🔵خاطره بازی
#ارسالی
تازه وارد بودم بین همه...
از بسیج هم که متنفر...
خیلی شدید...
راستشو بخواید تازه ارتباط با دختر رو کنار گذاشته بودم
سر اینکه دوستام هستن منم رفتم دوره...
۱۰ روز سرکلاس با اساتید
بیرون با کادر دوره و مسئولین بسیج
هی بحث میکردم که بسیج ساختاری داره که ذهنارو بسته نگه میداره
راستش چون حرفام همه از بغض بود و نه استدلال
هر دفعه شکست میخوردم
ولی قلبا قبول نمیکردم
ولی کم کم معاشرت با یکیشون واسم جذاب شد
ریش زیاد داشت
تازه هم داست مسئولیت مهمی میگرفت
سیاه بود
ولی خیلی اهل شوخی...
نقد و بحث...
هرچی باهاش معاشرت میکردم بیشتر ازش یاد میگرفتم
کم کم داشت داداش بزرگم میشد
آخر دوره قرار شد بریم مشهد
بهمون گفت باهم بریم حرم
خیلی دوست داشتم اداب زیارتشو ببینم...
باهاش رفتیم حرم
به یکی از بچه ها که صداش خوب بود
گفت زیارت عاشورا بخونه
اون بنده خدا زیارت عاشورا رو شروع کرد به خوندن
اوایل زیارت عاشورا بود که سرشو گذاشت رو شونه من و شال رو انداخت رو صورتش...
اون لحظه چقدر به حالش غبطه خوردم
هی تو دلم میگفتم خوش به حالش
ما توی روضه به زور گریه میکنیم
این با زیارت عاشورا...
زیارت عاشورا که تموم شد
داشت دیر میشد
تکونش دادم
چشماشو مالید😐
و پیروزمندانه از خواب بیدار شد...😂
هنوزم که هنوزه زخمی ام🤦♂
#دوره_الصافات_96
#آبعلی
🆔@basij_khu
#ارسالی
تازه وارد بودم بین همه...
از بسیج هم که متنفر...
خیلی شدید...
راستشو بخواید تازه ارتباط با دختر رو کنار گذاشته بودم
سر اینکه دوستام هستن منم رفتم دوره...
۱۰ روز سرکلاس با اساتید
بیرون با کادر دوره و مسئولین بسیج
هی بحث میکردم که بسیج ساختاری داره که ذهنارو بسته نگه میداره
راستش چون حرفام همه از بغض بود و نه استدلال
هر دفعه شکست میخوردم
ولی قلبا قبول نمیکردم
ولی کم کم معاشرت با یکیشون واسم جذاب شد
ریش زیاد داشت
تازه هم داست مسئولیت مهمی میگرفت
سیاه بود
ولی خیلی اهل شوخی...
نقد و بحث...
هرچی باهاش معاشرت میکردم بیشتر ازش یاد میگرفتم
کم کم داشت داداش بزرگم میشد
آخر دوره قرار شد بریم مشهد
بهمون گفت باهم بریم حرم
خیلی دوست داشتم اداب زیارتشو ببینم...
باهاش رفتیم حرم
به یکی از بچه ها که صداش خوب بود
گفت زیارت عاشورا بخونه
اون بنده خدا زیارت عاشورا رو شروع کرد به خوندن
اوایل زیارت عاشورا بود که سرشو گذاشت رو شونه من و شال رو انداخت رو صورتش...
اون لحظه چقدر به حالش غبطه خوردم
هی تو دلم میگفتم خوش به حالش
ما توی روضه به زور گریه میکنیم
این با زیارت عاشورا...
زیارت عاشورا که تموم شد
داشت دیر میشد
تکونش دادم
چشماشو مالید😐
و پیروزمندانه از خواب بیدار شد...😂
هنوزم که هنوزه زخمی ام🤦♂
#دوره_الصافات_96
#آبعلی
🆔@basij_khu