کانال بازنگری
19K subscribers
158 photos
80 videos
14 files
1.09K links
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4

• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314

• فهرست موضوعیِ یادداشت‌های کانال:
T.me/baznegari/1162

.
Download Telegram
Forwarded from آن‌سو | AnSoo
‍ مناظره سوزنچی و ترکاشوند

• به روایت دکتر محسن شریف‌زاده

به‌نام‌ خدا
خدمت دوستان عزیزم سلام.
برداشت و نظر خودم را در مورد مناظره ارزشمند جناب سوزن‌چی و جناب ترکاشوند تقدیم می‌کنم.
در ابتدا شاید بهتر باشد برای ابراز بی‌طرفی عرض کنم که بنده از خانواده مذهبی سنتی هستم، تقریبا تمام سال‌های نوجوانی را در جبهه‌های جنگ و در خدمت شهیدان گرانقدر جنگ بودم، حدود بیست سال پیش برای گرفتن مدرک دکتری به امریکا آمدم و ماندگار شدم. خانم بنده مقید به حجاب، آن‌هم از نوع وجه و کفین هستند و با همین حجاب در مدارس امریکا تدریس می‌کنند. خود بنده تقریبا هر هفته جمعه‌شب‌ها در جلسات قرآن در دانشگاه شرکت فعال دارم و خانم بنده معلم روخوانی و قرائت و تجوید قرآن در جلسات دانشجویی است، جلساتی که با حضور دانشجویان پسر و دختر (خانم‌های با حجاب و بی‌حجاب) تشکیل می‌شود.
در مورد مناظره جناب ترکاشوند و جناب سوزن‌چی نکاتی را بد نیست عرض کنم.
- بنده کتاب جناب ترکاشوند را، به محض ورود به فضای مجازی مطالعه کردم. و البته تقریبا تمام نقدهای آن را هم خواندم، به دلایلی!
- وقتی کتاب را مطالعه کردم، این کتاب برای من مانند یک فیلم مستند بود که بنده را به فضا-مکان صدر اسلام برد. برای من نکته مهم این کتاب همین بود: آشنایی با تاریخ و جغرافیای صدر اسلام که کلید بسیاری از معما‌های حل ناشده من بود.
- در مورد مناظره، باید از بانیان این مناظره تشکر ویژه‌ای کنم. در این فضای صفر و یک برگزاری چنین مناظره‌ای، انصافا کار بزرگی بود. البته ایکاش این مناظره چندین سال قبل برگزار شده بود.
- مجریان محترم چارچوبی مشخص کرده بودند اما در میان شگفتی بنده (و این‌طور که متوجه شدم، بعضی شنوندگان)، غمض‌عین فرمودند تا جناب سوزن‌چی بیش از یک ساعت و نیم وقت مناظره را قربانی منازعه با مطالب کتاب جناب ترکاشوند کند. اصلا موضوع مناظره کتاب حجاب شرعی نبود.
- در مناظره بنده متوجه شدم که جناب سوزن‌چی هیجان و عصبانیت خاصی دارد. البته ایشان فرموده بود که اهل مناظره نیست و ایکاش به همان نقدهای نوشتاری اکتفا می‌کرد، ولی به نظر بنده ایشان خودش را نماینده تمام فقها و فقه حجاب صد در صدی می‌دانست و برای خودش رسالتی وضع کرده بود که تکلیف کتاب حجاب شرعی را همان شب یکسره کند! تقطیع و تکرار در سخنان ایشان زیاد بود. کاش ایشان خود را از انتظارات رها می‌کرد و با آرامش بیشتری در مناظره شرکت می‌کرد.
- جناب ترکاشوند البته آرامش و اعتماد به نفس خوبی داشت. به گمان من دلیل آن اولا تسلط بر موضوع بود و ثانیا اعتقاد به اقبال عمومی به نظریات ایشان، که هر دو بنظر بنده پسندیده است.
- جناب سوزن‌چی به اصول یک‌ مناظره فنی، یا آشنا نبود و یا وفادار نبود. بارها جناب ترکاشوند را به نظر خود متهم به فضا سازی کرد. غافل از این‌که بنده به عنوان کسی که از دانش اندکی برخوردارم، عرض می‌کنم که فضاسازی یک هنر است نه عیب. باید یک نظریه علمی را در فضای مناسب به مخاطب عرضه کرد. اگر نظر جناب سوزن‌چی شانتاژ بود، انصافا این نظر وارد نیست. ایشان از تمام امکانات رسانه‌ای برای ابراز نظرات خود بهره می‌برد، ولی کتاب جناب ترکاشوند هنوز مجوز چاپ نگرفته است!
- به نظر بنده، بهترین قسمت مناظره همان ۱۵ دقیقه آخر آن بود که جناب ترکاشوند محدوده حجاب شرعی را بخوبی ترسیم کرد. منطق ایشان بنظر بنده اقناعی بود. برای من جای تعجب داشت که جناب سوزن‌چی در این قسمت آمادگی نداشت و نظریات ایشان بیشتر توجیهات غیر فقهی بود. بطور مثال طرح موضوع شهروند درجه یک و دو ربطی به موضوع نداشت.
انشاالله خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.
والسلام

[به‌پیوست فایل صوتی جلسه تقدیم می‌شود:]
🌀 t.me/AnSoo
t.me/fahiminst/424
بزودی یادداشت کوتاه ترکاشوند با عنوان "پاسخ امام صادق در باره زنانی که تن به روسری نمی دهند" در کانال بازنگری منتشر می شود. @baznegari
بهار روح زمان است (امام رضا)

فصل الربیع فإنه روح الزمان (جامع احادیث الشیعه ج ۲۳ ص ۴۹۴)

نوروز! این رستاخیز بزرگ طبیعی، این بزرگ‌عیدِ ایرانی مبارک و فرخنده باد.

کانال بازنگری (امیر ترکاشوند) آرزو دارد سال ۱۳۹۷ در پرتو تلاش‌ها سالی بهتر از سال‌های گذشته شود.

(با سپاس از استاد محمودرضا حقیقت)
@baznegari
.
Forwarded from Simafekr.tv
نه زینت فاش و نه صورت نهان کن
مناظرۀ امیرحسین ترکاشوند و دکتر حسین سوزنچی دربارۀ کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر
http://simafekr.tv/video/26578
@simafekrtv
نه زینت فاش و نه صورت نهان کن
مناظرۀ امیرحسین ترکاشوند و دکتر حسین سوزنچی دربارۀ لزوم و اندازۀ پوشیدگی زنان در تاریخ فقه

