مانور یک هفته پانها، به ویژه #پانترکیسم، به جز مساله باکو_ارمنستان، روی #تنش_آبی درچند استان ایران هم بود.لازم است این مساله بازشود👇
درباره بحث #آب و #بحران_آب در کشور ما که از سوی پانها (از هر 4 دسته) بهانه تازیدن به اتحاد و همبستگی مردم ایران شده باید مسیری که به اینجا و امروز انجامیده عمیقا شکافته شود
پیشتر در چند فرسته(پست) به بحران و #جنگ_آب در دهه کنونی خورشیدی اشاره شد و اینکه سازمان های جهانی، بحران آب را در شکل جنگ آبی برای سال 2030تا 2035 پیش بینی کرده اند یعنی بازه 9 تا 14 سال آینده و در این پیش بینی ها، کشورهایی که توانسته اند شیر فلکه آبی در یک منطقه با بارشهای محدود را در دست بکیرند برنده میدان خواهند بود، که در غرب آسیا مشخصا #ترکیه (در تهدید و تحدید منابع آبی #ایران، #عراق، #سوریه این شیر فلکه را به دست گرفته است) و از آنسو هم #اسراییل درتهدید منابع آبی 4 همسایه اش
در ایران، ما بی تعارف و بی چشم پوشی از واقعیت تلخ در جریان، با #بحران_مدیریت در چنددهه ناشی از سکته بزرگی که از #انقلاب و #جنگ تحمیلی نابرابر داشتیم روبرو شدیم؛ سیل مهاجرت نخبگان و کاربلدان صنعتی و مدیریتی در دهه 60 خورشیدی که شاید شمارشان به چند هزار نفر نمی رسید، اما همین چند هزار نفر، عصاره و چکیده و شیرازه نظام آموزشی_تربیتی_برنامه ریزی کلان ایران در 5 دهه پیش از آن (از 1310) بودند.
برای پیشران و پیشبرد توده بیست میلیونی، همان چند هزار #مدیر خبره و کاربلد در زمینه صنعت، تجارت، اقتصاد، سیاست، محیط زیست، میراث فرهنگی، هنر و ... کافی است. هر یک از این #مدیران کلان، دامنه اثرگذاری و پوشش چندصدهزار تا چندین میلیون نفر پیرامون خود را دارند. هر یک از این مدیران، میراث و سرمایه گرانبهای انسانی جامعه پیرامونش است برای پیشبرد آرمان ها، آرزوها و ایده آلها و درخواستهای جمعی که سود و نفع کوتاه مدت و بلندمدت آن برای همه اجتماع مشترک با آن مدیر خواهد بود نه تنها بخشی کوچک و خاص
اکنون که ایران تجربه 4 دهه ای پس از آن دو سکته بزرگ انقلاب و جنگ را داشت که دست اندازهایی جدی در راه حرکت ملت ایران و استفاده از سرمایه های انسانی اش بود؛ هنوز فرصت دارد با استفاده از نخبگان دلسوز کشور، میراث تلخ بجامانده از این شکاف مدیریتی را اصلاح کند.
امروز بحران اب در هر 4 گوشه ایران (حتی #مازندران پربارش و #آذربایجان سرسبز و #چهارمحال_بختیاری #لرستان) ناشی از آن میراث 4 دهه ای است در عدم استفاده از مدیران برجسته و مسلط به مساله مدیریت آب
بحران آب، تنها یکی از بحران های گریبانگیر ملت ما در دهه آغازین سده 15 خورشیدی است. بحران هوا، بحران غذا(تامین برای 80 میلیون)، بحران اشتغال، بحران مهاجرت نخبگان، بحران مسکن، بحران ازدواج، بحران فرسایش خاک، بحران آلودگی آبهای روان، بحران زباله،پسماند و شیرابه های سمی!!!
اگر بحران آب در ایران را به شکل بخشی و مقطعی تنها محدود به یک قسمت از ایران (مثلا کشمکش میان اصفهان و چهارمحال بختیاری) ببینیم و یا به شکل یک "تک پازل" بدون دیدن بحران های موازی و همپای آن که در بالا گفته شد؛ راه به خطا برده ایم
این همان کاری است اتاق فکرهای #پانها انجام می دهند. آنها با محدود کردن یک ابر بحران #کشوری و سراسری به یک ریز بحران منطقه ای و #محلی، مساله را کاملا شخصی و محدود به خود کرده، پس از این شخصی سازی و محدودسازی مساله، تمام المانها و نمادها و افکار موذیانه و سویه دار خود را ریز به ریز وارد بستر تفسیر آن مساله و بحران می کنند؛ و صد در صد در پایان همان راه حل پلشت و دروغین همیشگی خود را پیش پای ملت می گذارند که؛ حالا که حقتان ضایع شده، این بخاطر استیلای قومی خاص بر شما بوده و بیایید به تفکرات #ضد_اتحاد_ایرانی بپیوندید تا با هم برای جدایی مبارزه کنیم!
