مانور یک هفته پانها، به ویژه #پانترکیسم، به جز مساله باکو_ارمنستان، روی #تنش_آبی درچند استان ایران هم بود.لازم است این مساله بازشود👇
درباره بحث #آب و #بحران_آب در کشور ما که از سوی پانها (از هر 4 دسته) بهانه تازیدن به اتحاد و همبستگی مردم ایران شده باید مسیری که به اینجا و امروز انجامیده عمیقا شکافته شود
پیشتر در چند فرسته(پست) به بحران و #جنگ_آب در دهه کنونی خورشیدی اشاره شد و اینکه سازمان های جهانی، بحران آب را در شکل جنگ آبی برای سال 2030تا 2035 پیش بینی کرده اند یعنی بازه 9 تا 14 سال آینده و در این پیش بینی ها، کشورهایی که توانسته اند شیر فلکه آبی در یک منطقه با بارشهای محدود را در دست بکیرند برنده میدان خواهند بود، که در غرب آسیا مشخصا #ترکیه (در تهدید و تحدید منابع آبی #ایران، #عراق، #سوریه این شیر فلکه را به دست گرفته است) و از آنسو هم #اسراییل درتهدید منابع آبی 4 همسایه اش
در ایران، ما بی تعارف و بی چشم پوشی از واقعیت تلخ در جریان، با #بحران_مدیریت در چنددهه ناشی از سکته بزرگی که از #انقلاب و #جنگ تحمیلی نابرابر داشتیم روبرو شدیم؛ سیل مهاجرت نخبگان و کاربلدان صنعتی و مدیریتی در دهه 60 خورشیدی که شاید شمارشان به چند هزار نفر نمی رسید، اما همین چند هزار نفر، عصاره و چکیده و شیرازه نظام آموزشی_تربیتی_برنامه ریزی کلان ایران در 5 دهه پیش از آن (از 1310) بودند.
برای پیشران و پیشبرد توده بیست میلیونی، همان چند هزار #مدیر خبره و کاربلد در زمینه صنعت، تجارت، اقتصاد، سیاست، محیط زیست، میراث فرهنگی، هنر و ... کافی است. هر یک از این #مدیران کلان، دامنه اثرگذاری و پوشش چندصدهزار تا چندین میلیون نفر پیرامون خود را دارند. هر یک از این مدیران، میراث و سرمایه گرانبهای انسانی جامعه پیرامونش است برای پیشبرد آرمان ها، آرزوها و ایده آلها و درخواستهای جمعی که سود و نفع کوتاه مدت و بلندمدت آن برای همه اجتماع مشترک با آن مدیر خواهد بود نه تنها بخشی کوچک و خاص
اکنون که ایران تجربه 4 دهه ای پس از آن دو سکته بزرگ انقلاب و جنگ را داشت که دست اندازهایی جدی در راه حرکت ملت ایران و استفاده از سرمایه های انسانی اش بود؛ هنوز فرصت دارد با استفاده از نخبگان دلسوز کشور، میراث تلخ بجامانده از این شکاف مدیریتی را اصلاح کند.
امروز بحران اب در هر 4 گوشه ایران (حتی #مازندران پربارش و #آذربایجان سرسبز و #چهارمحال_بختیاری #لرستان) ناشی از آن میراث 4 دهه ای است در عدم استفاده از مدیران برجسته و مسلط به مساله مدیریت آب
بحران آب، تنها یکی از بحران های گریبانگیر ملت ما در دهه آغازین سده 15 خورشیدی است. بحران هوا، بحران غذا(تامین برای 80 میلیون)، بحران اشتغال، بحران مهاجرت نخبگان، بحران مسکن، بحران ازدواج، بحران فرسایش خاک، بحران آلودگی آبهای روان، بحران زباله،پسماند و شیرابه های سمی!!!