گفت‌وگوی فقهی دربارۀ پوشش زنان از لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه شروع می‌شود و پس از این، اندازۀ پوشیدگی زنان است که به موضوع کنکاش و کاوش تبدیل می‌شود و در کانون مناقشه می‌نشیند. می‌توان به‌روشنی گفت که میان دین‌دانان و دین‌داران نسبت به اصل پوشش زنان به‌منزلۀ یک دستور ضروری دینی کشمکشی نیست و پوشیدگی زنان در الگوی زیست دینی بی‌شک امری پذیرفتنی است. دربارۀ میزان پوشیدگی سروتن زنان نیز گفته‌اند که موی سر و بدن زن در برابر مرد بیگانه باید پوشیده باشد اما شماری از پژوهشگران تاریخ فقه، به‌تازگی دیدگاه‌ دیگری را بیان کرده‌اند که واکنش‌برانگیز بوده‌ است.
کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر»، نوشتۀ امیرحسین ترکاشوند، یکی از نمونه‌های برشمردنی در این زمینه است. کتابی که امکان نشر رسمی نیافت اما در ۱۲اردیبهشت۱۳۹۰ به‌صورت گسترده‌ای در فضای مجازی منتشر شد و در دسترس کاربران ایرانی قرار گرفت.
وی در پیش‌گفتار کتابش می‌نویسد: «در این تحقیق درصدد هستم تا تصور مسلمانان در مورد میزان حجاب شرعی زنان مؤمن آن روزگار را منطبق بر واقعیت کنم، و در این راستا مواضع واجب‌الستر و نواحی جایزالکشف آنان را تبیین نمایم.» و درنهایت به این دیدگاه می‌رسد که در دوران پیامبر میزان پوشیدگی لازم برای زنان، پوشاندن تن از زیر گردن تا زیر زانو و بازوان بوده است: «حرام‌نبودن کشف وجه، کف، مو، گردن، ساعد، قدم و ساق، مطابقت با احکام جاری در صدر اسلام دارد.»
کتاب او تا امروز بارها ازسوی استادان رشته‌های فقه و تاریخ ارزیابی و نقد شد؛ ازجمله در ۱۴اردیبهشت۱۳۹۵، دکتر آذرتاش آذرنوش در دانشکدۀ الاهیات دانشگاه تهران نگاه او را بررسی کرد. دکتر حسین سوزنچی نیز، ۲۶فروردین۱۳۹۲، در مقاله‌ای به‌نام نقدی بر کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، اثر نام‌برده را ارزیابی کرد و نوشت: «تعالیمی که از طریق آیات و روایات به دستمان رسیده، جای تردیدی برای ما نگذاشته که حجاب شرعی لازم برای یک زن مسلمان، پوشاندن تمام بدن غیر از صورت و دستان وی (تا مچ) است؛ و این مطلب به‌قدری واضح بوده که امروزه، نه فقط بین مسلمانان، بلکه در تمام دنیا، پوشیدن این حجاب، علامتی برای شناسایی یک زن مسلمان به حساب می‌آید.»
دکتر سوزنچی در این مقالۀ خود می‌پرسد که آیا دلایل نویسندۀ کتاب، توان اثبات برداشت‌های نویسنده از آیات و روایات را دارد و آیا دقت‌های لازم در بررسی و گزارش نظرات فقها انجام شده است؟ و در پاسخ بیان می‌کند: «وی اگرچه در بحث‌هایش به کتاب‌های متعددی ارجاع داده، اما علاوه بر اشتباهاتی که در ترجمۀ عبارات عربی مرتکب شده، برای اثبات واقعی‌بودن فرضیه‌اش، ساده‌ترین اصول رایج در روش‌های تحقیق تاریخی را کنار گذاشته است.»
اینک برای اولین بار این دو رودرروی یکدیگر نشستند تا گفت‌وگو کنند و هر یک، گفتۀ دیگری را ارزیابی کند. آنچه می‌بینید، مناظرۀ امیرحسین ترکاشوند، نویسندۀ کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، و دکتر حسین سوزنچی، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) است که ۲۳اسفند۱۳۹۶در مؤسسه فهیم شهر قم برگزار شد.

http://simafekr.tv/video/26578




...........................................
[کانال بازنگری: برای دریافت فیلم مناظره، به لینک بالا 👆 رفته، آن را در سه قسمت دانلود کنید. لینک دانلود هر سه قسمت یادشده را در زیر نیز می‌توانید ببینید:

http://simafekr.tv/wp-content/uploads/2018/03/ترکاشنوند-سورنچی-بخش-اول.mp4

http://simafekr.tv/wp-content/uploads/2018/03/ترکاشنوند-سورنچی-بخش-دوم.mp4

http://simafekr.tv/wp-content/uploads/2018/03/ترکاشنوند-سورنچی-بخش-سوم.mp4


@baznegari]
............................................................
.
.
فیلم مناظرۀ قم (به میزبانیِ مؤسسه فهیم) با عنوان مبانی و محدوده حجاب شرعی، که ابتدائاً از سوی سایت "سیمافکر" در سه قسمت/فایل (با حجم بالا ولی کیفیتِ اصلی) منتشر گردید و در پُست بالا 👆👆 آورده شد، اینک در کانال "سخنرانی‌ها" به صورت یکجا، هر سه قسمت در یک فایل (با حجمِ بسیار کم‌تر ولی قدری کیفیت پایین‌تر) بارگزاری شده که برای خوانندگان کانال بازنگری بازنشر می‌شود👇👇
Forwarded from سخنرانی‌ها
🆔 @simafekrtv
📺 فایل #ویدیو کامل

#مناظره #علمی : #مبانی و #محدوده #حجاب_شرعی

اساتید :
#امیر_حسین_ترکاشوند
#حسین_سوزنچی

زمان: چهارشنبه 23 اسفند 96

#موسسه_فهیم

حجم فایل تصویری بیش از 200 مگ

لینک فایل صوتی 👇👇
https://t.me/sokhanranihaa/12797


نه زینت فاش و نه صورت نهان کن

مناظرۀ امیرحسین ترکاشوند و دکتر حسین سوزنچی دربارۀ لزوم و اندازۀ پوشیدگی زنان در تاریخ فقه

گفت‌وگوی فقهی دربارۀ پوشش زنان از لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه شروع می‌شود و پس از این، اندازۀ پوشیدگی زنان است که به موضوع کنکاش و کاوش تبدیل می‌شود و در کانون مناقشه می‌نشیند. می‌توان به‌روشنی گفت که میان دین‌دانان و دین‌داران نسبت به اصل پوشش زنان به‌منزلۀ یک دستور ضروری دینی کشمکشی نیست و پوشیدگی زنان در الگوی زیست دینی بی‌شک امری پذیرفتنی است. دربارۀ میزان پوشیدگی سروتن زنان نیز گفته‌اند که موی سر و بدن زن در برابر مرد بیگانه باید پوشیده باشد اما شماری از پژوهشگران تاریخ فقه، به‌تازگی دیدگاه‌ دیگری را بیان کرده‌اند که واکنش‌برانگیز بوده‌ است.
کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر»، نوشتۀ امیرحسین ترکاشوند، یکی از نمونه‌های برشمردنی در این زمینه است. کتابی که امکان نشر رسمی نیافت اما در ۱۲اردیبهشت۱۳۹۰ به‌صورت گسترده‌ای در فضای مجازی منتشر شد و در دسترس کاربران ایرانی قرار گرفت.
وی در پیش‌گفتار کتابش می‌نویسد: «در این تحقیق درصدد هستم تا تصور مسلمانان در مورد میزان حجاب شرعی زنان مؤمن آن روزگار را منطبق بر واقعیت کنم، و در این راستا مواضع واجب‌الستر و نواحی جایزالکشف آنان را تبیین نمایم.» و درنهایت به این دیدگاه می‌رسد که در دوران پیامبر میزان پوشیدگی لازم برای زنان، پوشاندن تن از زیر گردن تا زیر زانو و بازوان بوده است: «حرام‌نبودن کشف وجه، کف، مو، گردن، ساعد، قدم و ساق، مطابقت با احکام جاری در صدر اسلام دارد.»
کتاب او تا امروز بارها ازسوی استادان رشته‌های فقه و تاریخ ارزیابی و نقد شد؛ ازجمله در ۱۴اردیبهشت۱۳۹۵، دکتر آذرتاش آذرنوش در دانشکدۀ الاهیات دانشگاه تهران نگاه او را بررسی کرد. دکتر حسین سوزنچی نیز، ۲۶فروردین۱۳۹۲، در مقاله‌ای به‌نام نقدی بر کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، اثر نام‌برده را ارزیابی کرد و نوشت: «تعالیمی که از طریق آیات و روایات به دستمان رسیده، جای تردیدی برای ما نگذاشته که حجاب شرعی لازم برای یک زن مسلمان، پوشاندن تمام بدن غیر از صورت و دستان وی (تا مچ) است؛ و این مطلب به‌قدری واضح بوده که امروزه، نه فقط بین مسلمانان، بلکه در تمام دنیا، پوشیدن این حجاب، علامتی برای شناسایی یک زن مسلمان به حساب می‌آید.»
دکتر سوزنچی در این مقالۀ خود می‌پرسد که آیا دلایل نویسندۀ کتاب، توان اثبات برداشت‌های نویسنده از آیات و روایات را دارد و آیا دقت‌های لازم در بررسی و گزارش نظرات فقها انجام شده است؟ و در پاسخ بیان می‌کند: «وی اگرچه در بحث‌هایش به کتاب‌های متعددی ارجاع داده، اما علاوه بر اشتباهاتی که در ترجمۀ عبارات عربی مرتکب شده، برای اثبات واقعی‌بودن فرضیه‌اش، ساده‌ترین اصول رایج در روش‌های تحقیق تاریخی را کنار گذاشته است.»
اینک برای اولین بار این دو رودرروی یکدیگر نشستند تا گفت‌وگو کنند و هر یک، گفتۀ دیگری را ارزیابی کند. آنچه می‌بینید، مناظرۀ امیرحسین ترکاشوند، نویسندۀ کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، و دکتر حسین سوزنچی، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) است که ۲۳اسفند۱۳۹۶در مؤسسه فهیم شهر قم برگزار شد.


🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
سلطنت‌گرایی درونِ جمهوریّت!
(به بهانۀ ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی)
امیر ترکاشوند، دوازدهم فروردین ۱۳۹۷
@baznegari
در یادداشتِ ولیّ‌ومولا و با استناد به تعریف ولیّ، از ضرورت "پیوند قلبی و دوستی" میان رهبر و مردم سخن گفتم و در همین راستا توجهِ اعضای مجلس خبرگان را به جستجوی این ویژگی در کاندیداهای رهبریِ آینده جلب کردم و اشاره کردم که فردی را باید به عنوان سومین رهبر جمهوری اسلامی برگزید که میان او و مردم آن پیوند و دوستی برقرار باشد و به عنوان راهکاری عملی در مقام تحکیم ثبوت آن ویژگی به آن مجلس پیشنهاد دادم چهار ، پنج نفر واجد شرایط رهبری را به مردم معرفی کنند تا آنان در یک نظرسنجیِ پرشکوه، یکی از همان‌ها را به عنوان سومین رهبر انتخاب کنند (در آن نظرسنجی لازم نیست رأی‌دهندگان فقط نام یک نفر را بنویسند بلکه افراد محبوب خود تا سقف دو یا سه نفر را می‌توانند بنویسند و در نهایت هر کس که بیشترین رأی را داشت منتخب خبرگان و مردم خواهد بود).

پنجاه روز پیش، ۲۲ بهمن سی‌ونهمین سالگرد "انقلابِ ضدِ سلطنت"مردم ایران، مردمی که "حکومت پدرپسری" را کنار زدند و به جای آن نظام جمهوری!! (با موازین اسلامی) را جایگزین کردند، بود.
اما ماهِ پیش از آن، در ناآرامی‌های دی ماه، برخی شعار "ای شاه ایران برگرد به ایران" و "کشور که شاه نداره حساب کتاب نداره" سر دادند و با آن، ناخشنودی‌شان از نظام جایگزین‌شده را نشان داده و خواهان احیاء سلطنت (حکومت پدرپسری) و بازگشت سلسله پهلوی شدند. اینان که رُک‌وراست و بی‌پرده‌پوشی به طرح آن شعارها و آرزوها پرداختند صد رحمت شَرف دارند بر کسانی درونِ نظام جمهوریِ موجود که جاهلانه یا فریبکارانه در سر هوای به رهبری رساندنِ پسر رهبر کنونی یا نوۀ رهبر پیشین را دارند، تا بی‌آن‌که برچسب جمهوری را حذف کنند سلسله خامنه‌ای یا سلسله خمینی کلید زده شود!.

کسانی که در سر این هوا را دارند؛

🔸ضدّ انقلاب‌اند، زیرا انقلابیون کسانی بودند که نظام سلطنتی (حکومت پدرپسری) را چهل سال پیش سرنگون کردند، و ضد انقلاب (و به تعبیر آن روزها ضد انقلابی) کسی بود که خواهان حفظ آن حکومت و سلطنت بود!

🔸برانداز هستند، زیرا برانداز به کسی گفته می‌شود که درصدد است نظام جمهوری اسلامی را تغییر داده و به حکومت‌های دیگر از جمله حکومت موروثی تبدیل کند!

🔸سلطنت‌طلب و سلطنت‌گرایند، زیرا شفاف! می‌گویند رهبری آیندۀ جامعه، حقِ فرزند این رهبر یا نوۀ آن رهبر است! گویی مِلک طلق پدرشان است و در بارۀ مایملک این و آن سخن می‌گویند!

🔸اینان معنای دقیق و ظهور عینیِ "کودتای نَرم"اند، زیرا به معنای واقعی کلمه در حال کودتای نرم برای احیای حکومت موروثی و پدرپسری‌اند!

آیا ضد انقلابیونِ سلطنت‌گرای موروثی‌خواه در براندازیِ نرم‌شان موفق خواهند شد و نظام جمهوری اسلامی را از درون تهی خواهند کرد؟
در روایات پیش‌بینی شده که زمانی خواهد آمد که از اسلام جز "اسم" باقی نخواهد ماند؛ بر همین قیاس می‌توان گفت اگر رهبری آیندۀ نظامِ ضد موروثیِ جمهوری اسلامی به پسر یا نوه برسد، از آن جز "اسم" باقی نخواهد ماند.

آیا تلخ نیست که امروز ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی در چهلمین سال پیروزی انقلاب و سی‌ونهمین سال استقرار جمهوریت باید نگران موروثی شدنِ نظام باشیم!؟ کجائید ای شهیدان خدایی

کانال بازنگری:
https://t.me/baznegari/285

نشانی یادداشتِ ولیّ و مولا:
https://t.me/baznegari/248
.
.
سیزده‌بدرِ واقعی ما این است که از خانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافیِ خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم! (مرتضی مطهری):
https://telegram.me/feghahat/3073

سیزده‌بدر روز بیرون‌زدنِ همگانی از فضای تنگِ خانه، و دل به پهنای زیبایی‌های طبیعت سپردن، و غوطه‌خوردن در گوارایی‌هایش مبارک باد. امید که از خانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافی و غیر عقلایی و غیر انسانی نیز درآمده به صحرای دانش و بینش خارج شویم.
۱۳ بدر روز گردش، روز با هم بودن گرامی باد. ۱۳ نحس است اگر خانه بمانی نحس است اگر در افکار پوسیده و اغلال بمانی

