بی خبری از زندانی سیاسی ارژنگ داودی
#بگونه: زندانی سیاسی ارژنگ داودی از روز چهارشنبه ۲۷دی به طور ناگهانی و مشکوک از زندان زابل به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد و از آن تاریخ هیچ خبری از وضعیت وی در دست نیست.
**********
#زندانی_سیاسی_ارژنگ_داودی #زندان_زاهدان
#بگونه: زندانی سیاسی ارژنگ داودی از روز چهارشنبه ۲۷دی به طور ناگهانی و مشکوک از زندان زابل به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد و از آن تاریخ هیچ خبری از وضعیت وی در دست نیست.
**********
#زندانی_سیاسی_ارژنگ_داودی #زندان_زاهدان
پیام ارژنگ داودی زندانی سیاسی محبوس در قرنطینه زندان مرکزی زاهدان
#بگونه: دژخیم یا بازرس کل در سال ۶۳ اسدالله لاجوردی معدوم که هر چند رئیس سازمان زندانها بود ولی از ترس اینکه مبادا توسط مبارزان اعدام انقلابی شود همراه با خانواده در ضلع غربی یعنی در بخش مسکونی زندان اوین زندگی میکرد. روزی از روزها که برای سرکشی به بندهای زندان اوین مراجعه کرده بود به هواخوری بند مربوطه؛ مربوط به زندانیان سیاسی و چون قبل از انقلاب ۵۷ اکثریت قریب به اتفاق آنها را مجاهدین و چریکها تشکیل میدادند؛ هنگامی که دید زندانیان زیر سایه درخت نشستهاند فوراً دستور داد درختان به جا مانده از دوران شاه را اره کنند و در حالیکه با عصبانیت به دیوارهای بند میکوبید گفت: «اگر میتوانستم سایه دیوارها را هم از زندانیان میگرفتم».
اینک که قریب به ۴۰ سال از انقلاب ۵۷ میگذرد؛ بازرس اداره کل زندانهای سیستان و بلوچستان به نام حسن نوری که به مراتب وحشیتر از لاجوردی معدوم است تحت عنوان پوچ رعایت مسائل امنیتی ولی در حقیقت بهدلیل عقدههای سرکوب شده شخصی تلاش میکند که حتی هوا را نیز از زندانیان دریغ بدارد.
در همین رابطه و به پیشنهاد وی و تأیید سردژخیم کل علیرضا بابایی که از نیروهای حفاظت اطلاعات رژیم است ترکیب پیشین ساختمان قرنطینه زندان زاهدان را به هم ریخته و سلولهایی به ابعاد ۱۶۰ در ۱۸۰ سانتیمتر ساخته است که فاقد هر گونه امکانات و حتی فاقد موکت؛ سرویسهای بهداشتی و حتی وسایل سرمایشی – گرمایشی میباشد. این دخمه های قرونوسطایی حتی پنجره ندارند و درهایشان آنقدر محکم و به هم چسبیده است که امکان جابهجایی هوا در آنها وجود ندارد و زندانیان به ناچار در این مکان قرار دارند. وی (حسن نوری) با وقاحت تمام مدعی شد که سلولها دقیقاً برای اذیت و آزار زندانیان خاص درست شده است.
هم میهنان
درست است که توحش و بربریت و سادیسم تنها اندکی با هم تفاوت دارند. اما هوسرانی ناشی از ارتکاب آنها خوی کریه عمال رژیم منحوس ولایت فقیه را بهوضوح نشان میدهد به همین منوال است که دژخیم غلامرضا رحیل گرداننده فعلی بازرسی زندان زاهدان و آشنای سابق همین زندان که عبارتی چون قانون و بیقانون و قانونی و غیرقانونی ورد زبان اوست و در جواب من که گفتم بر اساس ابتدایی ترین همان قانونی که مسئول بازرسی شدهای ابتدایی ترین حقوق زندانیان از جمله مرا رعایت کن زیرا نگهداری من در قرنطینه و در سلول انفرادی غیرقانونی است. در کمال پررویی گفت: «همین است که هست قانونی یا غیرقانونی».
البته حق دارد قانونی نیست که آن را زیر پا بگذارد و آن را به سخره بگیرد. زیرا معلوم است که با روابط آنچنانی و دور زدن قانون و نه بر اساس ضابطه از آشپزباشی زندان به بازرسی ارتقاء یافته است.
ارژنگ داودی
فروردین ۹۷
قرنطینه زندان زاهدان
********
#ایران #زندانی_سیاسی_ارژنگ_داودی #پیام
#بگونه: دژخیم یا بازرس کل در سال ۶۳ اسدالله لاجوردی معدوم که هر چند رئیس سازمان زندانها بود ولی از ترس اینکه مبادا توسط مبارزان اعدام انقلابی شود همراه با خانواده در ضلع غربی یعنی در بخش مسکونی زندان اوین زندگی میکرد. روزی از روزها که برای سرکشی به بندهای زندان اوین مراجعه کرده بود به هواخوری بند مربوطه؛ مربوط به زندانیان سیاسی و چون قبل از انقلاب ۵۷ اکثریت قریب به اتفاق آنها را مجاهدین و چریکها تشکیل میدادند؛ هنگامی که دید زندانیان زیر سایه درخت نشستهاند فوراً دستور داد درختان به جا مانده از دوران شاه را اره کنند و در حالیکه با عصبانیت به دیوارهای بند میکوبید گفت: «اگر میتوانستم سایه دیوارها را هم از زندانیان میگرفتم».
