#حکایات_علماء
#میرزای_شیرازی
⭕️ ۱۵ سال تلاش و زحمت، یک روستای سنّی را شیعه کرد..
🔸در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر در خانه اش آمد و گفت: میرزا را کار دارم... مردم گفتند: میرزا برای مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟!
🔹گفت: عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود... خبر به میرزای شیرازی رسید. ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در آغوش گرفت...
⭕️ دفتردار میرزا تعجب کرد. آن طلبه رفت. میرزا گفت: دوست داشتم #ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این #طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد...
گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟!
🔸میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت: بچه هایتان را بیاورید #قرآن یاد می دهم بدون پول، سنی ها گفتند خوب است بدون پول است...
این طلبه از اول که قرآن یاد این بچه ها می داد، بذر #محبت 🌺 امیرالمؤمنین علیه السلام را در دل این بچه ها کاشت...
"این ها بزرگ که شدند، #شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند..."
👈🏼 دیری نگذشت که این دهات تمامأ شیعه شد. این طلبه ۱۵ سال شب ها بر در خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد!
🔴 ۱۵ سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را #شیعه کند.
🔗 منبع: کتاب مصباح الهدی
📚 @BeitolAbbasTV📚
#میرزای_شیرازی
⭕️ ۱۵ سال تلاش و زحمت، یک روستای سنّی را شیعه کرد..
🔸در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر در خانه اش آمد و گفت: میرزا را کار دارم... مردم گفتند: میرزا برای مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟!
🔹گفت: عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود... خبر به میرزای شیرازی رسید. ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در آغوش گرفت...
⭕️ دفتردار میرزا تعجب کرد. آن طلبه رفت. میرزا گفت: دوست داشتم #ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این #طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد...
گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟!
🔸میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت: بچه هایتان را بیاورید #قرآن یاد می دهم بدون پول، سنی ها گفتند خوب است بدون پول است...
این طلبه از اول که قرآن یاد این بچه ها می داد، بذر #محبت 🌺 امیرالمؤمنین علیه السلام را در دل این بچه ها کاشت...
"این ها بزرگ که شدند، #شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند..."
👈🏼 دیری نگذشت که این دهات تمامأ شیعه شد. این طلبه ۱۵ سال شب ها بر در خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد!
🔴 ۱۵ سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را #شیعه کند.
🔗 منبع: کتاب مصباح الهدی
📚 @BeitolAbbasTV📚