کانال بازنگری
19K subscribers
158 photos
80 videos
14 files
1.09K links
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4

• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314

• فهرست موضوعیِ یادداشت‌های کانال:
T.me/baznegari/1162

.
Download Telegram
کتاب نسخ سنگسار توسّط اسلام

سنگسار یعنی قتل زانی به وسیلۀ پرتاب پیاپیِ سنگ به وی ؛ نسخ یعنی لغو اعتبار حکمی که پیش‌‏تر وجود داشته؛ بر این اساس در نظریۀ "نسخ سنگسار توسّط اسلام" می‌‏خواهم توضیح دهم که نه تنها چنین حکمی در اسلام تشریع و حتّی امضا نشده! بلکه اسلام پس از ظهورش این حکم موجود در نزد اهل کتاب را مورد نسخ قرار داد و آن را بی‌‏اعتبار شمرد!! ...

فایل پی‌دی‌افِ این کتاب که در شهریور ۱۳۹۱ در وبلاگم بارگزاری شد در پیوند زیر به علاقه‌مندان تقدیم می‌شود:
https://t.me/baznegari/6
همچنین برای دریافت مطالبِ «کانال بازنگری» کانال اینجانب در تلگرام وارد پیوند زیر شده و گزینۀ Join را فعال کنید.

امیر ترکاشوند، ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
https://t.me/baznegari/5
« سنجش فقه قدما به حقوق بنیادین »
سخنران: آقای امیر ترکاشوند
جلسه اول
چهارشنبه ۲۰ آبان [۱۳۹۴] ساعت ۱۶ تا ۱۸ میرداماد شماره ۱۲۶ ط ۴.
انجمن اسلامی مهندسین.
.
.
.
توجه: برای دریافت مطالبِ
⭕️کانال بازنگری⭕️
(امیرحسین ترکاشوند)
وارد پیوند زیر شده و گزینه Join را فعال کنید
telegram.me/baznegari
طواف عریان حجّاج در پیش از اسلام:
بر پایۀ گزارشات موجود، اعراب پیش از اسلام ،چه مرد و چه زن، مراسم طواف بر گرداگرد کعبه را برهنه و لخت مادرزاد انجام می‌‏دادند! البته خاستگاه آنان در این کار چیزهایی به ظاهر پاک بود از جمله می‌‏گفتند: "با جامه‌‏هایی که در آن مرتکب گناه شده‌‏ایم بر گرد خانۀ خدا نمی‌چرخیم".
میقات و وعده‌گاه ایشان برای درآوردن جامه، مسجد منی بود. فخررازی در تفسیرش چنین می‏گوید: ابن‏عباس گفت: قبائل عرب جاهلی خانه خدا را برهنه طواف می‏کردند، مردان در روز و زنان در شب. و عادت بر آن بود که چون به مسجد منی می‏رسیدند جامه را از تن می‏افکندند و برهنه به مسجد در می‏آمدند و می‏گفتند: ما در جامه‏هایی که در آن‏ها مرتکب گناه شده‏ایم طواف نمی‏کنیم. و برخی دیگر از ایشان (در علّت طواف عریان) می‏گفتند: ما این کار را خوش‏بینانه انجام می‏دهیم تا همان‏گونه که عاری از جامه و لباس می‏شویم همچنین عاری از گناه گردیم (و خدا گناهان‌مان را بزداید). زنان بندها و رشته‏هایی بریده بریده (یا پارچه‏ای کوتاه) را از ناحیه کمر آویزان می‏کردند تا (شرمگاهِ) خود را در برابر حمس که قریش هستند بپوشانند زیرا قبیلۀ قریش برهنه طواف نمی‌‏کردند و نماز را با لباس می‏خواندند: «قال ابن‏عباس: ان أهل الجاهلیة من قبائل العرب کانوا یطوفون بالبیت عراة الرجال بالنهار و النساء باللیل، و کانوا إذا وصلوا الی مسجد منی طرحوا ثیابهم و أتوا المسجد عراة و قالوا: لانطوف فی ثیاب أصبنا فیها الذنوب، و منهم من یقول: نفعل ذلک تفاؤلا حتی نتعری عن الذنوب کما تعرینا عن الثیاب، و کانت المرأة منهم تتخذ سترا [سیرا] تعلقه علی حقویها لتستتر به عن الحمس و هم قریش فانهم کانوا لایفعلون ذلک و کانوا یصلون فی ثیابهم» .
بسیاری می‏گویند قبیله قریش و هم‏پیمانانش که به ایشان "حمس" گویند برخلاف سایر مردم، طواف کعبه را برهنه انجام نمی‏دادند ولی گزارشاتی وجود دارد که نشان می‏دهد ایشان نیز برهنه طواف می‏کردند، و از آن گذشته اهداف و نیّات پاکی که برای عریان شدن وجود داشت هر فردی را ترغیب به این کار می‏کرد چه رسد قریشیان که خود را متولی کعبه نیز می‏دانستند. طبرسی طواف عریان را مشخصّاً به حمس (یعنی قریش و هم‏پیمانان) نسبت داده و می‏گوید: کسانی که شرمگاه‏شان را در طواف آشکار می‏کردند و زن و مردشان برهنه‏ی مادرزاد بر گرد خانه خدا طواف می‏کردند و چنین استدلال داشتند که: همانند حالتی که از مادر زاییده شده‏ایم طواف می‏کنیم و در لباس‏هایی که در آن‏ها مرتکب گناه گشته¬ایم به طواف کعبه نمی‏پردازیم، عبارت بودند از حُمس: «... المشرکین الذین کانوا یبدون سوآتهم فی طوافهم، فکان یطوف الرجال و النساء عراة یقولون: نطوف کما ولدتنا أمهاتنا و لانطوف فی الثیاب التی قارفنا فیها الذنوب و هم الحُمس» . شیخ‏طوسی، تأکید خاص بر برهنگی زنان و مردانِ "قریش" را با صراحت بیشتری آورده است: «الکنایة فی قوله (فعلوا فاحشة) کنایة عن المشرکین، الذین کانوا یبدون سوآتهم فی طوافهم: النساء و الرجال الحمس خاصة، و له خبر طویل فی قول ابن‏عباس و مجاهد و سعیدبن‏جبیر‌‏ و الشعبی و السدي» .
حجاب شرعی در عصر پیامبر ص ۱۰۲ و ۱۰۳، قابل دریافت در یادداشت شماره ۱ کانال بازنگری.
توجه:
برای اتصال به کانال بازنگری (امیرحسین ترکاشوند) وارد پیوند زیر شده و سپس گزینه Join را کلیک کنید:
Telegram.me/baznegari
"سنجش فقه قدما به حقوق بنیادین"،
بررسی ریشه‌های نظریِ رفتار خشونت‌بار در جوامع اسلامی.
جلسه دوم : "حق حیات"
ارزش انسان در فقه سنتی.
سخنران آقاي امیر ترکاشوند،
چهارشنبه ۴ آذر، ساعت ۱۶ تا ۱۸
انجمن اسلامي مهندسين،
ميرداماد شماره ۱۲۶ ط ۴
.
.
توجه:
برای اتصال به کانال بازنگری❗️ (امیرحسین ترکاشوند) وارد پیوند زیر شده و سپس گزینه Join را کلیک کنید:
Telegram.me/baznegari
تحول حجاب عرفی و اعتباری به حجاب شرعی

امیر ترکاشوند ۱۳۹۴/۰۹/۰۵

بریده‌ای از کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر تقدیم خوانندگان کانال بازنگری می‌شود:

