بیدق
3 subscribers
5 photos
5 videos
Download Telegram
لیست تماس، تو روزهای غیر کاری نشون میده
که ته‌ش خونواده می‌مونه برای آدم
وَ لاَ تُصَلِّ عَلَیٰٓ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَ لاَ تَقُمْ عَلَیٰ قَبْرِهِۦٓۖ إِنَّهُمْ كَفَرُوا۟ بِٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ وَ مَاتُوا۟ وَ هُمْ فَٰسِقُونَ

یک لحظه تصور اینکه مصداق آیه باشیم، آدم دل‌ش می‌خواد بمیره... 😭
مرگ قطعی است
به نیمه‌ی خالی پایین سنگ قبر قسم
سلطان دیس خاورمیانه
محسن یگانه

می‌فرماید:
ناممکنه موندن باهات
از اون‌که می‌تونه بترس
بین شخصیت‌های تاریخی، بیش از همه زلیخا را می‌فهمم.
نمی‌دانم چرا، اما با او حس قرابت خاصی دارم.
حتی افق معنوی من هم زلیخاست، در آن انتهای مسیر، که حتی یوسف را نمی‌دید.
آن نقطه‌ای که زلیخا آن‌قدر به استغنا رسید که یوسف را «هم» به او دادند.
آدم لحظات پرملال را به انگیزه‌ی لحظات پرهیجان می‌گذراند.
از این همه روایت خسته‌ام
یک روایت کافی بود
از درس گرفتن خسته‌ام، وقتی قرار نیست درس پس بدهم
از شنیدن، وقتی نمی‌گویم
از بودن، وقتی با نبود یکی است
از انتظار، وقتی که پیش رو سراب است
از امید، وقتی مقدمه‌ی ناامیدی بزرگ‌تر است.
از این همه چیزی که می‌خواهم بشوم، و نمی‌شوم...
اگر الان طوفان نمی‌وزید،
هیچ‌وقت نمی‌فهمیدم که این کوچه، این‌قدر خاک‌گرفته است.
هرچه سعی کردم درست‌شان کنم نشد.
چاره ای نیست، جز راه سخت‌تر؛
باید خودم را درست کنم.
گاهی از اینکه خودم رو به امر مقدسی منتسب کنم اِبا دارم.
می‌ترسم از بدنام شدن اون امر.
خدایا، حسِ غلطی رو درونم باقی نذار.
خوش‌آمد و بدآمدم رو با ذائقه خودت یکی کن.
حس می‌کنم خودم رو مصرف کردم،
و تنها ١۵ درصد از حجم‌م باقی مونده.
از روی حافظه‌ی عضلانی گاز می‌دهم،
نه به هیچ دلیل دیگر.
زیر آب مثل رَحِم مادر می‌مونه،
ساکت، بی‌خبر و بدون دست‌رسی.
استخر، می‌تونه جای‌گزین غار باشه در فضای شهری، برای مراقبه؛
#مراقبه_های_زیر_آب
نظم زیباست.
در به روی خانه‌ی تاریک باز شد.
غصه ریخت توی وجودم
نسخه‌ی آزمایشی فقدان بود
خدایا، نیاور...
گفت از این تلویزیونا گرفته و خودشو سرگرم کرده.
(نوه‌اش برنامه‌نویس است)