بزرگترین و کوچکترین عضو
خانواده زنده یاد
#خانرضارضاییسرونوی
باوم و برارزام 😍
بردوام بوینان 🙏🙏💐
#کانالدوستانبهمرد « وَناویَل »
▶ @Behmard60042 👈🇯🇴🇮🇳
خانواده زنده یاد
#خانرضارضاییسرونوی
باوم و برارزام 😍
بردوام بوینان 🙏🙏💐
#کانالدوستانبهمرد « وَناویَل »
▶ @Behmard60042 👈🇯🇴🇮🇳
🌻🍃🌸🍃🌻🍃🌸🍃🌻🌿
👈داستانی واقعی و زیبا 👇👇
روزی روزگاری معلمی بود و
هشت شاگرد داشت 📚
شاگردان خرد و کم سن و سال
تازه از طفلی به در آمده و میتوان
آنها را کودکانی که تازه پا به مکتب
باز کرده بودند نامید 👨👨👦👦👨👨👦👦
روزی از روی شیطنت سنجاقی را دهان
باز بر روی کرسی استاد گذاشته و
استاد به محض ورود به صندلی نگاه
کرده و متوجه نقشه شوم کودکان میشود
و آنرا برداشته و بعد مینشیند و
کودکان تا چهره عصبانی استاد را
میبینند هر کدام از جانبی پا به فرار
گذاشته 🏃♂🏃 و صدای استاد را میشنوند که بانگ بر می آورد :
فردا همگیتان را فلک خواهم نمود😢
خلاصه ...
کودکان از ترس فلک شدن و تازیانه استاد بر زیر پا خوردن تصمیم میگیرند
هر کدام یک من سیب نذر کنند 😊
و برای اینکار به باغ روستا رفته و هر
کدام یک من سیب از باغ برمیدارند 😁
سیبها را در زیر باغها روی هم ریخته و
همگی به رسم دیانت پدران کمر را
بسته و یکی از کودکان که سید بوده
نذر را #دعا_میدهد 😂😂
در این هنگام صاحبین باغ با خبر شده
و به قصد گرفتنشان به سویشان میدوند
و بچه ها هر کدام از سویی میگریزند 🏃🏃♂🏃♂🏃
داستان ما به سر رسید و اما
شخصیتهای داستان کی ها بودن ؟؟ 🙃🤔
استاد گرانقدر : #ملاشریفآزادیسرونوی
شاگردان :
#نصرتخانکشاورز
#سیدمیرنظامحسینی
#سیدنورالدینهاشمی
#سیدمحمدهاشمی
#نمامعلیعباسی
#ساروپورقاسمی
#عظیمخانکریمی
#خانرضارضایی
روح پاک جمیعشان قرین نور یزدان پاک
روانشان جنت المکان باد 🙏💐
نقل داستان از زبان #بهمرد
تعریف خاطره : یادبودی از زمان کودکیم
شنیده شده از زبان پدربزرگم روانشاد
#خانرضارضاییسرونوی
#کانالدوستانبهمرد « وَناویَل »
▶ @Behmard60042 👈🇯🇴🇮🇳
👈داستانی واقعی و زیبا 👇👇
روزی روزگاری معلمی بود و
هشت شاگرد داشت 📚
شاگردان خرد و کم سن و سال
تازه از طفلی به در آمده و میتوان
آنها را کودکانی که تازه پا به مکتب
باز کرده بودند نامید 👨👨👦👦👨👨👦👦
روزی از روی شیطنت سنجاقی را دهان
باز بر روی کرسی استاد گذاشته و
استاد به محض ورود به صندلی نگاه
کرده و متوجه نقشه شوم کودکان میشود
و آنرا برداشته و بعد مینشیند و
کودکان تا چهره عصبانی استاد را
میبینند هر کدام از جانبی پا به فرار
گذاشته 🏃♂🏃 و صدای استاد را میشنوند که بانگ بر می آورد :
فردا همگیتان را فلک خواهم نمود😢
خلاصه ...
کودکان از ترس فلک شدن و تازیانه استاد بر زیر پا خوردن تصمیم میگیرند
هر کدام یک من سیب نذر کنند 😊
و برای اینکار به باغ روستا رفته و هر
کدام یک من سیب از باغ برمیدارند 😁
سیبها را در زیر باغها روی هم ریخته و
همگی به رسم دیانت پدران کمر را
بسته و یکی از کودکان که سید بوده
نذر را #دعا_میدهد 😂😂
در این هنگام صاحبین باغ با خبر شده
و به قصد گرفتنشان به سویشان میدوند
و بچه ها هر کدام از سویی میگریزند 🏃🏃♂🏃♂🏃
داستان ما به سر رسید و اما
شخصیتهای داستان کی ها بودن ؟؟ 🙃🤔
استاد گرانقدر : #ملاشریفآزادیسرونوی
شاگردان :
#نصرتخانکشاورز
#سیدمیرنظامحسینی
#سیدنورالدینهاشمی
#سیدمحمدهاشمی
#نمامعلیعباسی
#ساروپورقاسمی
#عظیمخانکریمی
#خانرضارضایی
روح پاک جمیعشان قرین نور یزدان پاک
روانشان جنت المکان باد 🙏💐
نقل داستان از زبان #بهمرد
تعریف خاطره : یادبودی از زمان کودکیم
شنیده شده از زبان پدربزرگم روانشاد
#خانرضارضاییسرونوی
#کانالدوستانبهمرد « وَناویَل »
▶ @Behmard60042 👈🇯🇴🇮🇳