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۷/۰۱/۱۳
@baznegari
.
.
انسان کیلو چند!؟
(چرا بی‌اعتنا به عضویتِ هشتاد درصدِ مردم در تلگرام، به راحتی آب خوردن دَم از فیلتر آن می‌زنند)
@baznegari
اگر "انسان"! در هر مکتب و مکتبخانه‌ای "موضوعیت و جایگاه" داشته باشد در آن صورت توجه به هر یک از آحادش نیز مهم است؛ اما مشکل در کشور ما به آن برمی‌گردد که انسان در برداشت سنتی از اسلام (که بخش مسلطِ حاکمیت در کشورمان، دو دستی به همین برداشتِ نادرست چسبیده) با وجودی که از صبح تا شام اشرفِ مخلوقات‌بودنش را توی بوق و کرنا می‌کنند، فاقد جایگاه و ارزش‌گذاری و احترام و در یک کلمه فاقدِ موضوعیت است! و به همین خاطر نه فقط توجه به هر یک از آحاد بشری، دغدغه نخواهد بود بلکه نادیده گرفتنِ علایق انبوه انسان‌ها نیز امری عادی و روزمره بوده و درست به همین خاطر است که حق دارند فلان پیام‌رسان (که با حذف خردسالان و فاقدین سواد) محبوبیتی هشتاد درصدی در میان آحاد انسان‌های کشورمان دارد را فیلتر کنند!. بی‌توجهی به این هشتاد درصد، چنان‌که گفته شد به آن برمی‌گردد که در تفسیر آنان از اسلام، "انسان" موضوعیت و احترام ندارد و از همین رو به راحتی آب خوردن جلوی ادامه‌ی گفتگو میان اکثریت قاطع آحاد انسانی در آن پیام‌رسان را می‌گیرند. اگر انسان در نزد اینان کوچکترین جایگاهی داشت با آسودگی خاطر و بی‌خیالِ خیل عظیم انسان‌ها طرح فیلتر کردنِ آن را بر زبان نمی‌آوردند و یا اگر هم ناچار از طرح آن بودند دست‌ِکم صدای‌شان هنگام بر زبان آوردنِ طرح، به احترام ده‌ها میلیون مخاطب می‌لرزید و بریده‌بریده می‌شد اما آموزه‌های‌شان آن‌ها را پوست‌کلفت‌تر از آن بار آورده که پشیزی برای انسان (ولو هشتاد درصدی) ارزش قائل باشند. قطع‌ووصل‌های پیاپی تلگرام در این روزها که گاه در هر ساعت به چند بار می‌رسد و اعصاب کاربران را خُرد می‌کند، اوج بی‌اعتناییِ اسلامِ آنان را به انسانِ خدا نشان می‌دهد. و تو در هر قطع و وصل، به یاد آر که "انسان" در ذهن آن انسان‌های بیگانه با انسان، چقدر کیلویی و خرواری است.
در دیدگاه سنتی، این انسان نیست که مورد تکریم است بلکه فقط مؤمنِ مقیدِ مطیع است که می‌توان به او روی خوش نشان داد و گرنه مابقی کافر و فاسق و منحرف و باغی و منافق‌اند که نه تنها نباید به خواسته‌های آنان توجه نشان داد بلکه باید به مقابله و مبارزه با آن‌ها پرداخت و زندگی را بر آن‌ها حرام کرد. فقط سپنتا نیکنام نیست که حقِ عضویت در فلان شورا را ندارد بلکه ده‌ها میلیون نفر حقِ عضویت در فلان پیام‌رسان را ندارند! این دو با هم هیچ فرقی ندارند فتأمل.
امیر ترکاشوند، ۱۳۹۷/۰۱/۲۲
https://telegram.me/baznegari/288
.
.
Forwarded from خرد منتقد
🔵 ما دچار خدایان شده ایم

وقتی پیامبر در مکه رسالتش آغاز شد، مردم آن سرزمین، پرستش می کردند. خدایان داشتند. آنها حتی چند خدا را می پرستیدند. با موضوعات دین بیگانه نبودند. از این رو بود که سخنان پیامبر برای آنها آشنا بود. در شهر مکه ( قبل از اسلام )، سه خدای مونث محل عبادت بوده است :لات ، منات ، عزی . به این سه بت، بنات الله نیز میگفتند، یعنی قبل از ورود اسلام نیز، مردم الله را می شناختند

پیامبر، خدا را برای مردم نیاورد. دین را و پرستش را نیاورد. اینها که به وفور و فراوانی رایج بود. خدایان بودند. پرستش ها هم بود. پیامبر که آمد، توحید را آورد. پیام ضمنی اش این بود که می خواهم گریبان شما را از دست این همه خدایان برهانم. از این همه پرستش.

پیامبر می خواست مردم، خدایان را رها کنند و تنها یک خدا را بپرستند.

🔹در واقع پیامبر، دو کار کرد:

1. یکی این که از بارهای سنگین پرستیدن ها و شعایر دینی و .... بشدت کم کرد. مردم را از زیر بار این همه خدا نجات داد.
2. دوم این که به پرستش های شان جهت و وحدت بخشید .

پیامبر نگران بی دین شدن و بی خدا شدن مردم نبود، برعکس، مسئله ی او این همه خدایی بود. .از این جهت پیامبر، پیامبر رهایی بخش بود. رهایی از خدایان رنگارنگ . پرستش هایی که بار سنگینی بر دوش انسان می نهاد.

اکنون ما هم بیش از آن که نگران بی خدا شدن باشیم باید نگران ظهورخدایان باشیم. خدایی در قامت انسان، در شمایل پول، قدرت، ریاست، و......امروزه ما هم نیازمند ندای توحید هستیم تا از این همه سنگینی بار پرستش های خسته کننده رها شویم... ما دچار خدایان شده ایم.

مگر پرستش چیست؟

اطاعت بی چون و چرا و مطلق از انسانی دیگر
خویش را در برابر او وانهادن و از میان بردن
سخنانش را وحی منزل دانستن
خود را و دیگران را قربانی او کردن
او را محور عالم دانستن
در برابرش سرخم کردن

❇️در خود بکاویم که چه کسی و یا کسانی را پرستش می کنیم.
اگر زمانه ی بعثت پیامبران گذشته است اما پیامبر درون را مبعوث کنیم. پیامبری که ما را از اسارت و بند بت ها نجات دهد و از پرستش های خسته کننده، رهایی بخشد. پیامبر درونی، عقل است. عقل که سرکوب شود، خدایان از هر گوشه و کنار سر بر می آورند.

آفتاب خرد که غروب کند، خدایان طلوع می کنند.

✍️ علی زمانیان - 97/01/25

https://t.me/kherade_montaghed
کوچه قُرُق شد

امیر ترکاشوند، ۱۳۹۷/۰۱/۲۵
@baznegari

(بستن کوچه و خیابان توسط امام علی و فرزندانش برای عبور زینب، که نامحرم او را نبیند)
سخنران مذهبی و کارشناس صدا و سیما:
«ما اگر فکرمون با امام زمان یکی بود که پوشش زن‌هامون این نبود که؛ فکر امیرالمؤمنین اینه که وقتی زینب کبری دختر علی می‌خواد از خونه بیاد بیرون امیرالمؤمنین فرمودند: "حسن جان اینورِ کوچه رو بپا حسین جان اونورِ کوچه رو بپا"؛ چکار کنیم بابا؛ "مواظب باشید نامحرمی رد نشه زینبت می‌خواد بیاد تو کوچه"؛ این فکر امیرالمؤمنینه»:
T.me/superchalesh/18586

