This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و افسوس که فرق جامعه ایران، قبل از انقلاب ۵۷ با بعداز ۵۷ در این است که لایه میانی جامعه (قشر متوسط) که قبل از ۵۷ وجود داشت درحاکمیت آخوندها نابود شد. در نتیجه جامعه ایران به دوقطب گرسنگان و ثروتمندانی که تماما دردایره قدرت سیاسی هستند تقسیم شد.
گاه چنین است که فقدان چنین لایهی میانی در زمان جمهوری اسلامی و حضور آن درزمان شاه این تصور غلط را ارائه میدهد که گویا قشر وسیعی از جامعه ایران در آن دوران وضعیت مناسبی داشته اند. البته پرواضح است که در مقایسه سیاهی نکبت آخوندی، خاکستری روشن تر است اما این هرگز نباید ما را از نیل به روشنایی و سپیدی بازدارد!
واقعیت این است که طبقه فرودستان چه درزمان شاه و چه درزمان جمهوری اسلامی همواره تحت ستم بودند ودرتامین معاش روزانه خود ناتوان! ازتفاوتهای ظاهری نظام سلطنتی با نظام آخوندی که بگذریم و به ریشه های یک انقلاب اصیل برویم واضح است که طبقات زحمتکش ایران دراین دونظام سیاسی یه یک میزان از حقوق و مزایای اجتماعی بی بهره بوده اند.
تفاوت مجریان حکومتی پیش و پس از انقلاب
خمینی با اهرم جنگ و سرکوب نیروهای سیاسی تمام نیروهای مولد انقلاب ضد سلطنتی را نابود کرد و اساس حکومت خود را بر بی هویت ترین و بی ریشه ترین طبقات یعنی لمپنها که درعلم طبقات به آنها پتی پرولتاریا میگویند قرارداد. یعنی طبقاتی که خود فاقد تولید هستند وبرای بقای خود نیاز دارند توسط طبقه حاکم اجیر شوند. کما اینکه تمام سپاهی ها و بسیجی ها و وزیران ونمایندگان مجلس این حکومت ازدرون همین عناصر لمپن وبی طبقه برخاسته اند. این درحالی است که در دوران شاه ، کارچرخانان مملکتی طیفی از طبقه بورژوازی و تکنوکراتهای وابسته بودند.
با اینهمه نه طبقه لمپن جمهوری اسلامی و نه طبقه شبه بورژوازی در دوران سلطنت، هیچکدام طبقات مولد جامعه نبوده و نیستند.
خواسته قیام فرودستان چیست؟
همانطور که گفتیم نه لمپنهای جمهوری اسلامی و نه آن طبقه شبه بورژوای هرگز نیروی مولد(تولیدکننده) نبوده و نیستند . این درحالی است که انقلاب فرودستان، انقلاب نیروهای مولد است. انقلاب طبقه ای است که چرخهای صنعت و کشاورزی و کارخانه ها و کارگاهها و ... را در دست دارد و میخواهد درحاکمیت سیاسی جامعه شریک باشد و خود امور را بدست بگیرد. چنین خواسته ای طبعا در یک نظام جمهوری و دموکراتیک که دربرگیرنده رأی عموم جامعه فرودستان است پاسخ مناسب خود را خواهد یافت. امری که با جابجایی یک طبقه یعنی طبقه آخوند با خاندان یا طبقه مرفه سلطنتی محقق نخواهد شد. این عناصر درصورتی میتوانند نقشی درانقلاب آینده داشته باشند که هژمونی طبقات فرودست و زخم خورده ازحاکیمت ولایت فقیه را بپذیرند و از طبقه خود خروج کنند!
این همان برهانی است که به طرز قاطع نشان میدهد، امکان بازگشت به گذشته و جابجایی طبقه ای با طبقه دیگر، وجود نداشته و چنین چیزی نمیتواند خواست عموم برای برقراری جامعه ای مبتنی بر آراء مردم را محقق می کند.
#ایران #قیام #کازرون #اصفهان #کردستان #کرمانشاه #تهران #خراسان #اهواز #بگونه #سلطنت #شاه #شیخ
گاه چنین است که فقدان چنین لایهی میانی در زمان جمهوری اسلامی و حضور آن درزمان شاه این تصور غلط را ارائه میدهد که گویا قشر وسیعی از جامعه ایران در آن دوران وضعیت مناسبی داشته اند. البته پرواضح است که در مقایسه سیاهی نکبت آخوندی، خاکستری روشن تر است اما این هرگز نباید ما را از نیل به روشنایی و سپیدی بازدارد!
