یا حجاریان میگوید رئیسجمهور واقعی خود ولیفقیه است. در واقع اینها با این اظهارات میخواهند روی همان موج تنفر عمیق اجتماعی از ولایت فقیه سوار شوند. مثل خود روحانی که در جریان انتخابات برای سوار شدن روی این موج گفت؛ کارنامه رژیم طی ۳۸سال گذشته اعدام و زندان بوده است.
آقای منتظری در سال ۶۷ میگفت اسم ولایت فقیه که به میان میآید مردم چندششان میشود، اکنون پس از ادامه ۳۰سال جنایت و خیانت و این همه فجایع چه باید گفت؟ البته مردم حرفی را که ۳۰سال بهدلیل اختناق نتوانستند بگویند، در قیام دیماه با شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر ولایت فقیه ابراز کردند.
اصلاحطلبان با این حرفها، در واقع میخواهند با دادن تنفس مصنوعی، جنازهٔ متعفن اصلاحات را دوباره سرپا کنند و وانمود کنند که حرفهای نو دارند و در مواضع خودشان تجدیدنظر کردهاند و به مردم روی آوردهاند، تا بلکه رژیم ولایت فقیه حفظ شود. در حالی که ماجرا لو رفته است و مردم رأی خودشان را دادهاند: «دیگه تمومه ماجرا!».
و اما نکته یا سؤال آخر اینکه آیا آنها موفق میشوند؟ آیا این حرفها خریداری هم دارد؟ و اساسا چقدر روی مردم مؤثر است؟
روشن است که پاسخ منفی است! با حرف زدن و گفتاردرمانی چیزی حل نمیشود. با این حرفها هیچکدام از مطالبات مردم، از اقتصادی گرفته تا سیاسی و اجتماعی جواب داده نمیشود؟ اینها میخواهند رژیم را نجات بدهند، در حالی که مردم روی تمام رژیم و همه باندهایش خط بطلان کشیدهاند.
حجاریان اخیراً در شکایت از اینکه مردم حرفهایش را جدی نمیگیرند گفته است: مردم هنوز مرا جزو این رژیم میدانند و بهعنوان یکی از مؤسسین وزارت اطلاعات میشناسند. همین حجاریان میگوید اعتراضات و قیام ادامه خواهد داشت چون روحانی توان پاسخگویی به مطالبات مردم را ندارد. این حکم دربارهٔ خود این بهاصطلاح اصلاحطلبان هم صادق است. آنها با این گفتاردرمانیها و لفاظیها چه مسألهیی را میخواهند حل کنند؟ و توان حل چه مسألهیی را دارند؟ مطلقاً هیچ! واقعیت این است که بر اثر شرایط قیام، باند موسوم به اصلاحطلب نه تنها از طرف مردم مهر باطل خورده، بلکه مورد مصرف خود را برای حاکمیت و نظام هم از دست داده است. از همین رو حجاریان در همان مصاحبه یاد شده، گفت: «حاکمیتی که به حد کفایت دست و زبان سرکوب دارد، اساساً نیازی به اصلاحطلب ندارد».
برگرفته از وب سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
***************
#قیام_سراسری #اصلاح_طلب #اصولگرا #مردم #اعتراضات_اجتماعی
آقای منتظری در سال ۶۷ میگفت اسم ولایت فقیه که به میان میآید مردم چندششان میشود، اکنون پس از ادامه ۳۰سال جنایت و خیانت و این همه فجایع چه باید گفت؟ البته مردم حرفی را که ۳۰سال بهدلیل اختناق نتوانستند بگویند، در قیام دیماه با شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر ولایت فقیه ابراز کردند.
اصلاحطلبان با این حرفها، در واقع میخواهند با دادن تنفس مصنوعی، جنازهٔ متعفن اصلاحات را دوباره سرپا کنند و وانمود کنند که حرفهای نو دارند و در مواضع خودشان تجدیدنظر کردهاند و به مردم روی آوردهاند، تا بلکه رژیم ولایت فقیه حفظ شود. در حالی که ماجرا لو رفته است و مردم رأی خودشان را دادهاند: «دیگه تمومه ماجرا!».
