوستانه مسلمین کاملاً با تعالیم اخلاقی اسلام مطابقت داشت و #مقتضای_اخلاق مسلمین بود.🌸

ادامه دارد.........

🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن #عمربن_الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت6

🔰خداوند متعال، اسلام و مسلمانان را با اسلام آوردن حضرت عمربن الخطاب العدوی القریشی رضی الله عنه تقویت نمود. 💞

🌺عمر رضی الله عنه مرد با هیبت و نیرومندی بود. پیامبر اکرم به اسلام آوردن او بسیار علاقه مند بود و از خداوند متعال برای این منظور دعا می خواست. 💞

💎ماجرای اسلام آوردن حضرت عمر رضی الله عنه جالب و شنیدنی است، خواهرش فاطمه بنت الخطاب رضی الله عنه و شوهر او سعید بن زید رضی الله عنه قبلاً مسلمان شده بودند. البته اسلام آوردن خود را بنابر خشونت عمر رضی الله عنه از وی پنهان می کردند. 💞

🔮روزی حضرت عمر رضی الله عنه در حالی که شمشیرش را حمایل کرده بود به قصد #کشتن_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم و گروهی از یارانش بیرون آمد. به او خبر رسیده بود که آنها نزدیک صفا در خانه ای گرد آمده اند. در راه، نعیم بن عبدالله رضی الله عنه که از قوم بنی عدی و فامیل حضرت عمر رضی الله عنه بود با او ملاقات کرد. او که مسلمان شده بود به عمر رضی الله عنه گفت: کجا می روی؟💞

💎عمر رضی الله عنه گفت: قصد دارم به سوی محمد بروم که به #دین ما اعتقاد ندارد و در میان قریش تفرقه انداخته و از آنها انتقاد می کند و خردمندان را #سفیه #ونادان می شمارد و خدایان ما را بد می گوید، می خواهم او را به قتل برسانم.💞

ادامه دارد.......

✒️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت7

نعیم گفت: عمر! تو را #نفست فریب داده است. اگر راست می گویی چرا نزد افراد خانواده خود نمی روی و جلوی آنها را نمی گیری؟ عمر رضی الله عنه با تعجب پرسید: کدام یک از افراد خانواده؟ 🌸

🌿نعیم گفت: منظورم خواهر و پسرعمویت سعید بن زید هستند که به راستی #اسلام آورده اند و از حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم پیروی می نمایند. اگر قدرت داری جلوی آنها را بگیر!..🌸

🔆عمر رضی الله عنه از شنیدن این سخن عصبانی شد و به قصد خواهر و دامادش به سوی خانه آنها شتافت. حضرت خباب بن الارت رضی الله عنه آنجابود، صحیفه ای با خود به همراه داشت که در آن سوره طه نوشته شده بود و از روی آن فاطمه را آموزش می داد. همین که آنها متوجه شدند، عمر دارد می آید، خباب رضی الله عنه خود را در اتاقک کوچکی پنهان کرده، و خواهر عمر هم صحیفه را زیر زانوی خود مخفی ساخت. 🌸

💎عمر رضی الله عنه که هنگام نزدیک شدن به خانه، صدای خواندن #قرآن از خباب بن الارت رضی الله عنه را شنیده بود؛ وقتی وارد خانه گردید، پرسید: این چه صدایی بود که شنیده می شد؟ 🌸

💥خواهر و دامادشددر جواب گفتند: چیزی نبود. عمر گفت: نخیر، قطعاً چیزی بود. قسم به خدا! به من خبر رسیده که شما از #دین_محمد پیروی می کنید.🌸

🌟سپس داماد خود را مورد ضرب قرار داد، خواهرش بلند شد تا او را از زدن همسرش باز دارد، اما عمر سیلی محکمی به صورت خواهرش زد که بر اثر آن خون جاری گشت.🌸

🔰 وقتی خواهر و دامادش این منظره را دیدند، به صراحت گفتند! ای عمر! ما اسلام را پذیرفته و به خدا و رسولش ایمان آورده ایم هر چه می خواهی بکن!...🌸

ادامه دارد.........

🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت8

🔰وقتی نگاه عمر رضی الله عنه به وضعیت خون آلود خواهرش افتاد، از کارش سخت پشیمان گشت. کمی درنگ کرد و سپس به خواهرش گفت: صحیفه ای را که داشتید می خواندید آن را به من بدهید تا ببینم که محمد چه چیزی آورده است. 🌸

🔻عمر رضی الله عنه فردی با سواد و درس خوانده ای بود. خواهرش گفت: می ترسم که مبادا آن را پاره کنی؟ 🌸

🔰عمر به خدایان خود سوگند خورد و گفت: خیر، نترسید. خواهرش با شنیدن این سخن به اسلام آوردن عمر رضی الله عنه امیدوار شد.🌸

♻️سپس به او گفت: برادر! شما به دلیل #مشرک بودن، ناپاک هستید و این صحیفه را کسی می تواند دست بزند که پاک باشد. عمر بلند شده، استحمام نمود. 🌸

💥آنگاه خواهرش صحیفه را به دست او داد. در این #صحیفه_سوره طه نوشته شده بود. عمر رضی الله عنه چند آیه از ابتدای سوره، خواند و گفت: به به! چه کلام زیبا و عظیم الشأنی است!....🌸

🌺با شنیدن این سخن خباب رضی الله عنه از مخفیگاه خود بیرون آمد و به سوی او رفت و گفت: ای عمر امیدوارم که خداوند متعال دعای پیامبرش را در حق تو قبول کرده باشد، قسم بخدا که من دیروز از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که فرمودند: بارالها! اسلام را یا به وسیله ابوالحکم بن هشام (ابوجهل) و یا به وسیله عمر بن الخطاب موید بگردان.خباب ادامه داد: ای عمر! به سوی الله بشتاب.🌸

ادامه دارد........

🖊تالیف: حضرت علامه سبد ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📖 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت9

💠در این هنگام بود که عمر رضی الله عنه به خباب گفت: ای خباب مرا به محضر محمد ببر تا #اسلام بیاورم. خباب رضی الله عنه گفت: حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم به همراه چند تن از یارانش در خانه ای در حوالی کوه #صفا حضور دارند.🌸

🔰عمر رضی الله عنه شمشیرش را حمایل کرده و به سوی رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم حرکت نمود. وقتی آنجا رسیدند، عمر رضی الله عنه در خانه را زد.🌸

💎یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و از شکاف در نگاه کرد، دید عمر رضی الله عنه شمشیر خود را حمایل نموده و ایستاده است. فوراً برگشت و در حالی که وحشت زده بود، گفت: یا رسول خدا! عمربن الخطاب است که شمشیرش را حمایل کرده و پشت در منتظر است. 🌸

♻️حمزه بن عبدالمطلب رضی الله عنه گفت: به او اجازه بدهید، اگر با حسن نیت آمده، مقدمش را گرامی می داریم و قصدش را ضبرآورده می کنیم و اگر نیت بدی داشته باشد با شمشیر خودش او را می کشیم.🌸

👆حضرت رسول اکرم فرمودند: به او اجازه ورود بدهید، بالاخره به او اجازه ورود دادند، همین که عمر رضی الله عنه وارد شد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و گریبانش را گرفت و با قدرت او را به سوی خود کشید و فرمودند: ای پسر خطاب! چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟ قسم بخدا، مثل اینکه دست نمی کشی تا اینکه خداوند مصیبتی بزرگ بر تو فرود آورد.🌸

🌙عمر رضی الله عنه گفت: یا رسول الله! اینک آماده ام که به خدا و رسولش و آنچه از جانب خدا آورده ایمان بیاورم. راوی می گوید: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با صدای بلند تکبیر گفت: طوری که همگی اصحاب داخل خانه پی بردند که حضرت عمر رضی الله عنه مشرف به #اسلام گردید.

ادامه دارد.......

📖 #کتاب_نبی_رحمت

تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
🌼🌷🌼🌷🌼
🌷🌼🌷🌼
🌼🌷🌼
🌷🌼
🌼
#بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت8

🔰وقتی نگاه عمر رضی الله عنه به وضعیت خون آلود خواهرش افتاد، از کارش سخت پشیمان گشت. کمی درنگ کرد و سپس به خواهرش گفت: صحیفه ای را که داشتید می خواندید آن را به من بدهید تا ببینم که محمد چه چیزی آورده است.