یعنی همه هنر پانها و 'تجزیه طلب ها در این است که بستر واقعی و معنای کلان برای تفسیر و تبیین دلایل هر مساله را چنان مخدوش کنند که گاهی مخاطب دچار سردرگمی شود در تشخیص میان واقعیت و مجاز، راست و دروغ!
درحالیکه ریشه همه بحران های ده گانه ای که امروز گریبانگیر توده ایرانی است؛ استفاده نکردن از نخبگان و کاربلدان واقعی در هر صنف و زمینه و بخش بوده، از سایز کلان و کشوری گرفته تا سایز محلی و این هیچ ربطی به استیلای قومی و مرکزگرایی ندارد. آنچه پانها پیشنهاد میدهند نه تنها راه حل نیست، بلکه حمام خون بزرگی است برای #سلاخی_ملت_ایران و هزار برابر کردن بحران ها
10 سال می شود که پژوهشگران دلسوز محیط زیست ایران هشدار جدی "تنش آبی"، "بحران فرونشست زمین"، "خطرات طرحهای انتقال آب" را داده اند و راه حل هم پیرامون "تغییر اساسی اندیشه مدیریت آب در حاکمیت ایران" بوده است، اما با بی توجهی و گاه توهین و تهمت همراه شده اند درحالیکه امروز بر همگان روشن شد آن هشدار سالهای دهه 90خورشیدی چقدر دلسوزانه و میهنی بود
ادامه در پیام بعد👇
درباره بحث #آب و #بحران_آب در کشور ما که از سوی پانها (از هر 4 دسته) بهانه تازیدن به اتحاد و همبستگی مردم ایران شده باید مسیری که به اینجا و امروز انجامیده عمیقا شکافته شود
پیشتر در چند فرسته(پست) به بحران و #جنگ_آب در دهه کنونی خورشیدی اشاره شد و اینکه سازمان های جهانی، بحران آب را در شکل جنگ آبی برای سال 2030تا 2035 پیش بینی کرده اند یعنی بازه 9 تا 14 سال آینده و در این پیش بینی ها، کشورهایی که توانسته اند شیر فلکه آبی در یک منطقه با بارشهای محدود را در دست بکیرند برنده میدان خواهند بود، که در غرب آسیا مشخصا #ترکیه (در تهدید و تحدید منابع آبی #ایران، #عراق، #سوریه این شیر فلکه را به دست گرفته است) و از آنسو هم #اسراییل درتهدید منابع آبی 4 همسایه اش
در ایران، ما بی تعارف و بی چشم پوشی از واقعیت تلخ در جریان، با #بحران_مدیریت در چنددهه ناشی از سکته بزرگی که از #انقلاب و #جنگ تحمیلی نابرابر داشتیم روبرو شدیم؛ سیل مهاجرت نخبگان و کاربلدان صنعتی و مدیریتی در دهه 60 خورشیدی که شاید شمارشان به چند هزار نفر نمی رسید، اما همین چند هزار نفر، عصاره و چکیده و شیرازه نظام آموزشی_تربیتی_برنامه ریزی کلان ایران در 5 دهه پیش از آن (از 1310) بودند.
برای پیشران و پیشبرد توده بیست میلیونی، همان چند هزار #مدیر خبره و کاربلد در زمینه صنعت، تجارت، اقتصاد، سیاست، محیط زیست، میراث فرهنگی، هنر و ... کافی است. هر یک از این #مدیران کلان، دامنه اثرگذاری و پوشش چندصدهزار تا چندین میلیون نفر پیرامون خود را دارند. هر یک از این مدیران، میراث و سرمایه گرانبهای انسانی جامعه پیرامونش است برای پیشبرد آرمان ها، آرزوها و ایده آلها و درخواستهای جمعی که سود و نفع کوتاه مدت و بلندمدت آن برای همه اجتماع مشترک با آن مدیر خواهد بود نه تنها بخشی کوچک و خاص
اکنون که ایران تجربه 4 دهه ای پس از آن دو سکته بزرگ انقلاب و جنگ را داشت که دست اندازهایی جدی در راه حرکت ملت ایران و استفاده از سرمایه های انسانی اش بود؛ هنوز فرصت دارد با استفاده از نخبگان دلسوز کشور، میراث تلخ بجامانده از این شکاف مدیریتی را اصلاح کند.
