✍️پیام روشنگرانه خانم شادی صدر درباره سخنان شیادانه و عوامفریبانه ای که بچه شاه #رضا_تفرقه اخیرا مبنی بر بی پاسخ گذاشتن جنایتکاران گفته👇👇 #نه_میبخشیم_و_نه_فراموش_میکنیم #جنبش_دادخواهی

برای هشیاری
خطی که رژیم در فضای مجازی تبلیغ و دنبال می کند
پس از شکست پروژه ارتجاعی - استعماری جورج تاون و سوختن کارت سلطنت و #رضا_تفرقه
کارشناسان و استراتژیستین ها و سرکردگان سپاه پاسداران و ارگانهای امنیتی رژیم همه ماسک ها را کنار زده، خطر مجاهدین به عنوان مسئله و مشکل اصلی نظام و اینکه با تهدید و خطر مجاهدین چه باید کرد را عنوان کرده اند.
سابقه این موضوع به بعد از انقلاب و افشای جریان چماقداری که توسط حزب جمهوری به ریاست آخوند ملعون بهشتی موسوم به حزب چماقداران سازماندهی می شد بر می گردد، که خمینی با این اوباش می خواست بگوید اینها مردم هستند که با مجاهدین مخالفند و وقتی مجاهدین دست های پشت پرده و خطر و تهدید چماقداری برای جامعه و انقلاب را برملا کردند، خمینی ماسک را از چهره برداشت و خود به صحنه آمد و به دروغ گفت که در قرآن سوره منافقین داریم ولی سوره کفار نداریم! و خطر نه عراق، نه آمریکا، نه شوروی و نه اسرائیل بلکه خطر مجاهدین و در تهران است، و آدرس تهدید اصلی خود و نظامش را داد.
اکنون نیز که رژیم در قیام سراسری ۱۴۰۲ موقتا از سرنگونی جسته ولی خطر و تهدید قیام و انقلاب و نیروی انقلابی سازمان یافته مجاهدین با کانونهای شورشی را خوب تجربه و حس می کند، دیگر کارت تواب و بریده مزدور و سلطنت و... را سوخته و بی فایده می بیند و خطی را که در فضای مجازی تبلیغ و دنبال می کند علاوه بر سرکوب با سازماندهی و تامین گله های اوباش و مزدور با پرداخت حقوقهای میلیونی و بگیر و ببند و...
یک - قرار دادن مجاهدین در کنار سلطنت و رضا پهلوی و داعش
دو - خط جدا کردن قیام از #مجاهدین و نیروهای سیاسی با سابقه و تشکیلات و دامن زدن به بحث چرا مجاهدین شعار #زن_زندگی_آزادی نمی دهند!
‌‎#زنان در ‎#مجاهدین در موضع رهبری و فرماندهی جنبش و ‎#قیام و ‎#انقلاب هستند و شعارشان ‎#زن مبارزه آزادی و ‎#زنان_نیروی_تغییر است و هیچ مخالفت و ضدیتی با شعار زن زندگی آزادی ندارند. اما تفسیر بورژوا - رفرمیستی از این شعار را تبلیغ نمی کنند و در راستای رادیکالیزم قیام با شاخص قهر و آتش انقلابی نمی دانند.
سه - مشکوک نامیدن درگذشت اعضای مجاهدین بر اثر بیماری یا سانحه که بسیجی چماقدار و مزدور امیر فرشاد ابراهیمی یکی از مبلغین آن است.
چهار-تبلیغ استقلال طلبی برای کردها از یک سو و اتهام تجزیه طلبی به آنها از سوی دیگر و تفرقه افکنی زیر عنوان زبان مادری و ... همزمان با فشار به حکومت عراق و اقلیم کردستان برای جابجایی و محدود و خنثی کردن و خلع سلاح احزاب و پیشمرگان کرد و درخواست تحویل دادن رهبران آنها به قضاییه جلادان!
پنج - پروژه جدید من وکالتم را پس می گیرم
که کار خودش بود و حالا چون رضا پهلوی سوخته آن را خرج می کند. در حالیکه جز مُشتی الدنگ و سایبری کسی به این الدنگ وکالت نداد که پس بگیرد.
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

🔴مهره های شاه و شیخ برای شیطان سازی از مجاهدین از همدیگر سبقت می گیرند!
"اکبرپونز" هم برای مجاهدین لُغز دمکراسی می خواند!
پس از شکست و ناکامی پروژه ارتجاعی-استعماری جورج تاون و ضربه ای که #رضا_تفرقه و زینت المجالس به قیام مردم ایران زدند، خامنه ای با ایجاد یک جنگ و بحران خارجی دست به قمار بزرگی زد که اذهان را از بحران های داخلی و صورت مسئله اصلی رژیمش یعنی قیام منحرف بکند، با این خیال که با یک تیر دو نشان بزند!
اما جنگ غزه به رغم سود بردن خامنه ای و سپاه پاسداران از کشتار بی گناهان بروفق مراد خامنه ای پیش نرفت.
