کانال بازنگری
19K subscribers
158 photos
80 videos
14 files
1.09K links
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4

• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314

• فهرست موضوعیِ یادداشت‌های کانال:
T.me/baznegari/1162

.
Download Telegram
سَربرهنه و موپریشان!
روایات متعدّدی وجود دارد که حرام نبودن پیدایی مو، عادی بودن کشف رأس، جزو حجاب شرعی نبودنِ ستر سر و مو، و حتّی در مواردی توصیه به ظهور مو و سر را نشان می‏دهد. برخی از آن‏ها به قرار زیر است.
الف- تصمیم فاطمه: حضرت فاطمه پس از خطری که نسبت به سلامت امام ‏علی در جریان شدّت عمل حاکمان برای اخذ بیعت احساس کرد، تصمیم گرفت در صورت عدم خروج آنان از خانه ‏اش موی سر را مکشوف نموده و به درگاه خدا ناله‏ ی استغاثه سر دهد: «پس فاطمه بیرون آمد و گفت: والله لتخرجنّ او لاکشفنّ شعری و لأعجّنّ الی الله. به خدا قسم باید بیرون روید اگر نه مویم را برهنه سازم و نزد خدا ناله و زاری کنم ...» و یا مطابق گزارش دیگری از همان مورد، تصمیم گرفت همراه با حسن و حسین به نزد قبر پدرش پیامبر رود، موی سرش را [نه تنها مکشوف بلکه آن را] پریشان کند، و به درگاه پروردگار فریاد برآورد: «... والله لئن لم‏تکفَّ عنه لأنشُرنّ شعری و لأشقّن جیبی و لآتیَنَّ قبر أبی و لأصیحنّ إلی ربّی، فأخذت بید الحسن و الحسین، و خرجت ترید قبر النبیّ ...».

ب- در سوگ امام ‏علی: زنان بنی ‏هاشم پس از شنیدن خبر شهادت امام، با سرهای برهنه و موهای پریشان از خانه ‏هاشان خارج شدند: ...
ج- سخنرانی دختران امام‏ علی برای یاران حسین: زینب و دیگر دختران امام ‏علی و پیامبر، در پی امر امام ‏حسین از خیمه‏ ها بیرون آمدند و با موهای آشفته و پیدا، یاران حسین را با سخنان خود تحریض به دفاع در برابر دشمن کردند:...
د- در سوگ حسین (ع):....
هـ- نماز حاجت: برهنه ‏بودن سر، چنان عادی و غیر حرام بود که امام باقر گفت اگر زنان حاجتی از درگاه خدا دارند به پشت ‏بام روند، دو رکعت نماز بخوانند و سر را رو به آسمان مکشوف کنند چه، اگر چنین کنند خدا درخواست‏شان را اجابت می‏نماید و ناامیدشان نمی‏کند: ...
و- التجاء مادر به خدا: خواهرزاده‏ ی امام‏ صادق به شدّت مریض شد و از او قطع امید کردند. در این حال خواهر، فردی را نزد امام فرستاد و حضرت در محلّ حاضر شد. امام از خواهر خواست به بالای بام رود، مقنعه از سر بردارد، موهایش را نمایان گذارد و دعای زیر را برای شفای فرزند بخواند او نیز چنین کرد و فرزند شفا یافت: ...
ز- در نماز یومیّه: امام ‏صادق علاوه بر این‏که خواهرش را دلالت کرد که در زیر پهنه‏ ی آسمان، روسری از سر بردارد و دست به دعا، شفای فرزند را از خدا بخواهد همچنین نمازِ سربرهنه و بی ‏روسری را نیز فاقد ایراد می‏داند: «... عن ابی‏ عبدالله قال: لا بأس بالمرأة المسلمة الحرّة أن‏تصلّی و هی مکشوفة الرأس» (اشکالی ندارد که زنان آزادِ مسلمان، سربرهنه نماز بخوانند) و «عن أبی‏ عبدالله قال: لا بأس أن ‏تصلّی المرأة المسلمة و لیس علی رأسها قناع» (ایرادی ندارد که زن مسلمان ،بدون این‏که مقنعه بر سرش باشد، نماز بخواند). این در حالی است که ستر در حین نماز از غیر آن جدّی‏تر است. مجلسی در ملاذالاخیار، و فیض ‏کاشانی در مفاتیح ‏الشرایع، حدیث اوّل را موثق می‏دانند.
نتیجه: از مجموع اخبار فوق نتیجه می‏گیریم که پیدا بودن مو (و گردن) حرام شرعی تلقّی نمی‏شد.
امیر ترکاشوند (حجاب شرعی در عصر پیامبر ، ص ۷۰۸ تا ۷۱۲)

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۰۹/۱۴

⚫️در صورت تمایل، مطلب را بازنشر کنید.
🔴اگر عضو کانال بازنگری (ترکاشوند) نیستید برای دریافت مستقیم یادداشتهای آن، وارد پیوند زیر شده و سپس گزینه join را فعال کنید:
Telegram.me/baznegari
" غروب مهر "
بزرگداشت ۲۸ صفر ،
سالروز رحلت پيامبر مکرم اسلام ص
و امام حسن مجتبی ع،
سخنران آقای امیرحسین ترکاشوند،
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶ الی ۱۸،
ميرداماد، ۱۲۶، ط ۴ ،
انجمن اسلامی مهندسین
.....
@baznegari
بیست و یک دلیل قرآنی بر نفی سنگسار

(بریده‌هایی از کتاب نسخ سنگسار توسط اسلام، اثر امیر ترکاشوند)
@baznegari

سنگسار یعنی زنِ شوهردار یا مرد زن‏‌دارِ مرتکب زنا را درون گودال مهار کنند و آن‏قدر سنگ بر وی بکوبند تا در اثر ضربات وارده و خون‏ریزی ناشی از آن کشته شود. نسخ یعنی لغوِ حُکم و انقضاء اعتبارش. با این توضیح، "نسخ سنگسار توسط اسلام" [که عنوان کتاب است] یعنی این‏که اسلام پس از ظهورش سنگسار را که در آیین‏های پیشین وجود داشت مورد نسخ قرار داد و آن را نامعتبر شمرد.
بنابراین، اسلام [ضمن تقبیح شدیدِ خیانت جنسی؛ در تعیین کیفرش] نه تنها قتل‏ وسنگسار را تشریع نکرد و آن را مورد امضا قرار نداد و حتّی بی ‏اعتنا از کنار آن گذر نکرد، بلکه این حکمِ موجود در نزد پیشینیان و اهل ‏کتاب را نسخ کرد و در آیینِ خود بی‏ اعتبار دانست!
...
[اینک بیست و یک دلیل قرآنی بر نفی سنگسار توسط آیین اسلام:]...


دلیل۱- نفسِ تفاوت حکم قرآن با قتل ‏و سنگسارِ تورات (دلالتِ تفاوت بر نسخ تورات) صفحه ۱۴۹

دلیل۲- اشارۀ قرآن به تفاوتِ کیفر "مسلمانان" با اهل ‏کتاب و غیره (من نسائکم / منکم) ص ۱۵۰

دلیل۳- تعارض سنگسار با سمت ‏و سویِ آیۀ ناسخ‏ و منسوخ (نأت بخیرٍ منها أو مثلها) ۱۵۱

دلیل۴- تعارض سنگسار با "حبس خانگی" (فأمسکوهنّ فی البیوت) ۱۵۲

دلیل۵- مغایرت سنگسار با "وعدۀ بهبودی" (یجعل الله لهنّ سبیلاً) ۱۵۵

دلیل۶- تعارض سنگسار با "ایذاءِ صِرف" (فآذوهما) ۱۵۷

دلیل۷- تعارض سنگسار با "تداوم حیات و اکتفاء به نپرداختن مهریه" (لاتعضلوهنّ لتذهبوا ببعض ما آتیتموهنّ إلا أن‏یأتین بفاحشة مبیّنة) ۱۵۹