امروز بحران اب در هر 4 گوشه ایران (حتی #مازندران پربارش و #آذربایجان سرسبز و #چهارمحال_بختیاری #لرستان) ناشی از آن میراث 4 دهه ای است در عدم استفاده از مدیران برجسته و مسلط به مساله مدیریت آب
بحران آب، تنها یکی از بحران های گریبانگیر ملت ما در دهه آغازین سده 15 خورشیدی است. بحران هوا، بحران غذا(تامین برای 80 میلیون)، بحران اشتغال، بحران مهاجرت نخبگان، بحران مسکن، بحران ازدواج، بحران فرسایش خاک، بحران آلودگی آبهای روان، بحران زباله،پسماند و شیرابه های سمی!!!
اگر بحران آب در ایران را به شکل بخشی و مقطعی تنها محدود به یک قسمت از ایران (مثلا کشمکش میان اصفهان و چهارمحال بختیاری) ببینیم و یا به شکل یک "تک پازل" بدون دیدن بحران های موازی و همپای آن که در بالا گفته شد؛ راه به خطا برده ایم
این همان کاری است اتاق فکرهای #پانها انجام می دهند. آنها با محدود کردن یک ابر بحران #کشوری و سراسری به یک ریز بحران منطقه ای و #محلی، مساله را کاملا شخصی و محدود به خود کرده، پس از این شخصی سازی و محدودسازی مساله، تمام المانها و نمادها و افکار موذیانه و سویه دار خود را ریز به ریز وارد بستر تفسیر آن مساله و بحران می کنند؛ و صد در صد در پایان همان راه حل پلشت و دروغین همیشگی خود را پیش پای ملت می گذارند که؛ حالا که حقتان ضایع شده، این بخاطر استیلای قومی خاص بر شما بوده و بیایید به تفکرات #ضد_اتحاد_ایرانی بپیوندید تا با هم برای جدایی مبارزه کنیم!
یعنی همه هنر پانها و 'تجزیه طلب ها در این است که بستر واقعی و معنای کلان برای تفسیر و تبیین دلایل هر مساله را چنان مخدوش کنند که گاهی مخاطب دچار سردرگمی شود در تشخیص میان واقعیت و مجاز، راست و دروغ!
درحالیکه ریشه همه بحران های ده گانه ای که امروز گریبانگیر توده ایرانی است؛ استفاده نکردن از نخبگان و کاربلدان واقعی در هر صنف و زمینه و بخش بوده، از سایز کلان و کشوری گرفته تا سایز محلی و این هیچ ربطی به استیلای قومی و مرکزگرایی ندارد. آنچه پانها پیشنهاد میدهند نه تنها راه حل نیست، بلکه حمام خون بزرگی است برای #سلاخی_ملت_ایران و هزار برابر کردن بحران ها
10 سال می شود که پژوهشگران دلسوز محیط زیست ایران هشدار جدی "تنش آبی"، "بحران فرونشست زمین"، "خطرات طرحهای انتقال آب" را داده اند و راه حل هم پیرامون "تغییر اساسی اندیشه مدیریت آب در حاکمیت ایران" بوده است، اما با بی توجهی و گاه توهین و تهمت همراه شده اند درحالیکه امروز بر همگان روشن شد آن هشدار سالهای دهه 90خورشیدی چقدر دلسوزانه و میهنی بود
ادامه در پیام بعد👇
🧨 #مدیریت_بد_داخلی، دشمن نخست ایران📍
📍قبلا هم بارها در کانال نوشته شد که عوامل دولت #ترکیه با نهادهای مرتبط #صنعت #تجارت ایران ارتباط و فعالیت جدی دارند، اما این حجم نفوذ و ارتباط فقط برای صادرات-واردات و گردش عادی پول و تجارت دو کشور نیست که این رابطه را برای ایران تماما سود بدانیم، بلکه باعث زیان جدی ایران در برخی زمینهها هم شده است، چون تعادل در دوطرف مبادله برقرار نیست
چون آنطرف رقیب جدی برای ربودن سهم بازار جهانی ایران در برخی کالاها است. حکمرانی در آنسو، ملی و مترصد ربودن فرصتهای ناب برای کشورش است، اما در اینسو دهها هدف برای خود تعیین کرده که برخی از انها ربطی به منافع کشور و ملت ندارد و فرصتهای جدی ملی در این اثنا از دست رفته است!
بحث صنعت و تجارت ما با ترکیه فقط در صادرات و واردات نیست (اگرچه در بخش واردات از ترکیه به ایران هم دستهای همین عوامل چنان کرده.اند که محصولات خوب ساخت ایران در بیست سال گذشته، بازار داخلیشان را از دست بدهند و ورشکست یا نحیف و کمتوان شوند چه رسد به رشد در بازارهای جهانی بهویژه که بهدلیل تحریمها علیه ایران، کارفرما وتولیدکننده ایرانی، ماشینآلات و موادادلیهای را ندارد یا بهسختی بدست میآورد درحالیکه ترکیهایها به آن دسترسی آسان دارند)، بلکه ازسوی دیگر این مهرههای ترکیه در ایران که مرتبط با صنعت و تجارت ایران هستند، کانالهای انتقال #اطلاعات کسبوکارهای ایرانی به ترکیه هستند.