《عامل چهاردهم- تبدیل حجاب عرفی و اعتباری به حجاب شرعی.
از تکرار مطالب خودداری می‏کنم زیرا شرح موضوع را در فصل دوم با عنوان (حمل بر رسم و اعتبار اجتماعی، و نه حجاب شرعی) آورده‏ ام، که طیّ آن ثابت گردید پوشاندن سر را می‏بایست به دلایل زیر، حمل بر رسم و اعتبار اجتماعی کرد و نه حمل بر حجابی شرعی:
-معافیّت کنیزان مسلمان
-آزادی و بلکه معافیّت زنان مسلمانی که زیر بار روسری نمی‏رفتند
-معافیّت عمومی در مواقعی که رعایت رسم و تشخّص جایی نداشت
-معافیّت، در صورتی که روسری‏شان را پیدا نمی‏کردند
-عدم ظهور الفاظ روایات بر حجاب شرعی
-عدم استقبال زنان مهاجر از روسری

گفتنی است تغییر کارکردِ ناشی از رسم و اعتبار و عرف، به حجابی شرعی اوّلاً به مرور ثانیاً در اثر بدفهمی به وجود آمد زیرا مردم به مرور گمان کردند کلماتی که از ائمه در مورد سترِ سر وارد شده، اشاره به وجه شرعیِ حجاب دارد غافل از آن که ائمه نیز رسم جاری جامعه را ،اگر مخالف با شرع نبود، احترام می‏گذاردند و حتّی به بیان آن می‏پرداختند بنابراین کلمات صادره از ایشان، به دلایل مذکور اشاره به وجه عرفی حجاب داشت.
بر این اساس در احادیثی که به ستر سر توجّه داده‌‏اند مرادشان رعایت حجاب عرفی و رسمی بود؛ و متقابلاً آن‏جا که ایراد نداشتن کشف سر را بیان کرده‏‌اند مرادشان عدم ایراد شرعی است، و در صلاة حاجت و استغاثه که حتّی امر به کشف سر و آشفتگی مو کرده‌‏اند به معنای اهمّیّتِ بیش‏تر شرع نسبت به عرف می‏باشد!》:
(حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، صفحه ۹۸۴)

https://t.me/baznegari/12


معرفی کانال بازنگری مربوط به ترکاشوند نویسنده کتاب "حجاب شرعی در عصر پیامبر" به دیگر دوستان:
Telegram.me/baznegari
گفتگو پیرامون کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر:
امشب هفتم آذر به دعوت گروه تلگرامی "دکتر نکونام" قرار است در باره کتابم با اعضای آن گروه گفتگو کنیم. ده محور گفتگو را طی نامه زیر برای برای شان فرستادم.
با سلام؛
در گفتگوی شنبه شب که از ساعت ده تا یازده و نیم برگزار میشود
ابتدا به مدت سی دقیقه به پرسشهای زیر پاسخ دهید.
آنگاه یا پاسخها جمع بندی شده و از میان آنها دو سه موضوع برای گفتگو برگزیده و معرفی میشود و یا گفتگوی اعضا بر روی پاسخهایی که دوستانشان داده اند شکل میگیرد
پیشنهاد میکنم پاسخهای خود را از قبل تایپ کنید تا با آغاز گفتگو ارسال نمایید.
.
.لطفا به پرسشها با ذکر شماره پاسخ دهید:
۱-آیا اقدام نویسنده کتاب در بازخوانی میزان حجاب را بجا و لازم ارزیابی می کنید و یا میزان حجاب امری تردید ناپذیر بوده و پژوهشها را باید محدود به اختیاری یا اجباری بودن حجاب کرد؟
۲- آیا برای رسیدن به فهم درست از حجاب مورد نظر پیامبر و قرآن، نیازی به شناخت فضای نزول هست یا نه؟
۳- آیا نویسنده کتاب در ترسیم سیمای جزیره العرب در ماقبل بعثت موفق بوده یا نه؟ توضیح کوتاه.
۴- ادعاهای کتاب در باره: طواف عریان ، خانه های بی درب ، فقدان دستشویی ، استفاده از پارچه به جای لباس دوخته ، قبیح نبودن برهنگیها و .... ؛ که مربوط به آستانه بعثت اند آیا ادعاهایی قابل قبول و علمی است و یا بی سند و ضعیف؟
۵- نویسنده کتاب معتقد است اصلاحات ، تغییرات ، دستورات و رهنمودهای پیامبر متناسب با ضعف فوق العاده حجاب و پوشش در آن زمان بوده و نه در آن حدی که بعدها تغلیظ یافت و اینک در متون فقهی فریقین جای دارد.
نظرتان در باره این برداشت چیست؛ کوتاه پاسخ دهید.
۶- آیا میدانید رأی اکثریت فقها در طول تاریخ در باره زنان عبارت از "استحباب حبس آنان در خانه" است!؟
با شنیدن این واقعیت ناگوار (که بحمدالله در قرن اخیر و به ویژه به برکت انقلاب متزلزل شده) چه احساسی به شما دست میدهد؟
۷- آیا با این نظر نویسنده که پیدایش روسری در آغاز امر، ناشی از رسم و عرف و تدبیر اجتماعی بود و نه با انگیزه های شرعی ، اخلاقی ، جنسی موافقید یا نه؟
۸- آیا با نظر نویسنده که : از درون آیات قرآن، لزوم پوشش مو به دست نمیآید موافقید؟
توضیح کوتاه.
۹- نقدهایی که تاکنون نسبت به این کتاب منتشر شده را چگونه میبینید: احساسی و سطح پایین ، علمی اما یکسویه و ایرادگیرانه ، علمی و قابل توجه ... و آیا این نقدها موجب فرو ریختن بنیان و پایه های کتاب گردیده است؟
۱۰- چه پرسشها و موضوعات مهمی در باره کتاب وجود دارد که در شماره های بالا نیامده است.
.
.
پیوستن به کانال بازنگری (کانال ترکاشوند):
Telegram.me/baznegari
اگر روسری گم می‌شد تکلیف چه بود
(پاسخ صادقین ع)

در این باره، بریده‌ای از کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر تقدیم خوانندگان کانال بازنگری می‌شود:

《... د- معافیّت، در صورتی که روسری‌‏شان را پیدا نکنند:
امروزه اگر زنان مؤمن، روسری‏‌شان را گُم کنند و یا به نحوی آن را از دست دهند در این صورت ،تا وقتی وسیله‌‏ای برای ستر سر نیابند، هرگز از خانه بیرون نمی‌‏روند زیرا پوشاندن سر را امری شرعی دانسته، و خود را شرعاً موظّف به استفاده از روسری (یا چیزهای مشابه) می‌‏دانند؛ امّا اگر زنی در عصر پیامبر و حتّی در عصر امام‏ باقر، فاقد روسری بود و یا فعلاً دمِ دستش نبود در این صورت مانعی شرعی برای خروجِ وی از منزل وجود نداشت زیرا استفاده از روسری و پوشاندن سر در آن عصر امری عرفی بود و نه شرعی و ناشی از رعایت مسائل جنسی! به این حدیث دقّت کنید:
«عن محمدبن ‏مسلم، عن أبی ‏جعفر قال: لایصلح للجاریة إذا حاضت إلّا أن‏ تختمر إلّا أن لاتجده» (امام ‏باقر گفت: دختران از وقتی به بلوغ می‌‏رسند، فقط موقعی می‌‏توانند سربرهنه بیرون روند که روسری‏‌شان را پیدا نکنند؛ ولی در غیر این صورت خوب نیست بدون روسری بیرون روند).
هکذا حکایت زنان کنونی و زنان عصر مذکور در مورد نماز نیز چنان است:
«عن یونس‏ بن ‏یعقوب، أنه سأل أباعبدالله عن الرجل یصلی فی ثوب واحد؟ قال: نعم. قال: قلت: فالمرأة؟ قال: لا، و لایصلح للحرة إذا حاضت إلا الخمار، إلا أن لاتجده» (امام‏ صادق در پاسخ به این سؤال که آیا زنان می‌‏توانند با یک جامه نماز بخوانند، گفت: شایسته نیست زنان آزاد از وقتی بالغ می‌‏شوند بدون روسری نماز بخوانند مگر این‏که روسری‌‏شان را پیدا نکنند)》
(حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، صفحه ۷۱۸)