اگر بحران آب در ایران را به شکل بخشی و مقطعی تنها محدود به یک قسمت از ایران (مثلا کشمکش میان اصفهان و چهارمحال بختیاری) ببینیم و یا به شکل یک "تک پازل" بدون دیدن بحران های موازی و همپای آن که در بالا گفته شد؛ راه به خطا برده ایم
این همان کاری است اتاق فکرهای #پانها انجام می دهند. آنها با محدود کردن یک ابر بحران #کشوری و سراسری به یک ریز بحران منطقه ای و #محلی، مساله را کاملا شخصی و محدود به خود کرده، پس از این شخصی سازی و محدودسازی مساله، تمام المانها و نمادها و افکار موذیانه و سویه دار خود را ریز به ریز وارد بستر تفسیر آن مساله و بحران می کنند؛ و صد در صد در پایان همان راه حل پلشت و دروغین همیشگی خود را پیش پای ملت می گذارند که؛ حالا که حقتان ضایع شده، این بخاطر استیلای قومی خاص بر شما بوده و بیایید به تفکرات #ضد_اتحاد_ایرانی بپیوندید تا با هم برای جدایی مبارزه کنیم!
یعنی همه هنر پانها و 'تجزیه طلب ها در این است که بستر واقعی و معنای کلان برای تفسیر و تبیین دلایل هر مساله را چنان مخدوش کنند که گاهی مخاطب دچار سردرگمی شود در تشخیص میان واقعیت و مجاز، راست و دروغ!
درحالیکه ریشه همه بحران های ده گانه ای که امروز گریبانگیر توده ایرانی است؛ استفاده نکردن از نخبگان و کاربلدان واقعی در هر صنف و زمینه و بخش بوده، از سایز کلان و کشوری گرفته تا سایز محلی و این هیچ ربطی به استیلای قومی و مرکزگرایی ندارد. آنچه پانها پیشنهاد میدهند نه تنها راه حل نیست، بلکه حمام خون بزرگی است برای #سلاخی_ملت_ایران و هزار برابر کردن بحران ها
10 سال می شود که پژوهشگران دلسوز محیط زیست ایران هشدار جدی "تنش آبی"، "بحران فرونشست زمین"، "خطرات طرحهای انتقال آب" را داده اند و راه حل هم پیرامون "تغییر اساسی اندیشه مدیریت آب در حاکمیت ایران" بوده است، اما با بی توجهی و گاه توهین و تهمت همراه شده اند درحالیکه امروز بر همگان روشن شد آن هشدار سالهای دهه 90خورشیدی چقدر دلسوزانه و میهنی بود
ادامه در پیام بعد👇
درباره بحث #آب و #بحران_آب در کشور ما که از سوی پانها (از هر 4 دسته) بهانه تازیدن به اتحاد و همبستگی مردم ایران شده باید مسیری که به اینجا و امروز انجامیده عمیقا شکافته شود
پیشتر در چند فرسته(پست) به بحران و #جنگ_آب در دهه کنونی خورشیدی اشاره شد و اینکه سازمان های جهانی، بحران آب را در شکل جنگ آبی برای سال 2030تا 2035 پیش بینی کرده اند یعنی بازه 9 تا 14 سال آینده و در این پیش بینی ها، کشورهایی که توانسته اند شیر فلکه آبی در یک منطقه با بارشهای محدود را در دست بکیرند برنده میدان خواهند بود، که در غرب آسیا مشخصا #ترکیه (در تهدید و تحدید منابع آبی #ایران، #عراق، #سوریه این شیر فلکه را به دست گرفته است) و از آنسو هم #اسراییل درتهدید منابع آبی 4 همسایه اش
در ایران، ما بی تعارف و بی چشم پوشی از واقعیت تلخ در جریان، با #بحران_مدیریت در چنددهه ناشی از سکته بزرگی که از #انقلاب و #جنگ تحمیلی نابرابر داشتیم روبرو شدیم؛ سیل مهاجرت نخبگان و کاربلدان صنعتی و مدیریتی در دهه 60 خورشیدی که شاید شمارشان به چند هزار نفر نمی رسید، اما همین چند هزار نفر، عصاره و چکیده و شیرازه نظام آموزشی_تربیتی_برنامه ریزی کلان ایران در 5 دهه پیش از آن (از 1310) بودند.
برای پیشران و پیشبرد توده بیست میلیونی، همان چند هزار #مدیر خبره و کاربلد در زمینه صنعت، تجارت، اقتصاد، سیاست، محیط زیست، میراث فرهنگی، هنر و ... کافی است. هر یک از این #مدیران کلان، دامنه اثرگذاری و پوشش چندصدهزار تا چندین میلیون نفر پیرامون خود را دارند. هر یک از این مدیران، میراث و سرمایه گرانبهای انسانی جامعه پیرامونش است برای پیشبرد آرمان ها، آرزوها و ایده آلها و درخواستهای جمعی که سود و نفع کوتاه مدت و بلندمدت آن برای همه اجتماع مشترک با آن مدیر خواهد بود نه تنها بخشی کوچک و خاص
اکنون که ایران تجربه 4 دهه ای پس از آن دو سکته بزرگ انقلاب و جنگ را داشت که دست اندازهایی جدی در راه حرکت ملت ایران و استفاده از سرمایه های انسانی اش بود؛ هنوز فرصت دارد با استفاده از نخبگان دلسوز کشور، میراث تلخ بجامانده از این شکاف مدیریتی را اصلاح کند.
امروز بحران اب در هر 4 گوشه ایران (حتی #مازندران پربارش و #آذربایجان سرسبز و #چهارمحال_بختیاری #لرستان) ناشی از آن میراث 4 دهه ای است در عدم استفاده از مدیران برجسته و مسلط به مساله مدیریت آب
بحران آب، تنها یکی از بحران های گریبانگیر ملت ما در دهه آغازین سده 15 خورشیدی است. بحران هوا، بحران غذا(تامین برای 80 میلیون)، بحران اشتغال، بحران مهاجرت نخبگان، بحران مسکن، بحران ازدواج، بحران فرسایش خاک، بحران آلودگی آبهای روان، بحران زباله،پسماند و شیرابه های سمی!!!
اگر بحران آب در ایران را به شکل بخشی و مقطعی تنها محدود به یک قسمت از ایران (مثلا کشمکش میان اصفهان و چهارمحال بختیاری) ببینیم و یا به شکل یک "تک پازل" بدون دیدن بحران های موازی و همپای آن که در بالا گفته شد؛ راه به خطا برده ایم
این همان کاری است اتاق فکرهای #پانها انجام می دهند. آنها با محدود کردن یک ابر بحران #کشوری و سراسری به یک ریز بحران منطقه ای و #محلی، مساله را کاملا شخصی و محدود به خود کرده، پس از این شخصی سازی و محدودسازی مساله، تمام المانها و نمادها و افکار موذیانه و سویه دار خود را ریز به ریز وارد بستر تفسیر آن مساله و بحران می کنند؛ و صد در صد در پایان همان راه حل پلشت و دروغین همیشگی خود را پیش پای ملت می گذارند که؛ حالا که حقتان ضایع شده، این بخاطر استیلای قومی خاص بر شما بوده و بیایید به تفکرات #ضد_اتحاد_ایرانی بپیوندید تا با هم برای جدایی مبارزه کنیم!
یعنی همه هنر پانها و 'تجزیه طلب ها در این است که بستر واقعی و معنای کلان برای تفسیر و تبیین دلایل هر مساله را چنان مخدوش کنند که گاهی مخاطب دچار سردرگمی شود در تشخیص میان واقعیت و مجاز، راست و دروغ!
درحالیکه ریشه همه بحران های ده گانه ای که امروز گریبانگیر توده ایرانی است؛ استفاده نکردن از نخبگان و کاربلدان واقعی در هر صنف و زمینه و بخش بوده، از سایز کلان و کشوری گرفته تا سایز محلی و این هیچ ربطی به استیلای قومی و مرکزگرایی ندارد. آنچه پانها پیشنهاد میدهند نه تنها راه حل نیست، بلکه حمام خون بزرگی است برای #سلاخی_ملت_ایران و هزار برابر کردن بحران ها
10 سال می شود که پژوهشگران دلسوز محیط زیست ایران هشدار جدی "تنش آبی"، "بحران فرونشست زمین"، "خطرات طرحهای انتقال آب" را داده اند و راه حل هم پیرامون "تغییر اساسی اندیشه مدیریت آب در حاکمیت ایران" بوده است، اما با بی توجهی و گاه توهین و تهمت همراه شده اند درحالیکه امروز بر همگان روشن شد آن هشدار سالهای دهه 90خورشیدی چقدر دلسوزانه و میهنی بود
ادامه در پیام بعد👇