یک نمونهاش همین فهرست و راه تماس با هنرمندان رفوگر و تعمیرکار و بافنده و طراح فرش دستباف ایران است، که باید بررسی شود چرا و چگونه دولت ترکیه به این اطلاعات دست پیدا کرده است و با این افراد تماس گرفته و چهکسانی در تطمیع و انتقال هنرمندان صنایع دستی ایران به ترکیه کار کردهاند!
نکته دوم درباره بحث مهاجرت گسترده استادکاران فرش ایرانی است که چرا و به چه منطقی، مسوولان اجازه بازگشت فرش ایرانی را به داخل کشور و استفاده از خدمات تعمیراتی استادکاران رفوگر نمیدهند تا هم بازار مصرفکنندگان ایرانی خارج کشور، خدمات پس از فروش را دریافت کند و هم هنرمندان داخل کشور اشتغالزایی و کسبدرآمد خوبی داشته باشند.
این تصمیم #مدیران و مسوولان صنعت فرش ایران، اگر به سود ترکیه و به ضرر ایران نیست، پس چیست؟! اگر این #سوء_مدیریت مطلق نیست پس چیست؟
وقتی چند میلیون ایرانی مهاجر در ترکیه و کشورهای مجاور ساکن شدهاند، مسلما درخواست خدمات روی تعمیر و نگهداری فرش دستباف هم در خارج افزایش مییابد، تازه بهجز مشتریان ترکیهای و غیر ایرانی که خواهان دریافت این خدمت هستند. وقتی امکان دادن این خدمت در داخل ایران فراهم نباشد و اجازه ورود فرش برای تعمیرات داده نشود، معلوم است که ترکیه هم مترصد فرصت است برای غنیمت گرفتن هنرمندان ایرانی و بردن به کشور و با یک تیر چند نشان زدن! یعنی در بلندمدت این ایرانیان هنرمند مهاجر، متاسفانه باعث انتقال مفت و مجانی و آسان هنر منخصربفرد فرشبافی ایرانی به ترکیه (رقیب جدی ما) میشوند و همین است که اردوغان چشمانداز صادرات یکمیلیارد دلاری حوزهی فرش، برای ترکیه تعیین کرده است!!! قبضه کردن بازار فرش ایران در خارج
بحث دیگر، مساله تلخ #تورم شدید و ضعف شرایط اقتصادی داخل، افت ارزش #پول_ملی ایران و #ضعف_حکمرانی است. بدون شک هرچه این ضعف امتداد پیدا کند و بیشتر شود، سودی که عاید رقبای منطقهای ما میشود بیش از پیش است. رقبایی که منافع جدی در ضعف و ناتوانی #دولت_مرکزی ایران دارند: ترکیه، روسیه، امارات، اسراییل، و...
📌هدف این کانال اگاهیرسانی از تهدبدها و خطرات پانترکیسم داخلی و خارجی(محور ترکیه-باکو) است و نه قطع ارتباط ایران با این کشورها. اگرچه حقیقا #تحریم_کالاهای_ترکیه بهشکل مردمی و خودجوش در ایران در بخشی که بازار داخلی را اشغال و تهدید کرده.اند و توان تولیدکننده ایرانی را در شرایط نابرابر رقابتی گرفتهاند (به ویژه صنعت کیف وکفش و انواع پوشاک) مهم و نشانه #بلوغ_ملی ما است، حتی وقتی کیفیت برخی کالاهای ترکیهای بیشتر از مشابه ایرانیاش باشد.
وگرنه که فعلا امکان #تحریم_ترکیه از طرف دولت ایران نه موجود است، نه ممکن و شدنی، مگر انکه ترکیه روزی بخواهد شمشیر را واقعا از رو ببندد و آشکارا فعالیتی علیه ایران کند که آن زمان عملیشدن #تحریم_کالاهای_ترکیه ازسوی #حکومت_ایران لازم و واجب است
اما #هدف_اصلی_کانال_کمپین_تحریم_پانترکیسم ایران، در استفاده از عنوان #تحریم آن است که آگاهیبخشی و توجهی جدی نسبت به عمق #بحران و خطرموجود علیه ماهیت و هستی ایران از سوی جبهه متحد پانترکیسم (داخل و خارج) ایجاد کند. آگاهیای که توجه به آن، با تلخی واژه #تحریم است تا شاید راهی شود برای باز شدن «چشمهای بازِ کاملا بسته»، روی آفتی که به تاروپود اقتصاد و فرهنگ و سیاست ایران افتاده!