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
https://t.me/baznegari/14
مردم عصر پیامبر به جای لباس‌های دوخته، با پارچه خود را می‌پوشاندند!
............
از دل آیات قرآن، برای جامه‏‌های مورد استفاده در عصر پیامبر ویژگی‌هایی به شرح زیر می‌‏توان استخراج کرد که به خوبی ضعف شدید پوشیدگی و وجود معضل برهنگی را نشان می‌‏دهد:
ویژگی اول- نادوختگی (استفاده از پارچه به جای لباس دوخته): اثبات این سخن را از راه نکات زیر دنبال می‌‏کنیم:
نکتۀ اول-...
.
.
نکتۀ دوم-..
.
.
نکتۀ سوم- صراحت برخی آیات بر نادوختگی: اگرچه از دو نکتۀ قبلی (1- نیاوردن البسۀ دوخته در مورد مردم صدر اسلام 2- آوردن البسۀ دوخته در مورد ملل دیگر) تا حدودی می‌‏توان عدم شیوع جامه‏‌های دوخته را در هنگام ظهور اسلام به دست آورد امّا این مسئله به روشنی از متن آیات زیر نیز به دست می‌‏آید و نیاز به نکات پیشین نمی‌‏باشد:
«ولیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ» (زنان مؤمن باید تن‌‏پوش‏ها را بر روی شکاف‌ها و فاصله‌‏ها قرار دهند [یا: سراندازشان را بر روی سینه گذارند]).
چنان‏که ملاحظه می‌‏شود متن آیه به خوبی گویای این است که تن‌پوشِ [یا سراندازِ] مذکور، جامه‏‌ای است نادوخته که "قابلیّت جابجایی بر روی اندام" را دارد و می‌‏توان کاربرد بهتری برای آن ایجاد کرد. این آیه، دستِ‌‏کم گویای عدم رواج مقنعه‌‏های امروزی یا پیراهن‌‏های مطمئن در آن روزگار می‌‏باشد.
«یُدنین علیهنّ من جلابیبهنّ» (زنان مؤمن، تن‏‌پوش‏ها را بر خود فروتر گیرند و به بدن نزدیک نمایند).
متن آیه حاکی از این است که تن‌پوش و جلباب، پارچه‏‌ای است نادوخته که می‌‏توان آن را "بر روی اندام جابجا" کرد و تغییر وضعیت داد. همچنین عدم استفادۀ آنان از پیراهن را به نوعی می‌‏توان از همین آیه به دست آورد.
«قل للمؤمنین... یحفظوا فروجهم...30و قل للمؤمنات... یحفظن فروجهنّ ...31» (ترجمه1- به مردان و زنان مؤمن بگو! ... مراقب پوشیدگیِ فرج و شرمگاه‌‏شان باشند [تا در اثر بی‏‌مبالاتی ظاهر نشود]. ترجمه2- به مردان و زنان مؤمن بگو! ... مراقب إزار [یا دامن لباس]شان باشند [تا اندام برهنۀ زیر آن، در پی سهل‏‌انگاری مورد رؤیت واقع نشود]).
متن آیه به گواه تفسیر مشهور، مؤیّد آن است که زنان و مردان مؤمن (یعنی حتّی پس از ظهور اسلام) برای پوشاندن پایین‏‌تنه و شرمگاه‌‏شان از إزار یا دامن لباس استفاده می‌‏کردند و نه شلوار؛ زیرا مطابق آیه می‏‌بایست مراقب می‌بودند تا اندام موجود در زیر آن در حین حرکت و نشست و برخاست مورد رؤیت واقع نشود. روشن است وقوع این مشکل در مورد شلوار و شورت منتفی است. حتّی إزارشان به گواه برداشتی که برخی از همین آیه می‌‏کنند همانند دامن‌‏های امروزی ،که از کناره‌‏ها دوخته شده و فقط پایینش شکاف دارد، نبود بلکه پارچه‌‏ای همانند لنگ حمّام بود و در نتیجه کناره‏‌اش نیز شکاف داشت.
(حجاب شرعی در عصر پیامبر ؛ ترکاشوند ، صفحه ۲۸۸ و ۲۹۱).
@baznegari
سَربرهنه و موپریشان!
روایات متعدّدی وجود دارد که حرام نبودن پیدایی مو، عادی بودن کشف رأس، جزو حجاب شرعی نبودنِ ستر سر و مو، و حتّی در مواردی توصیه به ظهور مو و سر را نشان می‏دهد. برخی از آن‏ها به قرار زیر است.
الف- تصمیم فاطمه: حضرت فاطمه پس از خطری که نسبت به سلامت امام ‏علی در جریان شدّت عمل حاکمان برای اخذ بیعت احساس کرد، تصمیم گرفت در صورت عدم خروج آنان از خانه ‏اش موی سر را مکشوف نموده و به درگاه خدا ناله‏ ی استغاثه سر دهد: «پس فاطمه بیرون آمد و گفت: والله لتخرجنّ او لاکشفنّ شعری و لأعجّنّ الی الله. به خدا قسم باید بیرون روید اگر نه مویم را برهنه سازم و نزد خدا ناله و زاری کنم ...» و یا مطابق گزارش دیگری از همان مورد، تصمیم گرفت همراه با حسن و حسین به نزد قبر پدرش پیامبر رود، موی سرش را [نه تنها مکشوف بلکه آن را] پریشان کند، و به درگاه پروردگار فریاد برآورد: «... والله لئن لم‏تکفَّ عنه لأنشُرنّ شعری و لأشقّن جیبی و لآتیَنَّ قبر أبی و لأصیحنّ إلی ربّی، فأخذت بید الحسن و الحسین، و خرجت ترید قبر النبیّ ...».