مسئله فلسطین روی میز جامعه جهانی قرار گرفت و تا آنجا پیش رفت که طرح دولت مستقل فلسطین با اکثریت آراء در مجمع عمومی ملل متحد به تصویب رسید. انزوای جهانی دولت دست راستی اسرائیل و فاصله گرفتن آمریکا از ناتانیاهو در مورد حمله نظامی به رفح وی را مجبور به حمله نظامی به مرکز فرماندهی سپاه قدس و کشتن فرماندهان و طراحان اصلی حمله ۷ اکتبر نمود.
خامنه ای که تلاش می کرد پس از برافروختن جنگ در غزه آتش آن دامن نظامش را نگیرد و حزب الله لبنان را از ورود به این جنگ منع کرده بود، مجبور شد برای مصرف داخلی و جلوگیری از ریزش پاسداران و بسیجی ها و نیروهای نیابتی دست به یک قدرت نمایی پوشالی بزند و با موشک پرانی های نمایشی و از پیش اعلام شده جواب حمله نظامی اسرائیل را بدهد که داد ولی به شدت مفتضح و منزوی شد!
در نمایش انتخابات پوشالی هم با احتساب آرای باطله ۸ درصد از واجدان شرایط در این نمایش مسخره شرکت کردند و انزوای داخلی و بین المللی رژیم
بر جامعه جهانی و ناظران بین المللی مُهر تایید خورد.
در چنین اوضاع و احوالی رژیم پروژه ای دیگر را آغاز کرده بود که آخوند مهدی نصیری از مهره های ریزشی نیات خود از این پروژه را پیشتر عیان کرده بود و در سفر به کانادا و گفتگو با بی بی سی با گفتن :" اپوزسیون باید فاصله و شکاف بین شاهزاده و تاج زاده را از بین ببرد"! آن را علنی و اعلام نمود.
در همین رابطه مهره های شاه و شیخ در کنفرانسی در کادیز گرد هم آمدند تا پروژه جدید را استارت بزنند. سفر رضا پهلوی به پاریس و سپس انگلیس ادامه این پروژه بود.
خط قرمز های این جماعت دمکراسی!
چون بنابه گفته حسن اعتمادی از شرکت کنندگان در کنفرانس کادیز این جماعت
می گویند مردم ایران دمکراسی نیاز ندارند و برایشان بد است. تنها چیزی که نیاز دارند این است که نانی سر سفره شان داشته باشند و از گرسنگی نمیرند!
این جماعت هم به گفته فرزانه روستایی از شرکت کنندگان در این کنفرانس آس و پاس هستند و نه تشکیلاتی دارند نه کسی آنها را به کوره دهی راه می دهد،
باید دنبال معامله و زد و بند با همین رژیم و سیاست های استعماری باشند و اگر همین رژیم اجازه بدهد سه تا وزیر داشته باشند کلاهشان را بالا می اندازند!
خط قرمزهای دیگر این جماعت مجاهدین،مارکسیست ها و گروههای کرد و ... هستند که در قاموس شاه و شیخ تجزیه طلب و دشمن هستند و باید سرکوب بشوند!
در فضای مجازی هم این روزها مهره های شاه و شیخ در شیطان سازی از مجاهدین از همدیگر سبقت می گیرند و پاسدار چماقدار اکبر پونز هم به این جمع پیوسته است!
اکبر پونز و جماعت شاه و شیخ با پخش یک صحنه از یکی از نشست های درونی مجاهدین در کانال ایکس خود نوشته است "اعضای سازمان مجاهدین خلق تابع مطلق مسعود و مریم هستند و گویی آن دو خدای آنانند که برایش حاضر به انجام و هرکاری- هرکاری- و به هر قیمتی هستند"!
مجاهدین خلق دارای توتالیترترین سازمان دنیا هستند و شما هیچ گاه از اعضای آن سر سوزنی انتقاد علیه مسعود و مریم نشنیده اید و نمی شنوید و حتی یک نفر نمی گوید مسعود کجاست؟
ارتش سایبری سازمان هم به شدت فعال است اما فحش های چاله میدانی نمی دهند."
می بینید که "اکبر پونز"هم برای مجاهدین لُغز دمکراسی می خواند!
پاسداری که مانند دیگر پاسداران همکارش چون پاسدار قالیباف و ... با چماقداری و حمله به دکه های میز و کتاب هواداران گروههای سیاسی و مراکز و تجمعات این نیروها فعالیت خود را شروع کرد و تا آنجا در جنایتکاری و سبُعیت و زن ستیزی پیش رفت که به صورت زنان و دختران اسید می پاشید و روسری های دختران را با پونز به سرشان می چسباند و آنقدر در این کار خبره و شهره شده بود که پاسداران همکارش به او "اکبر پونز" می گفتند.
حالا این پاسدار صادراتی که درک و شعور ارتجاعی و زن ستیزانه و ضد بشری اش به بحث ها و ساختار و روابط و مناسبت تشکیلات آهنین مجاهدین قد نمیدهد، موضوع بحثی که انتقاد از خود و زدودن افکار طبقاتی از اعضای مجاهدین است را دست مایه برای شیطان سازی علیه مجاهدین کرده است، اونم کی "اکبر پونز"زن ستیز!