دلیل۸- نصف ‏ناپذیر بودنِ قتل ‏و سنگسار (فعلیهنّ نصف ما علی المحصنات) ۱۶۱

دلیل۹- تعارض سنگسار با بستۀ "موعظه ، قهر ، تنبیه" (واللاتی تخافون نشوزهنّ فعظوهنّ واهجُروهنّ فی المضاجع واضربوهنّ) ۱۶۲

دلیل۱۰- تعارض سنگسار با "اطلاق جَلد" (فاجلدوا کلّ واحدٍ منهما مائة جلدة) ۱۶۵

دلیل۱۱- تعارض سنگسار با تداوم حیاتِ مطلق زناکاران (الزّانی لاینکح إلا زانیة) ۱۷۱

دلیل۱۲- اتّهام به محصنات، در ذیل آیۀ جَلد! (والّذین یرمون المحصنات) ۱۷۷

دلیل۱۳- آیات ملاعنه و اتّهام شوهر به زن، در ذیل آیۀ جَلد! (والّذین یرمون ازواجهم) ۱۷۸

دلیل۱۴- اشارۀ الف و لامِ العذاب به آیۀ جَلد، در آیاتِ اتّهام شوهر به زن (یدرؤا عنها العذاب) ۱۸۰

دلیل۱۵- تقلیل از "جَلد اصلی" به "تک‏ ضربِ ملایم" (خُذ بیدک ضغثاً فاضرب به) ۱۸۲

دلیل۱۶- تعارض سنگسار با مضاعف‏ شدن (یُضاعف لها العذاب ضِعفین) ۱۸۵

دلیل۱۷- تعارض سنگسار با "مجازات ایّام عِدّه" (لاتُخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلا أن ‏یأتین بفاحشة مبیّنة) ۱۸۶

دلیل۱۸- منافات سنگسار با فرصت توبه و عمل صالح (لایزنون ... إلا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً) ۱۸۷

دلیل۱۹- استبعادِ نپرداختن به کیفر متأهلان با وجود پرداختن به فروعات مسئله و کیفر مجرّدها ۱۸۹

دلیل۲۰- تعارض سنگسار با "اساس هدایت" و "مجوّزهای قتل" ۱۹۰

دلیل۲۱- تحذیر نسبت به اِعمال احکام غیر قرآنی (من لم‏ یحکم بما انزل الله) ۱۹۳


منبع:
کتاب نسخ سنگسار توسط اسلام، امیرحسین ترکاشوند، ص ۱۴۷ تا پایان و ص ۱۹۹



برای شرح دلایل ۲۱ گانۀ بالا و نیز چگونگی بازنگری در روایات رجم و همچنین آشنایی با روایات مخالف و معارضِ رجم، فایل پی‌دی‌افِ کتاب را از نشانی زیر دریافت کنید:
Telegram.me/baznegari/6


کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۰۹/۲۵

پیوستن به کانال بازنگری:
T.me/baznegari
+ join

.
13
گروه فلسفه و دین دانشگاه امیرکبیر برگزار می کند؛
«عصیان علیه تاریخ خویشتن» درآمدی بر افراط‌گرایی دینی با بررسی پدیده داعش

گروه فلسفه و دین دانشگاه امیرکبیر با حضور اساتید دانشگاه، همایش «عصیان علیه تاریخ خویشتن» درآمدی بر افراط گرایی دینی با بررسی پدیده داعش را برگزار می کند:

میهمانان:
دکتر سارا شریعتی
استاد امیرحسین ترکاشوند
لادن احمدیان هروی

زمان:
سه شنبه یک دی 1394 ساعت پانزده
مکان:
دانشگاه امیر کبیر، مجموعه تالارها
.............................................................

http://www.nazarnews.com/107529
14
"سنجش فقه قدما به حقوق بنيادين"،
بررسي ريشه هاي نظري رفتارخشونتبار در جوامع اسلامي.
جلسه سوم : ادامه مبحث «حق حيات »

سخنران آقاي امير حسين تركاشوند، چهارشنبه دوم ديماه، ساعت 16 تا 18
انجمن اسلامي مهندسين،
ميرداماد ، غرب به شرق ، نرسیده به میدان مادر ، شماره 126، ط 4.

..........................................
پیوند به کانال بازنگری (ترکاشوند):
Telegram.me/baznegari
+ join
(فقیه قرن هشتم! اولین قائل به پوشش مو)

شهید اول، مبتکر بحث مو
امروزه تصوّر ما از زنان مؤمنی که در صدر اسلام زندگی می‏کردند این است که "موی سرشان" را به طور کامل می‏پوشاندند و هیچ قسمتی از سر و گردن آن‏ها ،به جز گردی صورت‌شان، نمایان نبوده است؛ و حتّی زنانی که اینک تقیّدی به ستر مو ندارند در مورد آنان گمانی بجز ستر کامل مو و گردن ندارند. علاوه بر آن فکر می‏کنیم احادیث و روایات فراوانی که ارزش استناد فقهی داشته باشد در "لزوم پوشش مو" صادر شده است همچنین این‏گونه تصور می‏کنیم که بحث "ستر مو" از روزی که فقه جعفری شکل گرفته در میان متون فقهی وجود داشته، و فقیهان یکی پس از دیگری، به تأسّی از امام‏ محمدباقر و امام‏ جعفرصادق و شاگردان ایشان، حکم به لزوم آن داده‏اند یعنی بر این باوریم که فقهای نامدار فقه جعفری مانند ابن‏ ابی عقیل عمانی، ابن‏ جنید اسکافی، شیخ‏ مفید، سیّدمرتضی، شیخ‏ طوسی، ابن‏ ادریس حلّی، محقق‏ حلّی، علامه ‏حلّی و ...، بحث "پوشش موی! سر" را مورد دقّت قرار داده و حکم به لزوم آن داده ‏اند.
اما باید گفت که همیشه تصوّرات، انتظارات و علایق ما با واقعیّات همخوانی ندارد؛ و در این موضوع، نه تصوری که از زنان مؤمن صدر اسلام داریم درست است، و نه احادیث صریحی در مستندات فقهی وجود دارد و نه این‏که فقهای نامبرده حکم به لزوم پوشاندن مو توسط زنان مسلمان داده‏ اند! پس قضیه چیست؟
حقیقت این است که از ابتدای تأسیس فقه جعفری و ظهور فقهای بزرگ، تا قرن هشتم هجری، کسی از فقها هیچ عبارتی در باره "موی" سر و "لزوم پوشش آن" مطرح نکرده است! و در واقع (به جز عبارتی از قاضی ابن‏ براج که مبهم نیز می‏نماید) اوّلین فقیهی که رسماً بحث پوشش مو را وارد موضوعات فقهی کرد و نیز نسبت به استتار آن نگاه مثبتی داشت، "شهید اول" بود. شهید اول در قرن هشتم هجری می‏زیست و متوفی به سال ۷۸۶ است، یعنی اولین فقیه شیعی که به مقوله ستر موی! سر پرداخته، حدود هفت و نیم قرن پس از رسول‌الله (ص) و حدود شش قرن پس از امام جعفر صادق زندگی می‏کرده است!
تازه پس از شهید اول، این‏گونه نبود که فقهای بعدی نسبت به دیدگاه وی رویکرد مثبت داشته باشند بلکه تا قرن‌ها پس از وی یعنی تا نزدیک قرن سیزدهم هجری، یا به بحث "پوشش مو" اصلاً پرداخته نمی‏شد و در واقع سیره فقهای پیش از شهید اول رعایت می‌گردید، و یا اگر هم تحت تأثیر نوآوری شهید مورد بررسی قرار می‏گرفت گاه نسبت به استتار آن نگاه مخالف، و گاه نگاه موافق وجود داشت ... ...
... محمدصادق روحانی از فقهای معاصر که خود معتقد به وجوب پوشش مو است می‏گوید: به ظاهرِ عبارات اکثر فقهای امامیه، این‏گونه منسوب است که آنان پوشش مو را واجب نمی‏دانستند و نیز گروهی از بزرگان امامیه از صدور رأی در این باره خودداری کرده‏اند: «الشعر: فقد نسب الی ظاهر عبارات اکثر الاصحاب: انه لایجب ستره، و عن جماعة من الاکابر التوقف فیه. و یدل علی وجوب ستره خبر الفضیل عن ابی‏جعفر قال: صلت فاطمة فی درع و خمارها علی رأسها لیس عیها اکثر ممّا وارت به شعرها و اذنیها. فإنه ظاهر فی ان هذا هو الواجب».
عدم استنباط پوشش مو تا پیش از شهید اول را به خوبی می‏توان از کلام صاحب جواهر بدست آورد وی هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، نام هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و پیش از قرن هشتم باشد را نمی‏آورد با این‏که موافقان پوشش پس از قرن هشتم را یک به یک نام می‏برد
(حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند ص ۶۹۶ و ۷۰۵)


کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۱۰/۰۳
telegram.me/baznegari/24
.
.
روند کاهش تدریجی خشونت جاهلی

(نمونه: تبدیل حبس ابد به صد تَرکه، در کیفر زنای محصنه)

«امام‏ علی (ع) گفت: خدای تبارک و تعالی، رسول خود را با رأفت و مهربانی مبعوث کرد؛ در همین راستا بود که قوم پیامبر را در آغاز نبوّتش [به سرعت] از عادات‏شان برنگردانید بلکه فرصت داد تا اسلام در قلب و سینه ‏شان برای اجرا جا باز کند مثلاً از جمله مقرراتِ عهد جاهلیّت این بود که هرگاه زنی مرتکب زنا مي‏شد او را در خانه‌ای حبس می‏کردند و این حبس با سختی‏هایش تا مرگِ وی ادامه داشت و هرگاه مردی مرتکب زنا می شد او را از مجالس‏شان طرد کرده، مورد ناسزا و آزار و ملامت قرار می‌دادند و راهي جز همين کیفرها را نمی‏شناختند. در همین راستا در اوایلِ اسلام [اين روش ،البته با تعدیلاتی و با وعده‏ هایی، امضا شد و] آيه آمد: "زنان‏تان که مرتکب زنا می‏شوند چهار شاهد بر علیه‏ شان مطالبه کنید و چنان‏چه شهادت دادند آن‏ها را در خانه نگه داريد تا مرگ‏شان فرا رسد يا خداوند گشایشی [و راه مناسب‏تری] برای آنان قرار دهد؛ و هرگاه مردان‏تان مرتکب زنا شدند آنان را مورد ایذاء قرار دهيد و چنان‏چه توبه کردند و به اصلاح پرداختند خداوند توبه‌پذير است".
ولی آن‏گاه که بر تعداد مسلمان‏ها افزوده شد و اسلام نیرومند گردید و مسلمانان از قوانينِ [سخت‏گیرانه‌ی] جاهلی، احساس ترس و وحشت پیدا کردند خداوند آيه "به هر یک از زن و مردِ زناکار، صد ضربه بزنید [و رهاشان کنید]" را نازل کرد و با آن، آیه حبس ابد زنان و ایذاء مداوم مردان را نسخ کرد» .
امام ‏علی مطابق حدیث متینی که نقل شد حتّی مجازات "حصر دائم در خانه" یعنی آیه ۱۵ سوره نساء را متأثّر و متناسب با طبع خشن جاهلی مردم در ابتدای بعثت دانسته و می‏فرماید مجازات مذکور بعدها به مجازات "جَلد" [صد ضربه] تقلیل یافت. چنان‏که ملاحظه می‏فرمایید: اوّلاً در این فرآیند هیچ خبری و اسمی از رجم ‏وسنگسار نیست! ثانیاً در روندی تعدیل ‏آمیز و خشونت ‏زدا حتی مجازات حبس دائم و ایذاءِ مداوم نیز بدلیل وحشت‏زا و خشن بودن‏شان مورد نسخ قرار گرفت و جای خود را به کیفری زودگذر (صد ضربه جَلد) داد؛ بنابراین وقتی امام ‏علی حبس و ایذاء را وحشت‏زا معرّفی می‏کند و این دو حکمِ سابقاً امضائی را به همین دلیل منسوخِ اسلام می‏داند دیگر چه جایی برای تشریع قتلِ‏ سنگسارانه که اوج وحشت و مرگی تراژدیک است باقی می‏ماند. گزارش مشابهی که از تفسیر قمی در زیر می‏آورم به تقویت بحث کمک می‏کند:
«علی ‏بن ‏ابراهیم در خصوص ناسخ و منسوخ روایت کرد که دوره عِدّه زنان در جاهلیّت چنین بود که اگر شوهری می‏مُرد زنش یک سال عِدّه نگه می‏داشت پس وقتی رسول‏خدا(ص) مبعوث شد ایشان را از آن برنگردانید و بر همان عادت‏شان باقی گذارد و در همین راستا این آیه را نازل کرد (والذين يُتوفّون منكم ويذرون أزواجا وصية لأزواجهم متاعا إلى الحول غير اخراج : کسانی از شما که مرگ‏شان فرا می‏رسد و همسرانی بر جای می‏گذارند باید برای همسران خویش وصیّت کنند که آنان را تا یکسال بهره ‏مند سازند) و همان عِدّه یکسال را [فعلاً] پذیرفت امّا هنگامی که اسلام نیرومند گردید خدا این آیه را نازل کرد (الذين يُتوفّون منكم ويذرون أزواجا يتربصن بأنفسهن أربعة اشهر وعشر : کسانی از شما که می‏میرند و همسرانی بر جای می‏گذارند، همسران چهار ماه و ده روز انتظار می‏برند) و با آن، یکسال عدّه‏ ای را که در آیه اول امضا کرده بود پایان‏ یافته شمرد. همچنین در دوران جاهلیّت اگر زنی زنا می‏کرد تا پایان عمرش در خانه حبس می‏شد و مردِ زانی مورد ایذاء و آزار قرار می‏گرفت در همین راستا خدا این آیه را نازل کرد (واللاتي يأتين الفاحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهن أربعة منكم فان شهدوا فامسكوهن في البيوت حتى يتوفاهن الموت أو يجعل الله لهن سبيلا" وفى الرجل "واللذان يأتيانها منكم فأذوهما فان تابا وأصلحا فاعرضوا عنهما ان الله كان توابا رحيما) امّا وقتی اسلام قوّت گرفت خدا این آیه را نازل کرد (الزانية والزاني فاجلدوا كل واحد منها ماءة جلدة : به هر یک از زن و مردِ زناکار صد ضربه وارد کنید) و بدین ترتیب مجازات امضاییِ حبس ابد و ایذاء را پایان‏ یافته شمرد. از این‏گونه موارد در قرآن فراوان است» ...
با توجّه به روایات فوق، آیا سیر تشریع هرگز می‏تواند به ایستگاه رجم‏ وسنگسار رسیده باشد؟
[ترکاشوند، نسخ سنگسار توسط اسلام ص ۱۰۶].

بازنگری، کانال ترکاشوند، نویسنده حجاب شرعی در عصر پیامبر ۱۳۹۴/۱۰/۰۷:
Telegram.me/baznegari
تفاوت حساسیت‌ها میان عصر پیامبر با اکنون

(بریده‌ای از کتاب نسخ سنگسار)

وقتی پیامبر(ص) و یارانش از کارزار بر‏می‏گشتند و در منزلگاه ماقبل مدینه اُطراق می‏کردند، حضرت از ایشان می‏خواست همان‏جا بخوابند و در تاریکی شب به خانه نروند!. علّت این رهنمود چیست؟ روایات زیر را بخوانید تا هم علت را دریابیم و هم پی به استبعاد سنگسار در شریعت اسلامی ببریم:

* «پس از این‏که رسول‏خدا (ص) از جنگ خیبر و وادی‌القری با غنائمِ بدست ‏آمده فارغ شد، رو به مدینه نهاد و در منزلگاه جرف به یارانش چنین سفارش کرد: پس از نماز عشاء وارد خانه‌هاتان مشوید. امّا مردی از میان حاضرانِ در منزلگاه شبانه به خانه رفت و چیزی را که نباید، دید. او در پیِ این ماجرا زن را آزاد گذاشت که برود ولی قطع رابطه نکرد. او از وی دارای فرزند بود و خودش را هم دوست می‏داشت به همین خاطر دلش نیامد که از او جدا شود و وی را طلاق دهد. آری مَرد از دستور رسول‏خدا (ص) سرپیچی کرد و به بلای رؤیتِ آن صحنه زشت گرفتار آمد».