و اما نکته یا سؤال آخر اینکه آیا آنها موفق میشوند؟ آیا این حرفها خریداری هم دارد؟ و اساسا چقدر روی مردم مؤثر است؟
روشن است که پاسخ منفی است! با حرف زدن و گفتاردرمانی چیزی حل نمیشود. با این حرفها هیچکدام از مطالبات مردم، از اقتصادی گرفته تا سیاسی و اجتماعی جواب داده نمیشود؟ اینها میخواهند رژیم را نجات بدهند، در حالی که مردم روی تمام رژیم و همه باندهایش خط بطلان کشیدهاند.
حجاریان اخیراً در شکایت از اینکه مردم حرفهایش را جدی نمیگیرند گفته است: مردم هنوز مرا جزو این رژیم میدانند و بهعنوان یکی از مؤسسین وزارت اطلاعات میشناسند. همین حجاریان میگوید اعتراضات و قیام ادامه خواهد داشت چون روحانی توان پاسخگویی به مطالبات مردم را ندارد. این حکم دربارهٔ خود این بهاصطلاح اصلاحطلبان هم صادق است. آنها با این گفتاردرمانیها و لفاظیها چه مسألهیی را میخواهند حل کنند؟ و توان حل چه مسألهیی را دارند؟ مطلقاً هیچ! واقعیت این است که بر اثر شرایط قیام، باند موسوم به اصلاحطلب نه تنها از طرف مردم مهر باطل خورده، بلکه مورد مصرف خود را برای حاکمیت و نظام هم از دست داده است. از همین رو حجاریان در همان مصاحبه یاد شده، گفت: «حاکمیتی که به حد کفایت دست و زبان سرکوب دارد، اساساً نیازی به اصلاحطلب ندارد».
برگرفته از وب سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
***************
#قیام_سراسری #اصلاح_طلب #اصولگرا #مردم #اعتراضات_اجتماعی
⭕️آشنایی با #ترفندهای فریبکارانه رژیم برای مقابله با قیام و اپوزسیون اصلی و واقعی - قسمت آخر- ♦️ترفند آلترناتیو سازی قلابی و علم کردن #رضاپهلوی
قیام ۸۸ که با نمایان شدن شکاف در درون حکومت و شعار رای من کو آغاز گردید سمت و سوی دیگری پیدا کرد که مدعیان بی هزینه که خواستار بازگشت به «عصر طلایی » امام دجالشان بودند را خوش نیامد. در این قیام نیروی سرنگونی طلب خامنه ای و راس نظام را نشانه رفت و با شعار« مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «مرگ بر خامنه ای» طلسمی را شکست که دیری نپایید احمدی نژاد گماشته خامنه ای دیگر وی را محل نمی گذاشت و قطار بی دنده و ترمز نظام برای تک پایه شدن به تپ تپ افتاد! هشت سال بعد قیام دی ماه ۹۶ عبور جامعه از بازیهای باندی درون حکومت بود. قیام کنندگان با شعار«#اصلاح_طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا» کرکره های این دکان رمالی را پایین کشیدند و به فاصله کمتر از دو سال قیام ۹۸ عبور جامعه از همه راه حل های بی هزینه و دروغین بود.🔻
قیام ۸۸ که با نمایان شدن شکاف در درون حکومت و شعار رای من کو آغاز گردید سمت و سوی دیگری پیدا کرد که مدعیان بی هزینه که خواستار بازگشت به «عصر طلایی » امام دجالشان بودند را خوش نیامد. در این قیام نیروی سرنگونی طلب خامنه ای و راس نظام را نشانه رفت و با شعار« مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «مرگ بر خامنه ای» طلسمی را شکست که دیری نپایید احمدی نژاد گماشته خامنه ای دیگر وی را محل نمی گذاشت و قطار بی دنده و ترمز نظام برای تک پایه شدن به تپ تپ افتاد! هشت سال بعد قیام دی ماه ۹۶ عبور جامعه از بازیهای باندی درون حکومت بود. قیام کنندگان با شعار«#اصلاح_طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا» کرکره های این دکان رمالی را پایین کشیدند و به فاصله کمتر از دو سال قیام ۹۸ عبور جامعه از همه راه حل های بی هزینه و دروغین بود.🔻
🔥بگونه🔥
🔥دو جبهه #تحریم و ضدتحریم، نمودی از دو جبهه خلق و ضدخلق
دو جبهه تحریم و ضدتحریم، نمودی از دو جبهه خلق و ضدخلق
معنی تحریم یکپارچه و سراسری #انتخابات که این بار رژیم خودش ناگزیر از اذعان بهآن شده، از نظر همهٔ عناصر رژیم کاملاً روشن و عبارت است از «شروع نابودی نظام»، #قیام و آمدن تودههای بهجان آمده به#کف_خیابان! اینجاست که تمام باندها و دستجات رژیم، حتی باندها و عناصر سلاخی شدهٔ مغلوب موسوم به #اصلاح_طلب هم در یک جبهه قرار میگیرند و در برابر جبهه متحد مردم، جبهه تحریم موضع میگیرند و نسبت بهعواقب فاجعهبار تحریم برای تمامیت رژیم هشدار میدهند:
جواد ظریف وزیر خارجهٔ سیلیخورده نظام، ضمن کرنش در برابر ولیفقیه ارتجاع گفت: «قهر با صندوق رأی، راهحل نیست».