واقعیت این است که طبقه فرودستان چه درزمان شاه و چه درزمان جمهوری اسلامی همواره تحت ستم بودند ودرتامین معاش روزانه خود ناتوان! ازتفاوتهای ظاهری نظام سلطنتی با نظام آخوندی که بگذریم و به ریشه های یک انقلاب اصیل برویم واضح است که طبقات زحمتکش ایران دراین دونظام سیاسی یه یک میزان از حقوق و مزایای اجتماعی بی بهره بوده اند.
تفاوت مجریان حکومتی پیش و پس از انقلاب
خمینی با اهرم جنگ و سرکوب نیروهای سیاسی تمام نیروهای مولد انقلاب ضد سلطنتی را نابود کرد و اساس حکومت خود را بر بی هویت ترین و بی ریشه ترین طبقات یعنی لمپنها که درعلم طبقات به آنها پتی پرولتاریا میگویند قرارداد. یعنی طبقاتی که خود فاقد تولید هستند وبرای بقای خود نیاز دارند توسط طبقه حاکم اجیر شوند. کما اینکه تمام سپاهی ها و بسیجی ها و وزیران ونمایندگان مجلس این حکومت ازدرون همین عناصر لمپن وبی طبقه برخاسته اند. این درحالی است که در دوران شاه ، کارچرخانان مملکتی طیفی از طبقه بورژوازی و تکنوکراتهای وابسته بودند.
با اینهمه نه طبقه لمپن جمهوری اسلامی و نه طبقه شبه بورژوازی در دوران سلطنت، هیچکدام طبقات مولد جامعه نبوده و نیستند.
خواسته قیام فرودستان چیست؟
همانطور که گفتیم نه لمپنهای جمهوری اسلامی و نه آن طبقه شبه بورژوای هرگز نیروی مولد(تولیدکننده) نبوده و نیستند . این درحالی است که انقلاب فرودستان، انقلاب نیروهای مولد است. انقلاب طبقه ای است که چرخهای صنعت و کشاورزی و کارخانه ها و کارگاهها و ... را در دست دارد و میخواهد درحاکمیت سیاسی جامعه شریک باشد و خود امور را بدست بگیرد. چنین خواسته ای طبعا در یک نظام جمهوری و دموکراتیک که دربرگیرنده رأی عموم جامعه فرودستان است پاسخ مناسب خود را خواهد یافت. امری که با جابجایی یک طبقه یعنی طبقه آخوند با خاندان یا طبقه مرفه سلطنتی محقق نخواهد شد. این عناصر درصورتی میتوانند نقشی درانقلاب آینده داشته باشند که هژمونی طبقات فرودست و زخم خورده ازحاکیمت ولایت فقیه را بپذیرند و از طبقه خود خروج کنند!
این همان برهانی است که به طرز قاطع نشان میدهد، امکان بازگشت به گذشته و جابجایی طبقه ای با طبقه دیگر، وجود نداشته و چنین چیزی نمیتواند خواست عموم برای برقراری جامعه ای مبتنی بر آراء مردم را محقق می کند.
#ایران #قیام #کازرون #اصفهان #کردستان #کرمانشاه #تهران #خراسان #اهواز #بگونه #سلطنت #شاه #شیخ
🔴جسدی که پیدا شد و آنچه که ناپیدا شد⁉️‼️
✍️در هفته گذشته اخبار مربوط به پیدا شدن یک جسد در بخش غربی حرم شاه عبدالعظیم در حین خاکبرداری برای گسترش این بخش از آستان مدتی جنجال آفرین شد.
به سرعت احتمال اینکه این جسد متعلق به رضاشاه باشد سر زبان ها افتاد. تقریبا تمام کنش گران سیاسی ایران به استثنای معدودی گروهها و شخصیتها ،درباره این جسد موضع گیری کردند. طیف اظهارنظرها از اولترا سمپاتیک در اردوی سلطنت طلبها تا لعن و نفرین در میان چپها و عرزشی ها پراکنده بود. عده یی به حکومت تذکر دادند که مبادا با این جسد توهین آمیز رفتار کند، عده یی فراخوان به راهپیمایی اعتراضی برای جلوگیری از بی احترامی به جسد دادند و عده یی تا آنجا پیش رفتند که به نامه نگاری و التماس از رئیس سازمان میراث فرهنگی نظام برای حفاظت از جسد روی آوردند.