* «هنگامی که رسول‏خدا (ص) از سفری بازگشت و در مُعرّس اطراق کرد به همراهانش گفت: شبانه وارد خانه ‌هاتان نشوید امّا دو نفر از همان کسانی که سخن حضرت را شنیده بودند، در همان تاریکیِ شب راه افتادند و بر خانواده وارد شدند که بناگاه هر یک از آن دو، مردی را همبسترِ زنش دید».

در نقل مشابهِ زیر، پیامبر (ص) خود اشاره می‏کند که علّت نهیش عدم مواجهه شوهر با صحنه خیانت همسر است:

* «وقتی رسول‏خدا(ص) در معرس فرود آمد به منادی دستور داد که با فریاد بگوید شب‏ هنگام بر همسران‏تان وارد نشوید! امّا دو نفر از ایشان عجله کردند [یعنی در اردوگاه نماندند و شبانه روانه خانه ‏هاشان شدند] و هر دو، زن‏شان را با مردی یافتند. آن دو موضوع را به رسول‏خدا گزارش دادند و حضرت گفت: مگر اعلام نکردم که در تاریکی شب به خانه نروید».

ملاحظه کردید زنان فوق چه بی ‏خیال! در غیاب شوهران رزمنده‏ شان ،بی ‏هیچ نگرانی از کیفری سخت، تن به زنا می‏دادند! زنا در میان زنان شوهردار چنان ساده اتّفاق می ‏افتاد که حتّی در إزای تقدیم کاسه ‏ای شیر، راضی به آن می‏شدند ولو در آن‏حال، شوهرشان در رکاب رسول‏خدا مشغول پیکار بر علیه دشمنان بود:

* «رسول‏خدا(ص): هرگاه برای پیکار در راه خدا از شهر کوچ می‏کنیم فردی، همچو بُزِ نری تهییج‏ شده، به سروقتِ همسران‏مان می‏رود و با دادنِ مقداری شیر، با آن‏ها همبستر می‏شود. مگر این‏گونه افراد بدستم نیفتند وگرنه سخت مجازات‏شان می‏کنم»...

(ترکاشوند، نسخ سنگسار توسط اسلام ص ۲-۱۳۱).

بازنگری، کانال ترکاشوند:
Telegram.me/baznegari
کانال بازنگری
بیست و یک دلیل قرآنی بر نفی سنگسار (بریده‌هایی از کتاب نسخ سنگسار توسط اسلام، اثر امیر ترکاشوند) @baznegari سنگسار یعنی زنِ شوهردار یا مرد زن‏‌دارِ مرتکب زنا را درون گودال مهار کنند و آن‏قدر سنگ بر وی بکوبند تا در اثر ضربات وارده و خون‏ریزی ناشی از آن کشته…
بازنگری در روایات رجم
[رجم سنگسار]

مقدّمه: مجازات رجم در روایات مربوطه دارای دو تفسیر است:
۱- قتل زانی؛ با پرتاب سنگ‏های کُشنده.
۲- تأدیب زانی؛ با پرتاب سنگ‏ریزه به اندام غیر حساس.

روایاتی که در آن‏ها هدف، کشتن زانی نیست و برای اجرا، امر به استفاده از سنگ‏های کوچک شده و حتّی پرتاب‏ کنندگان را از زدن به جاهای حسّاس و نیز از روبرو زدن برحذر داشته (و چه بسا تدابیری در شدّت نداشتن ضربِِ پرتاب نیز اتخاذ شده) را می‏توان در ذیل همین تفسیر اخیر جای داد.

گام ‏به‏ گام تا پذیرش واقع‏ بینانه رجم:
اکثریّت فقها رجم را با اتّکا به روایات متعدد، حکم اسلام می‏دانند ولی اقلیّتی از ایشان، تشریع آن را بدلیل عدم مطابقت با قرآن (و سپس با تضعیف روایات مربوطه) زیر سئوال برده و به ردّش می‏پردازند.
اینک برای این‏که کیفر رجم را بتوان حکمی اسلامی قلمداد کرد و در عین حال دغدغه ‏های هر دو گروه اکثریت و اقلیت را مورد ملاحظه قرار داد می‏بایست گام‏های زیر را پذیرفت:

گام اوّل- پذیرش صدور روایات:
هم‏ اینک با انبوهی از روایات رجم در جوامع حدیثی روبرو هستیم. یک برخورد با این روایات این است که آن‏ها را به دلیل تقابل با حکم قرآن (البته اگر رجم را عبارت از سنگسار کنونی بدانیم) نپذیریم و با تضعیف سند یا متن، کنارشان گذاریم؛ امّا دیگر راهِ مواجهه، اذعان به صدور آن‏ها است. کثرت روایات چنان است که احمد قابل را بر آن داشته که قائل به "تواتر اجمالی" در این باره شود به این صورت که اصل رجم در روایات مربوطه را به عنوان امری متواتر پذیرفته ولی البته تعریف، هدف و کم ّ‏و‏کیفش را اختلافی و قابل بحث می‏داند. برای آگاهی از کثرت روایات رجم می‏توان به وسائل‏ الشیعه (نیز کنزالعمّال) و صفحات زیادی که در آن به این امر اختصاص یافته مراجعه کرد.
بنابراین اولین گام در این مسیر، عبارت از پذیرش اجمالی صدور روایات رجم است.

گام دوم- هدف از رجم تنبیه و تنفیر است و نه قتل و معدوم ساختن:
همان‏طور که توضیح دادم غایت رجم در روایات مربوطه، یکی از این دو مورد است:
۱- قتل، با رعایت تمهیدات منجر به قتل (استفاده از سنگ‏های کُشنده، زدن به هر جایی از بدن، بستنِ محکوم و...)
۲- تنبیه، با رعایت تمهیدات منجر به تنبیه، نه بیش‏تر نه کم‏تر (استفاده از سنگ‏های ریز، زدن به جاهای غیر حسّاس، خاتمه( رجم با اصابت شمار معتنابهی سنگریزه به اندام محکوم).
اگر اجمالاً قائل به صحت روایات رجم باشیم در این صورت بنا به دلایل فقهی و حدیثی، که شرح خواهم داد می‏بایست آن دسته از روایات متعدّدی را پذیرفت که فاقد قصد قتل بوده و هدف از رجم را عبارت از تنبیه و ایذاءِ محکوم و ابراز تنفّر از کار زشتش می‏دانند.
فقیهِ تازه‏ گذشته صادقی تهرانی و نیز جواد فخّارطوسی، به خوبی همین تعریف از رجم را مورد توجّه و پردازش قرار داده ‏اند.
بنابراین دومین گام در این مسیر، توصیف رجم به تأدیب و طرد با پرتاب ریگ و سنگریزه است.