ب- در سوگ امام ‏علی: زنان بنی ‏هاشم پس از شنیدن خبر شهادت امام، با سرهای برهنه و موهای پریشان از خانه ‏هاشان خارج شدند: ...
ج- سخنرانی دختران امام‏ علی برای یاران حسین: زینب و دیگر دختران امام ‏علی و پیامبر، در پی امر امام ‏حسین از خیمه‏ ها بیرون آمدند و با موهای آشفته و پیدا، یاران حسین را با سخنان خود تحریض به دفاع در برابر دشمن کردند:...
د- در سوگ حسین (ع):....
هـ- نماز حاجت: برهنه ‏بودن سر، چنان عادی و غیر حرام بود که امام باقر گفت اگر زنان حاجتی از درگاه خدا دارند به پشت ‏بام روند، دو رکعت نماز بخوانند و سر را رو به آسمان مکشوف کنند چه، اگر چنین کنند خدا درخواست‏شان را اجابت می‏نماید و ناامیدشان نمی‏کند: ...
و- التجاء مادر به خدا: خواهرزاده‏ ی امام‏ صادق به شدّت مریض شد و از او قطع امید کردند. در این حال خواهر، فردی را نزد امام فرستاد و حضرت در محلّ حاضر شد. امام از خواهر خواست به بالای بام رود، مقنعه از سر بردارد، موهایش را نمایان گذارد و دعای زیر را برای شفای فرزند بخواند او نیز چنین کرد و فرزند شفا یافت: ...
ز- در نماز یومیّه: امام ‏صادق علاوه بر این‏که خواهرش را دلالت کرد که در زیر پهنه‏ ی آسمان، روسری از سر بردارد و دست به دعا، شفای فرزند را از خدا بخواهد همچنین نمازِ سربرهنه و بی ‏روسری را نیز فاقد ایراد می‏داند: «... عن ابی‏ عبدالله قال: لا بأس بالمرأة المسلمة الحرّة أن‏تصلّی و هی مکشوفة الرأس» (اشکالی ندارد که زنان آزادِ مسلمان، سربرهنه نماز بخوانند) و «عن أبی‏ عبدالله قال: لا بأس أن ‏تصلّی المرأة المسلمة و لیس علی رأسها قناع» (ایرادی ندارد که زن مسلمان ،بدون این‏که مقنعه بر سرش باشد، نماز بخواند). این در حالی است که ستر در حین نماز از غیر آن جدّی‏تر است. مجلسی در ملاذالاخیار، و فیض ‏کاشانی در مفاتیح ‏الشرایع، حدیث اوّل را موثق می‏دانند.
نتیجه: از مجموع اخبار فوق نتیجه می‏گیریم که پیدا بودن مو (و گردن) حرام شرعی تلقّی نمی‏شد.
امیر ترکاشوند (حجاب شرعی در عصر پیامبر ، ص ۷۰۸ تا ۷۱۲)

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۰۹/۱۴

⚫️در صورت تمایل، مطلب را بازنشر کنید.
🔴اگر عضو کانال بازنگری (ترکاشوند) نیستید برای دریافت مستقیم یادداشتهای آن، وارد پیوند زیر شده و سپس گزینه join را فعال کنید:
Telegram.me/baznegari
" غروب مهر "
بزرگداشت ۲۸ صفر ،
سالروز رحلت پيامبر مکرم اسلام ص
و امام حسن مجتبی ع،
سخنران آقای امیرحسین ترکاشوند،
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶ الی ۱۸،
ميرداماد، ۱۲۶، ط ۴ ،
انجمن اسلامی مهندسین
.....
@baznegari
بیست و یک دلیل قرآنی بر نفی سنگسار

(بریده‌هایی از کتاب نسخ سنگسار توسط اسلام، اثر امیر ترکاشوند)
@baznegari

سنگسار یعنی زنِ شوهردار یا مرد زن‏‌دارِ مرتکب زنا را درون گودال مهار کنند و آن‏قدر سنگ بر وی بکوبند تا در اثر ضربات وارده و خون‏ریزی ناشی از آن کشته شود. نسخ یعنی لغوِ حُکم و انقضاء اعتبارش. با این توضیح، "نسخ سنگسار توسط اسلام" [که عنوان کتاب است] یعنی این‏که اسلام پس از ظهورش سنگسار را که در آیین‏های پیشین وجود داشت مورد نسخ قرار داد و آن را نامعتبر شمرد.
بنابراین، اسلام [ضمن تقبیح شدیدِ خیانت جنسی؛ در تعیین کیفرش] نه تنها قتل‏ وسنگسار را تشریع نکرد و آن را مورد امضا قرار نداد و حتّی بی ‏اعتنا از کنار آن گذر نکرد، بلکه این حکمِ موجود در نزد پیشینیان و اهل ‏کتاب را نسخ کرد و در آیینِ خود بی‏ اعتبار دانست!
...
[اینک بیست و یک دلیل قرآنی بر نفی سنگسار توسط آیین اسلام:]...


دلیل۱- نفسِ تفاوت حکم قرآن با قتل ‏و سنگسارِ تورات (دلالتِ تفاوت بر نسخ تورات) صفحه ۱۴۹

دلیل۲- اشارۀ قرآن به تفاوتِ کیفر "مسلمانان" با اهل ‏کتاب و غیره (من نسائکم / منکم) ص ۱۵۰

دلیل۳- تعارض سنگسار با سمت ‏و سویِ آیۀ ناسخ‏ و منسوخ (نأت بخیرٍ منها أو مثلها) ۱۵۱

دلیل۴- تعارض سنگسار با "حبس خانگی" (فأمسکوهنّ فی البیوت) ۱۵۲

دلیل۵- مغایرت سنگسار با "وعدۀ بهبودی" (یجعل الله لهنّ سبیلاً) ۱۵۵

دلیل۶- تعارض سنگسار با "ایذاءِ صِرف" (فآذوهما) ۱۵۷

دلیل۷- تعارض سنگسار با "تداوم حیات و اکتفاء به نپرداختن مهریه" (لاتعضلوهنّ لتذهبوا ببعض ما آتیتموهنّ إلا أن‏یأتین بفاحشة مبیّنة) ۱۵۹

دلیل۸- نصف ‏ناپذیر بودنِ قتل ‏و سنگسار (فعلیهنّ نصف ما علی المحصنات) ۱۶۱

دلیل۹- تعارض سنگسار با بستۀ "موعظه ، قهر ، تنبیه" (واللاتی تخافون نشوزهنّ فعظوهنّ واهجُروهنّ فی المضاجع واضربوهنّ) ۱۶۲

دلیل۱۰- تعارض سنگسار با "اطلاق جَلد" (فاجلدوا کلّ واحدٍ منهما مائة جلدة) ۱۶۵

دلیل۱۱- تعارض سنگسار با تداوم حیاتِ مطلق زناکاران (الزّانی لاینکح إلا زانیة) ۱۷۱

دلیل۱۲- اتّهام به محصنات، در ذیل آیۀ جَلد! (والّذین یرمون المحصنات) ۱۷۷

دلیل۱۳- آیات ملاعنه و اتّهام شوهر به زن، در ذیل آیۀ جَلد! (والّذین یرمون ازواجهم) ۱۷۸

دلیل۱۴- اشارۀ الف و لامِ العذاب به آیۀ جَلد، در آیاتِ اتّهام شوهر به زن (یدرؤا عنها العذاب) ۱۸۰

دلیل۱۵- تقلیل از "جَلد اصلی" به "تک‏ ضربِ ملایم" (خُذ بیدک ضغثاً فاضرب به) ۱۸۲

دلیل۱۶- تعارض سنگسار با مضاعف‏ شدن (یُضاعف لها العذاب ضِعفین) ۱۸۵

دلیل۱۷- تعارض سنگسار با "مجازات ایّام عِدّه" (لاتُخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلا أن ‏یأتین بفاحشة مبیّنة) ۱۸۶

دلیل۱۸- منافات سنگسار با فرصت توبه و عمل صالح (لایزنون ... إلا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً) ۱۸۷

دلیل۱۹- استبعادِ نپرداختن به کیفر متأهلان با وجود پرداختن به فروعات مسئله و کیفر مجرّدها ۱۸۹