🔻عمر رضی الله عنه فردی با سواد و درس خوانده ای بود. خواهرش گفت: می ترسم که مبادا آن را پاره کنی؟

🔰عمر به خدایان خود سوگند خورد و گفت: خیر، نترسید. خواهرش با شنیدن این سخن به اسلام آوردن عمر رضی الله عنه امیدوار شد.

♻️سپس به او گفت: برادر! شما به دلیل #مشرک بودن، ناپاک هستید و این صحیفه را کسی می تواند دست بزند که پاک باشد. عمر بلند شده، استحمام نمود.

💥آنگاه خواهرش صحیفه را به دست او داد. در این #صحیفه_سوره طه نوشته شده بود. عمر رضی الله عنه چند آیه از ابتدای سوره، خواند و گفت: به به! چه کلام زیبا و عظیم الشأنی است!....

🌺با شنیدن این سخن خباب رضی الله عنه از مخفیگاه خود بیرون آمد و به سوی او رفت و گفت: ای عمر امیدوارم که خداوند متعال دعای پیامبرش را در حق تو قبول کرده باشد، قسم بخدا که من دیروز از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که فرمودند: بارالها! اسلام را یا به وسیله ابوالحکم بن هشام (ابوجهل) و یا به وسیله عمر بن الخطاب موید بگردان.خباب ادامه داد: ای عمر! به سوی الله بشتاب.

ادامه دارد........

🖊تالیف: حضرت علامه سبد ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📖 #کتاب_نبی_رحمت

🔮کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🔮

https://telegram.me/besoyehaqq
🌷
🌼🌷
🌷🌼🌷
🌼🌷🌼🌷
🌷🌼🌷🌼🌷
🌼🌷🌼🌷🌼
🌷🌼🌷🌼
🌼🌷🌼
🌷🌼
🌼
#بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت9

💠در این هنگام بود که عمر رضی الله عنه به خباب گفت: ای خباب مرا به محضر محمد ببر تا #اسلام بیاورم. خباب رضی الله عنه گفت: حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم به همراه چند تن از یارانش در خانه ای در حوالی کوه #صفا حضور دارند.

🔰عمر رضی الله عنه شمشیرش را حمایل کرده و به سوی رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم حرکت نمود. وقتی آنجا رسیدند، عمر رضی الله عنه در خانه را زد.

💎یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و از شکاف در نگاه کرد، دید عمر رضی الله عنه شمشیر خود را حمایل نموده و ایستاده است. فوراً برگشت و در حالی که وحشت زده بود، گفت: یا رسول خدا! عمربن الخطاب است که شمشیرش را حمایل کرده و پشت در منتظر است.

♻️حمزه بن عبدالمطلب رضی الله عنه گفت: به او اجازه بدهید، اگر با حسن نیت آمده، مقدمش را گرامی می داریم و قصدش را ضبرآورده می کنیم و اگر نیت بدی داشته باشد با شمشیر خودش او را می کشیم.

🌺حضرت رسول اکرم فرمودند: به او اجازه ورود بدهید، بالاخره به او اجازه ورود دادند، همین که عمر رضی الله عنه وارد شد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و گریبانش را گرفت و با قدرت او را به سوی خود کشید و فرمودند: ای پسر خطاب! چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟ قسم بخدا، مثل اینکه دست نمی کشی تا اینکه خداوند مصیبتی بزرگ بر تو فرود آورد.

🔮عمر رضی الله عنه گفت: یا رسول الله! اینک آماده ام که به خدا و رسولش و آنچه از جانب خدا آورده ایمان بیاورم. راوی می گوید: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با صدای بلند تکبیر گفت: طوری که همگی اصحاب داخل خانه پی بردند که حضرت عمر رضی الله عنه مشرف به #اسلام گردید.

ادامه دارد.......

📖 #کتاب_نبی_رحمت

تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "

🔮کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🔮

https://telegram.me/besoyehaqq
🌷
🌼🌷
🌷🌼🌷
🌼🌷🌼🌷
🌷🌼🌷🌼🌷