عده یی نیز به تشکیک در مرتبط بودن این جسد با پهلوی اول پرداختند. موضع رسمی حکومت که از بلندگوهای دروغ پرداز خود مانند ۲۰:۳۰، آنرا اعلام کرد پافشاری بر مرتبط نبودن این جسد با رضاپهلوی و بعد هم دفن سریع آن در یک محل نامعلوم بود.
پرواضح است که اگر این اتفاق در دوران یک حاکمیت مردمی رخ میداد حتما به جای بستن و تعجیل در دفن مجدد جسد، می بایستی اول آزمایش ژنتیک روی آن صورت میگرفت که بتوان هویت ان را تعیین کرد. بعد هم اگر بصورت علمی تایید میشد که این جسد متعلق به رضاشاه است می بایستی آن را به نوه اش تحویل میدادند تا در هر کجا که میخواهد آن را دفن کند.
اما اصل بحث در این نوشته تعیین هویت جسد پیداشده بر اساس شواهد موجود نیست، بلکه روی سخن با کنشگران سیاسی و روشنفکران جامعه ماست.
سوال اصلی اینست که در شرایط کنونی میهن ما که تقابل میان اکثریت ناراضی جامعه با حکومت به حادترین نقطه خود رسیده و صدای اعتراض اقشار مختلف از جای جای میهن بلند است، و در حالی که فشارهای بین المللی از هر سو حکومت را به گوشه رینگ می راند و گستره مانور حکومت تنگ تر و محدودتر میشود، پرداختن به هویت یک جسد دقیقا چه مسئله یی از این مردم رنجدیده دوا میکند
آیا این همه هیاهو و کشاندن مردم به دنبال یک جسد حرکتی مسئولانه و اصولی است؟
اصلا فرض بگیریم که علی خامنه ای می پذیرفت که جسد معاینه شود و بعد هم آنرا به رضاپهلوی تحویل میداد، آنوقت کدام درد مردم ایران حل میشد؟
#جسدمومیایی #ایران #شاه_عبدالعظیم #کشف
✍️در هفته گذشته اخبار مربوط به پیدا شدن یک جسد در بخش غربی حرم شاه عبدالعظیم در حین خاکبرداری برای گسترش این بخش از آستان مدتی جنجال آفرین شد.
به سرعت احتمال اینکه این جسد متعلق به رضاشاه باشد سر زبان ها افتاد. تقریبا تمام کنش گران سیاسی ایران به استثنای معدودی گروهها و شخصیتها ،درباره این جسد موضع گیری کردند. طیف اظهارنظرها از اولترا سمپاتیک در اردوی سلطنت طلبها تا لعن و نفرین در میان چپها و عرزشی ها پراکنده بود. عده یی به حکومت تذکر دادند که مبادا با این جسد توهین آمیز رفتار کند، عده یی فراخوان به راهپیمایی اعتراضی برای جلوگیری از بی احترامی به جسد دادند و عده یی تا آنجا پیش رفتند که به نامه نگاری و التماس از رئیس سازمان میراث فرهنگی نظام برای حفاظت از جسد روی آوردند.
عده یی نیز به تشکیک در مرتبط بودن این جسد با پهلوی اول پرداختند. موضع رسمی حکومت که از بلندگوهای دروغ پرداز خود مانند ۲۰:۳۰، آنرا اعلام کرد پافشاری بر مرتبط نبودن این جسد با رضاپهلوی و بعد هم دفن سریع آن در یک محل نامعلوم بود.
پرواضح است که اگر این اتفاق در دوران یک حاکمیت مردمی رخ میداد حتما به جای بستن و تعجیل در دفن مجدد جسد، می بایستی اول آزمایش ژنتیک روی آن صورت میگرفت که بتوان هویت ان را تعیین کرد. بعد هم اگر بصورت علمی تایید میشد که این جسد متعلق به رضاشاه است می بایستی آن را به نوه اش تحویل میدادند تا در هر کجا که میخواهد آن را دفن کند.
اما اصل بحث در این نوشته تعیین هویت جسد پیداشده بر اساس شواهد موجود نیست، بلکه روی سخن با کنشگران سیاسی و روشنفکران جامعه ماست.