آخوند صادق لاریجانی، که برادرش علی لاریجانی با دو بار توسری حذف شد، اعلام کرد: «اختلاف سلائق و گلایهها نباید موجب فراموشی مصالح کلی نظام و نقشه دشمنان شود. برای حفظ نظام، در انتخابات شرکت میکنیم».
از همه خندهدارتر حال و روز آشفتهٔ سردمداران باند مغلوب است؛ آخوند ابطحی رئیس دفتر سابق آخوند محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق ولایت فقیه، نوشت: «میرحسین موسوی تا مرز تحریم انتخابات پیش رفته ولی نگفته رأی ندهید! محمد خاتمی تا مرز شرکت در انتخابات پیش رفته ولی رسماً دعوت بهشرکت در انتخابات نکرده است!». خود ابطحی درباره این فلاکت و سردرگمی مینویسد: «این هم از شگفتیهای انتخابات فعلی است که جز حیرت نمیافزاید».
به این ترتیب یک بار دیگر دو جبهه خلق و ضدخلق بر سر نمایش مفتضح انتخابات رژیم و تحریم یا مشارکت در آن با وضوح و روشنی تمام در پیش چشم ملت ایران نمایان گردیده است. این است آن دوقطبی حقیقی جامعهٔ ایران. دوقطبیای که دشمن هم ناگزیر از اعتراف بهآن است:
همتی که اکنون بیشازپیش بهعنوان کاندیدای جماعت اصلاحطلب و باند مغلوب نمایان گردیده، در یک گفتگوی تلویزیونی خیلی روشن گفت: «رقیب من سایر نامزدها نیستند، رقیب من قهر مردم با صندوق است» (شبکه۵ تلویزیون رژیم-۲۴خرداد).
راست میگوید: همهٔ کاندیداها که تماماً از مهرههای کهنهکار غارت و جنایت این رژیمند، در یکطرف هستند و هدفشان حفظ این رژیم است و مردم ایران هم در طرف دیگرند که آنها هم هدفشان را با شعار «رأی من سرنگونی!» با وضوح تمام اعلام کردهاند.
این مسأله آن چنان عیان است که حتی مجری تلویزیون رژیم هم اذعان کرد: «شکلگیری یک دوقطبی در انتخابات امسال که متفاوت از دوقطبیهای انتخاباتهای گذشته است و... آن دوقطبی مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات است» (شبکه آرا-۲۴خرداد).
این دوقطبی در نمایش انتخاباتی۱۴۰۰ شکل نگرفته، بلکه تنها اکنون بهچنان بلوغ و بهچنان مداری ارتقا یافته که دیگر دشمن ضدمردمی بهرغم همهٔ تبحرش در دجالگری و وارونهسازی قادر بهانکار و کتمان آن نیست. سابقهٔ این دوقطبی به۳۰خرداد ۱۳۶۰ برمیگردد. از آن تاریخ است که مرزبندی خدشهناپذیر میان مردم ایران و مقاومت آزادیستانشان با حاکمیت پلید آخوندی و همهٔ باندها و دستجات آن، یکسره قهرآمیز و خونین بوده و نمایشهای مفتضح انتخاباتی رژیم، نه تنها نتوانسته بر آن سایه بیندازد، بلکه هر یک بهنوعی این مرزبندی خونین را برجستهتر و نمایانتر نموده است.