گام سوم- عدم تعارض رجمِ تنیهی با قرآن:
قدم سوم این است که رجمِ موصوف را سازگار با کیفر موجود در قرآن (و یا دستِ‏ کم فاقد تعارض با آن) بدانیم. برای این مهم می‏توان به یکی از این دو توجیه پرداخت (گفتنی است این اقدامِ توجیهی بدان دلیل است که اسمی از کیفر رجم در قرآن نیامده):
توجیه۱- چه بسا این رجمِ تنبیهی تنفیری، مصداق رایجی در عصر پیامبر، برای ایذاء مذکور در آیه ۱۶ سوره نساء (واللذان یأتیانها منکم فآذوهما) بوده باشد همچنان‏که کتک‏زدن با لنگه‏ کفش نیز از دیگر مصادیق ایذاءِ زانی بوده است. بر این اساس باید مثنّی بودنِ اللذان را در اشاره به مرد و زن دانست.
توجیه۲- رجمِ موصوف را مجازاتی مازاد بر جَلدِ قرآنی، البتّه نه بدلیل عمل زنا (زیرا قرآن به ذکر کیفرِ زنا و فاحشه پرداخته) بلکه بدلیل خیانت جنسی (که سنّت به ذکر کیفر آن پرداخته) بگیریم.
توضیح این‏که مجازات جَلد را بنا به اطلاق آیه ۲ سوره نور و بنا به روایات متعدد (که خواهم آورد) ناظر به همه (چه متأهل چه مجرّد) و ناشی از وقوع زنا بدانیم ولی رجم را بنا به سنّت، ناظر به متأهل‏ها و ناشی از خیانت جنسی (که در مجرّدها وجود ندارد) بگیریم. به این ترتیب مجازات متأهلان (که از آن به زنای محصنه یاد می‏شود) عبارت از جَلد+رجم می‏گردد که از آن به کیفرِ جمع تعبیر می‏شود و شواهد رواییِ متعددی دارد و نیر رأی غالب فقها نیز همین بوده است.
(ترکاشوند، نسخ سنگسار توسط اسلام ص ۱۴-۱۱).

Telegram.me/baznegari/28
⚪️خوانش رحمانی از بظاهر تندترین آیه قرآن⚪️

[فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم ... ].
.........................

سنجش فقه قدما به حقوق بنيادين

(بررسی ريشه‌های نظری رفتارخشونت‌بار در جوامع اسلامی)

جلسه چهارم - ادامه مبحث «حق حيات»:

تبیین خوانش رحمانی از بظاهر تندترین آیه قرآن، و نقد خوانش ضد رحمانیِ قدما از آن!

سخنران آقای امیرحسین ترکاشوند

چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶ تا ۱۸

خ ميرداماد ، غرب به شرق ، نرسیده به میدان مادر ، شماره ۱۲۶ ط ۴

انجمن اسلامی مهندسین

..................

Telegram.me/baznegari/29
حجاب شرعی در عصر پیامبر؛ اثر مهم و دوران‌ساز در اسلام‌شناسی معاصر

حسن یوسفی اشکوری

در سال ۱۳۹۰ خورشیدی کتابی در رسانه‌های مجازی با عنوان: «حجاب شرعی در عصر پیامبر» به قلم امیرحسین ترکاشوند منتشر شد. این کتاب خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و با استقبال پژوهشگران مسلمان و پس از آن شماری از پژوهشگران غیر مذهبی نیز قرار گرفت و به زودی خوانندگانی بسیار یافت. من کتاب را در همان آغاز از طریق ایمیل دریافت کردم ولی پس از چندی متوجه شدم که از طریق ایمیل و نیز با انتشار در رسانه‌های مجازی در سطح گسترده و کم سابقه‌ای در اختیار شمار کثیری قرار گرفته و خوانده شده است. اقبالی که هنوز نیز ادامه دارد. در آن زمان من نویسنده را نمی‌شناختم و حتی نامی از وی نشنیده بودم. هرچند هنوز هم ایشان را از نزدیک نمی‌شناسم و افتخار آشنایی مستقیم با ایشان را پیدا نکرده ام.
به دلیل اهمیت این اثر مهم و به زعم من دوران‌ساز در اسلام شناسی معاصر، در این مقال می‌کوشم آن را در دو بخش معرفی کنم: بخش نخست در معرفی شناسنامه و محتوای اجمالی کتاب و در بخش دوم شرحی در اهمیت علمی و پژوهشی اثر و نگاه تازه نویسنده محقق به متون و منابع اسلامی و به طور خاص رویکرد انتقادی رادیکال تفسیری و فقهی او در مورد حجاب زن مسلمان. البته در بخش سوم نیز به چند نکته ضروری اشاره خواهم کرد.

... اما در این میان تحقیق جناب ترکاشوند کاری است کارستان و از جهات مختلف بدیع و در موضوع خود رویکردی است انتقادی و رادیکال. می‌توان گفت از نظر فقهی آرای ترکاشوند تداوم افکار و آرای احمد قابل است ولی از جهات دیگر اثری است کاملا تازه و نورسیده. این تحقیق و استنتاج های فقهی و دینی نویسنده از چنان اهمیتی برخوردار است که می‌توان گفت دوران‌ساز است و از این ظرفیت برخوردار است که در آینده دور و نزدیک منشاء تحولات فکری و فقهی مهمی نه تنها در موضوعاتی چون زن و حجاب بشود بلکه مقبولیت روش تحقیق نویسنده می‌تواند در مبانی و روش اجتهادهای سنتی در ابواب مختلف فقهی به کار گرفته شود و در احکام شرعی موضوعات مهمی چون سیاست، اقتصاد، نظام خانواده، مقررات جزائی، ترجیحات اخلاقی و بسیاری از وجوه فرهنگی دینی در میان مسلمانان تغییرات و تحولات دوران سازی ایجاد کند (قابل ذکر این که نویسنده کتاب مهم دیگری با عنوان «نسخ سنگسار توسط اسلام » نگاشته که در سال ۱۳۹۱ به طور مجازی منتشر شده است. ترکاشوند در این تحقیق، بر خلاف تفکر عموم فقیهان، مدعی است که مجازات رجم (سنگسار) نه تنها در اسلام مورد تأیید قرار نگرفته است بلکه، کاملا برعکس، در اسلام این حکم به غایت خشن و بازمانده از ادوار کهن نسخ گردیده است).
مهم‌ترین روش به کار گرفته شده در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر (و نیز در کتاب نسخ سنگسار)، روش نقد تاریخی است؛ روشی که اصولا در مبانی و روش‌های استنباط احکام شرعی در حوزه های علمیه ما غایب است و حتی کمتر فقیهی است که بدان توجه داشته و از اهمیت آن آگاه باشد.

... من تاکنون برای اثبات مدعای ممکن بودن بازاندیشی مؤثر در سنت فکر اسلامی-شیعی- فقهی از کار سترگ نائینی و کتاب «تنبیه الامّه و تنزیه الملّه » او نمونه می‌آوردم و اکنون حجت تازه‌ای دارم و آن همین اثر ماندگار و اثرگذار امیرحسین ترکاشوند است با موضوع «حجاب شرعی در عصر پیامبر ». با این تفاوت که نائینی در عصر مشروطه و در گرماگرم جدال‌های پرتنش بین مشروعه‌خواهانی چون شیخ فضل‌الله نوری و علمای سه‌گانه نجف (خراسانی، تهرانی و مازندرانی) و دیگرانی چون طباطبایی و بهبهانی در ایران بر سر مشروعیت و عدم مشروعیت دینی اندیشه مشروطه‌خواهی، کتاب تنبیه الامّه را نوشت و بدون این که از چهارچوب کلام و فقه سنتی خارج شود، با مهارت و ظرافت تمام، هم مشروطه‌خواهی را با مبانی اعتقادی و فقهی شیعی سازگار کرد و بدان مشروعیت دینی بخشید و هم در بطن و متن نظریه‌پردازی‌های کاملا تازه و بدیع خود، تحول بنیادینی در سنت فکر سیاسی شیعی ایجاد کرد. اما ترکاشوند با این کتاب خود در یکی از موضوعات پر تنش اسلامی-فقهی معاصر یعنی مسئله جنسیت (موضوع مهمی که اکنون محور فمنیسم و مطالعات زنان در دانشگاههای جهان و از جمله در ایران است) همین گونه عمل کرد؛ اثری که از ظرفیت تحول‌آفرینی مهمی در اجتهاد فقهی و تغییر بنیادین در نگاه اصولیان و مجتهدان (اعم از شیعی و سنی) برخوردار است.