سوال اصلی اینست که در شرایط کنونی میهن ما که تقابل میان اکثریت ناراضی جامعه با حکومت به حادترین نقطه خود رسیده و صدای اعتراض اقشار مختلف از جای جای میهن بلند است، و در حالی که فشارهای بین المللی از هر سو حکومت را به گوشه رینگ می راند و گستره مانور حکومت تنگ تر و محدودتر میشود، پرداختن به هویت یک جسد دقیقا چه مسئله یی از این مردم رنجدیده دوا میکند
آیا این همه هیاهو و کشاندن مردم به دنبال یک جسد حرکتی مسئولانه و اصولی است؟
اصلا فرض بگیریم که علی خامنه ای می پذیرفت که جسد معاینه شود و بعد هم آنرا به رضاپهلوی تحویل میداد، آنوقت کدام درد مردم ایران حل میشد؟
#جسدمومیایی #ایران #شاه_عبدالعظیم #کشف
عْذر بدتر از گناه رضا پهلوي!
اخیرا کتابی از رضا پهلوی به نام « زمان انتخاب» منتشر شده است . قسمتی از کتاب به سوال و پرسشهای خبرنگاران از او اختصاص دارد که بسیار قابل توجه میباشد. نگاهی به بخشی از این کتاب شناخت ما را نسبت به ماهیت و محتوای سلطنت و بازماندگان آن و بطور مشخص رضا پهلوی عمیق ترمیکند. اگرچه که، پس از انقلاب ضد سلطنتی درسال 1357 هیچ شانسی برای آن در آینده ایران متصور نیست.
درقسمتی از این کتاب خبرنگارفرانسوی یکی از اساسی ترین سوالات مطرح درمورد سلطنت گذشته درایران را از او می پرسد، سوالی که تا بحال بارها و بارها مطرح شده ولی هرگز جوابی به آن داده نشده است. سوال این است، اعدام و شکنجه در زمان پدر برزگ و پدر آقای رضا پهلوی؟ اگر چه که رضا پهلوی به دلیل سن وسالش در این اعدامها و شکنجه ها هیچ نقشی نداشته است. ولی این سوال از او هم چنان باقی است.
رضا پهلوی طی همه این سالها، برغم دعاوی دموکراسی خواهانه در قالب کلمات شیک و پس از سالها زندگی درغرب، هرگز به محکومیت اعدام و شکنجه در زمان پدرش و پدربزرگش اعتراف نکرده و از آن فاصله نگرفته است . دلیل آنهم روشن است . نفی هرگونه شکنجه و اعدام ، درنظام نظامهای دیکتاتوری ازجمله سلطنتی ، و ولایت فقیه خمینی و خامنه ای درایران، مساویست با سرنگونی . کما این که وقتی شاه به دستور کارتردرسال 1355 شکنجه و اعدام را کنار گذاشت، با همه ویراژهایی که برای حفظ سلطنت به کار برد، از تعویض هویدا، تا جایگزین کردن آموزگار و شریف امامی و ازهاری و بختیار و حتی بوجود آوردن شورای سلطنت و به زندان انداختن هویدا و دستگیری ارتشبد نصیری رئیس ساواک ... فقط 27 ماه حکومت کرد و سرنگون شد .. به همین دلیل ا ست که رضا پهلوی جنایت های پدر وپدربرزگش را نمیتواند محکوم کند.
ادامه متن در لينك زير:
https://iranzaminmma.blogspot.com/2018/05/blog-post.html?spref=fb
#شاه
#كودتا
#زندان
#شكنجه
#ساواك
اخیرا کتابی از رضا پهلوی به نام « زمان انتخاب» منتشر شده است . قسمتی از کتاب به سوال و پرسشهای خبرنگاران از او اختصاص دارد که بسیار قابل توجه میباشد. نگاهی به بخشی از این کتاب شناخت ما را نسبت به ماهیت و محتوای سلطنت و بازماندگان آن و بطور مشخص رضا پهلوی عمیق ترمیکند. اگرچه که، پس از انقلاب ضد سلطنتی درسال 1357 هیچ شانسی برای آن در آینده ایران متصور نیست.