دلیل۲۰- تعارض سنگسار با "اساس هدایت" و "مجوّزهای قتل" ۱۹۰

دلیل۲۱- تحذیر نسبت به اِعمال احکام غیر قرآنی (من لم‏ یحکم بما انزل الله) ۱۹۳


منبع:
کتاب نسخ سنگسار توسط اسلام، امیرحسین ترکاشوند، ص ۱۴۷ تا پایان و ص ۱۹۹



برای شرح دلایل ۲۱ گانۀ بالا و نیز چگونگی بازنگری در روایات رجم و همچنین آشنایی با روایات مخالف و معارضِ رجم، فایل پی‌دی‌افِ کتاب را از نشانی زیر دریافت کنید:
Telegram.me/baznegari/6


کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۰۹/۲۵

پیوستن به کانال بازنگری:
T.me/baznegari
+ join

.
13
گروه فلسفه و دین دانشگاه امیرکبیر برگزار می کند؛
«عصیان علیه تاریخ خویشتن» درآمدی بر افراط‌گرایی دینی با بررسی پدیده داعش

گروه فلسفه و دین دانشگاه امیرکبیر با حضور اساتید دانشگاه، همایش «عصیان علیه تاریخ خویشتن» درآمدی بر افراط گرایی دینی با بررسی پدیده داعش را برگزار می کند:

میهمانان:
دکتر سارا شریعتی
استاد امیرحسین ترکاشوند
لادن احمدیان هروی

زمان:
سه شنبه یک دی 1394 ساعت پانزده
مکان:
دانشگاه امیر کبیر، مجموعه تالارها
.............................................................

http://www.nazarnews.com/107529
14
"سنجش فقه قدما به حقوق بنيادين"،
بررسي ريشه هاي نظري رفتارخشونتبار در جوامع اسلامي.
جلسه سوم : ادامه مبحث «حق حيات »

سخنران آقاي امير حسين تركاشوند، چهارشنبه دوم ديماه، ساعت 16 تا 18
انجمن اسلامي مهندسين،
ميرداماد ، غرب به شرق ، نرسیده به میدان مادر ، شماره 126، ط 4.

..........................................
پیوند به کانال بازنگری (ترکاشوند):
Telegram.me/baznegari
+ join
(فقیه قرن هشتم! اولین قائل به پوشش مو)

شهید اول، مبتکر بحث مو
امروزه تصوّر ما از زنان مؤمنی که در صدر اسلام زندگی می‏کردند این است که "موی سرشان" را به طور کامل می‏پوشاندند و هیچ قسمتی از سر و گردن آن‏ها ،به جز گردی صورت‌شان، نمایان نبوده است؛ و حتّی زنانی که اینک تقیّدی به ستر مو ندارند در مورد آنان گمانی بجز ستر کامل مو و گردن ندارند. علاوه بر آن فکر می‏کنیم احادیث و روایات فراوانی که ارزش استناد فقهی داشته باشد در "لزوم پوشش مو" صادر شده است همچنین این‏گونه تصور می‏کنیم که بحث "ستر مو" از روزی که فقه جعفری شکل گرفته در میان متون فقهی وجود داشته، و فقیهان یکی پس از دیگری، به تأسّی از امام‏ محمدباقر و امام‏ جعفرصادق و شاگردان ایشان، حکم به لزوم آن داده‏اند یعنی بر این باوریم که فقهای نامدار فقه جعفری مانند ابن‏ ابی عقیل عمانی، ابن‏ جنید اسکافی، شیخ‏ مفید، سیّدمرتضی، شیخ‏ طوسی، ابن‏ ادریس حلّی، محقق‏ حلّی، علامه ‏حلّی و ...، بحث "پوشش موی! سر" را مورد دقّت قرار داده و حکم به لزوم آن داده ‏اند.
اما باید گفت که همیشه تصوّرات، انتظارات و علایق ما با واقعیّات همخوانی ندارد؛ و در این موضوع، نه تصوری که از زنان مؤمن صدر اسلام داریم درست است، و نه احادیث صریحی در مستندات فقهی وجود دارد و نه این‏که فقهای نامبرده حکم به لزوم پوشاندن مو توسط زنان مسلمان داده‏ اند! پس قضیه چیست؟
حقیقت این است که از ابتدای تأسیس فقه جعفری و ظهور فقهای بزرگ، تا قرن هشتم هجری، کسی از فقها هیچ عبارتی در باره "موی" سر و "لزوم پوشش آن" مطرح نکرده است! و در واقع (به جز عبارتی از قاضی ابن‏ براج که مبهم نیز می‏نماید) اوّلین فقیهی که رسماً بحث پوشش مو را وارد موضوعات فقهی کرد و نیز نسبت به استتار آن نگاه مثبتی داشت، "شهید اول" بود. شهید اول در قرن هشتم هجری می‏زیست و متوفی به سال ۷۸۶ است، یعنی اولین فقیه شیعی که به مقوله ستر موی! سر پرداخته، حدود هفت و نیم قرن پس از رسول‌الله (ص) و حدود شش قرن پس از امام جعفر صادق زندگی می‏کرده است!
تازه پس از شهید اول، این‏گونه نبود که فقهای بعدی نسبت به دیدگاه وی رویکرد مثبت داشته باشند بلکه تا قرن‌ها پس از وی یعنی تا نزدیک قرن سیزدهم هجری، یا به بحث "پوشش مو" اصلاً پرداخته نمی‏شد و در واقع سیره فقهای پیش از شهید اول رعایت می‌گردید، و یا اگر هم تحت تأثیر نوآوری شهید مورد بررسی قرار می‏گرفت گاه نسبت به استتار آن نگاه مخالف، و گاه نگاه موافق وجود داشت ... ...
... محمدصادق روحانی از فقهای معاصر که خود معتقد به وجوب پوشش مو است می‏گوید: به ظاهرِ عبارات اکثر فقهای امامیه، این‏گونه منسوب است که آنان پوشش مو را واجب نمی‏دانستند و نیز گروهی از بزرگان امامیه از صدور رأی در این باره خودداری کرده‏اند: «الشعر: فقد نسب الی ظاهر عبارات اکثر الاصحاب: انه لایجب ستره، و عن جماعة من الاکابر التوقف فیه. و یدل علی وجوب ستره خبر الفضیل عن ابی‏جعفر قال: صلت فاطمة فی درع و خمارها علی رأسها لیس عیها اکثر ممّا وارت به شعرها و اذنیها. فإنه ظاهر فی ان هذا هو الواجب».
عدم استنباط پوشش مو تا پیش از شهید اول را به خوبی می‏توان از کلام صاحب جواهر بدست آورد وی هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، نام هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و پیش از قرن هشتم باشد را نمی‏آورد با این‏که موافقان پوشش پس از قرن هشتم را یک به یک نام می‏برد
(حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند ص ۶۹۶ و ۷۰۵)


کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۳۹۴/۱۰/۰۳
telegram.me/baznegari/24
.
.
روند کاهش تدریجی خشونت جاهلی

(نمونه: تبدیل حبس ابد به صد تَرکه، در کیفر زنای محصنه)