اینک که قریب به ۴۰ سال از انقلاب ۵۷ میگذرد؛ بازرس اداره کل زندانهای سیستان و بلوچستان به نام حسن نوری که به مراتب وحشیتر از لاجوردی معدوم است تحت عنوان پوچ رعایت مسائل امنیتی ولی در حقیقت بهدلیل عقدههای سرکوب شده شخصی تلاش میکند که حتی هوا را نیز از زندانیان دریغ بدارد.
در همین رابطه و به پیشنهاد وی و تأیید سردژخیم کل علیرضا بابایی که از نیروهای حفاظت اطلاعات رژیم است ترکیب پیشین ساختمان قرنطینه زندان زاهدان را به هم ریخته و سلولهایی به ابعاد ۱۶۰ در ۱۸۰ سانتیمتر ساخته است که فاقد هر گونه امکانات و حتی فاقد موکت؛ سرویسهای بهداشتی و حتی وسایل سرمایشی – گرمایشی میباشد. این دخمه های قرونوسطایی حتی پنجره ندارند و درهایشان آنقدر محکم و به هم چسبیده است که امکان جابهجایی هوا در آنها وجود ندارد و زندانیان به ناچار در این مکان قرار دارند. وی (حسن نوری) با وقاحت تمام مدعی شد که سلولها دقیقاً برای اذیت و آزار زندانیان خاص درست شده است.
هم میهنان
درست است که توحش و بربریت و سادیسم تنها اندکی با هم تفاوت دارند. اما هوسرانی ناشی از ارتکاب آنها خوی کریه عمال رژیم منحوس ولایت فقیه را بهوضوح نشان میدهد به همین منوال است که دژخیم غلامرضا رحیل گرداننده فعلی بازرسی زندان زاهدان و آشنای سابق همین زندان که عبارتی چون قانون و بیقانون و قانونی و غیرقانونی ورد زبان اوست و در جواب من که گفتم بر اساس ابتدایی ترین همان قانونی که مسئول بازرسی شدهای ابتدایی ترین حقوق زندانیان از جمله مرا رعایت کن زیرا نگهداری من در قرنطینه و در سلول انفرادی غیرقانونی است. در کمال پررویی گفت: «همین است که هست قانونی یا غیرقانونی».
البته حق دارد قانونی نیست که آن را زیر پا بگذارد و آن را به سخره بگیرد. زیرا معلوم است که با روابط آنچنانی و دور زدن قانون و نه بر اساس ضابطه از آشپزباشی زندان به بازرسی ارتقاء یافته است.
ارژنگ داودی
فروردین ۹۷
قرنطینه زندان زاهدان
********
#ایران #زندانی_سیاسی_ارژنگ_داودی #پیام
حمایت ۳۶ تن از فعالان مدنی و زندانیان سیاسی سابق از زندانی سیاسی ارژنگ داودی
#بگونه: «پیام دردمندانه ی ارژنگ داوودی از زندان مخوف زاهدان را شنیدیم. پژواک صدایش هنوز در گوشمان می پیچد که میگوید؛ برای کمی هوا وکمی آفتاب مجبور به اعتصاب غذاشدم.
دستان ظالمی که یک انسان شریف و آزاده و یک معلم و استاد را دستگیر میکنند و بی رحمانه او را تنها و تنها به خاطر سرخم نکردن در مقابل بیدادگری شان به اعدام وبعد به زندانی طولانی مدت محکوم میکنند؛ وبه همین بسنده نمی کنند وناجوانمردانه این مرد شریف پابه سن گذاشته را به نقطه یی دوردست یعنی زابل و زاهدان تبعید می کنند واز این همه کینه ورزی سیراب نمی شوند و او را به خاطر بیان باورهایش و بیان مظالمی که مشاهده میکند از بند عمومی به انفرادی و قرنطینه منتقل میکنند و در آنجا حرمله وار آب و آفتاب را بر او حرام می کنند، حقا که شایسته ی نفرین اند.
ما به عنوان بخشی از فعالین مدنی که باید چشم و گوش هشیار جامعه باشیم، این ستم نابخشودنی بر ارژنگ داوودی را برنمی تابیم و توجه افکار عمومی را به بیداد گری هایی که در زندان های ایران جریان دارد جلب می کنیم. ما هرگز بر خودمان نمی بخشاییم که در طرف اشتباه تاریخ بایستیم و نسبت به ظلم آشکار و حق کشی مسلمی که نسبت به آقای ارژنگ داوودی و دیگر زندانیان سیاسی صورت می گیرد، ساکت نمی مانیم.