درقسمتی از این کتاب خبرنگارفرانسوی یکی از اساسی ترین سوالات مطرح درمورد سلطنت گذشته درایران را از او می پرسد، سوالی که تا بحال بارها و بارها مطرح شده ولی هرگز جوابی به آن داده نشده است. سوال این است، اعدام و شکنجه در زمان پدر برزگ و پدر آقای رضا پهلوی؟ اگر چه که رضا پهلوی به دلیل سن وسالش در این اعدامها و شکنجه ها هیچ نقشی نداشته است. ولی این سوال از او هم چنان باقی است.
رضا پهلوی طی همه این سالها، برغم دعاوی دموکراسی خواهانه در قالب کلمات شیک و پس از سالها زندگی درغرب، هرگز به محکومیت اعدام و شکنجه در زمان پدرش و پدربزرگش اعتراف نکرده و از آن فاصله نگرفته است . دلیل آنهم روشن است . نفی هرگونه شکنجه و اعدام ، درنظام نظامهای دیکتاتوری ازجمله سلطنتی ، و ولایت فقیه خمینی و خامنه ای درایران، مساویست با سرنگونی . کما این که وقتی شاه به دستور کارتردرسال 1355 شکنجه و اعدام را کنار گذاشت، با همه ویراژهایی که برای حفظ سلطنت به کار برد، از تعویض هویدا، تا جایگزین کردن آموزگار و شریف امامی و ازهاری و بختیار و حتی بوجود آوردن شورای سلطنت و به زندان انداختن هویدا و دستگیری ارتشبد نصیری رئیس ساواک ... فقط 27 ماه حکومت کرد و سرنگون شد .. به همین دلیل ا ست که رضا پهلوی جنایت های پدر وپدربرزگش را نمیتواند محکوم کند.
ادامه متن در لينك زير:
https://iranzaminmma.blogspot.com/2018/05/blog-post.html?spref=fb
#شاه
#كودتا
#زندان
#شكنجه
#ساواك
شانزده آذر امروز ادامه شانزده آذر دیروز است
#دانشجو؛ #کارگر؛ #معلم #اتحاد؛ اتحاد
۱۶ آذر روز دانشجو نام گرفته است. روزی که خون پاک سه دانشجوی مبارز مصطفی بزرگنیا؛ احمد قندچی و مهدی شریعترضوی در اعتراض به سفر یچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا واز سرگیری رابطه رژیم #شاه با انگلیس نزدیک به چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد و ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران توسط رژیم دیکتاتوری و دست نشانده شاه بر زمین زیخت.
بنابر این شانزده آذر امروز ادامه جنبشی است که علیه دیکتاتوری شاه شکل گرفت. دانشجویان و جنبش دانشجویی لازم است برای جلوگیزی از هرگونه سو استفاده پس مانده های شاه و متحد عینی شان شیخ نسبت به این موضوع توجه داشته باشند.
💯@begoonah1
#دانشجو؛ #کارگر؛ #معلم #اتحاد؛ اتحاد
۱۶ آذر روز دانشجو نام گرفته است. روزی که خون پاک سه دانشجوی مبارز مصطفی بزرگنیا؛ احمد قندچی و مهدی شریعترضوی در اعتراض به سفر یچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا واز سرگیری رابطه رژیم #شاه با انگلیس نزدیک به چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد و ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران توسط رژیم دیکتاتوری و دست نشانده شاه بر زمین زیخت.
بنابر این شانزده آذر امروز ادامه جنبشی است که علیه دیکتاتوری شاه شکل گرفت. دانشجویان و جنبش دانشجویی لازم است برای جلوگیزی از هرگونه سو استفاده پس مانده های شاه و متحد عینی شان شیخ نسبت به این موضوع توجه داشته باشند.
💯@begoonah1
#کاریکاتور رسیدن میراث #شاه به #شیخ
کاری از توکا نیستانی در سالگرد فرار شاه از #ایران
۲۶ دی ۹۷
🔥@begoonah1
کاری از توکا نیستانی در سالگرد فرار شاه از #ایران
۲۶ دی ۹۷
🔥@begoonah1
♦️در قیام ۸۸ رژیم برای مقابله با اپوزسیون و آلترناتیو اصلی که قیام را رادیکالیزه می کرد و به سوی راس و تمامیت نظام هدایت می نمود؛ یک پاسدار به نام «#محمدرضامدحی» که یک لقب ژنرال هم به دمش بسته بود با استفاده« ازكانالهای پیچیده از طریق جنوب شرقی ،آسیا و سفارت خانه های خارجی» به خارج فرستاد. مدحی خودش را یک #ریزشی_سپاه وانمود می کرد که دارای ده هزار نیرو است و آمده #اپوزسیون! را سازماندهی و رهبری کند! کانال تبلیغ و پرو بال دادن به پاسدار مدحی #مامور_وزارت_اطلاعات #علیرضانوریزاده و دیگر عوامل جمهوری اسلامی بود. یک کنفرانس هم با علیرضا نوریزاده و #مهرداد_خوانساری و #جهانشاهی و ... در #فرانسه برگزار کرد. رژیم پس از آنکه بسیاری را بجز اپوزسیون اصلی و واقعی توانست با پاسدار مدحی به بازی بگیرد و سرکار بگذارد! ماموریت وی را خاتمه داد و با برگرداندنش به ایران از وی با عنوان «الماسی برای فریب» رونمایی کرد.
