🔥بگونه🔥
2.07K subscribers
45.3K photos
45.3K videos
29 files
1.06K links
نه به سازش و تسليم و سكوت , نه به فقر و فحشاو اعتياد, نه به زندان و شكنجه و اعدام , #نه_شاه_نه_شیخ و #آری_به_جمهوری_دمکراتیک
وبسایت :
begoonah.com
اینستاگرام:
www.instagram.com/begoonah.ir
فیسبوک:
FB.com/begoonah1
تماس با ادمین:
@farafar96
Download Telegram
🔴تداوم بازداشت وریشه مرادی علیرغم گذشت نزدیک به یک سال بلاتکلیفی
#وریشه_مرادی که به بغی متهم است، علیرغم گذشت نزدیک به یک سال از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در #زندان_اوین بسر میبرد. او که از اواسط اردیبهشت ماه، به دستور قاضی ابوالقاسم صلواتی ممنوع التماس و ملاقات شده بود، کماکان با این محرومیت ها مواجه است.

وریشه مرادی نزدیک به یک سال است که در بازداشت بسر میبرد و علیرغم برگزاری اولین جلسه دادگاه او در تاریخ بیست و هفتم خردادماه، در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی از بابت اتهامات بغی و عضویت در یکی از گروه های اپوزیسیون مخالف نظام، تاکنون زمان برگزاری جلسه دوم تعیین نشده است. همچنین، وریشه مرادی از اواسط اردیبهشت ماه سال جاری به دستور قاضی مذکور از ملاقات و امکان برقراری تماس تلفنی با خانواده و وکیل خود، محروم شده و کماکان با این محرومیت‌ها مواجه است.

چهارشنبه ۲۷ تیرماه
🔥@begoonah1
♦️#وریشه_مرادی، اهل سنندج که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که:

در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
♦️وی از بند زنان زندان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته است.
بخشی از نوشته او به شرح زیر است:

«در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشه‌‌های ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه‌ی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجه‌ی سفید) به دور از چشم دوربین‌ها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقی‌شان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم،‌ بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشی‌ام خواندند و گفتند زنانگی‌ات را از دست داده‌ای! چرا گریه نمی‌کنی؟ آخرین بار که گریستی ‌چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییده‌ای؟

سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجویی‌ها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجه‌های سفید، سناریوسازی‌های متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و ... نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خون‌ریزی‌های مداوم (از ناحیه‌ی بینی)، ‌شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر،‌ ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.

در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شدم. در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «عضویت در گروه‌های معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شدم. اما سوال اساسی این است که «چرا مبارزه با نیرویی تروریستی هم‌چون داعش هم‌تراز و هم‌ردیف جنگ علیه جمهوری اسلامی قلمداد می‌شود؟!» پس ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزه‌اش با داعش در کجای تاریخ قرار می‌گیرد؟! داعش سرمان را می‌بُرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار می‌کشد. ‌هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.

در طول یک سال بازداشت موقت، تنها به مدت سه ماه و نیم حق ملاقات با خانواده را داشتم. مابقی را نیز یا در سلول انفرادی به سر بردم یا همانند اکنون در بند زنان، اما با شرایط انفرادی.

پس از گذشت ده ماه از بازداشت، در فاصله‌ی روزهای ۲۵ تا۲۷ اردیبهشت در بند اوین، بدون در نظر گرفتن و توجه به سوابق و کارنامه‌ام، مرا هم‌ردیف با داعش خواندند و تروریستم نامیدند و گفتند لازم بود از سوی دولت و با عنوان مدافع حرم به سوریه می‌رفتی. با توجه به این تعاریف، پس همه‌ی کسانی که بر مبنای وظایف انسانی علیه داعش مبارزه نمودند، باید تروریست باشند!
در طول سه ماه گذشته نیز سعی در انتساب اتهامات جدیدی به من داشتند،‌ علاوه بر شنیدن ادعاهای پوچ و واهی، بازجویی‌های تلقینی،‌ تحقیر، تهدید به اعدام، تحریک و فشار به منظور اعتراف اجباری‌ از دیگر مسائل و مشکلات این مدت بود. اکنون قریب به سه ماه از بازجویی‌های اخیر می‌گذرد، نه وکلا حق مطالعه‌ی مجدد پرونده را داشته‌اند و نه من نیز حق ملاقات با وکیل را! هم‌اکنون نیز دوران ممنوعیت تماس و ملاقات را سپری می‌کنم.
حال با نگاهی به گذشته و مسیری که پیموده‌ام، از عملکردم دفاع می‌کنم، زیرا در هیچ زمان و مکانی به جان و مال کسی کوچک‌ترین تعرضی ننموده و یگانه جرم من مسئولیت‌پذیری در قبال جامعه می‌باشد. همچنان از مبارزاتم بر علیه نیروهای تروریستی داعش در کوبانی دفاع می‌کنم، و تا پایان هرگونه ستم علیه زنان، از کردستان تا بلوچستان و از ایران تا افغانستان، و تا رسیدن به آرمانهایم به مبارزه ادامه خواهم داد.»