«امام‏ علی (ع) گفت: خدای تبارک و تعالی، رسول خود را با رأفت و مهربانی مبعوث کرد؛ در همین راستا بود که قوم پیامبر را در آغاز نبوّتش [به سرعت] از عادات‏شان برنگردانید بلکه فرصت داد تا اسلام در قلب و سینه ‏شان برای اجرا جا باز کند مثلاً از جمله مقرراتِ عهد جاهلیّت این بود که هرگاه زنی مرتکب زنا مي‏شد او را در خانه‌ای حبس می‏کردند و این حبس با سختی‏هایش تا مرگِ وی ادامه داشت و هرگاه مردی مرتکب زنا می شد او را از مجالس‏شان طرد کرده، مورد ناسزا و آزار و ملامت قرار می‌دادند و راهي جز همين کیفرها را نمی‏شناختند. در همین راستا در اوایلِ اسلام [اين روش ،البته با تعدیلاتی و با وعده‏ هایی، امضا شد و] آيه آمد: "زنان‏تان که مرتکب زنا می‏شوند چهار شاهد بر علیه‏ شان مطالبه کنید و چنان‏چه شهادت دادند آن‏ها را در خانه نگه داريد تا مرگ‏شان فرا رسد يا خداوند گشایشی [و راه مناسب‏تری] برای آنان قرار دهد؛ و هرگاه مردان‏تان مرتکب زنا شدند آنان را مورد ایذاء قرار دهيد و چنان‏چه توبه کردند و به اصلاح پرداختند خداوند توبه‌پذير است".
ولی آن‏گاه که بر تعداد مسلمان‏ها افزوده شد و اسلام نیرومند گردید و مسلمانان از قوانينِ [سخت‏گیرانه‌ی] جاهلی، احساس ترس و وحشت پیدا کردند خداوند آيه "به هر یک از زن و مردِ زناکار، صد ضربه بزنید [و رهاشان کنید]" را نازل کرد و با آن، آیه حبس ابد زنان و ایذاء مداوم مردان را نسخ کرد» .
امام ‏علی مطابق حدیث متینی که نقل شد حتّی مجازات "حصر دائم در خانه" یعنی آیه ۱۵ سوره نساء را متأثّر و متناسب با طبع خشن جاهلی مردم در ابتدای بعثت دانسته و می‏فرماید مجازات مذکور بعدها به مجازات "جَلد" [صد ضربه] تقلیل یافت. چنان‏که ملاحظه می‏فرمایید: اوّلاً در این فرآیند هیچ خبری و اسمی از رجم ‏وسنگسار نیست! ثانیاً در روندی تعدیل ‏آمیز و خشونت ‏زدا حتی مجازات حبس دائم و ایذاءِ مداوم نیز بدلیل وحشت‏زا و خشن بودن‏شان مورد نسخ قرار گرفت و جای خود را به کیفری زودگذر (صد ضربه جَلد) داد؛ بنابراین وقتی امام ‏علی حبس و ایذاء را وحشت‏زا معرّفی می‏کند و این دو حکمِ سابقاً امضائی را به همین دلیل منسوخِ اسلام می‏داند دیگر چه جایی برای تشریع قتلِ‏ سنگسارانه که اوج وحشت و مرگی تراژدیک است باقی می‏ماند. گزارش مشابهی که از تفسیر قمی در زیر می‏آورم به تقویت بحث کمک می‏کند:
«علی ‏بن ‏ابراهیم در خصوص ناسخ و منسوخ روایت کرد که دوره عِدّه زنان در جاهلیّت چنین بود که اگر شوهری می‏مُرد زنش یک سال عِدّه نگه می‏داشت پس وقتی رسول‏خدا(ص) مبعوث شد ایشان را از آن برنگردانید و بر همان عادت‏شان باقی گذارد و در همین راستا این آیه را نازل کرد (والذين يُتوفّون منكم ويذرون أزواجا وصية لأزواجهم متاعا إلى الحول غير اخراج : کسانی از شما که مرگ‏شان فرا می‏رسد و همسرانی بر جای می‏گذارند باید برای همسران خویش وصیّت کنند که آنان را تا یکسال بهره ‏مند سازند) و همان عِدّه یکسال را [فعلاً] پذیرفت امّا هنگامی که اسلام نیرومند گردید خدا این آیه را نازل کرد (الذين يُتوفّون منكم ويذرون أزواجا يتربصن بأنفسهن أربعة اشهر وعشر : کسانی از شما که می‏میرند و همسرانی بر جای می‏گذارند، همسران چهار ماه و ده روز انتظار می‏برند) و با آن، یکسال عدّه‏ ای را که در آیه اول امضا کرده بود پایان‏ یافته شمرد. همچنین در دوران جاهلیّت اگر زنی زنا می‏کرد تا پایان عمرش در خانه حبس می‏شد و مردِ زانی مورد ایذاء و آزار قرار می‏گرفت در همین راستا خدا این آیه را نازل کرد (واللاتي يأتين الفاحشة من نسائكم فاستشهدوا عليهن أربعة منكم فان شهدوا فامسكوهن في البيوت حتى يتوفاهن الموت أو يجعل الله لهن سبيلا" وفى الرجل "واللذان يأتيانها منكم فأذوهما فان تابا وأصلحا فاعرضوا عنهما ان الله كان توابا رحيما) امّا وقتی اسلام قوّت گرفت خدا این آیه را نازل کرد (الزانية والزاني فاجلدوا كل واحد منها ماءة جلدة : به هر یک از زن و مردِ زناکار صد ضربه وارد کنید) و بدین ترتیب مجازات امضاییِ حبس ابد و ایذاء را پایان‏ یافته شمرد. از این‏گونه موارد در قرآن فراوان است» ...
با توجّه به روایات فوق، آیا سیر تشریع هرگز می‏تواند به ایستگاه رجم‏ وسنگسار رسیده باشد؟
[ترکاشوند، نسخ سنگسار توسط اسلام ص ۱۰۶].

بازنگری، کانال ترکاشوند، نویسنده حجاب شرعی در عصر پیامبر ۱۳۹۴/۱۰/۰۷:
Telegram.me/baznegari
تفاوت حساسیت‌ها میان عصر پیامبر با اکنون

(بریده‌ای از کتاب نسخ سنگسار)

وقتی پیامبر(ص) و یارانش از کارزار بر‏می‏گشتند و در منزلگاه ماقبل مدینه اُطراق می‏کردند، حضرت از ایشان می‏خواست همان‏جا بخوابند و در تاریکی شب به خانه نروند!. علّت این رهنمود چیست؟ روایات زیر را بخوانید تا هم علت را دریابیم و هم پی به استبعاد سنگسار در شریعت اسلامی ببریم:

* «پس از این‏که رسول‏خدا (ص) از جنگ خیبر و وادی‌القری با غنائمِ بدست ‏آمده فارغ شد، رو به مدینه نهاد و در منزلگاه جرف به یارانش چنین سفارش کرد: پس از نماز عشاء وارد خانه‌هاتان مشوید. امّا مردی از میان حاضرانِ در منزلگاه شبانه به خانه رفت و چیزی را که نباید، دید. او در پیِ این ماجرا زن را آزاد گذاشت که برود ولی قطع رابطه نکرد. او از وی دارای فرزند بود و خودش را هم دوست می‏داشت به همین خاطر دلش نیامد که از او جدا شود و وی را طلاق دهد. آری مَرد از دستور رسول‏خدا (ص) سرپیچی کرد و به بلای رؤیتِ آن صحنه زشت گرفتار آمد».

* «هنگامی که رسول‏خدا (ص) از سفری بازگشت و در مُعرّس اطراق کرد به همراهانش گفت: شبانه وارد خانه ‌هاتان نشوید امّا دو نفر از همان کسانی که سخن حضرت را شنیده بودند، در همان تاریکیِ شب راه افتادند و بر خانواده وارد شدند که بناگاه هر یک از آن دو، مردی را همبسترِ زنش دید».

