🔆حضرت اباالفضل العباس علیه السلام از ولادت تا شهادت 🔆
🔸️اتمام حجت امام حسین با اباالفضل العبّاس علیهم السلام
✍امام حسین علیه السلام بعد از آن که خبر دار شد شمر برای برادرانش امان آورده و بر ایشان عرضه کرده و جواب شنیده، حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام را طلبیدند، ایشان بسیار خجالت زده از واقعه پیش آمده خدمت امام حسین علیه السلام آمدند، وقتی امام حسین علیه السلام چشمش به حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام افتاد، اشک محبت در دیدگانش جمع گردید.
🔹️حضرت زینب کبری علیها السلام به حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام فرمودند: ای برادر چه تصمیمی داری؟ آیا می خواهی برادرت حسین علیه السلام را تنها گذاشته و خواهرانت را به دشمن بسپاری؟
🔆حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام وقتی این جملات را از حضرت زینب کبری علیها السلام شنیدند سر به زیر انداخته و گریه کردند.
💠امام حسین علیه السلام برای اتمام حجت به ایشان فرمود: ای برادر! اگر میل داری به لشکر عمر بن سعد ملحق شو و از موقعیتی که به دست می آوری استفاده کن و فردا که من در این سرزمین کشته شدم خواهرها و خواهر زاده ها و برادر زاده هایت را حفظ و نگهداری نما و نگذار کسی دست بی حرمتی به جانب ایشان دراز کند و این زنان و کودکان را اذیت و آزار رساند، و در زیر سایه تو و برادرهایت آسوده باشند.
🔻زمانی که حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام این سخنان را از امام حسین علیه السلام شنید، آن قدر خجالت زده و ناراحت شد که نزدیک بود از غصه دق کند، بغض عجیبی راه گلویش را گرفت و با بغض گلو و اشک چشم عرض کرد: ای مولای من، نوکر خود را از در خانه ات جواب می کنی؟!
چشم عبّاس کور شود اگر به غیر جمال شما نظر اندازد و قدم هایش بریده شود که
پا از آستانه شما بیرون نگذارد.
✅آیا به خاطر داری شب بیست و یکم ماه رمضان که پدرم در آستانه شهادت بود شما و من را نزد خود طلبید، دست مرا در میان دست شما نهاد و فرمود: عبّاس! این مظلوم را تنها نگذار و دست از دامنش بر ندار، جان خود را در راه حسین من نثار کن که من تو را از برای آن روز ذخیره کرده ام، برادر! در وقت جنگ معلوم می شود که عبّاس چگونه نوکر باوفایی بوده؟!
🔆حضرت اباالفضل العبّاس این جملات را خدمت امام حسین علیه السلام عرض کرد و بلند بلند شروع به گریه نمود و مانند باران بهاری اشک از چشمان مبارکش جاری شد، امام حسین علیه السلام و حضرت زینب کبری علیها السلام از گریه های حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام گریه شان گرفت و هر سه به گریه افتادند.
📚 ریاض القدس جلد: 1 صفحه: 279 الی 281
🔹️🔸️💠🔸️🔹️
#اباالفضل_العباس_از_تواد_تا_شهادت
t.me/beitolabbastv
🔸️اتمام حجت امام حسین با اباالفضل العبّاس علیهم السلام
✍امام حسین علیه السلام بعد از آن که خبر دار شد شمر برای برادرانش امان آورده و بر ایشان عرضه کرده و جواب شنیده، حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام را طلبیدند، ایشان بسیار خجالت زده از واقعه پیش آمده خدمت امام حسین علیه السلام آمدند، وقتی امام حسین علیه السلام چشمش به حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام افتاد، اشک محبت در دیدگانش جمع گردید.
🔹️حضرت زینب کبری علیها السلام به حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام فرمودند: ای برادر چه تصمیمی داری؟ آیا می خواهی برادرت حسین علیه السلام را تنها گذاشته و خواهرانت را به دشمن بسپاری؟
🔆حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام وقتی این جملات را از حضرت زینب کبری علیها السلام شنیدند سر به زیر انداخته و گریه کردند.
💠امام حسین علیه السلام برای اتمام حجت به ایشان فرمود: ای برادر! اگر میل داری به لشکر عمر بن سعد ملحق شو و از موقعیتی که به دست می آوری استفاده کن و فردا که من در این سرزمین کشته شدم خواهرها و خواهر زاده ها و برادر زاده هایت را حفظ و نگهداری نما و نگذار کسی دست بی حرمتی به جانب ایشان دراز کند و این زنان و کودکان را اذیت و آزار رساند، و در زیر سایه تو و برادرهایت آسوده باشند.
🔻زمانی که حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام این سخنان را از امام حسین علیه السلام شنید، آن قدر خجالت زده و ناراحت شد که نزدیک بود از غصه دق کند، بغض عجیبی راه گلویش را گرفت و با بغض گلو و اشک چشم عرض کرد: ای مولای من، نوکر خود را از در خانه ات جواب می کنی؟!
چشم عبّاس کور شود اگر به غیر جمال شما نظر اندازد و قدم هایش بریده شود که
پا از آستانه شما بیرون نگذارد.
✅آیا به خاطر داری شب بیست و یکم ماه رمضان که پدرم در آستانه شهادت بود شما و من را نزد خود طلبید، دست مرا در میان دست شما نهاد و فرمود: عبّاس! این مظلوم را تنها نگذار و دست از دامنش بر ندار، جان خود را در راه حسین من نثار کن که من تو را از برای آن روز ذخیره کرده ام، برادر! در وقت جنگ معلوم می شود که عبّاس چگونه نوکر باوفایی بوده؟!
🔆حضرت اباالفضل العبّاس این جملات را خدمت امام حسین علیه السلام عرض کرد و بلند بلند شروع به گریه نمود و مانند باران بهاری اشک از چشمان مبارکش جاری شد، امام حسین علیه السلام و حضرت زینب کبری علیها السلام از گریه های حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام گریه شان گرفت و هر سه به گریه افتادند.
📚 ریاض القدس جلد: 1 صفحه: 279 الی 281
🔹️🔸️💠🔸️🔹️
#اباالفضل_العباس_از_تواد_تا_شهادت
t.me/beitolabbastv
Telegram
شبکه جهانی بیت العباس علیه السلام
صفحه رسمی درآپارات:
http://aparat.com/beitolabbastv
ادمین 1_ انتقادات و پیشنهادات
@Beitolabbas_media
ادمین 2_ همیاری مالی
@dakhil_133
📞روابط عمومی
{واتس آپ - تلگرام}
ایران +989901647686
خارج +9647828885444
http://aparat.com/beitolabbastv
ادمین 1_ انتقادات و پیشنهادات
@Beitolabbas_media
ادمین 2_ همیاری مالی
@dakhil_133
📞روابط عمومی
{واتس آپ - تلگرام}
ایران +989901647686
خارج +9647828885444