🔆حضرت اباالفضل العباس علیه السلام از ولادت تا شهادت 🔆
🔹️قاطعیت در پیروی از امام حسین علیه السلام
✍هنگامی که پس از مرگ معاویه یزید برای ولید فرماندار مدینه نامه نوشت و از او خواست که: «از حسین علیهالسلام بیعت بگیر وگرنه گردنش را بزن»، ولید نیمههای شب با شتاب «عمرو بن عثمان بن عفان» را احضار کرد و به او دستور داد همان سرعت حرکت کند و «حسین علیهالسلام، «محمد حنفیه»، «عباس علیهالسلام» و «عبدالله بن زبیر» را هر کجا یافت نزد او بیاورد.
🔻پسر عثمان شبانه به سراغ آنها رفت، پس از پرس و جو، دریافت که امام حسین و عباس علیهما السلام و دیگران به عادت همیشگی در حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله در کنار مسجد هستند، به آنجا رفت و پیام ولید را به آنها ابلاغ کرد، امام حسین علیهالسلام به او فرمود: «تو برو من خودم میآیم».
پس از رفتن مأمور، «عبدالله بن زبیر» احساس خطر کرد و به امام حسین علیهالسلام گفت: «احضار ما در این وقت شب، برای چیست جز اینکه توطئهای در کار باشد»؟!
🔸️امام حسین علیهالسلام فرمود: «من احتمال زیاد میدهم که خبر مرگ معاویه رسیده و ولید میخواهد از ما برای یزید بیعت بگیرد، ولی ولید باید بداند که هرگز به این آرزو نخواهد رسید».
حضرت عباس علیهالسلام که در آنجا حاضر بود، دنبال سخن امام حسین علیهالسلام را تکرار کرد و گفت: «آری او هرگز به آرزوی خود نخواهد رسید و ما بیعت نمیکنیم».
سرانجام امام حسین علیهالسلام نزد ولید رفت، ولید خبر مرگ معاویه را به او داد و از او خواست با یزید بیعت کند، امام حسین علیهالسلام فرمود: «لابد بنا بر این است که شخصی مثل من، آشکارا با یزید بیعت کند، بنابراین هرگاه بیعت عمومی برای مردم تشکیل دادی، مرا هم به همراه مردم دعوت کن».
🔻ولید این پیشنهاد را پذیرفت، مروان که در آنجا حاضر بود، به ولید گفت: «نگذار حسین علیهالسلام از اینجا بیرون رود، جز اینکه بیعت کند و گرنه دست به او نخواهی یافت تا خونها ریخته شود، اکنون اگر بیعت نکرد گردنش را بزن»!
🔹️امام حسین علیهالسلام برآشفت و بر سر مروان فریاد کشید و فرمود: «ای پسر زنی که زرقاء نام داشت (یعنی همان زنی که در زمان جاهلیت پرچم زناکاری بر بالای خانهاش نصب کرده بود) آیا تو میخواهی مرا بکشی یا ولید؟! این سخن دروغ و فسق است».
فریاد امام حسین علیهالسلام باعث شد که حضرت عباس علیهالسلام و همراهان که در درگاه ساختمان فرمانداری آماده باش کامل بودند، وارد ساختمان شده و امام حسین علیهالسلام را از گزند دشمن رهانیدند و آن حضرت با همراهان از نزد ولید بیرون آمد.
به این ترتیب حضرت عباس علیهالسلام دوش به دوش امام حسین علیهالسلام بیعت با یزید را رد کردند و با قاطعیت در برابر ولید، ایستادگی نمودند.
🔷️مرحوم علامهی محقق سید عبدالرزاق مقرم (متوفی سال 1391 هجری قمری) در مورد مقام اطاعت حضرت عباس علیهالسلام از امام حسین علیهالسلام پس از بیان بخشی از فضایل حضرت عباس علیهالسلام مینویسد: «این فضیلتها همه از پرتو انوار سید الشهداء امام حسین علیهالسلام بود، که حضرت عباس علیهالسلام بر اثر پیروی از او کسب نموده و آیینهی تمام نمای وجود امام حسین علیهالسلام شده بود و بی شک امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام از مصادیق بارز این آیات قرآن بودند که خداوند متعال در آیه 1 و 2 سورهی شمس میفرماید:
🌿«و الشمس و ضحیهاو القمر اذا تلیها؛».