در نقل مشابهِ زیر، پیامبر (ص) خود اشاره می‏کند که علّت نهیش عدم مواجهه شوهر با صحنه خیانت همسر است:

* «وقتی رسول‏خدا(ص) در معرس فرود آمد به منادی دستور داد که با فریاد بگوید شب‏ هنگام بر همسران‏تان وارد نشوید! امّا دو نفر از ایشان عجله کردند [یعنی در اردوگاه نماندند و شبانه روانه خانه ‏هاشان شدند] و هر دو، زن‏شان را با مردی یافتند. آن دو موضوع را به رسول‏خدا گزارش دادند و حضرت گفت: مگر اعلام نکردم که در تاریکی شب به خانه نروید».

ملاحظه کردید زنان فوق چه بی ‏خیال! در غیاب شوهران رزمنده‏ شان ،بی ‏هیچ نگرانی از کیفری سخت، تن به زنا می‏دادند! زنا در میان زنان شوهردار چنان ساده اتّفاق می ‏افتاد که حتّی در إزای تقدیم کاسه ‏ای شیر، راضی به آن می‏شدند ولو در آن‏حال، شوهرشان در رکاب رسول‏خدا مشغول پیکار بر علیه دشمنان بود:

* «رسول‏خدا(ص): هرگاه برای پیکار در راه خدا از شهر کوچ می‏کنیم فردی، همچو بُزِ نری تهییج‏ شده، به سروقتِ همسران‏مان می‏رود و با دادنِ مقداری شیر، با آن‏ها همبستر می‏شود. مگر این‏گونه افراد بدستم نیفتند وگرنه سخت مجازات‏شان می‏کنم»...

(ترکاشوند، نسخ سنگسار توسط اسلام ص ۲-۱۳۱).

بازنگری، کانال ترکاشوند:
Telegram.me/baznegari
کانال بازنگری
بیست و یک دلیل قرآنی بر نفی سنگسار (بریده‌هایی از کتاب نسخ سنگسار توسط اسلام، اثر امیر ترکاشوند) @baznegari سنگسار یعنی زنِ شوهردار یا مرد زن‏‌دارِ مرتکب زنا را درون گودال مهار کنند و آن‏قدر سنگ بر وی بکوبند تا در اثر ضربات وارده و خون‏ریزی ناشی از آن کشته…
بازنگری در روایات رجم
[رجم سنگسار]

مقدّمه: مجازات رجم در روایات مربوطه دارای دو تفسیر است:
۱- قتل زانی؛ با پرتاب سنگ‏های کُشنده.
۲- تأدیب زانی؛ با پرتاب سنگ‏ریزه به اندام غیر حساس.

روایاتی که در آن‏ها هدف، کشتن زانی نیست و برای اجرا، امر به استفاده از سنگ‏های کوچک شده و حتّی پرتاب‏ کنندگان را از زدن به جاهای حسّاس و نیز از روبرو زدن برحذر داشته (و چه بسا تدابیری در شدّت نداشتن ضربِِ پرتاب نیز اتخاذ شده) را می‏توان در ذیل همین تفسیر اخیر جای داد.

گام ‏به‏ گام تا پذیرش واقع‏ بینانه رجم:
اکثریّت فقها رجم را با اتّکا به روایات متعدد، حکم اسلام می‏دانند ولی اقلیّتی از ایشان، تشریع آن را بدلیل عدم مطابقت با قرآن (و سپس با تضعیف روایات مربوطه) زیر سئوال برده و به ردّش می‏پردازند.
اینک برای این‏که کیفر رجم را بتوان حکمی اسلامی قلمداد کرد و در عین حال دغدغه ‏های هر دو گروه اکثریت و اقلیت را مورد ملاحظه قرار داد می‏بایست گام‏های زیر را پذیرفت:

گام اوّل- پذیرش صدور روایات:
هم‏ اینک با انبوهی از روایات رجم در جوامع حدیثی روبرو هستیم. یک برخورد با این روایات این است که آن‏ها را به دلیل تقابل با حکم قرآن (البته اگر رجم را عبارت از سنگسار کنونی بدانیم) نپذیریم و با تضعیف سند یا متن، کنارشان گذاریم؛ امّا دیگر راهِ مواجهه، اذعان به صدور آن‏ها است. کثرت روایات چنان است که احمد قابل را بر آن داشته که قائل به "تواتر اجمالی" در این باره شود به این صورت که اصل رجم در روایات مربوطه را به عنوان امری متواتر پذیرفته ولی البته تعریف، هدف و کم ّ‏و‏کیفش را اختلافی و قابل بحث می‏داند. برای آگاهی از کثرت روایات رجم می‏توان به وسائل‏ الشیعه (نیز کنزالعمّال) و صفحات زیادی که در آن به این امر اختصاص یافته مراجعه کرد.
بنابراین اولین گام در این مسیر، عبارت از پذیرش اجمالی صدور روایات رجم است.

گام دوم- هدف از رجم تنبیه و تنفیر است و نه قتل و معدوم ساختن:
همان‏طور که توضیح دادم غایت رجم در روایات مربوطه، یکی از این دو مورد است:
۱- قتل، با رعایت تمهیدات منجر به قتل (استفاده از سنگ‏های کُشنده، زدن به هر جایی از بدن، بستنِ محکوم و...)
۲- تنبیه، با رعایت تمهیدات منجر به تنبیه، نه بیش‏تر نه کم‏تر (استفاده از سنگ‏های ریز، زدن به جاهای غیر حسّاس، خاتمه( رجم با اصابت شمار معتنابهی سنگریزه به اندام محکوم).
اگر اجمالاً قائل به صحت روایات رجم باشیم در این صورت بنا به دلایل فقهی و حدیثی، که شرح خواهم داد می‏بایست آن دسته از روایات متعدّدی را پذیرفت که فاقد قصد قتل بوده و هدف از رجم را عبارت از تنبیه و ایذاءِ محکوم و ابراز تنفّر از کار زشتش می‏دانند.
فقیهِ تازه‏ گذشته صادقی تهرانی و نیز جواد فخّارطوسی، به خوبی همین تعریف از رجم را مورد توجّه و پردازش قرار داده ‏اند.
بنابراین دومین گام در این مسیر، توصیف رجم به تأدیب و طرد با پرتاب ریگ و سنگریزه است.

گام سوم- عدم تعارض رجمِ تنیهی با قرآن:
قدم سوم این است که رجمِ موصوف را سازگار با کیفر موجود در قرآن (و یا دستِ‏ کم فاقد تعارض با آن) بدانیم. برای این مهم می‏توان به یکی از این دو توجیه پرداخت (گفتنی است این اقدامِ توجیهی بدان دلیل است که اسمی از کیفر رجم در قرآن نیامده):
توجیه۱- چه بسا این رجمِ تنبیهی تنفیری، مصداق رایجی در عصر پیامبر، برای ایذاء مذکور در آیه ۱۶ سوره نساء (واللذان یأتیانها منکم فآذوهما) بوده باشد همچنان‏که کتک‏زدن با لنگه‏ کفش نیز از دیگر مصادیق ایذاءِ زانی بوده است. بر این اساس باید مثنّی بودنِ اللذان را در اشاره به مرد و زن دانست.
توجیه۲- رجمِ موصوف را مجازاتی مازاد بر جَلدِ قرآنی، البتّه نه بدلیل عمل زنا (زیرا قرآن به ذکر کیفرِ زنا و فاحشه پرداخته) بلکه بدلیل خیانت جنسی (که سنّت به ذکر کیفر آن پرداخته) بگیریم.
توضیح این‏که مجازات جَلد را بنا به اطلاق آیه ۲ سوره نور و بنا به روایات متعدد (که خواهم آورد) ناظر به همه (چه متأهل چه مجرّد) و ناشی از وقوع زنا بدانیم ولی رجم را بنا به سنّت، ناظر به متأهل‏ها و ناشی از خیانت جنسی (که در مجرّدها وجود ندارد) بگیریم. به این ترتیب مجازات متأهلان (که از آن به زنای محصنه یاد می‏شود) عبارت از جَلد+رجم می‏گردد که از آن به کیفرِ جمع تعبیر می‏شود و شواهد رواییِ متعددی دارد و نیر رأی غالب فقها نیز همین بوده است.
(ترکاشوند، نسخ سنگسار توسط اسلام ص ۱۴-۱۱).