(زن و مرد نباید با هم مواجه شوند چه در مغازه چه خیابان چه پیامکی چه ایمیلی چه وایبری چه کوفت و زهرمار، چه در حدّ احوالپرسی)
همان سخنران و کارشناس:
«خانم‌ها! آقایون! اگر میگن خلوت با نامحرم حرامه فقط خلوتِ تو مغازه نیست خلوتِ تو خیابون نیست، خلوت پیامکی هم حرامه، وقتی یک زن و مرد نامحرم دختر و پسر نامحرم دارن برا هم پیامک می‌فرستن در واقع دارن با هم خلوت می‌کنند ولو او اون طرف دنیا این این طرف دنیا، این خلوتِ پیامکیه، حرامه. خلوت اینترنتی هم حرامه، خلوت واتساپی و وایبری و لاین و کوفت و زهر مار هم حرامه. خانم محجبه نمازخون آمده میگه حاج‌آقا یک آقایی ما تو گروه‌مون داریم من ببخشید یه کم عاطفی باهاش احوالپرسی می‌کنم میگم بیجا می‌فرمایید همچین کاری می‌کنید حرامه. خلوت با نامحرم حرامه خلوت تلفنی هم حرامه پیامکی هم حرامه عرضم به خدمت‌تون که ایمیلی هم حرامه. خلوت خلوته فرقی نمی‌کنه شیطون کارگردانه»:
https://www.aparat.com/v/5EJr2

آن‌چه در بالا نقل شد، جدّی‌ترین دغدغه‌ی معتقدان به "برداشت سنتی از اسلام" در ادوار مختلف بوده و هست. اگر قرار باشد هر یک زن، سه اسکورتِ مرد داشته باشد نسبت جمعیتی موجود پاسخگوی این نیاز نیست و ناچار باید قائل به پرده‌نشینی زنان شد که اتفاقاً کُنهِ خواستِ سخنرانان و کارشناسان مذهبی یادشده همین است. در نقد این برداشت و دیدگاه می‌توان به کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، که در آن از جمله به مسئله خلوت و همچنین پرده‌نشینی زنان پرداخته شده مراجعه کرد.

دریافت فایل کتاب:
T.me/baznegari/3


کانال بازنگری:
T.me/baznegari/290

.
دامِ اختیار

انسان‌ها عموماً و دانشمندان خصوصاً، هر چه از خوبیِ ویژگی ممتازِ "اختیار" انسان نسبت به دیگر موجوداتِ فاقد اختیار می‌گویند و به آن می‌بالند و آن را چرخ پیشرفت این موجود دو پا می‌شمارند امّا از سوی دیگر دستگاه فقه سنتی از آغاز تاکنون با وضع احکام و صدور فتاوای مطلقاً محدودکننده، جلوی ظهور و بروزِ "اختیار" در افراد و جوامع مذهبی را گرفته و اختیارمندی را به معنای دقیق کلمه "دام" می‌داند.

در این دستگاه، مبارزه با اختیار در تمام شؤون و ابعاد با دقت و وسواس دنبال می‌شود:

بُعد فکری. انسان حق ندارد جز عقاید رسمی مورد قبول آن‌ها را انتخاب کند و اساساً آزادی اندیشه دشمن درجه یکِ نگاه سنتی بوده که نباید فرصت ظهور به آن داد و به همین خاطر اگر مسلمانی پا از دائره‌ی رئوس اعتقادات رسمی آنوَر گذارَد مرتد و لازم‌القتل بوده و کافر و گمراه و اهل بدعت شمرده می‌شود. او حتی اگر در بلاد کفر (به قول خودشان) زاده شده باشد نیز باید تن به اسلام یا حکومت اسلامی دهد.

بُعد سیاسی. بشر حق انتخاب حکومت ندارد. انسان چکاره است که بخواهد پا در کفش خدا کند و رژیم سیاسی‌اش را خود انتخاب کند؟ حکومت در سراسر گیتی باید حکومت اسلامی بوده و حاکمش نیز تا روزِ آخر جهان، منصوب از سوی خدا باشد و هر حکومت دیگری حکومت جور و ظلم بوده و فقط حاکم منصوب، حکومت عدل و عادل است.

بُعد عملی. انسان باید نسبت به "واجبات و محرمات شرعی" (دستورات اختصاصی شرع که عدم رعایت‌شان فاقد اِضرار به غیر است) کاملاً مقیّد باشد و اگر چنین نکند گناهکار شمرده شده و حکومت اسلامی موظف است جلوی گناه او را بگیرد زیرا گناه را که مفهومی شرعی است برابر با جُرم می‌داند. انسان‌ها در عمل به دستورات اختصاصی شرع فاقد اختیارند.

بُعد انسانی. جلوگیری از بروز اختیار در مورد زنان، بسیار اسفناک‌تر است و با فتاوای دامنه‌دارتری در سرکوب اختیار روبروی‌اند. بدتر از آن لزوم تداوم تقسیم انسان‌ها به دو بخشِ آزاد و برده و سلبِ نسبتاً مطلقِ اختیار انسانی از بردگان است.

اختیار از دیدگاه سنتی (که ما هنوز تاوان همین دیدگاه را داریم می‌پردازیم) دامِ شیطان! است و اگر فرد خواهان سعادت!! است باید دندانِ اختیار و آزادی و حق انتخاب را بکِشَد و در تمام ابعاد اصلیِ انسانی باید به موجودی کوک‌شده و سراپاگوش بَدَل شود. با این وصف معلوم نیست چرا در آغاز آفرینشش مجهّز به این حق و ویژگیِ ممتاز شد!؟ آیا مجهّز شد تا دامِ او باشد که نکند از آن استفاده کند؟ این یعنی بازگشت به نقطه صفر آفرینش!، و ناکارسازیِ آن ویژگیِ ممتاز.

با این وصف چگونه می‌توان این ادعا را داشت که نسخۀ شفابخشِ بشریت و دوای دردهایش در دستِ ماست!؟