یعنی: «سوگند به خورشید و آن هنگام که فروغ میبخشدو سوگند به ماه و آن زمان که دنبال خورشید روان است».
🔆خورشید، امام حسین علیهالسلام است و ماه، حضرت عباس علیهالسلام، چرا که حضرت عباس علیهالسلام هیچ سخنی نمیگفت مگر آنکه قبلا از برادرش شنیده باشد و هیچ عملی انجام نمیداد، مگر اینکه به جهت پیروی از امامش انجام پذیرد و در یک کلام، حضرت عباس علیهالسلام هیچگاه خویش را بر وجود مقدس امام حسین علیهالسلام مقدم نمیداشت و به عبارت روشنتر: عظمت و شخصیت معنوی حضرت اباالفضل علیهالسلام به خاطر نور مقدس امام حسین علیهالسلام بود که در آینهی وجود پیراستهاش، تابیده بود».
به عبارت روشنتر همانگونه که حضرت امام علی علیهالسلام نسبت به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود و فرمود:
«و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما؛»
یعنی: «من همچون شتر بچهای دنبال مادرش (سایه به سایه) به دنبال پیامبر صلی الله علیه و
آله حرکت کردم، و او هر روز، نکته تازهای از اخلاق نیک را برای من آشکار میساخت».
💠💠💠
حضرت عباس علیهالسلام نیز از امام حسین علیهالسلام این گونه پیروی میکرد، و از محضر او در همهی لحظههای عمرش، بهرهمند میشد.
🔹️🔸️💠🔸️🔹️
#اباالفضل_العباس_از_تولد_تا_شهادت
#قسمت_۲۱
@BeitolabbasTV
🔹️قاطعیت در پیروی از امام حسین علیه السلام
✍هنگامی که پس از مرگ معاویه یزید برای ولید فرماندار مدینه نامه نوشت و از او خواست که: «از حسین علیهالسلام بیعت بگیر وگرنه گردنش را بزن»، ولید نیمههای شب با شتاب «عمرو بن عثمان بن عفان» را احضار کرد و به او دستور داد همان سرعت حرکت کند و «حسین علیهالسلام، «محمد حنفیه»، «عباس علیهالسلام» و «عبدالله بن زبیر» را هر کجا یافت نزد او بیاورد.
🔻پسر عثمان شبانه به سراغ آنها رفت، پس از پرس و جو، دریافت که امام حسین و عباس علیهما السلام و دیگران به عادت همیشگی در حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله در کنار مسجد هستند، به آنجا رفت و پیام ولید را به آنها ابلاغ کرد، امام حسین علیهالسلام به او فرمود: «تو برو من خودم میآیم».
پس از رفتن مأمور، «عبدالله بن زبیر» احساس خطر کرد و به امام حسین علیهالسلام گفت: «احضار ما در این وقت شب، برای چیست جز اینکه توطئهای در کار باشد»؟!
🔸️امام حسین علیهالسلام فرمود: «من احتمال زیاد میدهم که خبر مرگ معاویه رسیده و ولید میخواهد از ما برای یزید بیعت بگیرد، ولی ولید باید بداند که هرگز به این آرزو نخواهد رسید».
حضرت عباس علیهالسلام که در آنجا حاضر بود، دنبال سخن امام حسین علیهالسلام را تکرار کرد و گفت: «آری او هرگز به آرزوی خود نخواهد رسید و ما بیعت نمیکنیم».