در قیام ۹۶ رژیم به ترفندی روی آورد که همواره در تاریخ یک صد ساله انقلاب ها و جنبش های ملی و مبارزاتی مردم ایران استفاده شده بود. در گذشته #شیخ نیاز #شاه را برآورده می کرد و اکنون شیخ به پس مانده شاه نیاز پیداکرده بود. روزنامه جمهوری در شماره ۵تیر ۹۷ در یک جنگ باندی برای رو کردن دست رقیب، در اعترافی بیسابقه به نمونه ای از تلاش برای منحرف کردن تظاهرات و قیامهای مردم با شعارهای انحرافی اعتراف و فاش کرد که شماری از افراد که در جریان تظاهراتهای اخیر تهران شعار «رضا شاه روحت شاد» میدادند، از باند خامنهای بودند که با اسکورت پلیس و آزادانه این کار را میکردند.
روزنامه حکومتی جمهوری در مقالهیی با عنوان «برنامهسازی برای سقوط دولت!» با اشاره به طرح و برنامه باند مقابل برای ساقط کردن دولت روحانی نوشت:
«این جماعت آنقدر بیپروا شدهاند که عدهیی را با شعارهای بیسابقه رضا شاه روحت شاد و مرگ بر مفتخور، روانه مجلس میکنند و آنها نیز با مشایعت پلیس آزادانه مانور میدهند. این جماعت دقیقاً همان دسته و گروهی هستند که در نماز جمعه تهران و راهپیماییها حضور دارند.»
همچنین #هاشم_خواستار نماینده معلمان آزاده ایران که هم اکنون در زندان می باشد؛ درمقاله یی با عنوان « دموکرات های کوتوله» در سی تیر۱۳۹۸ که در کانال تگرام خود منتشر کرده بود می نویسد:
« همه میدانند که بزرگترین دشمن رژیم سازمان مجاهدین خلق است، چرا که از سازماندهی آهنین برخوردار و بگفته و اقرار خود حاکمان ، آنها در تمام شورش ها دست دارند،بالعکس نیروهای #سلطنت_طلب بسیار پراکنده و« سازماندهی» نشده هستند. بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنت طلب ها سوق داده و همینطور افراد #نفوذی بسیاری نیز بداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند.یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بوجود بیاورند...»
هاشم خواستار درادامه در باره این ترفند می نویسد:
«با بیان دو خاطره مسئله را روشن تر میکنم.در روز نوزده آبان ۹۷ که نیروهای امنیتی با فشار ملت قهرمان ایران مجبور شدند مرا از بیمارستان روانی سینا آزاد کنند، دو نفر از نیروهای امنیتی به سراغم آمدند و از من خواستند که چون سازمان مجاهدین خلق از تو حمایت کرده اند ، باید بر علیه آنها بیانیه بدهی و خط قرمز ما رهبری هم نیست بلکه سازمان مجاهدین خلق است. به آنها گفتم یعنی حکم اعدام خود را امضا کنم؟ آنها را به مقاله ای که در حمایت از معلم زندانی آقای عبدالرضا قنبری نوشته بودم و روز دستگیری یعنی اول ابان منتشر کرده بودم حواله دادم. باز پارسال در اردیبهشت ۹۷ که ماموران اطلاعات به باغم آمدند از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمی کنی؟ میخواهی الان شماره موبایل شاهزاده را بگیرم که با او صحبت کنی؟ که گفتم نه و …
در قیام ۹۶ رژیم به ترفندی روی آورد که همواره در تاریخ یک صد ساله انقلاب ها و جنبش های ملی و مبارزاتی مردم ایران استفاده شده بود. در گذشته #شیخ نیاز #شاه را برآورده می کرد و اکنون شیخ به پس مانده شاه نیاز پیداکرده بود. روزنامه جمهوری در شماره ۵تیر ۹۷ در یک جنگ باندی برای رو کردن دست رقیب، در اعترافی بیسابقه به نمونه ای از تلاش برای منحرف کردن تظاهرات و قیامهای مردم با شعارهای انحرافی اعتراف و فاش کرد که شماری از افراد که در جریان تظاهراتهای اخیر تهران شعار «رضا شاه روحت شاد» میدادند، از باند خامنهای بودند که با اسکورت پلیس و آزادانه این کار را میکردند.