امیر ترکاشوند، ۲۶ فروردین ۱۳۹۷
telegram.me/baznegari/291
.
.
تشکر از تلگرام
نقش شبکه‌های مجازی و به ویژه پیام‌رسان‌های بی‌هزینه‌وبودجۀ مردمی همچو تلگرام، در نشان‌دادنِ سیاهی‌های پنهان و افشای جرائم و زشتی‌ها (و سپس تصحیح رفتارها که در پی‌اش می‌آید) بر کسی پوشیده نیست. هر روز ویدئویی مردمی از خلاف‌‌ها و اشتباهات فاحش مأموران و مسئولان و مردمان، میان اعضای تلگرام دست به دست می‌شود و موجب شرمندگی آنان و سازمان مربوطه شده و بی‌تردید در اصلاح امور نقش به سزایی می‌گذارَد. نمونۀ اخیرش برخورد بسیار زشتِ یکی دو مأمور زنِ انتظامی با دختران شاداب ایرانزمین است که مورد تقبیح دستگاه انتظامی نیز قرار گرفت.
ما ناسپاس نیستیم! و با صدایی بلند که راهِ هر گونه نفاق را ببندد فریادِ تشکر از تلگرام سر می‌دهیم که این‌چنین بی‌توقع به بهبودِ تدریجی امور کشورمان کمک می‌کند.
امید که رسانه‌های فعال و قدیمیِ داخلی نیز بتوانند با الگوگیری از پیام‌رسان مردمیِ تلگرام به بهبود اوضاع و شفاف شدن تصمیم‌گیری‌ها کمک کنند تا آرام آرام نوبتِ استقبال از پیام‌رسان‌های داخلی (چه دولتی چه غیر دولتی) فرا رسد.
تا دیروز (یعنی همین آغاز قرن کنونی) بی‌حیا کسی بود که روبند نداشت و نقاب از چهره می‌افکند! و امروز دختران شاداب و معصوم‌مان به جُرم موهای بافته و نمایان (که هویدا بودنش امری طبیعی و خدادادی است) بی‌حیا قلمداد می‌شوند. بد نیست گاهی تاریخ را ورق بزنیم! شاید در این ورق‌زدن‌ها پی ببریم که زنان مأمورِ امروز اگر دیروز! با همین حجاب کنونی‌شان بیرون می‌آمدند بی‌حجاب و بی‌حیا!! خوانده می‌شدند و سزاوار برخورد زشتِ امروزِ خودشان!
امیر ترکاشوند؛ 31فروردین1397
@baznegari
.....................................
کانال بازنگری شما را به خواندن یادداشتِ "تغییر مفهوم باحجاب بی‌حجاب در یکصدسالِ اخیر" دعوت می‌کند:
https://telegram.me/baznegari/127
.
.
فریاد پیکر بی‌جانِ رضاشاه بر سرِ تجزیه‌طلبان
درست پس از آن‌که یک مسئول حوزوی! در روز روشن و با خیالی آسوده! خواستار تشکیل کشور قم و تجزیۀ ایران شد بلافاصله رضاشاه! با پیکری بی‌جان و خسته (چه خودش باشد و چه شایعه‌اش) از لای خروارها خاک، سربرآورد و فریادِ ایران و فریاد یکپارچگی و عدم تجزیۀ بخش‌های آن (که خود عمرش را صرف تحقق آن کرد) برآورد.
http://www.aftabir.com/news/img/articles/2018-04-24-01-05-44.jpg
آیا می‌دانید رازِ این‌که چرا متولیان و نهادهای واکنش‌سریع‌مان به سخنِ آن تجزیه‌طلب واکنشِ تند نشان نمی‌دهند چیست؟ چون این بخشِ خاص از حاکمیت، فاقدِ تعلق خاطر به "ایران"! بماهو ایران هستند و فضای ذهن‌شان را فقط جمهوری اسلامی (دقیق‌تر بگویم حکومت اسلامی‌شیعی با تفسیر خودشان) پر کرده و هیچ جایی برای تعلقات سرزمینی باقی نگذارده؛ و چون در آن تجزیه، هیچ گزندی به حکومت اسلامی‌شان نمی‌رسد و بلکه قرار است قم حکومتش اسلامی‌تر شود بنابراین چه جای واکنش!؛ واکنش فقط از پیکر بی‌جان و هفتاد سال به‌خاک‌سپردۀ رضاشاه برخاست. رضاشاه! روحت شاد که جلوی تجزیه‌طلبان ایستادی و ایرانِ یکپارچه را تحویل ما دادی. ولا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی
امیر ترکاشوند، 1397/2/4
https://telegram.me/baznegari/293

............................................
کانال بازنگری- واکنش دو چهرۀ مذهبی به طرح تجزیۀ ایران و تشکیل کشور قم:
محمدحسین قدیری ابیانه
https://telegram.me/Ghadiri1404/5177
سیدمحمدعلی ایازی
https://telegram.me/HadiseVahy/298


@baznegari
.
.
المرجع الدینی السید کمال الحیدری:
النظرية الثالثة أصلاً ليس حكماً شرعياً وهذا هو الذي أختاره صاحب كتاب حجاب شرعي در عصر بيامبر أمير ترکاشوند

✔️دروس في خارج علم الفقه. فقه المرأة (98) – محاولة لعرض رؤية أخرى:

... أنا عندي منظومة أخرى كما أنت عندك منظومة ولهذا مرة نقول أن هذا كان حكماً شرعياً ـ الحجاب ـ في كل زمان ومكان فأجيبكم إذن اعملوا كما كان بلا حاجة إلى أن تشددوه علينا والآن انتم تجدوه مشدد، مشدد، مشدد، ومرة نقول حكم شرعي مرتبط بزمان خاص يعني الزمان والمكان مأخوذان قيد في الموضوع فمع انتفاء القيد ينتفي الحكم الشرعي هذا الاحتمال الثاني يعني مدخلية الزمان والمكان ليس بمعنى نفس الحكم وإنما في موضوع الحكم ومرة لا، أساساً هذا لم يكن حكماً بل كان حكماً ماذا؟ بل كان أمراً عرفياً اجتماعياً، ماذا تفتونا في الحجاب؟ هذه ثلاثة نظريات، النظرية الأولى حكم شرعي فيه إطلاق أزماني، أحوالي، أفرادي، النظرية الثانية يوجد فيه إطلاق أزماني أو لا يوجد؟ لا يوجد، النظرية الثالثة أصلاً ليس حكماً شرعياً وهذا هو الذي أختاره صاحب كتاب حجاب شرعي در عصر بيامبر أمير تركاشوند.
كتابه هذا يقع في مجلدين حدود ألف صفحة في صفحة المجلد الثاني تركاشوند في صفحة 984 يقول كطي آن ثابت كرديد بوشاندن سر را ميبايست به دلايل زير حمل بر رسم واعتبار اجتماعي كرد ونه حمل بر حجاب شرعي هذه النظرية الثالثة، يقول أنا هنا لست بصدد تأييده أو رده أبداً بل انقل النظريات بكرى لا يقولون السيد يقول الحجاب ليس واجب، لا بل انقل ماذا؟ إذن أنت لا تجيء تقول لي من الواضحات المسلّمات السيرة المتشرعية، قرأنا لكم العلامة شمس الدين ماذا قال؟ قال هذه السير المتشرعية والعرفية لها قيمة أو ليس لها قيمة؟ لأنه هذه تابعة لفتاوى الفقهاء هذه السير المتشرعية، فتحصل إلى هنا الأصل الخامس أو القاعدة الخامسة عندما نريد أن نتكلم في فقه المرأة لابد أن نلحظ ما صدر من النبي صلى الله عليه وآله قولاً أو فعلاً أو تقريراً هل كان جزءً من الحكم الشرعي المطلق لكل زمان ومكان وحال أم كان من الحكم الشرعي المقيد بالزمان والمكان أم لم يكن حكم شرعي أصلا والحمد لله رب العالمين.
https://telegram.me/alhaydarii/2425

http://alhaydari.com/ar/2018/04/65523
الصوت:
https://telegram.me/alhaydarii/2426
......................................................

كتاب حجاب شرعي در عصر بيامبر:
http://Telegram.me/baznegari/4

@baznegari
.
.
المرجع الدینی السید کمال الحیدری:

بإمكان الأعزة يرجعون إلى هذه العوامل يذكر 18 عامل في هذا التغليظ لطيف جداً العنوان كتاب حجاب شرعي در عصر بيامبر جلد دوم أمير تركاشوند العنوان: علل تغليظ آراء لماذا انه كانت فيها تسامح يوم عن يوم يحصل تشدد كما ضربت مثال أنا يقول أنا استقرأت 18 علة واحد اثنين إلى 18 ويبدأ من صفحة 852 إلى آخر الكتاب 18 علة يذكر ومع شواهدها مع أدلتها أنا فقط العناوين اذكرها أحكام كتب مقدس بيشي هذه الثقافات السابقة من دخلت عندنا جاءت لنا مع ماذا؟ فرأيت مسيحية أسلمت لكن حجابها ما شاء الله قلت بيني وبين الله هذه العفة وليست هذه فذهبنا وراء ماذا؟