سرانجام امام حسین علیهالسلام نزد ولید رفت، ولید خبر مرگ معاویه را به او داد و از او خواست با یزید بیعت کند، امام حسین علیهالسلام فرمود: «لابد بنا بر این است که شخصی مثل من، آشکارا با یزید بیعت کند، بنابراین هرگاه بیعت عمومی برای مردم تشکیل دادی، مرا هم به همراه مردم دعوت کن».
🔻ولید این پیشنهاد را پذیرفت، مروان که در آنجا حاضر بود، به ولید گفت: «نگذار حسین علیهالسلام از اینجا بیرون رود، جز اینکه بیعت کند و گرنه دست به او نخواهی یافت تا خونها ریخته شود، اکنون اگر بیعت نکرد گردنش را بزن»!
🔹️امام حسین علیهالسلام برآشفت و بر سر مروان فریاد کشید و فرمود: «ای پسر زنی که زرقاء نام داشت (یعنی همان زنی که در زمان جاهلیت پرچم زناکاری بر بالای خانهاش نصب کرده بود) آیا تو میخواهی مرا بکشی یا ولید؟! این سخن دروغ و فسق است».
فریاد امام حسین علیهالسلام باعث شد که حضرت عباس علیهالسلام و همراهان که در درگاه ساختمان فرمانداری آماده باش کامل بودند، وارد ساختمان شده و امام حسین علیهالسلام را از گزند دشمن رهانیدند و آن حضرت با همراهان از نزد ولید بیرون آمد.
به این ترتیب حضرت عباس علیهالسلام دوش به دوش امام حسین علیهالسلام بیعت با یزید را رد کردند و با قاطعیت در برابر ولید، ایستادگی نمودند.
🔷️مرحوم علامهی محقق سید عبدالرزاق مقرم (متوفی سال 1391 هجری قمری) در مورد مقام اطاعت حضرت عباس علیهالسلام از امام حسین علیهالسلام پس از بیان بخشی از فضایل حضرت عباس علیهالسلام مینویسد: «این فضیلتها همه از پرتو انوار سید الشهداء امام حسین علیهالسلام بود، که حضرت عباس علیهالسلام بر اثر پیروی از او کسب نموده و آیینهی تمام نمای وجود امام حسین علیهالسلام شده بود و بی شک امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام از مصادیق بارز این آیات قرآن بودند که خداوند متعال در آیه 1 و 2 سورهی شمس میفرماید:
🌿«و الشمس و ضحیهاو القمر اذا تلیها؛».
یعنی: «سوگند به خورشید و آن هنگام که فروغ میبخشدو سوگند به ماه و آن زمان که دنبال خورشید روان است».
🔆خورشید، امام حسین علیهالسلام است و ماه، حضرت عباس علیهالسلام، چرا که حضرت عباس علیهالسلام هیچ سخنی نمیگفت مگر آنکه قبلا از برادرش شنیده باشد و هیچ عملی انجام نمیداد، مگر اینکه به جهت پیروی از امامش انجام پذیرد و در یک کلام، حضرت عباس علیهالسلام هیچگاه خویش را بر وجود مقدس امام حسین علیهالسلام مقدم نمیداشت و به عبارت روشنتر: عظمت و شخصیت معنوی حضرت اباالفضل علیهالسلام به خاطر نور مقدس امام حسین علیهالسلام بود که در آینهی وجود پیراستهاش، تابیده بود».
به عبارت روشنتر همانگونه که حضرت امام علی علیهالسلام نسبت به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود و فرمود:
«و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما؛»
یعنی: «من همچون شتر بچهای دنبال مادرش (سایه به سایه) به دنبال پیامبر صلی الله علیه و
آله حرکت کردم، و او هر روز، نکته تازهای از اخلاق نیک را برای من آشکار میساخت».
💠💠💠
حضرت عباس علیهالسلام نیز از امام حسین علیهالسلام این گونه پیروی میکرد، و از محضر او در همهی لحظههای عمرش، بهرهمند میشد.
🔹️🔸️💠🔸️🔹️
#اباالفضل_العباس_از_تولد_تا_شهادت
#قسمت_۲۱
@BeitolabbasTV