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
📍قبلا هم بارها در کانال نوشته شد که عوامل دولت #ترکیه با نهادهای مرتبط #صنعت #تجارت ایران ارتباط و فعالیت جدی دارند، اما این حجم نفوذ و ارتباط فقط برای صادرات-واردات و گردش عادی پول و تجارت دو کشور نیست که این رابطه را برای ایران تماما سود بدانیم، بلکه باعث زیان جدی ایران در برخی زمینهها هم شده است، چون تعادل در دوطرف مبادله برقرار نیست
چون آنطرف رقیب جدی برای ربودن سهم بازار جهانی ایران در برخی کالاها است. حکمرانی در آنسو، ملی و مترصد ربودن فرصتهای ناب برای کشورش است، اما در اینسو دهها هدف برای خود تعیین کرده که برخی از انها ربطی به منافع کشور و ملت ندارد و فرصتهای جدی ملی در این اثنا از دست رفته است!
بحث صنعت و تجارت ما با ترکیه فقط در صادرات و واردات نیست (اگرچه در بخش واردات از ترکیه به ایران هم دستهای همین عوامل چنان کرده.اند که محصولات خوب ساخت ایران در بیست سال گذشته، بازار داخلیشان را از دست بدهند و ورشکست یا نحیف و کمتوان شوند چه رسد به رشد در بازارهای جهانی بهویژه که بهدلیل تحریمها علیه ایران، کارفرما وتولیدکننده ایرانی، ماشینآلات و موادادلیهای را ندارد یا بهسختی بدست میآورد درحالیکه ترکیهایها به آن دسترسی آسان دارند)، بلکه ازسوی دیگر این مهرههای ترکیه در ایران که مرتبط با صنعت و تجارت ایران هستند، کانالهای انتقال #اطلاعات کسبوکارهای ایرانی به ترکیه هستند.
یک نمونهاش همین فهرست و راه تماس با هنرمندان رفوگر و تعمیرکار و بافنده و طراح فرش دستباف ایران است، که باید بررسی شود چرا و چگونه دولت ترکیه به این اطلاعات دست پیدا کرده است و با این افراد تماس گرفته و چهکسانی در تطمیع و انتقال هنرمندان صنایع دستی ایران به ترکیه کار کردهاند!
نکته دوم درباره بحث مهاجرت گسترده استادکاران فرش ایرانی است که چرا و به چه منطقی، مسوولان اجازه بازگشت فرش ایرانی را به داخل کشور و استفاده از خدمات تعمیراتی استادکاران رفوگر نمیدهند تا هم بازار مصرفکنندگان ایرانی خارج کشور، خدمات پس از فروش را دریافت کند و هم هنرمندان داخل کشور اشتغالزایی و کسبدرآمد خوبی داشته باشند.
این تصمیم #مدیران و مسوولان صنعت فرش ایران، اگر به سود ترکیه و به ضرر ایران نیست، پس چیست؟! اگر این #سوء_مدیریت مطلق نیست پس چیست؟
وقتی چند میلیون ایرانی مهاجر در ترکیه و کشورهای مجاور ساکن شدهاند، مسلما درخواست خدمات روی تعمیر و نگهداری فرش دستباف هم در خارج افزایش مییابد، تازه بهجز مشتریان ترکیهای و غیر ایرانی که خواهان دریافت این خدمت هستند. وقتی امکان دادن این خدمت در داخل ایران فراهم نباشد و اجازه ورود فرش برای تعمیرات داده نشود، معلوم است که ترکیه هم مترصد فرصت است برای غنیمت گرفتن هنرمندان ایرانی و بردن به کشور و با یک تیر چند نشان زدن! یعنی در بلندمدت این ایرانیان هنرمند مهاجر، متاسفانه باعث انتقال مفت و مجانی و آسان هنر منخصربفرد فرشبافی ایرانی به ترکیه (رقیب جدی ما) میشوند و همین است که اردوغان چشمانداز صادرات یکمیلیارد دلاری حوزهی فرش، برای ترکیه تعیین کرده است!!! قبضه کردن بازار فرش ایران در خارج
بحث دیگر، مساله تلخ #تورم شدید و ضعف شرایط اقتصادی داخل، افت ارزش #پول_ملی ایران و #ضعف_حکمرانی است. بدون شک هرچه این ضعف امتداد پیدا کند و بیشتر شود، سودی که عاید رقبای منطقهای ما میشود بیش از پیش است. رقبایی که منافع جدی در ضعف و ناتوانی #دولت_مرکزی ایران دارند: ترکیه، روسیه، امارات، اسراییل، و...