روزنامه حکومتی جمهوری در مقالهیی با عنوان «برنامهسازی برای سقوط دولت!» با اشاره به طرح و برنامه باند مقابل برای ساقط کردن دولت روحانی نوشت:
«این جماعت آنقدر بیپروا شدهاند که عدهیی را با شعارهای بیسابقه رضا شاه روحت شاد و مرگ بر مفتخور، روانه مجلس میکنند و آنها نیز با مشایعت پلیس آزادانه مانور میدهند. این جماعت دقیقاً همان دسته و گروهی هستند که در نماز جمعه تهران و راهپیماییها حضور دارند.»
همچنین #هاشم_خواستار نماینده معلمان آزاده ایران که هم اکنون در زندان می باشد؛ درمقاله یی با عنوان « دموکرات های کوتوله» در سی تیر۱۳۹۸ که در کانال تگرام خود منتشر کرده بود می نویسد:
« همه میدانند که بزرگترین دشمن رژیم سازمان مجاهدین خلق است، چرا که از سازماندهی آهنین برخوردار و بگفته و اقرار خود حاکمان ، آنها در تمام شورش ها دست دارند،بالعکس نیروهای #سلطنت_طلب بسیار پراکنده و« سازماندهی» نشده هستند. بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنت طلب ها سوق داده و همینطور افراد #نفوذی بسیاری نیز بداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند.یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بوجود بیاورند...»
هاشم خواستار درادامه در باره این ترفند می نویسد:
«با بیان دو خاطره مسئله را روشن تر میکنم.در روز نوزده آبان ۹۷ که نیروهای امنیتی با فشار ملت قهرمان ایران مجبور شدند مرا از بیمارستان روانی سینا آزاد کنند، دو نفر از نیروهای امنیتی به سراغم آمدند و از من خواستند که چون سازمان مجاهدین خلق از تو حمایت کرده اند ، باید بر علیه آنها بیانیه بدهی و خط قرمز ما رهبری هم نیست بلکه سازمان مجاهدین خلق است. به آنها گفتم یعنی حکم اعدام خود را امضا کنم؟ آنها را به مقاله ای که در حمایت از معلم زندانی آقای عبدالرضا قنبری نوشته بودم و روز دستگیری یعنی اول ابان منتشر کرده بودم حواله دادم. باز پارسال در اردیبهشت ۹۷ که ماموران اطلاعات به باغم آمدند از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمی کنی؟ میخواهی الان شماره موبایل شاهزاده را بگیرم که با او صحبت کنی؟ که گفتم نه و …
🔥بگونه🔥
⭕️اصغر ادیبی:حق به جانب علی پروین است که در ادامه رذالتهایش امروز از جلاد رییسی حمایت میکند
حق به جانب #علی_پروین است که در ادامه رذالتهایش امروز از جلاد رییسی حمایت میکند
یک روز برای پاک کردن اتهام ساواکی بودن که بر دیوارهای #تهران نوشته شده بود دست به دامان من و بالطبع ایت اله طالقانی میشد و یک روز مرید #مجاهدین و #مسعود_رجوی خود را نشان میداد تا به ماهیت اصلیاش که حمایت از اخوندهای ویران کننده #ایران بود رسید راستی دم تکان دادنهایش را در زمان #شاه و مرید ولیعهد بودن را فراموش کردم. می بایست منتظر فردا هم بود و دید برای کی دم تکان خواهد داد، بالاخره باید نان را به نرخ روز خورد و کثافتکاریهای زن و فرزند هم هزینه دارد.به عنوان کسی که سالها با او هم بازی بودهام از این امر احساس شرمساری میکنم. سوابق او و نان به نرخ روز خوردنهایش برای همه پرسپولیسیهای همدورهاش روشن است اما تا این درجه رذالت برای هیچ کس قابل پیش بینی نبود . هواداران پرسپولیس حسابشان از این جرثومه فساد جداست و این رذالتها ربطی به تیم پرسپولیس و هواداران دشمن اخوندها ندارد، دور نیست روزی که این موجود پلید بهای حمایتهای خود را از دشمنان ایران و ایرانی بدهد و دوباره منتظر روزی بود که برای فرار از خشم مردم مانند زمان انقلاب دست به دامان شود