#رای_من_سرنگونی
🔥@begoonah1
معنی تحریم یکپارچه و سراسری #انتخابات که این بار رژیم خودش ناگزیر از اذعان بهآن شده، از نظر همهٔ عناصر رژیم کاملاً روشن و عبارت است از «شروع نابودی نظام»، #قیام و آمدن تودههای بهجان آمده به#کف_خیابان! اینجاست که تمام باندها و دستجات رژیم، حتی باندها و عناصر سلاخی شدهٔ مغلوب موسوم به #اصلاح_طلب هم در یک جبهه قرار میگیرند و در برابر جبهه متحد مردم، جبهه تحریم موضع میگیرند و نسبت بهعواقب فاجعهبار تحریم برای تمامیت رژیم هشدار میدهند:
جواد ظریف وزیر خارجهٔ سیلیخورده نظام، ضمن کرنش در برابر ولیفقیه ارتجاع گفت: «قهر با صندوق رأی، راهحل نیست».
آخوند صادق لاریجانی، که برادرش علی لاریجانی با دو بار توسری حذف شد، اعلام کرد: «اختلاف سلائق و گلایهها نباید موجب فراموشی مصالح کلی نظام و نقشه دشمنان شود. برای حفظ نظام، در انتخابات شرکت میکنیم».
از همه خندهدارتر حال و روز آشفتهٔ سردمداران باند مغلوب است؛ آخوند ابطحی رئیس دفتر سابق آخوند محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق ولایت فقیه، نوشت: «میرحسین موسوی تا مرز تحریم انتخابات پیش رفته ولی نگفته رأی ندهید! محمد خاتمی تا مرز شرکت در انتخابات پیش رفته ولی رسماً دعوت بهشرکت در انتخابات نکرده است!». خود ابطحی درباره این فلاکت و سردرگمی مینویسد: «این هم از شگفتیهای انتخابات فعلی است که جز حیرت نمیافزاید».
به این ترتیب یک بار دیگر دو جبهه خلق و ضدخلق بر سر نمایش مفتضح انتخابات رژیم و تحریم یا مشارکت در آن با وضوح و روشنی تمام در پیش چشم ملت ایران نمایان گردیده است. این است آن دوقطبی حقیقی جامعهٔ ایران. دوقطبیای که دشمن هم ناگزیر از اعتراف بهآن است:
همتی که اکنون بیشازپیش بهعنوان کاندیدای جماعت اصلاحطلب و باند مغلوب نمایان گردیده، در یک گفتگوی تلویزیونی خیلی روشن گفت: «رقیب من سایر نامزدها نیستند، رقیب من قهر مردم با صندوق است» (شبکه۵ تلویزیون رژیم-۲۴خرداد).
راست میگوید: همهٔ کاندیداها که تماماً از مهرههای کهنهکار غارت و جنایت این رژیمند، در یکطرف هستند و هدفشان حفظ این رژیم است و مردم ایران هم در طرف دیگرند که آنها هم هدفشان را با شعار «رأی من سرنگونی!» با وضوح تمام اعلام کردهاند.
این مسأله آن چنان عیان است که حتی مجری تلویزیون رژیم هم اذعان کرد: «شکلگیری یک دوقطبی در انتخابات امسال که متفاوت از دوقطبیهای انتخاباتهای گذشته است و... آن دوقطبی مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات است» (شبکه آرا-۲۴خرداد).
این دوقطبی در نمایش انتخاباتی۱۴۰۰ شکل نگرفته، بلکه تنها اکنون بهچنان بلوغ و بهچنان مداری ارتقا یافته که دیگر دشمن ضدمردمی بهرغم همهٔ تبحرش در دجالگری و وارونهسازی قادر بهانکار و کتمان آن نیست. سابقهٔ این دوقطبی به۳۰خرداد ۱۳۶۰ برمیگردد. از آن تاریخ است که مرزبندی خدشهناپذیر میان مردم ایران و مقاومت آزادیستانشان با حاکمیت پلید آخوندی و همهٔ باندها و دستجات آن، یکسره قهرآمیز و خونین بوده و نمایشهای مفتضح انتخاباتی رژیم، نه تنها نتوانسته بر آن سایه بیندازد، بلکه هر یک بهنوعی این مرزبندی خونین را برجستهتر و نمایانتر نموده است.
#رای_من_سرنگونی
🔥@begoonah1