📌هدف این کانال اگاهیرسانی از تهدبدها و خطرات پانترکیسم داخلی و خارجی(محور ترکیه-باکو) است و نه قطع ارتباط ایران با این کشورها. اگرچه حقیقا #تحریم_کالاهای_ترکیه بهشکل مردمی و خودجوش در ایران در بخشی که بازار داخلی را اشغال و تهدید کرده.اند و توان تولیدکننده ایرانی را در شرایط نابرابر رقابتی گرفتهاند (به ویژه صنعت کیف وکفش و انواع پوشاک) مهم و نشانه #بلوغ_ملی ما است، حتی وقتی کیفیت برخی کالاهای ترکیهای بیشتر از مشابه ایرانیاش باشد.
وگرنه که فعلا امکان #تحریم_ترکیه از طرف دولت ایران نه موجود است، نه ممکن و شدنی، مگر انکه ترکیه روزی بخواهد شمشیر را واقعا از رو ببندد و آشکارا فعالیتی علیه ایران کند که آن زمان عملیشدن #تحریم_کالاهای_ترکیه ازسوی #حکومت_ایران لازم و واجب است
اما #هدف_اصلی_کانال_کمپین_تحریم_پانترکیسم ایران، در استفاده از عنوان #تحریم آن است که آگاهیبخشی و توجهی جدی نسبت به عمق #بحران و خطرموجود علیه ماهیت و هستی ایران از سوی جبهه متحد پانترکیسم (داخل و خارج) ایجاد کند. آگاهیای که توجه به آن، با تلخی واژه #تحریم است تا شاید راهی شود برای باز شدن «چشمهای بازِ کاملا بسته»، روی آفتی که به تاروپود اقتصاد و فرهنگ و سیاست ایران افتاده!
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
⛔️گزارش واقعهای تلخ از متروی تهران
🧨 شهر در دست مافیاست؟
🧨 مردم در باند مافیا گرفتارند؟
مجموعه شبهای مافیا که پخش آن از پلتفرم فیلیمو در دورهی کرونا شروع شد، بهنظر من واقعیترین و مفیدترین برنامه تصویریای بود که برای بازکردن ذهن مردم ما ساختهشد تا با سادهلوحی فریب #مافیا را نخورند و شهر و زندگی خود را به دستشان ندهند. گرچه بسیاری آنرا فقط برای سرگرمی دیدند، اما من ساخت این مجموعه را هوشمندانه و هدفمند برای دادنکُد به مردم ایران دیدم
📍شرح ماجرایی تلخ از زبان کارکنان مترو؛
اتفاقی بد که مدام در متروی تهران بهویژه واگن بانوان تکرار میشود و هیچ کسی از مدیران مترو هم مسوولیت رسیدگی و رفع آن را عهده نمیگیرد بلکه حتی کارمندان مترو را از دخالت در آن منع میکنند❗️
از آماری که در گفتگو با کارمندان مترو گرفتم و گفتگوهایی که انجام دادم با کودکان کار در ایستگاههای مختلف تهران، تئوریای که قبلا در ذهنم بود و حدسی که میزدم، روشنتر شد. کودکان افغانستانی و پاکستانی که تکدیگری و فالفروشی میکنند در متروی تهران (و البته در کل سطح شهر)، توسط کسان و گروههایی آموزش داده میشوند تا لهجه فارسی را کاملا تهرانی تلفظ کنند و عمدتا هم از چهرههایی انتخاب میشوند که بسیار شبیه ایرانیان هستند (و نه زیاد از هزارهها و ازبکها که مشخص است با ما فرق دارند)
یکی از شگردهای این کودکان راهانداختن دعوا و حرفهای رکیک جلوی مردم است که معمولا چند پسر بزرگتر سرِ پسری کوچک میریزند، کتکش میزنند و به گریهاش میاندازند، تا با ترحم مردم، پول بگیرند!
البته این کودکان شگردهای مختلفی برای جلب ترحم مردم دلرحم ما یادگرفتهاند و خودشان هم عمدتا باهوش و کاربلد هستند در بازی با احساسات مردم
باکمال تعجب متوجه شدم بااینکه کارکنان متروی تهران چه زن و چه مرد، دلشان خون است از حضور مزاحم و بزهکارانهی این کودکان و شکایتها دارند اما صدایشان توسط روءسا و #مدیران_مترو شنیده نمیشود!
حتی اگر این کودکان را به #پلیس تهران تحویل دهند با آنها برخورد سخت میشود از سمت مدیرانشان، بلکه توبیخ میشوند!
کارکنان مترو میگفتند با سامانه ۱۸۸۸ شهرداری تهران تماس بگیرید و اعلام شکایت کنید. اما این فایدهای ندارد چون خود #شهرداری تهران کاملا مطلع است اژ حضور این کودکان مشکلافرین و فاجعه اینکه شرکتهای طرف قرارداد با شهرداری تهران از همین نیروی کار #مهاجر_غیرقانونی برای جمعاوری زبالهها و تفکیک انها در سطح استان تهران استفاده میکنند و اصلا قسمتی از قاچاق نیروی کار غیرقانونی به سوی همین صنعت #زباله است!