ما توجه دنیا و مجامع حقوق بشر و کمیسر عالی را به وضعیت زندانی سیاسی ارژنگ داوودی و دیگر زندانیان سیاسی و همه ی فجایعی که در زندانهای ایران در حال وقوع است، جلب می کنیم. ما صدایمان رابا صدای ارژنگ گره می زنیم که باید بازرسانی از جانب ملل متحد و حقوق بشر برای بازدید از زندانهای ایران اعزام شوند تا شاهد تکرار چنین فجایعی نباشیم.
اسامی امضا کنندگان به قرار زیر است:
دکتر محمد ملکی، شهین مهین فر، راحله راحمی پور، زرتشت احمدی راغب، شهناز اکملی، محمد کریمبیگی، فرنگیس مظلوم، بهنام ابراهیم زاده، حوریه فرج زاده طارانی، فرهاد سلمانپور ظهیر، طاهره خاتمی بیدگلی، شعله پاکروان، سودابه نامدار زنگنه، امجد حسین پناهی، خانواده ی رامین و افشین حسین پناهی، اقبال مرادی، شکوفه آذر ماسوله، ملیحه (صغری) کریم الدینی، رضا حضرتی، رضوان بیگی، بهزاد همایونی، مصطفی دهباشی زاده، آرشام رضایی، حمیدرضا کرمی، لیلا رضایی نژاد، سهیلا دالوند، داود آرام، شراره آرام، مهسا فعال زاده، بابک عیدی پور، زهرا لطفی، افسون دهقانی راد، منصور اصانلو، حامد صدرا، احسان مفتاحی، نگار قنبری»
************
#زندانی_سیاسی_ارژنگ_داودی #اعتصاب_غذا #فعالان_مدنی #بیانیه
#بگونه: «پیام دردمندانه ی ارژنگ داوودی از زندان مخوف زاهدان را شنیدیم. پژواک صدایش هنوز در گوشمان می پیچد که میگوید؛ برای کمی هوا وکمی آفتاب مجبور به اعتصاب غذاشدم.
دستان ظالمی که یک انسان شریف و آزاده و یک معلم و استاد را دستگیر میکنند و بی رحمانه او را تنها و تنها به خاطر سرخم نکردن در مقابل بیدادگری شان به اعدام وبعد به زندانی طولانی مدت محکوم میکنند؛ وبه همین بسنده نمی کنند وناجوانمردانه این مرد شریف پابه سن گذاشته را به نقطه یی دوردست یعنی زابل و زاهدان تبعید می کنند واز این همه کینه ورزی سیراب نمی شوند و او را به خاطر بیان باورهایش و بیان مظالمی که مشاهده میکند از بند عمومی به انفرادی و قرنطینه منتقل میکنند و در آنجا حرمله وار آب و آفتاب را بر او حرام می کنند، حقا که شایسته ی نفرین اند.
ما به عنوان بخشی از فعالین مدنی که باید چشم و گوش هشیار جامعه باشیم، این ستم نابخشودنی بر ارژنگ داوودی را برنمی تابیم و توجه افکار عمومی را به بیداد گری هایی که در زندان های ایران جریان دارد جلب می کنیم. ما هرگز بر خودمان نمی بخشاییم که در طرف اشتباه تاریخ بایستیم و نسبت به ظلم آشکار و حق کشی مسلمی که نسبت به آقای ارژنگ داوودی و دیگر زندانیان سیاسی صورت می گیرد، ساکت نمی مانیم.
ما توجه دنیا و مجامع حقوق بشر و کمیسر عالی را به وضعیت زندانی سیاسی ارژنگ داوودی و دیگر زندانیان سیاسی و همه ی فجایعی که در زندانهای ایران در حال وقوع است، جلب می کنیم. ما صدایمان رابا صدای ارژنگ گره می زنیم که باید بازرسانی از جانب ملل متحد و حقوق بشر برای بازدید از زندانهای ایران اعزام شوند تا شاهد تکرار چنین فجایعی نباشیم.
اسامی امضا کنندگان به قرار زیر است:
دکتر محمد ملکی، شهین مهین فر، راحله راحمی پور، زرتشت احمدی راغب، شهناز اکملی، محمد کریمبیگی، فرنگیس مظلوم، بهنام ابراهیم زاده، حوریه فرج زاده طارانی، فرهاد سلمانپور ظهیر، طاهره خاتمی بیدگلی، شعله پاکروان، سودابه نامدار زنگنه، امجد حسین پناهی، خانواده ی رامین و افشین حسین پناهی، اقبال مرادی، شکوفه آذر ماسوله، ملیحه (صغری) کریم الدینی، رضا حضرتی، رضوان بیگی، بهزاد همایونی، مصطفی دهباشی زاده، آرشام رضایی، حمیدرضا کرمی، لیلا رضایی نژاد، سهیلا دالوند، داود آرام، شراره آرام، مهسا فعال زاده، بابک عیدی پور، زهرا لطفی، افسون دهقانی راد، منصور اصانلو، حامد صدرا، احسان مفتاحی، نگار قنبری»
************
#زندانی_سیاسی_ارژنگ_داودی #اعتصاب_غذا #فعالان_مدنی #بیانیه