نا ديده كرفتن شأن نزول وحي يا واقعيات عصر بيغمبر عدم النظر إلى الأعراف التي كانت في عصر النبي والتقاليد التي كانت تحكم المجتمع العربي والجاهلي وهذه من قال جزء من الدين تقول لي لماذا لم يقضي عليها يا عزيزي الخمر استطاع أن يقضي عليه في اليوم الأول؟ لماذا؟ من اليوم الأول لكان يقول لهم حرّم عليكم أليس كذلك، استطاع أو لم يستطع؟ أصلاً فعل أو لم يفعل؟ لماذا لم يفعل لأنه كانت هذه ظاهرة متجذرة في حياة هؤلاء لا يمكنهم أن يتخلصوا قال ولا تقربوا الصلاة وانتم سكارى وووو إلى المراحل التي الكل يعرفها وهكذا في الصلاة وهكذا في الصوم وهكذا وهكذا وهكذا إلى آخره ألم يحرّم ليالي شهر رمضان لا رفث التزموا أو لم يلتزموا؟ ماذا فعل لنا الإسلام؟ بيني وبين الله الأفضل يرفع الحكم ينسخ الحكم لأنه يستطيعون أو لا يستطيعون؟ لا يستطيعون هذه أحكام الإسلام العامل الثالث رواية عوره شمردن زنان هذه الرواية التي قرأناها التي صارت سبباً انه كلها لابد ماذا تصير الذي الآن تجدون في بعض المجتمعات الإسلامية قطعة لابد إلا اثنين عيون تخرج المسكينة فقط هذا نقاب الآن الموجود، و تبديل حجاب عرفي واعتباري به حجاب شرعي هذه واحدة من المشكلات ومن العوائق وخارج ساختن زنان از خطابهاي مطلق قالوا الخطابات القرآنية مختصة بمن؟

وهذا إن شاء الله تعالى في القاعدة اللاحقة سنذكرها وهو أن الخطاب القرآني خطاب ذكوري وان الخطابات ذكورية فالمرأة مشمولة أو لا؟ فإذا ليست مشمولة لكي يشملها الخطاب القرآني يحتاج إلى دليل لا أن الأصل شمول الخطاب للرجل والمرأة إلا ما خرج بالدليل الأصل عدم الشمول وهذه خطيرة في نظرية المعرفة و كره زدن تدين أخلاق وحياء به بوشش وحجاب يعني المرأة لا يثبت أنها عفيفة ومتخلقة إلا من خلال ملاكها مع انه توجد ملازمة أو لا توجد ملازمة؟ أبداً يقول أنت ثبّت لي هذا من الدين ودگرگوني معناي وازها وعبارات يعني الألفاظ أخذت المفردات الروائية معانيها الذي يريدها الشارع لو يريدها الحوزة أو المؤسسة الدينية هذا تمام الكلام في هذه القاعدة الخامسة والحمد لله رب العالمين.

(دروس في خارج علم الفقه. فقه المرأة (99) – محاولة لعرض رؤية أخرى):

http://alhaydari.com/ar/2018/04/65549/

الصوت:
https://telegram.me/alhaydarii/2434

............................................................
@baznegari
.
.
عُمر امام نمی‌تواند غیر متعارف باشد

(به بهانهٔ نیمه شعبان)

امیر ترکاشوند ۱۳۹۷/۰۲/۱۱

در زمان امام رضا، بازار اختلاف بر سرِ امامِ برحق، داغ بود. از رهگذر همین اختلافات، داستان‌های قدیمی و نیز به خاطر شدتِ علاقه به امامِ خود بود که اندیشه‌های حیرت‌آور پیرامون امام‌شان (که اینک ناپدید شده بود و در برابر دیدگانِ علاقه‌مندانش نبود) شکل می‌گرفت:

برخی قائل به غیبت امامِ خود شده؛ تا آن‌گاه که وقتش فرا رسد، از غیبت درآید و دست به تأسیس حکومت زَنَد و عدل و داد بگسترد.

برخی قائل به رجعت امامِ خود در آینده شده و فعلاً او را دچار مرگ موقت می‌دانستند؛ تا آن‌گاه که وقتش در هنگام ظهور فرا رسد و به اذن خدا سر از خاک بردارد و حکومت عدل بر پا کند و بساط ظلم برچیند.

برخی قائل به عمر دراز و غیر طبیعی برای امام خود شده، وی را محفوظ تا وقت ظهور تصور می‌کردند؛ تا آن‌گاه که وقتش فرا رسید شمشیر برکشد و جهان را منقاد عدل خود کند.

برخی ...

امام رضا با این اندیشه‌ها، که از سوی شیعیانِ رقیب مطرح می‌شد مخالف بود و همه چیز را در شکل طبیعی‌اش دنبال می‌کرد. از نظر وی و اجدادش،
امام باید در میان مردم باشد و نه غایب و سر به بیابان گذاشته؛
امام باید زنده و حیّ باشد و نه مُرده و در انتظار رجعت؛
امام باید عمرش طبیعی و بسانِ همه باشد و نه چندان دراز و کش‌دار که با آن بخواهد آمال بشریت را برآورده کند.

فهرستی از توضیحات متفاوت امام رضا و ائمهٔ ماقبلش در ردّ اعتقاد به منجی‌های حیرت‌آور و در ردِ زندگی غیر طبیعی برای امامان را، در زیر می‌آورم و یادآوری می‌کنم که تمام این بندها برگرفته از کلام ائمه است:

امام باید زنده باشد (و نه مُرده و در نوبتِ رجعت)
امام باید ظاهر و آشکار باشد و غایب نباشد
امام باید قابلِ "دیدن ، شناسایی و تشخیص هویّت" باشد
امام باید حرف بزند و سخنش شنیده شود
رهایی از مرگ جاهلی، اعتقاد به امام زندهٔ ظاهرِ قابل شناسایی است
امام باید حاضر و قابل المراجعه باشد (و نه غایب و دست‌نیافتنی)
هیچ احد الناسی نباید محروم از حضورِ! حجّت باشد
امام نباید عمرش از حدّ متعارف درازتر باشد
شیعه، نباید واقفی (یعنی قائل به غیبت امام و دراز شدنِ عمر وی) باشد
مبارزهٔ امام هفتم و هشتم با قائلین به غیبت!

در واقع، هر یک از بندهای فوق را امامان، در واکنش به عقایدِ "غیبت ، رجعت و کش‏دار شدنِ عمر" بیان کرده‌اند، از جمله امام رضا در واکنش به تفکّر واقفهٔ زمان خود (که می‌گفتند امام موسی کاظم غایب شده و نمُرده و منتظر بودند وی پس از غیبت، ظهور کند و به دستِ او بساط ظلم برچیده شده و عدل مستقر شود) چنین گفت:

اگر خدا بنا داشت عُمر کسی را به دلیل نیاز مردم به او، دراز کند باید این کار را در مورد رسول خدا می‌کرد.

قلت للرضا: جعلت فداك قوم قد وقفوا على أبيك يزعمون أنه لم يمت ، قال، قال: كذبوا وهم كفار بما أنزل الله عز وجل على محمد، ولو كان الله يمد في أجل أحد من بني آدم لحاجة الخلق إليه لمد الله في أجل رسول الله (اختیار معرفة الرجال شیخ طوسی ج ۲ ص ۷۵۹ ح ۸۶۷).


https://telegram.me/baznegari/299

.........................................
یادداشت بالا پیشتر با عنوان امام رضا و منجی‌های محیرالعقول منتشر شده بود و اینک به مناسبت نیمهٔ شعبان بازنشر گردید:
https://telegram.me/baznegari/101

در بارهٔ مفهوم غیبت و چگونگی غایب‌شدنِ امام دوازدهم به یادداشت زیر مراجعه شود:
https://telegram.me/baznegari/103
.
.
Forwarded from خرد منتقد
🔵 چه کسی ما را نجات می دهد؟

❇️ 1. عدالت در نجات
کسانی که معتقدند: در آخرالزمان، منجی از سوی خداوند ظهور خواهد کرد تا بساط ظلم و جور را برچیند و ترازوی عدالت را بر سر در آوردگاه جهان بیاویزد، چگونه این ایده را با ایده ی عدالت خداوند سازگار می کنند؟

از سویی باور دارند که چتر عدالت و احسان خداوند بر همگان گسترده است، از سویی دیگر، معتقدند خداوند صبر می کند تا در زمانی نامعلوم و در انتهای تاریخ، ساکنانِ بخت یارِ زمین را نجات دهد. اگر چنین است آن گاه میلیارد، میلیارد آدمیانی که در پهنه‌ی جغرافیا و در طول تاریخ زاده شدند، رنج کشیدند و رفتند، چه می شود؟ آیا آنان حق نجات نداشتند؟ چرا حلقه ی انبوه آدمیان در طول تاریخ در گرداب مخوف رنج دست و پا زدنند و خدا آنها را نجات نداد و نمی دهد؟

اگر قرار است نجات بخشی ظهور کند و ساکنان پایان تاریخ را نجات دهد، آن گاه خداوند در برابر این پرسش که پس "عدالت در نجات" چه می شود، چه پاسخی خواهد داد؟ چه پاسخی خواهد داد اگر انبوه آدمیان با چشمانی گریان، لابه کنان در محضرش حاضر شوند و بگویند: چرا ما را از آن همه درد و رنج نجات ندادی؟
به راستی ایده ی نجات آخرالزمانی با ایده ی عدالت خداوند، چگونه می تواند سازگار افتد؟

❇️ 2. منجی قدسی یا منجی عرفی؟
در فرهنگ ها و ادیان، هماره منجی ای را وعده می دادند و می دهند.
✔️ تا پیش از رنسانس، منجی گرایان دو باور داشتند:
اولا، منجی در آینده خواهد آمد
و ثانیا، از آن سوی ابرها و از آسمان ظهور خواهد کرد.

✔️اما انسان عهد رنسانس و به ویژه پس از آن،
اولا چشم از روزهای نیامده برگفت، زیرا می خواست از "اکنون و اینجا"ی نامطلوبش نجات یابد.
و ثانیا، انتظارش را از افق برگرفت و به خودش به منزله‌ی انسان واقعا موجود، خیره شد.

بدین سان منجی آفاقی به منجی انفسی تغییر چهره یافت. دست خواهش از بیرون به نجات بخشی از درون خویش گشاده شد. رنسانس در این معنی، بازگشت نگاه از آسمان به زمین بود. از نجات بخش قدسی به نجات بخش عرفی بود.

در آیه‌ی 11 از سوره‌ی رعد آمده است: "خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند."دگرگونی از حال بد به حال خوب و یا از حال خوب به حال بد، بر اساس این آیه به آدمیان واگذار شده است.

باورمندان به منجی آخرالزمانی، باورشان را با سخنی به این صراحت از سوی خداوند، چگونه سازگار می کنند؟ این باور که، خدا تغییر احوال و سرنوشت آدمیان به خودشان نهاده است، چگونه با نجات بخشی که از آن سوی آسمان تجلی می کند و آدمیان و جهانیان را از حال بد، به حال خوب برمی گرداند؟ مگر قرار نبود خود آدمیان، مهار خود را در دست داشته باشند و خود،‌ نجات بخش خود شوند؟
آدمی چه بسیار رنج کشید تا دریابد سیمرغ همان سی مرغ است

✍️ علی زمانیان - ...97/02/11

https://t.me/kherade_montaghed
آیا امام حسن عسگری فرزند داشته؟
(به بهانۀ نیمۀ شعبان)
امیر ترکاشوند، ۱۳۹۶/٠۲/۲۲
t.me/baznegari

امام حسن عسگری امام یازدهمِ ما شیعیان در سنّ ۲۸ سالگی در سال ۲۶٠ هجری قمری درگذشت. با درگذشت وی این پرسش بسیار مهم مطرح است که آیا از او فرزندِ پسری (و اساساً فرزندی) به جا ماند که سلسلۀ امامت را تداوم بخشد و یا با این درگذشت، نوار امامت قطع شد و به پایان رسید؟
در این باره سه احتمال مطرح است: ۱- او دارای یک فرزند بوده که همان امام دوازدهم است ۲- او بدون فرزند از دنیا رفت و خاتم‌الائمّه شد ۳- او دارای فرزندان متعدد (بنا بر قولی ده فرزند) بود که امام دوازدهم نیز از جملۀ آنان است.

اینک به شرح کوتاهِ تلگرامی در بارۀ هر یک می‌پردازم:

🔸یک فرزند:
این احتمال، قائل است که امام یازدهم صاحب فرزندی پسر گردید و زنجیرۀ امامت به او سپرده شد. استدلال قائلان، برای اثبات ولادتِ آن فرزند، یکسان نیست و به دو گروه زیر تقسیم می‌شوند:
الف- شواهد عینی و نَقلی: اینان در تأیید تولدِ آن فرزند، به نقل‌های موجود در کتب روایی استناد می‌کنند که مطابق آن‌ها، برخی از اعضای خانواده و نیز برخی از یاران امام حسن عسگری، مولود را با چشم خود دیده‌اند.
ب- استدلال کلامی: برخی دیگر از قائلان، با استناد به این اعتقاد کلامی که علامتِ "امامِ برحق" این است که صاحب پسر شود، بر همین اساس پس از درگذشت امام حسن عسگری معتقد شدند که وی از آن‌جا که امامِ بر حق است لابد فرزند داشته ولی به مردم نشان نداده و به غیبت رفته است. اینان روایاتی که گروه الف به آن استناد می‌کنند را ضعیف دانسته (و یا قائل به صدور آن‌ها در دهه‌های بعد می‌باشند) و ناچار به این استدلال کلامی بسنده می‌کنند.


🔸فاقد فرزند:
این گروه معتقدند که امام حسن عسگری بدون فرزند از دنیا رفت و در نتیجه خاتم‌الائمه به شمار می‌آید که سلسلۀ امامت با او به پایان رسید همچنان‌که حضرت محمد (ص)، خاتم‌الأنبیا بود و نوار نبوت با او ختم شد،. اینان روایات مربوط به تولد را ضعیف و غیر قابل استناد می‌دانند.


🔸چند فرزند:
مطابق این احتمال امام حسن عسگری دارای چند فرزند بوده که برخی آن را بالغ بر شش و حتی ده فرزند دانسته‌اند!
بر این اساس امام دوازدهم دارای چند خواهر و چند برادر بوده است.
نام فرزندان امام حسن عسگری مطابق این احتمال (با احصاءِ حدّاکثری) چنین است:
۱- محمّد (مهدی): که همان امام دوازدهم است.
۲- موسی: روایت دیدار علی بن ابراهیم بن مهزیار با این دو برادر (محمد و موسی) قابل توجه است.
۳- علی اصغر: از یکی از نویسندگان قرن دهم نقل است که نَسَب سادات کستکن سبزوار به وی می‌رسد.
۴- جعفر: در جایی آمده که وی در دو سالگی شهید شد و قبرش در ری است (ر.ک: نگینی بر انگشتر کویر ص ۷٠).
۵- ابراهیم
۶- حسین
۷- فاطمه: نقل است که وی در حینِ سفرِ پدرش امام حسن عسگری برای زیارت امام رضا، در وسط راه در کاشان بیمار شد و درگذشت. سال گذشته مقبرۀ فاطمه بنت العسگری را در جریان پژوهشم در آران بیدگلِ کاشان دیدم.
۸- اُمّ‌موسی
۹- عایشه
۱٠- دلاله.
مطابق همین احتمال، برخی از این اسامی ممکن است تکراری و یا حتی خواهران و برادران امام حسن عسگری باشند و نه فرزندان او.

(برگرفته از کتابِ در دستِ پژوهش با عنوان "عسگری سوم").
telegram.me/baznegari/148
.
.