#اصغر_ادیبی بازیکن اسبق #پرسپولیس
🔥@begoonah1
یک روز برای پاک کردن اتهام ساواکی بودن که بر دیوارهای #تهران نوشته شده بود دست به دامان من و بالطبع ایت اله طالقانی میشد و یک روز مرید #مجاهدین و #مسعود_رجوی خود را نشان میداد تا به ماهیت اصلیاش که حمایت از اخوندهای ویران کننده #ایران بود رسید راستی دم تکان دادنهایش را در زمان #شاه و مرید ولیعهد بودن را فراموش کردم. می بایست منتظر فردا هم بود و دید برای کی دم تکان خواهد داد، بالاخره باید نان را به نرخ روز خورد و کثافتکاریهای زن و فرزند هم هزینه دارد.به عنوان کسی که سالها با او هم بازی بودهام از این امر احساس شرمساری میکنم. سوابق او و نان به نرخ روز خوردنهایش برای همه پرسپولیسیهای همدورهاش روشن است اما تا این درجه رذالت برای هیچ کس قابل پیش بینی نبود . هواداران پرسپولیس حسابشان از این جرثومه فساد جداست و این رذالتها ربطی به تیم پرسپولیس و هواداران دشمن اخوندها ندارد، دور نیست روزی که این موجود پلید بهای حمایتهای خود را از دشمنان ایران و ایرانی بدهد و دوباره منتظر روزی بود که برای فرار از خشم مردم مانند زمان انقلاب دست به دامان شود
#اصغر_ادیبی بازیکن اسبق #پرسپولیس
🔥@begoonah1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلمی از زمان #شاه_خائن از جنوب تهران محله خزانه سال ١٣۴۵
📌در هر اتاقی پانزده بچه زندگی میکنند و برای گرمکردن خودشان سگها را بغل میگیرند!! در این محلۀ پایتخت، آب لولهکشی وجود نداشته و زنان ظرف و لباسهایشان را در جوب میشستند. در این محلۀ ۲۷هزار نفری فقط دو مدرسه وجود داشته و بچهها پنج نفری روی یک نیمکت مینشستند. در سال ۵۷ وضع بدتر است، #حلبی_آباد ها و زورآبادها گسترش یافتهاند. سر هر میدان در شهرها صف بیکاران گرسنه قطار است. و مسجد میسازند به رقم ۵۲۰۰۰ و میکشند و کتابخوانی ممنوع.
آیا مردم ایران از این چرخه ظلم رهایی خواهند یافت؟
آیا کارگران و زنان و به حاشیه راندهشدگان مهر خود را بر این انقلاب خواهند زد؟
باشد که چنین شود.
برگرفته از توییتر خانم #شادی_امین
🔥@begoonah1
📌در هر اتاقی پانزده بچه زندگی میکنند و برای گرمکردن خودشان سگها را بغل میگیرند!! در این محلۀ پایتخت، آب لولهکشی وجود نداشته و زنان ظرف و لباسهایشان را در جوب میشستند. در این محلۀ ۲۷هزار نفری فقط دو مدرسه وجود داشته و بچهها پنج نفری روی یک نیمکت مینشستند. در سال ۵۷ وضع بدتر است، #حلبی_آباد ها و زورآبادها گسترش یافتهاند. سر هر میدان در شهرها صف بیکاران گرسنه قطار است. و مسجد میسازند به رقم ۵۲۰۰۰ و میکشند و کتابخوانی ممنوع.
آیا مردم ایران از این چرخه ظلم رهایی خواهند یافت؟
آیا کارگران و زنان و به حاشیه راندهشدگان مهر خود را بر این انقلاب خواهند زد؟
باشد که چنین شود.
برگرفته از توییتر خانم #شادی_امین
🔥@begoonah1