(نشریه آزادی اندیشه ، شماره دوم ، بهمن ۹۴ ص ۱۷۹ تا ۱۹۲)

فایل نشریه، برای مطالعه مقاله فوق در پُست بعدی یا در "اینجا"
..........
کانال بازنگری ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
https://t.me/baznegari/30
Forwarded from شبکه اجتهاد
امیرحسین ترکاشوند نویسنده کتاب جنجالی «حجاب شرعی در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله» در اولین مصاحبه رسانه‌ای خود: پوشش اجمالی سَر، کارکرد شرعی نداشته است!
http://ijtihadnet.ir/?p=114
@ijtihadnetwork
Forwarded from شبکه اجتهاد
🔼🔼🔼
♨️امیرحسین ترکاشوند، نویسنده «حجاب شرعی در عصر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم» در ⚡️اولین مصاحبه رسانه ای⚡️خود:

‼️پوشش اجمالی سَر، کارکرد شرعی نداشته است‼️

✔️امیرحسین ترکاشوند دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته دانشگاهی علوم قرآن و حدیث و بازنشسته ‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از انتشار کتابش در فضای مجازی، هرچند برخی جلسات نقد و بررسی کتابش را می‌پذیرفت اما هیچ گاه حاضر به مصاحبه در رابطه با آن نشد تا ....

برخی از سؤالاتی که وی در مجله الکترونیکی «حجاب؛ تکلیف یا قانون؟» به آن ها پاسخ داده است:

🔵آیا فعالیت علمی شما یک کار تیمی است یا کار شخص خودتان است؟

💢نحوه ‌ی ورود شما و سیرتان در مسیر این تحقیق چگونه بوده است؟ آیا از یک الگوی تعریف شده استفاده کردید یا این که خودتان مسیر جدیدی را تعریف کردید؟

⭕️مستحضر هستید که ما باب ‌الحجاب در روایات نداریم. شما برای اینکه همه ‌ی روایات حجاب را بخوانید، چه کاری انجام داده‌ اید؟ آیا کل وسایل ‌الشیعه را خوانده‌ اید؟

🔴..... شما با این حجم وسیع از مطالعه که از قرآن و روایت تا کتب لغوی داشته ‌اید، چطور این روایت را اینجا آوردید، وقتی در سومین روایت بعد از آن درع سابغ را توضیح می‌دهد. لااقل آن را هم می‌آوردید و جمع‌بندی می‌کردید و بعد رد می‌کردید. چرا از پیش خود درع سابغ را معنا می‌کنید، در حالی‌که در همان منبع درع سابغ را معنا کرده است؟

‼️در جاهایی شما آن قدر به این تصویری که از پوشاک عرضه می‌کنید مطمئن می‌شوید که مثلاً حتی واژه‌ای مثل خمار را که خیلی‌ها و شاید همه آن را به پارچه‌ی یسترالشعر معنا کرده‌ اند، به شکل دیگری معنا می ‌کنید.... فکر نمی‌کنید که این کار، خروج از موازین پذیرفته شده‌ی تحقیق در علوم تاریخی است؟ بر اساس موازین علمی هنگامی که با یک لغت رو به‌ رو شدیم، باید به اهل لغت مراجعه کنیم و چنانچه دیدیم همه دارند این لغت را این طور معنا می‌کنند، ما به هیچ وجه نمی‌توانیم برای این لغت معنای جدیدی درست کنیم.

⁉️با تصویری که از پوشش زمان پیامبر صلی ‌الله علیه و آله در نظر داریم، آیا این روش درستی است که با اتکا به آن تصویر با فقها و لغویون مخالفت کنیم؟

♨️بیشتر لغوی‌ها گفته ‌اند خمار یعنی پارچه‌ای که سر را می‌پوشاند، ولی در آن روایت که پیامبر صلی ‌الله علیه و آله به ام سلمه فرمودند که این خمار را بر این دختر بپوشان، ..... پس معنای جدید یا شاذی را اختیار می کنیم، چون با شرایط آن زمان مناسب‌تر است. آیا این استدلالی است که در کتاب شما وجود دارد؟

🚫با توجه به تصویری که شما از حجاب شرعی در کتاب نشان داده‌اید، چرا فتاوا به این سمت و سو رفت و در واقع چرا نظر اکثر فقها با نظر شما مخالف است؟

مشاهده متن کامل مصاحبه:
http://ijtihadnet.ir/?p=114
🔽🔽🔽🔽
@ijtihadnetwork
مجتهد شبستری و ضرورت توجه به کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر

صاحب این قلم پرداختن به این پرسش‌ها را برای شفاف ساختن فضای روانی، سیاسی جامعۀ ما یک وظیفه اخلاقی می‌داند و من در این‌جا چند پرسش طرح می‌کنم به این امید که اندیشیدن بدان‌ها به شفاف‌سازی فضای جامعه یاری رساند:

۱- اگر واقعاً مسأله این است که مثلاً دربارۀ پوشش و رفتار زنان در ملاء عام شریعت چه می‌گوید و مقتضای آن چیست، چرا آن مراجع و خطیبان دینی کتاب تحقیقی بسیار سودمندی را که چند سال قبل با عنوان «حجاب شرعی در عصر پیامبر» (نوشته ترکاشوند) دست به دست می‌گشت «بایکوت کردند» و با سکوت از کنار آن گذشتند؟ چرا مدعای آن کتاب را که با استناد‌های قابل توجه تاریخی اثبات می‌کند در عصر پیامبر اسلام(ص) حجاب در معنای امروزی آن نه تنها وجود نداشته بلکه به سبب زندگی بسیار ساده و ابتدائی آن مردم و فقر مفرط ممکن نبوده است، در محافل حوزوی خود آشکارا به بحث نگذاشتند؟ چرا از طرفداران مدعای آن کتاب دعوت نکردند در حوزۀ علمیه قم در نشست‌های عمومی سخن بگویند و دلائل خود را توضیح دهند تا معلوم شود واقعاً در باب حجاب چه حکمی را می‌توان به حساب شریعت گذاشت؟ آیا واجب نبود آنان که این همه برای حجاب در شکل و معنای کنونی آن سینه چاک می‌کنند مدعای آن کتاب را که به مراتب مستدل‌تر از بسیاری از مباحث فقهی حوزه است، جدی بگیرند؟ آیا واجب نبود به جای منع چاپ آن کتاب، خود آنان به چاپ و نشر آن بپردازند تا کمکی به فهم شریعت کرده باشند؟!

منبع: "اینجا" و "اینجا"

https://t.me/baznegari/37
در نامه محمدعلی کوشا (مجتهد و قرآن پژوه برجسته) به نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر مطرح شد: ضرورت استقبال حوزه از این کتاب و تولید آثاری مشابه درموضوعات مورد نیاز.

جناب آقای امیر حسین ترکاشوند محقق ارجمند، سلام عليكم ورحمة الله وبركاته.
براي شما عزیز گرامی، پژوهشگر دلسوز وآگاه، از صمیم قلب آرزوی موفقیت روز افزون دارم.
اثر علمی شما روز به روز جایگاه خود را بهتر پیدا می کند. امیدوارم روزی بیاید تا شرایط چاپ آن فراهم گردد و آن روز دور نیست. جسم ها و تن ها را می شود محدود و محصور داشت اما اندیشه ها وخردها را هرگز! دنیای ما و نسل کنونی و آیندگان ، چه بخواهیم وچه نخواهیم به سوی خرد ورزی و اندیشه های آزاد پیش می روند.
آقایان محترم علمای اعلام، گاه چهل پنجاه سال مغزهای طلاب را به سوی شاخ و برگ های علم الأصول سوق می دهند و سخت سرگرم فروعات غير لازم وبدون مصداق عینی می کنند! ودست آخر هم که باب اجتهاد را می گشایند، در مقام فتوا تازه به نقطه ی آغازین اخباریگری عود می کنند! حاصل این گونه فقه وأصول معمول در حوزه ها که با نیازهای اجتماعی دنياي ما فرسنگ ها فاصله دارد، جز سرگرمی به شیوه ی همدیگر را دل گرم کردن و گذران زندگی روزمرّه بر اساس دلخوشی دادن به یکدیگر آن هم با اعطاء القاب و عناوین چشم پرکن کذایی حوزوی و تکرار مکررات مطالب همیشگی برای توده های معمول جامعه، بهره اثربخشی راعائد این نسل کنجکاو نخواهد نمود. اینجاست که باید فکری کرد تا فقه و فقاهت با نیازهای زمان، به ویژه در گیرودار تقابل اندیشه ها، حضوری علمی و عینی و جهانی پیدا کند. روابط تازه ی بین الملل، فقه بین الملل را می طلبد. این همه عقود وایقاعات که در فقه روی آنها بحث می کنیم، در کجای روابط بین‌الملل عصر ما نقش آفرینی کرده است؟! این همه سخن از مطالب کیفری در فقه به میان می آوریم، آیا یک کتاب فقهی مستدل ومستقل در« آیین دادرسی » که خلا بزرگ بیداد گری را پر کند، داریم؟! وبسیاری نا گفته های دیگر که امیدوارم کسانی نو اندیش به شیوه جنابعالی در« مساله حجاب »و « سنگسار » در دیگر موضوعات مورد ابتلای جامعه ما ، گامی به جلو بردارند. پیروز وبهروز باشید.
( محمدعلی کوشا )


کانال بازنگری (ترکاشوند)
telegram.me/baznegari
. زنده‌یاد احمد قابل:
تحقیق آقای ترکاشوند همه چیز را بر روی دایره ریخت

امروز با زحمتی که بعضی از دوستان کشیده‌اند و تحقیقی که جناب آقای ترکاشوند کردند فکر نمی‌کنم هیچ فقیهی بتواند به آغاز بحث حجاب باز گردد.

تحقیق آقای ترکاشوند همه چیز را بر روی دایره ریخت و نشان داد که هیچ‌گونه بنیان محکم و قوی در بحث حجاب برای اندیشه سنتی وجود ندارد. آنچه که هست مربوط به اندیشه‌ای است که الان دارد نوشته می‌شود.

مسأله حجاب، پوشش بدن است نه پوشش سر و گردن. این‌قدر حساسیت بر روی یک تار مو را نمی‌دانم این‌ها از کجا آورده‌اند!؟

در حقیقت این بحث‌ها بیشتر به عوام‌گرایی نزدیک است تا بحث علمی. چه معنا دارد که یک تار مو از دید فقیهی باعث شود که عرش خدا بلرزد و از طرفی همان فقیه بگوید که پوشاندن حجم بدن زن لازم نیست

منبع:
http://www.ghabel.net/shariat/1391/03/19/1179

لطفا بازنشر کنید.
دریافت فایل پی دی اف کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر (ترکاشوند ، اردیبهشت ۱۳۹۰) به نشانیِ:
https://t.me/baznegari/3


کانال بازنگری ۱۳۹۵/۰۱/۲۴ @baznegari

.
پژوهشی سترگ و الگویی مناسب برای بازاندیشی در سایر حوزه ها!


کانال بازنگری: محمد حکیم پور (نویسنده کتابهای
اعتدال در قرآن
شریعتی در زندان
حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد)
در نامه ای به ترکاشوند (نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر) چنین نوشت: ...

🔸کار شما در فضای بسیار بسته و قشرگرای کنونی - آن هم در باب مقوله ای بسیار حساس و مرد افکن مانند حجاب - البته مجاهدتی عظیم در راه بازگشت به قرآن و سنت قطعیه رسول گرامی اسلام بوده و به همین مناسبت شایسته تحسینی ویژه است. بنده ارزش کار پژوهشی شما را پیش از هر چیز در نقد گزاره های مسلم پنداشته ای می دانم که متاسفانه دستگاه دانایی مسلمانان در طول قرن ها، آنها را مبنای جعل قوانین و نظام حقوقی خود قرار داده و بدین واسطه با کمال تأسف از حاق دین و از منظور فرستنده و دریافت کننده کتاب گمراه شده اند، آن هم عمدتا به خاطر اینکه جرأت باز اندیشی در گزاره های مسلم پنداشته علما و ان قلت در این خصوص را نداشته و نظر مشهور برایشان حجیت شرعی داشته است!
کتاب شریف «حجاب شرعی در عصر پیامبر»، با تدبیری درست و با عبور از سنت حاکم بر نظام دانایی مسلمانان در قرون میانه اسلامی، خواننده خود را به سرچشمه اصلی زندگی دینی فرا برده و محل نزاع در مقوله حجاب را به عصر پیامبر بر می گرداند تا از آن توشه ای برگیرد برای داوری در چند و چون فتواهایی که در طول قرن ها درباره حجاب در نظام های معرفتی فقهی شکل گرفته و به زندگی مؤمنانه زنان مسلمان، سویه ای خاص بخشیده که چه بسا طابق النعل بالنعل با منظور نظر قرآن و سنت قطعیه رسول خاتم نباشد.
این تفطن نویسنده همراه با دقت نظر علمی او در استنتاجات و استنباطات فقهی، البته اگر چه آخرین گام در این مقوله نخواهد بود، لیکن از جمله آغازین گام های محکم در این حوزه است که با مبادی علمی جدید بر مبحث حجاب پرتویی تازه افکنده است که تفاوت های اساسی و جدی با کارهای متکلمین، فقیهان و مفسرین سلف و خلف در این باره دارد و این همه ناشی نشده است مگر از وجهه نظر علمی نواندیشانه نویسنده و جسارت و شجاعت او در ان قلت کردن در مبادی و مبانی استدلال ها و استنتاجات پیشینیان و البته جرأت کم نظیر او در نادیده گرفتن پاره ای گزاره های «مسلم پنداشته» فقهی و کلامی و روایی که متاسفانه از اسباب اصلی سرگشتگی مسلمانان و عامل اصلی تعطیل عنصر عقلانیت انتقادی و نقد علمی در میان پژوهشگران مسلمان شده است.
بلی ترکاشوند - این محقق و متتبع ارزنده اسلامی نواندیش - انگشت خود را روی نقطه ای درست گذاشته است، در گزاره های «مسلم پنداشته» فقهی و تفسیری و روایی و کلامی متوقف نشده و مدارک و مدالیل را مورد کنکاشی انتقادی قرار داده است و لذا کارش نیز کاری نو و البته سترگ شده است که به نظر بنده می تواند الگویی مناسب برای بازاندیشی در سایر حوزه های تتبعات اسلامی از نوع انتقادی آن باشد.
حقیر دو نوع ارزش برای کار ارزنده استاد ترکاشوند قائلم: نخست به خاطر گام گذاشتن در مسیر پر صعب و مستصعب نقد دستگاه مسلمانی (به قول اقبال)، و جرأت و شهامت فرا رفت از فتاوای مشهور علما به عنوان یک الگوی نو برای پژوهشگران مسلمان، و دو دیگر به خاطر وفادار ماندن به اصول بررسی های علمی در خلال بررسی انتقادی احادیث و روایات و نقد علمی مدارک و مدالیل طرفداران نظر مشهور در باب حجاب.
به خاطر این همه، کتاب شریف «حجاب شرعی در عصر پیامبر» را می بایست پدیده ای منحصر به فرد در حوزه عمومی اسلام شناسی قلمداد کرد: پدیده ای که برکت و میمنت آن می تواند به سایر حوزه های مباحث اسلام شناسی نیز گسترش یافته و بالکل خوانشی جدید از میراث اسلامی را رقم زند که هم از خوانش های عصر میانه اسلامی متفاوت و متمایز است و هم از آن دقیق تر و نزدیکتر به روح میراث اسلامی: مخصوصا کتاب و سنت قطعیه رسول می باشد.

با تقدیم احترام وافر: محمد حکیم‌پور

telegram.me/baznegari
دکتر یثربی: وجود "روش علمی" و "نگاه تحلیلی" در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر.

سیدیحیی یثربی (اندیشمند برجسته حوزه دین) به ترکاشوند نویسنده کتاب فوق چنین نوشت: ...

🔸من بحث حجاب شما را پیش از این خوانده بودم که بسیار برایم آموزنده و ارجمند بود . روش جنابعالی ، روشی علمی است و نگاه شما ، نگاه تحلیلی است که هر دوی این ها در جامعه ی ما در حوزه و دانشگاه نه تنها رواج ندارند بلکه مورد بی مهری هم قرار می گیرند .
دین اسلام یک دین فردی نیست. بلکه کاملا سیاسی - اجتماعی است. هدف از بعثت انبیا( ع)یاری رساندن به انسانهاست تا درست زندگی کنند که خدای جهان هیچ نیازی به آفریده خودش ندارد. بنابراین، در دین شناسی باید شرایط جامعه را در نظر گرفت. بی تردید، خداوند چنانکه پیامبران را به زبان قوم میفرستد، به شرایط زندگی مردم در ادوار مختلف تاریخ نیز اهمیت میدهد. مثلا شرایط اقتصادی در جوامع کنونی با اقتصاد ده قرن پیش از زمین تا آسمان فرق دارد. شرایط آن روز بسیار ساده بود و اجرای تحریم ربا به تخصص نیاز نداشت. در حالی که امروزه برای شناختن ربا راه و روشی دارد که باید مورد توجه فقها قرار گیرد. بجای همرنگی با پیشینیان بر آن کوشیم با زمان خودمان هماهنگ باشیم وگرنه دچار مشکل خواهیم شد. چنانکه میبینیم ربا تقریبا در جوامع پیشرفته از میان رفته است، اما ما در جامعه اسلامی خود همه جا با ربا روبرو هستیم.
امیدوارم حوزه های ما، چنانکه گفتم به مسائل مختلف نگاه علمی داشته و با تجزیه و تحلیل شرایط، هرچه بیشتر در زندگی مردم اثرگذار باشند.


با آرزوی توفیق شما

سید یحیی یثربی

https://t.me/baznegari/42

.
در کوچۀ حاج نایب به دنبال چه می‌گردی!؟ بخش اول
امیر ترکاشوند، ۱۳۹۵/۰۱/۳۱
@baznegari

دیروز پس از مدت‌ها، برای خرید سه چهار کتاب فقهیِ سده‌های پیشین که به زبان فارسی نوشته شده، به کوچۀ حاج‌نایب (خ ناصر خسرو) رفتم. در این میان در کتابفروشی مرتضوی به کتاب "تبصرة المتعلمین فی احکام الدینِ" علامه حلی رسیدم و چون همراه با ترجمه و شرح علامه شعرانی بود، آن را خریداری کردم البته ابتدا شماره صفحات را به سرعت از آغاز تا پایان کتاب ورق زدم تا نکند چیزی از صفحاتش به اشتباه در چاپخانه افتاده باشد زیرا حدود سی سال پیش که نهج‌الفصاحه خریدم ، در یکی از مراجعاتم به این کتاب ،آن‌هم پس از گذشت سالها از خرید، متوجه شدم ده‌ها صفحه کم دارد پس تصمیم گرفتم کتابی که می‌خرم را خوب نگاه کنم.

علامه حلی، درگذشته به سال ۷۲۶ هـ ق است و مرحوم میرزا ابوالحسن شعرانی در سال ۱۳۹۰ قمری (اینک ۱۴۳۷ قمری) به ترجمۀ کتابِ وی پرداخته و آن را انتشارات اسلامیه چاپ کرده است. موضوع کتاب یک دوره فقه است و چون برای آموزش نوآموزان و مبتدیان نوشته شده، از بحث‌های تفصیلی پرهیز کرده است.

در پیش‌گفتار کتاب (که از مترجم و شاید هم از ناشر باشد) در باره شخصیت علامه حلی چنین آمده:
«به راستی باید گفت پس از أئمه معصومین علیهم السلام در شیعه، عالمی به بزرگی او نیامد بلکه در میان اهل سنت نیز مانند او نمی شناسیم».

گفتنی است هر کتاب فقهی، درونِ خودش به کتاب‌های کوچکتر تقسیم میشود: کتاب الطهارة ، کتاب الصلاة ، کتاب الزکاة ، کتاب الصوم ، کتاب الحج ، کتاب النکاح ، کتاب الارث ، کتاب الحدود ، کتاب القصاص و...

⚪️به خانه رسیدم کتاب را در دست گرفتم ، آن را ورق زدم و به کتاب الجهاد! نگاهی انداختم شعرانی، شارح کتاب می‌گوید:
«فرق جهاد و دفاع، آن‌که جهاد برای دعوت به دین است و دفاع برای راندن دشمن از جان و مال و ناموس».

حمله❗️ به دیگران برای دعوت! به دین!!.
خدای من! اگر این‌طور که این علامه‌ها! می‌گویند باشی؛
چقدر بد شدی
برای نشر دینت هدف وسیله را توجیه می‌کند؟
این بود رحمان و رحیم بودنت
این بود از رگ گردن نزدیکتر بودنت
همین امروز عکس مادری را دیدم که چگونه با پای برهنه در سرما و برف! سه فرزند خردسالش را زیر بال و پر گرفته و... کاش عکس را می‌دیدی یا به این علامه‌ها و محققان‌ها و فاضلان‌ها و شهیدین‌ها می‌گفتی این‌قدر به نام من حکم علیهِ آفریده‌های من صادر نکنید!

⚫️کتاب الجهادِ تبصرة المتعلمین دارای چهار فصل به شرح زیر بود (لطفا خوب بخوانید):

((فصل اول- در این‌که جهاد بر که واجب است [چه کسانی باید! در حمله به دیگر سرزمین‌ها شرکت کنند. تقریبا اکثر مردان مسلمان را دربر می‌گیرد] ...

فصل دوم- در این‌که جهاد با که واجب است [جهاد بر علیه چه کسانی واجب است].
با سه صنف مردم جهاد واجب است: اول- یهود و نصاری و مجوس یعنی زردشتیان. جنگ با اینان باید کرد تا اسلام آورند یا مطیع حکومت امام (ع) شوند و رعیت او گردند و امام با آنها شرائطی خواهد کرد که آن را شرائط ذمه گویند و چون کفار این شرائط را بپذیرند آنها را کافر ذمی گویند... صنف دوم از کسانی که با آنها جهاد باید کرد کفارند غیر یهود و نصاری و مجوس. از آنان غیر اسلام پذیرفته نمی‌شود هر چند جزیه قبول کنند و ذمی یعنی رعیت حکومت اسلام نمی‌شوند ... صنف سیم- باغیان هستند یعنی آنان که بر امام حق خروج کنند و از اطاعت او بیرون روند. جنگ با آنان واجب کفائی است به دعوت امام و باید نبرد کرد تا به فرمان آیند ...

فصل سیم- در تقسیم غنائم
غنائم جمع غنیمت است هر چه از مال کفار حربی به چنگ آید و به قهر گرفته شود نه به حیله، میان مقاتلان تقسیم باید کرد اما پیش از تقسیم مصارف زیرین را باید از آن جدا کرد...

فصل چهارم- امر به معروف و نهی از منکر. ....))

... نمی‌دانم به چهارمی دقت کردید یا نه؛ امر به معروف و نهی از منکر در نزد قدمای ما در ذیل جهاد (جهاد ابتدایی) تعریف شده و می‌شود! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
تکرار می‌کنم؛ نمی‌دانم آیا به محتوای هر چهار فصل دقت کردید یا نه؛ بر این اساس یعنی تنها با همین جهادِ چهارفصلِ!! علامه! حلی، حیات اکثریت قاطع جمعیت جهان مورد تهدید، و خواب خوش بر همه (حتی مسلمانان) حرام خواهد شد.
اگر با رأی قدما به خوبی آشنا شویم در این صورت در جریان سیر مطالعاتی فقهای سنتیِ نظام‌مان و دغدغه‌های آنان قرار می‌گیریم و به رازِ این همه شکاف ، عدم مفاهمه و سردرگمی در سیاست‌های کلان پی می‌بریم.
ادامه دارد
https://t.me/baznegari/44


لینک بخش‌های بعدی همین یادداشت👇

در کوچۀ حاج نایب به دنبال چه می‌گردی!؟  بخش ۲:
https://t.me/baznegari/48
در کوچۀ حاج نایب به دنبال چه می‌گردی!؟  بخش ۳:
https://t.me/baznegari/49
در کوچۀ حاج نایب به دنبال چه می‌گردی!؟  بخش ۴:
https://t.me/baznegari/65


.