Telegram.me/baznegari/28
⚪️خوانش رحمانی از بظاهر تندترین آیه قرآن⚪️

[فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم ... ].
.........................

سنجش فقه قدما به حقوق بنيادين

(بررسی ريشه‌های نظری رفتارخشونت‌بار در جوامع اسلامی)

جلسه چهارم - ادامه مبحث «حق حيات»:

تبیین خوانش رحمانی از بظاهر تندترین آیه قرآن، و نقد خوانش ضد رحمانیِ قدما از آن!

سخنران آقای امیرحسین ترکاشوند

چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۶ تا ۱۸

خ ميرداماد ، غرب به شرق ، نرسیده به میدان مادر ، شماره ۱۲۶ ط ۴

انجمن اسلامی مهندسین

..................

Telegram.me/baznegari/29
حجاب شرعی در عصر پیامبر؛ اثر مهم و دوران‌ساز در اسلام‌شناسی معاصر

حسن یوسفی اشکوری

در سال ۱۳۹۰ خورشیدی کتابی در رسانه‌های مجازی با عنوان: «حجاب شرعی در عصر پیامبر» به قلم امیرحسین ترکاشوند منتشر شد. این کتاب خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و با استقبال پژوهشگران مسلمان و پس از آن شماری از پژوهشگران غیر مذهبی نیز قرار گرفت و به زودی خوانندگانی بسیار یافت. من کتاب را در همان آغاز از طریق ایمیل دریافت کردم ولی پس از چندی متوجه شدم که از طریق ایمیل و نیز با انتشار در رسانه‌های مجازی در سطح گسترده و کم سابقه‌ای در اختیار شمار کثیری قرار گرفته و خوانده شده است. اقبالی که هنوز نیز ادامه دارد. در آن زمان من نویسنده را نمی‌شناختم و حتی نامی از وی نشنیده بودم. هرچند هنوز هم ایشان را از نزدیک نمی‌شناسم و افتخار آشنایی مستقیم با ایشان را پیدا نکرده ام.
به دلیل اهمیت این اثر مهم و به زعم من دوران‌ساز در اسلام شناسی معاصر، در این مقال می‌کوشم آن را در دو بخش معرفی کنم: بخش نخست در معرفی شناسنامه و محتوای اجمالی کتاب و در بخش دوم شرحی در اهمیت علمی و پژوهشی اثر و نگاه تازه نویسنده محقق به متون و منابع اسلامی و به طور خاص رویکرد انتقادی رادیکال تفسیری و فقهی او در مورد حجاب زن مسلمان. البته در بخش سوم نیز به چند نکته ضروری اشاره خواهم کرد.

... اما در این میان تحقیق جناب ترکاشوند کاری است کارستان و از جهات مختلف بدیع و در موضوع خود رویکردی است انتقادی و رادیکال. می‌توان گفت از نظر فقهی آرای ترکاشوند تداوم افکار و آرای احمد قابل است ولی از جهات دیگر اثری است کاملا تازه و نورسیده. این تحقیق و استنتاج های فقهی و دینی نویسنده از چنان اهمیتی برخوردار است که می‌توان گفت دوران‌ساز است و از این ظرفیت برخوردار است که در آینده دور و نزدیک منشاء تحولات فکری و فقهی مهمی نه تنها در موضوعاتی چون زن و حجاب بشود بلکه مقبولیت روش تحقیق نویسنده می‌تواند در مبانی و روش اجتهادهای سنتی در ابواب مختلف فقهی به کار گرفته شود و در احکام شرعی موضوعات مهمی چون سیاست، اقتصاد، نظام خانواده، مقررات جزائی، ترجیحات اخلاقی و بسیاری از وجوه فرهنگی دینی در میان مسلمانان تغییرات و تحولات دوران سازی ایجاد کند (قابل ذکر این که نویسنده کتاب مهم دیگری با عنوان «نسخ سنگسار توسط اسلام » نگاشته که در سال ۱۳۹۱ به طور مجازی منتشر شده است. ترکاشوند در این تحقیق، بر خلاف تفکر عموم فقیهان، مدعی است که مجازات رجم (سنگسار) نه تنها در اسلام مورد تأیید قرار نگرفته است بلکه، کاملا برعکس، در اسلام این حکم به غایت خشن و بازمانده از ادوار کهن نسخ گردیده است).
مهم‌ترین روش به کار گرفته شده در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر (و نیز در کتاب نسخ سنگسار)، روش نقد تاریخی است؛ روشی که اصولا در مبانی و روش‌های استنباط احکام شرعی در حوزه های علمیه ما غایب است و حتی کمتر فقیهی است که بدان توجه داشته و از اهمیت آن آگاه باشد.

... من تاکنون برای اثبات مدعای ممکن بودن بازاندیشی مؤثر در سنت فکر اسلامی-شیعی- فقهی از کار سترگ نائینی و کتاب «تنبیه الامّه و تنزیه الملّه » او نمونه می‌آوردم و اکنون حجت تازه‌ای دارم و آن همین اثر ماندگار و اثرگذار امیرحسین ترکاشوند است با موضوع «حجاب شرعی در عصر پیامبر ». با این تفاوت که نائینی در عصر مشروطه و در گرماگرم جدال‌های پرتنش بین مشروعه‌خواهانی چون شیخ فضل‌الله نوری و علمای سه‌گانه نجف (خراسانی، تهرانی و مازندرانی) و دیگرانی چون طباطبایی و بهبهانی در ایران بر سر مشروعیت و عدم مشروعیت دینی اندیشه مشروطه‌خواهی، کتاب تنبیه الامّه را نوشت و بدون این که از چهارچوب کلام و فقه سنتی خارج شود، با مهارت و ظرافت تمام، هم مشروطه‌خواهی را با مبانی اعتقادی و فقهی شیعی سازگار کرد و بدان مشروعیت دینی بخشید و هم در بطن و متن نظریه‌پردازی‌های کاملا تازه و بدیع خود، تحول بنیادینی در سنت فکر سیاسی شیعی ایجاد کرد. اما ترکاشوند با این کتاب خود در یکی از موضوعات پر تنش اسلامی-فقهی معاصر یعنی مسئله جنسیت (موضوع مهمی که اکنون محور فمنیسم و مطالعات زنان در دانشگاههای جهان و از جمله در ایران است) همین گونه عمل کرد؛ اثری که از ظرفیت تحول‌آفرینی مهمی در اجتهاد فقهی و تغییر بنیادین در نگاه اصولیان و مجتهدان (اعم از شیعی و سنی) برخوردار است.

(نشریه آزادی اندیشه ، شماره دوم ، بهمن ۹۴ ص ۱۷۹ تا ۱۹۲)

فایل نشریه، برای مطالعه مقاله فوق در پُست بعدی یا در "اینجا"
..........
کانال بازنگری ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
https://t.me/baznegari/30