در حالیکه از دهه هشتاد و دوره شهرداری #قالیباف قرار بود طرح تفکیک زباله تهران مکانیزه شود و تفکیک از مبدا باشد و هزینههای زیادی هم شد برای سلطهای خشک و تر زباله، اما نتیجه چه شد؟ هیچ!
۱۵ سال پس از شروع عملیاتی شدن، آن طرح در فاز اولیه ماند و تفکیک مکانیزهای دز تهران رخ نداد و حالا هم تغکیک زباله شده یک صنعت #مافیا بازی که یک سرش با نیروی کار غیرقانونی پر میشود و نه حتی ایرانیان!
تنها چیز امیدوارکنندهای که متوجه شدم این بود که #نیروی_انتظامی و #پلیس_امنیت تهران تنها دو ارگانی هستند که شدیدا مخالف حضور افغانها به این شکل یَله و گلهای شدهاند و گزارشات ارایه شده مردمی را پیگیری میکنند! وگرنه مجموعه #دولت از #وزارت_کشور تا #وزارت_خارجه تا #نهاد_ریاستجمهوری و حتی #شهرداری تهران همگی خائنانه و در توافقی نانوشته، عمدا چشم روی این سیل و هجوم ویرانگر به ایران توسط نیروی کار بیگانه بستهاند!
نیروی کاری که عمدتا نه فرهنگ درستی دارند، نه بخشی از آنها دین و ایمان دارند و اصلا اسلام نمیشناسند، نه حتی اخلاق کافی برای زیست شهری و اموزش آداب اجتماعی!
🧨پوزش میخواهم که این واقعیت زشت را میگویم. برخلاف اینکه تصور میشود تعصبات ویرانگر «برخی» از افغانها علیه #زنان بخاطر اسلامگرایی است اما برعکس گاهی این تعصبات هیچ نسبتی با آموزههای اسلام ندارد. مثلا بخشی از این مردان متعصب روابط کثیف جنسی با کودکان پسر دارند و بهرهکشی نامشروع و وحشتناک از زنان! این رفتارها میان بخشی از این مهاجران وجوددارد! فاجعه اینکه چنین کسانی وارد ایران عزیز ما شدهاند. تعصبات آنها علیه زنان، شیطانی است و اصلا زن را انسان حساب نمیکنند بلکه کالایی است که او را میخرند و هرگاه لازم شد، حتی میکُشند!
البته حتما توجه شود که #شیعیان باورمند هزاره یا #سنیهای باورمند و اخلاقگرای واقعی هم در بین آنها هستند، اما چیز دیگری هم که کم نیست، جهل و جنون و اعمال ضدانسانی و بسیار کثیف است که در میان «برخی دیگر» از آنها جریان دارد؛ که حتی در چارچوب آزادیهای جنسی آتئیستها نمیگنجد چون در نیای مدرن و متمدن هم حداقلهایی از اخلاق و حداکثرهایی از توجه و احترام به حقوق دیگران رعایت میشود
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
🧨 شهر در دست مافیاست؟
🧨 مردم در باند مافیا گرفتارند؟
مجموعه شبهای مافیا که پخش آن از پلتفرم فیلیمو در دورهی کرونا شروع شد، بهنظر من واقعیترین و مفیدترین برنامه تصویریای بود که برای بازکردن ذهن مردم ما ساختهشد تا با سادهلوحی فریب #مافیا را نخورند و شهر و زندگی خود را به دستشان ندهند. گرچه بسیاری آنرا فقط برای سرگرمی دیدند، اما من ساخت این مجموعه را هوشمندانه و هدفمند برای دادنکُد به مردم ایران دیدم
📍شرح ماجرایی تلخ از زبان کارکنان مترو؛
اتفاقی بد که مدام در متروی تهران بهویژه واگن بانوان تکرار میشود و هیچ کسی از مدیران مترو هم مسوولیت رسیدگی و رفع آن را عهده نمیگیرد بلکه حتی کارمندان مترو را از دخالت در آن منع میکنند❗️
از آماری که در گفتگو با کارمندان مترو گرفتم و گفتگوهایی که انجام دادم با کودکان کار در ایستگاههای مختلف تهران، تئوریای که قبلا در ذهنم بود و حدسی که میزدم، روشنتر شد. کودکان افغانستانی و پاکستانی که تکدیگری و فالفروشی میکنند در متروی تهران (و البته در کل سطح شهر)، توسط کسان و گروههایی آموزش داده میشوند تا لهجه فارسی را کاملا تهرانی تلفظ کنند و عمدتا هم از چهرههایی انتخاب میشوند که بسیار شبیه ایرانیان هستند (و نه زیاد از هزارهها و ازبکها که مشخص است با ما فرق دارند)
یکی از شگردهای این کودکان راهانداختن دعوا و حرفهای رکیک جلوی مردم است که معمولا چند پسر بزرگتر سرِ پسری کوچک میریزند، کتکش میزنند و به گریهاش میاندازند، تا با ترحم مردم، پول بگیرند!
البته این کودکان شگردهای مختلفی برای جلب ترحم مردم دلرحم ما یادگرفتهاند و خودشان هم عمدتا باهوش و کاربلد هستند در بازی با احساسات مردم
باکمال تعجب متوجه شدم بااینکه کارکنان متروی تهران چه زن و چه مرد، دلشان خون است از حضور مزاحم و بزهکارانهی این کودکان و شکایتها دارند اما صدایشان توسط روءسا و #مدیران_مترو شنیده نمیشود!
حتی اگر این کودکان را به #پلیس تهران تحویل دهند با آنها برخورد سخت میشود از سمت مدیرانشان، بلکه توبیخ میشوند!
کارکنان مترو میگفتند با سامانه ۱۸۸۸ شهرداری تهران تماس بگیرید و اعلام شکایت کنید. اما این فایدهای ندارد چون خود #شهرداری تهران کاملا مطلع است اژ حضور این کودکان مشکلافرین و فاجعه اینکه شرکتهای طرف قرارداد با شهرداری تهران از همین نیروی کار #مهاجر_غیرقانونی برای جمعاوری زبالهها و تفکیک انها در سطح استان تهران استفاده میکنند و اصلا قسمتی از قاچاق نیروی کار غیرقانونی به سوی همین صنعت #زباله است!
در حالیکه از دهه هشتاد و دوره شهرداری #قالیباف قرار بود طرح تفکیک زباله تهران مکانیزه شود و تفکیک از مبدا باشد و هزینههای زیادی هم شد برای سلطهای خشک و تر زباله، اما نتیجه چه شد؟ هیچ!
۱۵ سال پس از شروع عملیاتی شدن، آن طرح در فاز اولیه ماند و تفکیک مکانیزهای دز تهران رخ نداد و حالا هم تغکیک زباله شده یک صنعت #مافیا بازی که یک سرش با نیروی کار غیرقانونی پر میشود و نه حتی ایرانیان!
تنها چیز امیدوارکنندهای که متوجه شدم این بود که #نیروی_انتظامی و #پلیس_امنیت تهران تنها دو ارگانی هستند که شدیدا مخالف حضور افغانها به این شکل یَله و گلهای شدهاند و گزارشات ارایه شده مردمی را پیگیری میکنند! وگرنه مجموعه #دولت از #وزارت_کشور تا #وزارت_خارجه تا #نهاد_ریاستجمهوری و حتی #شهرداری تهران همگی خائنانه و در توافقی نانوشته، عمدا چشم روی این سیل و هجوم ویرانگر به ایران توسط نیروی کار بیگانه بستهاند!
نیروی کاری که عمدتا نه فرهنگ درستی دارند، نه بخشی از آنها دین و ایمان دارند و اصلا اسلام نمیشناسند، نه حتی اخلاق کافی برای زیست شهری و اموزش آداب اجتماعی!
🧨پوزش میخواهم که این واقعیت زشت را میگویم. برخلاف اینکه تصور میشود تعصبات ویرانگر «برخی» از افغانها علیه #زنان بخاطر اسلامگرایی است اما برعکس گاهی این تعصبات هیچ نسبتی با آموزههای اسلام ندارد. مثلا بخشی از این مردان متعصب روابط کثیف جنسی با کودکان پسر دارند و بهرهکشی نامشروع و وحشتناک از زنان! این رفتارها میان بخشی از این مهاجران وجوددارد! فاجعه اینکه چنین کسانی وارد ایران عزیز ما شدهاند. تعصبات آنها علیه زنان، شیطانی است و اصلا زن را انسان حساب نمیکنند بلکه کالایی است که او را میخرند و هرگاه لازم شد، حتی میکُشند!
البته حتما توجه شود که #شیعیان باورمند هزاره یا #سنیهای باورمند و اخلاقگرای واقعی هم در بین آنها هستند، اما چیز دیگری هم که کم نیست، جهل و جنون و اعمال ضدانسانی و بسیار کثیف است که در میان «برخی دیگر» از آنها جریان دارد؛ که حتی در چارچوب آزادیهای جنسی آتئیستها نمیگنجد چون در نیای مدرن و متمدن هم حداقلهایی از اخلاق و حداکثرهایی از توجه و احترام به حقوق دیگران رعایت میشود
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey