#اینگونه_بود
🏴 سالروز وفات حضرت زینب سلاماللهعلیها تسلیت باد
اینبار هم مثل خیلی وقتهای دیگر پول دادند و گفتند: روضه حضرت زینب بخوان.
دل به دریا زدم و پرسیدم: شما هربار میگویید روضۀ حضرت زینب بخوان، چی هست در این روضه؟
گفتند: به برکت این توسل، خیلیها حوائجشان را گرفتهاند...
براساس خاطره مداح مجلس روضه
https://t.me/bahjat_pic/79
🏴 سالروز وفات حضرت زینب سلاماللهعلیها تسلیت باد
اینبار هم مثل خیلی وقتهای دیگر پول دادند و گفتند: روضه حضرت زینب بخوان.
دل به دریا زدم و پرسیدم: شما هربار میگویید روضۀ حضرت زینب بخوان، چی هست در این روضه؟
گفتند: به برکت این توسل، خیلیها حوائجشان را گرفتهاند...
براساس خاطره مداح مجلس روضه
https://t.me/bahjat_pic/79
#اینگونه_بود ...
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
قرار بود نمایندهای از ایران به لبنان برود.
تصمیم گرفتم او را نزد آقا بیاورم تا نصیحتی کنند.
تقریبا ساعت ١١:٣٠ شب بود که رسیدیم به منزل ایشان.
کارمان آنقدر واجب بود که به خودم اجازه دادم با اینکه از قبل هماهنگ نکرده بودیم، آرام در بزنم.
خود ایشان در را باز کرد، انگار منتظر ما باشد!
وارد شدیم و آقا برایمان چای آورد، مقداری صحبت کرد،
نزدیک ساعت ١٢:٣٠ پرسید: «شام خوردهاید؟»
ناخودآگاه گفتیم: «خیر!»
آقا بلند شد و آرام از پلههایی که به آشپزخانه میرسید، پایین رفت تا غذایی مهیا کند.
پردۀ آشپزخانه را کنار زدم؛ دیدم که ظرفی را روی اجاق گذاشت و چند عدد تخممرغ در آن شکست.
بعد یک سینی آماده کردند و همه چیز را در آن قرار دادند؛
اما نمیتواند بلندش کند، آرامآرام آن را تا پسِ پرده، روی زمین کشید.
ساعت ١:٠٠، شام حاضر بود،
چند عدد تخممرغ نیمرو، کمی سبزی و چند خیار و کاسهای زیتون و خرما که با سلیقه در سینی چیده شده بود.
تمام کار را خودش کرده بود.
از خجالت آب شدیم. هرچه کردیم، دستمان بهطرف غذا نمیرفت. متوجه خجالت ما شد، نشست و با ما خورد تا راحت باشیم.
غذا ساعت ٢:٠٠ تمام شد، دوباره چای آورد. اگر کسی که ایشان را نمیشناخت، در آن حال ایشان را میدید، محال بود بفهمد کیست.
بالأخره نمایندۀ ایران، به لبنان رفت و برگشت؛
میگفت: «ذرهای در مصرف بیتالمال دست از پا خطا نکردم. فکر میکنم این به برکت همان لقمهای بود که میهمان حضرت آقا قدسسره بودم.»
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٨١-٨٢؛ بر اساس بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین با معظمله)
https://t.me/bahjat_pic/72
🔶 مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره
https://t.me/bahjat_ir
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
قرار بود نمایندهای از ایران به لبنان برود.
تصمیم گرفتم او را نزد آقا بیاورم تا نصیحتی کنند.
تقریبا ساعت ١١:٣٠ شب بود که رسیدیم به منزل ایشان.
کارمان آنقدر واجب بود که به خودم اجازه دادم با اینکه از قبل هماهنگ نکرده بودیم، آرام در بزنم.
خود ایشان در را باز کرد، انگار منتظر ما باشد!
وارد شدیم و آقا برایمان چای آورد، مقداری صحبت کرد،
نزدیک ساعت ١٢:٣٠ پرسید: «شام خوردهاید؟»
ناخودآگاه گفتیم: «خیر!»
آقا بلند شد و آرام از پلههایی که به آشپزخانه میرسید، پایین رفت تا غذایی مهیا کند.
پردۀ آشپزخانه را کنار زدم؛ دیدم که ظرفی را روی اجاق گذاشت و چند عدد تخممرغ در آن شکست.
بعد یک سینی آماده کردند و همه چیز را در آن قرار دادند؛
اما نمیتواند بلندش کند، آرامآرام آن را تا پسِ پرده، روی زمین کشید.
ساعت ١:٠٠، شام حاضر بود،
چند عدد تخممرغ نیمرو، کمی سبزی و چند خیار و کاسهای زیتون و خرما که با سلیقه در سینی چیده شده بود.
تمام کار را خودش کرده بود.
از خجالت آب شدیم. هرچه کردیم، دستمان بهطرف غذا نمیرفت. متوجه خجالت ما شد، نشست و با ما خورد تا راحت باشیم.
غذا ساعت ٢:٠٠ تمام شد، دوباره چای آورد. اگر کسی که ایشان را نمیشناخت، در آن حال ایشان را میدید، محال بود بفهمد کیست.
بالأخره نمایندۀ ایران، به لبنان رفت و برگشت؛
میگفت: «ذرهای در مصرف بیتالمال دست از پا خطا نکردم. فکر میکنم این به برکت همان لقمهای بود که میهمان حضرت آقا قدسسره بودم.»
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٨١-٨٢؛ بر اساس بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین با معظمله)
https://t.me/bahjat_pic/72
🔶 مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره
https://t.me/bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
زمستانها بهخاطر سردی هوا، آقا دو جوراب با هم میپوشید.
به ایشان جوراب پشمی دادم،
ایشان از ناحیۀ شست پای راستش مشکل داشت؛
وضو که میگرفت، میدیدم که اغلب آن را با پارچهای بسته است.
چیزی به ما نمیگفت.
چند روزی گذشت،
و من هر روز که آقا را میدیدم، حواسم میرفت به پاهایش،
دوست داشتم جورابهایی را که به ایشان هدیه دادهام، بپوشد.
اما بعد از سه روز جوراب را آورد و گفت: «اینها ظاهراً اندازۀ من نمیشود، باشد برای خود شما.»
بعد هم فرمود: «خمسش را هم دادهام، دیگر نیاز نیست شما خمسش را بپردازید.»
مطمئن بودم که اندازه هستند، خودم اندازه گرفته بودم.
بعدها دانستم، مهم اندازهاش نبود؛
نمیخواست جوراب گرانتر از معمول بپوشد.
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٨٣-٨۴؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان معظمله)
https://t.me/bahjat_pic/72
🔶 مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره
https://t.me/bahjat_ir
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
زمستانها بهخاطر سردی هوا، آقا دو جوراب با هم میپوشید.
به ایشان جوراب پشمی دادم،
ایشان از ناحیۀ شست پای راستش مشکل داشت؛
وضو که میگرفت، میدیدم که اغلب آن را با پارچهای بسته است.
چیزی به ما نمیگفت.
چند روزی گذشت،
و من هر روز که آقا را میدیدم، حواسم میرفت به پاهایش،
دوست داشتم جورابهایی را که به ایشان هدیه دادهام، بپوشد.
اما بعد از سه روز جوراب را آورد و گفت: «اینها ظاهراً اندازۀ من نمیشود، باشد برای خود شما.»
بعد هم فرمود: «خمسش را هم دادهام، دیگر نیاز نیست شما خمسش را بپردازید.»
مطمئن بودم که اندازه هستند، خودم اندازه گرفته بودم.
بعدها دانستم، مهم اندازهاش نبود؛
نمیخواست جوراب گرانتر از معمول بپوشد.
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٨٣-٨۴؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان معظمله)
https://t.me/bahjat_pic/72
🔶 مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره
https://t.me/bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
◾️ از اینها نباشید!
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
گاهی اوقات که کسی میگفت آقا سفارشی کنید، آقا میفرمودند: «راست میگویی یا نه یا میخواهی فقط حرف بشنوی». میفرمودند: «بعضیها اینطور هستند که:
پی مصلحت مجلس آراستند / نشستند و گفتند و برخاستند»
میفرمودند: «از اینها نباشید اگر راست میگویید و واقعاً اهل عمل هستید همین که دارم به شما میگویم عمل بکنید نتیجه میگیرید».
📚 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10515
✅ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
◾️ از اینها نباشید!
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
گاهی اوقات که کسی میگفت آقا سفارشی کنید، آقا میفرمودند: «راست میگویی یا نه یا میخواهی فقط حرف بشنوی». میفرمودند: «بعضیها اینطور هستند که:
پی مصلحت مجلس آراستند / نشستند و گفتند و برخاستند»
میفرمودند: «از اینها نباشید اگر راست میگویید و واقعاً اهل عمل هستید همین که دارم به شما میگویم عمل بکنید نتیجه میگیرید».
📚 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10515
✅ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🔶کانال رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره @bahjat_ir
#اینگونه_بود
توی جلسه، آقا بین صحبتهایشان فرمودند: «کتابی هست که همۀ دعاها در آن موجود است.»
گوشم را تیز کردم تا اسم کتاب را بشنوم،
اما بحث عوض شد و حرف دیگری از آن کتاب زده نشد.
بعد از جلسه یک تکه کاغذ برداشتم و رفتم خدمت آقا.
همانطورکه خودکار را برای نوشتن آماده کرده بودم،
پرسیدم: «آقا! اسم اون کتابی که فرمودید رو میخواستم.»
آقا لبخندی زدند و گفتند: «قرآن». (بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان)
📚 در خانه اگر کس است، ص ٧١
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
http://www.bahjatava.com/product/153/مجموعه-۵-جلدی-کتاب-داستانهای-کوتاه-از-سیره-و-سبک-زندگی-آیت-بهجت-ره
توی جلسه، آقا بین صحبتهایشان فرمودند: «کتابی هست که همۀ دعاها در آن موجود است.»
گوشم را تیز کردم تا اسم کتاب را بشنوم،
اما بحث عوض شد و حرف دیگری از آن کتاب زده نشد.
بعد از جلسه یک تکه کاغذ برداشتم و رفتم خدمت آقا.
همانطورکه خودکار را برای نوشتن آماده کرده بودم،
پرسیدم: «آقا! اسم اون کتابی که فرمودید رو میخواستم.»
آقا لبخندی زدند و گفتند: «قرآن». (بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان)
📚 در خانه اگر کس است، ص ٧١
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
http://www.bahjatava.com/product/153/مجموعه-۵-جلدی-کتاب-داستانهای-کوتاه-از-سیره-و-سبک-زندگی-آیت-بهجت-ره
#اینگونه_بود..
کجا نیستی؟!
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
درمحضر ایشان بودم که قبل از منبر روضهخوان خطاب کرد به امام زمان علیهالسلام و عرض کرد: آقاجان کاش میدانستیم کجا تشریف داری. آیتالله بهجت رحمهالله نگاهی به من کردند و فرمودند: «یعنی میدانیم کجا تشریف ندارند؟». یک بار هم یکی از همراهان آقا گفت: به جمکران که وارد شدیم مداحی در بلندگو میگفت: ایکاش میدانستیم کجا تشریف داری! آقا فرموده بودند: «کجا تشریف ندارند؟».
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
کجا نیستی؟!
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
درمحضر ایشان بودم که قبل از منبر روضهخوان خطاب کرد به امام زمان علیهالسلام و عرض کرد: آقاجان کاش میدانستیم کجا تشریف داری. آیتالله بهجت رحمهالله نگاهی به من کردند و فرمودند: «یعنی میدانیم کجا تشریف ندارند؟». یک بار هم یکی از همراهان آقا گفت: به جمکران که وارد شدیم مداحی در بلندگو میگفت: ایکاش میدانستیم کجا تشریف داری! آقا فرموده بودند: «کجا تشریف ندارند؟».
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
◾️ در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است!
«گذری کوتاه بر زندگی زاهدانه آیتالله بهجت قدسسره از زبان پروفسور مولانا»
اینگونه بود که هر کس به دیدار ایشان میآمد احساس غریبگی نداشت و دلش به یاد خدا و آخرت میلرزید. پرفسور مولانا خاطره دیدار خود با ایشان را چنین مینگارد: «زندگی عارفانه با زندگی عالمان دیگر تفاوت دارد. سالیانی قبل، در اسفندماه ۱۳۸۰ در آستانه سال جدید در آغاز دو تقویم هجری قمری و هجری شمسی که به هم رسیده بودند، من در شهر مقدس قم، در محضر فقیه و عارف بزرگ حضرت آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت، در خانه محقر و قدیمی و در اتاق بسیار سادهای که در آن از مظاهر عصر ما فقط یک بخاری و یک تلفن در میان انبوه کتاب و کاغذها به چشم میخورد، آن ندا را شنیدم و این محیط عارفانه را احساس کردم. ملاقات این حقیر با حضرتش نیم ساعت به طول انجامید و نصایح پربها و ارزشمندی که در این صحبت نصیب من شد، نعمتی بس بزرگ و زیبا بود. در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است و مکتب امروز ایشان برای حقیقتجویان و دانشطلبان، اول و آخر عرفان در اصل خود است».
📚 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10525
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ http://t.me/bahjat_ir
◾️ در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است!
«گذری کوتاه بر زندگی زاهدانه آیتالله بهجت قدسسره از زبان پروفسور مولانا»
اینگونه بود که هر کس به دیدار ایشان میآمد احساس غریبگی نداشت و دلش به یاد خدا و آخرت میلرزید. پرفسور مولانا خاطره دیدار خود با ایشان را چنین مینگارد: «زندگی عارفانه با زندگی عالمان دیگر تفاوت دارد. سالیانی قبل، در اسفندماه ۱۳۸۰ در آستانه سال جدید در آغاز دو تقویم هجری قمری و هجری شمسی که به هم رسیده بودند، من در شهر مقدس قم، در محضر فقیه و عارف بزرگ حضرت آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت، در خانه محقر و قدیمی و در اتاق بسیار سادهای که در آن از مظاهر عصر ما فقط یک بخاری و یک تلفن در میان انبوه کتاب و کاغذها به چشم میخورد، آن ندا را شنیدم و این محیط عارفانه را احساس کردم. ملاقات این حقیر با حضرتش نیم ساعت به طول انجامید و نصایح پربها و ارزشمندی که در این صحبت نصیب من شد، نعمتی بس بزرگ و زیبا بود. در گفتار و زندگی این فقیه و عارف، بشریت به نهایت رسیده است و مکتب امروز ایشان برای حقیقتجویان و دانشطلبان، اول و آخر عرفان در اصل خود است».
📚 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10525
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ http://t.me/bahjat_ir
Telegram
مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🔶«کانال رسمی مؤسسه تنظیم ونشرآثارحضرت آیتالله بهجت»
🔶ارتباط با ادمین:
Http://t.me/bahjat_admin
🔶سایت رسمی مؤسسه:
www.bahjat.ir
🔶 فروشگاه اینترنتی کتب ومحصولات:
www.Bahjatava.com
🔶پیام رسان سروش:
http://sapp.ir/bahjat_ir
🔶کد شامد: 1-2-735818-61-0-2
🔶ارتباط با ادمین:
Http://t.me/bahjat_admin
🔶سایت رسمی مؤسسه:
www.bahjat.ir
🔶 فروشگاه اینترنتی کتب ومحصولات:
www.Bahjatava.com
🔶پیام رسان سروش:
http://sapp.ir/bahjat_ir
🔶کد شامد: 1-2-735818-61-0-2
#اینگونه_بود ...
◾️ محیط خانه گرم و صمیمی بود.
گذری کوتاه بر زندگی زاهدانه و دستورات اخلاقی آیتالله بهجت قدسسره
رفتار آیتالله بهجت با اهل منزل بهقدری صمیمی و مهربانانه بود که بسیاری از کمبودهای مادی در سایۀ این رفتارها در نظر نمیآمد. محیط خانه گرم و صمیمی بود. همیشه با احترام با افراد خانواده برخورد میکرد. حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت میگوید: «مرحوم آقا امرونهیکردن و تحکّمشان فقط در حلال و حرام بود. از آن زمان که من بالغ شدم و به سن پانزدهسالگی رسیدم، یکبار هم ایشان دستور ندادند نانی بخر یا چیزی تهیه کن. گاهی با عبارات لطیفی به ما میفهماندند که میخواهند کاری بکنیم؛ مثلاً میفرمودند: مادرت مایل است فلان چیز در خانه باشد».
📚 برگرفته از کتاب #صحبت_سالها (مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین #علی_بهجت)
مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10527
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ http://t.me/bahjat_ir
◾️ محیط خانه گرم و صمیمی بود.
گذری کوتاه بر زندگی زاهدانه و دستورات اخلاقی آیتالله بهجت قدسسره
رفتار آیتالله بهجت با اهل منزل بهقدری صمیمی و مهربانانه بود که بسیاری از کمبودهای مادی در سایۀ این رفتارها در نظر نمیآمد. محیط خانه گرم و صمیمی بود. همیشه با احترام با افراد خانواده برخورد میکرد. حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت میگوید: «مرحوم آقا امرونهیکردن و تحکّمشان فقط در حلال و حرام بود. از آن زمان که من بالغ شدم و به سن پانزدهسالگی رسیدم، یکبار هم ایشان دستور ندادند نانی بخر یا چیزی تهیه کن. گاهی با عبارات لطیفی به ما میفهماندند که میخواهند کاری بکنیم؛ مثلاً میفرمودند: مادرت مایل است فلان چیز در خانه باشد».
📚 برگرفته از کتاب #صحبت_سالها (مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین #علی_بهجت)
مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10527
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ http://t.me/bahjat_ir
Telegram
مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🔶«کانال رسمی مؤسسه تنظیم ونشرآثارحضرت آیتالله بهجت»
🔶ارتباط با ادمین:
Http://t.me/bahjat_admin
🔶سایت رسمی مؤسسه:
www.bahjat.ir
🔶 فروشگاه اینترنتی کتب ومحصولات:
www.Bahjatava.com
🔶پیام رسان سروش:
http://sapp.ir/bahjat_ir
🔶کد شامد: 1-2-735818-61-0-2
🔶ارتباط با ادمین:
Http://t.me/bahjat_admin
🔶سایت رسمی مؤسسه:
www.bahjat.ir
🔶 فروشگاه اینترنتی کتب ومحصولات:
www.Bahjatava.com
🔶پیام رسان سروش:
http://sapp.ir/bahjat_ir
🔶کد شامد: 1-2-735818-61-0-2
#اینگونه_بود...
◾️زائر همیشگی
گزیدهای از خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت
(به مناسبت سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها)
[حضرت آیتالله بهجت] از همان اوایل سکونت در قم، هر روز به زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام میرفت و برای رفتن به زیارت، راههای پنهان و خلوت را انتخاب میکرد و از حاشیه خیابان نمیرفت. حتی برای پرهیز از روبهرو شدن با کسبه و عابرین، اگر مغازهها باز بود و در خیابانها رفتوآمد بود، راه را دورتر میکرد. از کوچهپسکوچههایی که الآن داخل شبستان حرم قرار گرفته است، میگذشت و از دری که در کوچه شش متری (خیابان موزه) قرار داشت و خیلی پرت و خلوت بود به حرم میرفت و از همان راه هم برمیگشت. فقط در اوقاتی که مغازهها تعطیل و خیابان خلوت بود، از پیادهرو حرکت میکرد. ایشان حتی از اینکه صاحبان مغازهها سلام و احترام کنند هم اجتناب میکرد.
میفرموند: بسپرید که در حرم فریاد نزنند. صدا بلند نکنند. ملائکه در حال طواف هستند و از صدای بلند اذیت میشوند. مقصودشان همین فریادهایی بود که برخی بلند میکردند؛ مثلاً همین که برخی فریاد میکشند: «صلوات بلند ختم کن». میخواستند هر کسی در حال خودش باشد. میگفتند: برخی در همینجا متوجه میشوند که حاجاتشان برآورده میشود.
📚 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10581
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ http://t.me/bahjat_ir
◾️زائر همیشگی
گزیدهای از خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت
(به مناسبت سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها)
[حضرت آیتالله بهجت] از همان اوایل سکونت در قم، هر روز به زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام میرفت و برای رفتن به زیارت، راههای پنهان و خلوت را انتخاب میکرد و از حاشیه خیابان نمیرفت. حتی برای پرهیز از روبهرو شدن با کسبه و عابرین، اگر مغازهها باز بود و در خیابانها رفتوآمد بود، راه را دورتر میکرد. از کوچهپسکوچههایی که الآن داخل شبستان حرم قرار گرفته است، میگذشت و از دری که در کوچه شش متری (خیابان موزه) قرار داشت و خیلی پرت و خلوت بود به حرم میرفت و از همان راه هم برمیگشت. فقط در اوقاتی که مغازهها تعطیل و خیابان خلوت بود، از پیادهرو حرکت میکرد. ایشان حتی از اینکه صاحبان مغازهها سلام و احترام کنند هم اجتناب میکرد.
میفرموند: بسپرید که در حرم فریاد نزنند. صدا بلند نکنند. ملائکه در حال طواف هستند و از صدای بلند اذیت میشوند. مقصودشان همین فریادهایی بود که برخی بلند میکردند؛ مثلاً همین که برخی فریاد میکشند: «صلوات بلند ختم کن». میخواستند هر کسی در حال خودش باشد. میگفتند: برخی در همینجا متوجه میشوند که حاجاتشان برآورده میشود.
📚 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/10581
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ http://t.me/bahjat_ir
Telegram
مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🔶«کانال رسمی مؤسسه تنظیم ونشرآثارحضرت آیتالله بهجت»
🔶ارتباط با ادمین:
Http://t.me/bahjat_admin
🔶سایت رسمی مؤسسه:
www.bahjat.ir
🔶 فروشگاه اینترنتی کتب ومحصولات:
www.Bahjatava.com
🔶پیام رسان سروش:
http://sapp.ir/bahjat_ir
🔶کد شامد: 1-2-735818-61-0-2
🔶ارتباط با ادمین:
Http://t.me/bahjat_admin
🔶سایت رسمی مؤسسه:
www.bahjat.ir
🔶 فروشگاه اینترنتی کتب ومحصولات:
www.Bahjatava.com
🔶پیام رسان سروش:
http://sapp.ir/bahjat_ir
🔶کد شامد: 1-2-735818-61-0-2
#اینگونه_بود
🔸گزیده خاطرات نزدیکان و شاگردان حضرت آیتالله بهجت قدسسره از سیره و زندگانی معظمله
✅ بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آیتالله بهجت قدسسره پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
🔸گزیده خاطرات نزدیکان و شاگردان حضرت آیتالله بهجت قدسسره از سیره و زندگانی معظمله
✅ بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آیتالله بهجت قدسسره پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
❓بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آیتالله بهجت قدسسره پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستان هایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
🌐 جهت تهیه و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب #به_شیوه_باران و دیگر کتابهای مرکز در نرمافزار کتابخوان #طاقچه به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🛒 https://taaghche.com/filter?filter-publisher=871
🛒 خرید این کتاب از طریق سایت #بهجت_آوا، فروشگاه اینترنتی مرکز نشر آثار حضرت آیتالله بهجت و دریافت از طریق پستی:
🔹 www.Bahjatava.com
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
❓بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آیتالله بهجت قدسسره پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستان هایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
🌐 جهت تهیه و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب #به_شیوه_باران و دیگر کتابهای مرکز در نرمافزار کتابخوان #طاقچه به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🛒 https://taaghche.com/filter?filter-publisher=871
🛒 خرید این کتاب از طریق سایت #بهجت_آوا، فروشگاه اینترنتی مرکز نشر آثار حضرت آیتالله بهجت و دریافت از طریق پستی:
🔹 www.Bahjatava.com
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ..
☘️ خاطراتی از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره
🌟 بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم.
از آقای بهجت پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
✅ گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
☘️ خاطراتی از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره
🌟 بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم.
از آقای بهجت پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
✅ گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
☘️خاطراتی از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره
🌟 به مناسبت ۱۶ آذرماه، روز دانشجو🌟
🔸شخصی که جهت تحصیل علوم دینی تازه وارد حوزه علمیه قم شده بود میگوید: خدمت آقا رفتم و عرض کردم:
برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه شدهام، چه کار کنم که طلبه موفّقی باشم؟
✅ آقا برای لحظهای سرش را پایین انداخت و تامّلی کرد و سپس فرمودند:
«طلبه یا غیر طلبه فرقی ندارد، مهم این است که معصیت نشود.»
📚برگی از دفتر آفتاب، ١٣۵
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
✅ @bahjat_ir
☘️خاطراتی از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره
🌟 به مناسبت ۱۶ آذرماه، روز دانشجو🌟
🔸شخصی که جهت تحصیل علوم دینی تازه وارد حوزه علمیه قم شده بود میگوید: خدمت آقا رفتم و عرض کردم:
برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه شدهام، چه کار کنم که طلبه موفّقی باشم؟
✅ آقا برای لحظهای سرش را پایین انداخت و تامّلی کرد و سپس فرمودند:
«طلبه یا غیر طلبه فرقی ندارد، مهم این است که معصیت نشود.»
📚برگی از دفتر آفتاب، ١٣۵
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
🌙 سیره حضرت آیتاللّه بهجت در ماه مبارک رمضان
🔹حضرت آیتالله بهجت قدسسره در مـاه مبـارک رمضـان بـر خواندن دعای سحر معروف تأکید داشـتند؛
🔸و بـه خوانـدن دعـای ابوحمـزه ثمالی و جوشـن کبیـر در هـر شـب از ایـن مـاه توصیـه مینمودنـد، اگرچـه صفحـهای یـا بخشـی از آن باشـد.
📚 بهجتالدعاء، ویراست دوم، ص۲۳
(مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد توصیه حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
✅ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتاللّٰه بهجت قدس سره
🔻 @Bahjat_ir
🌙 سیره حضرت آیتاللّه بهجت در ماه مبارک رمضان
🔹حضرت آیتالله بهجت قدسسره در مـاه مبـارک رمضـان بـر خواندن دعای سحر معروف تأکید داشـتند؛
🔸و بـه خوانـدن دعـای ابوحمـزه ثمالی و جوشـن کبیـر در هـر شـب از ایـن مـاه توصیـه مینمودنـد، اگرچـه صفحـهای یـا بخشـی از آن باشـد.
📚 بهجتالدعاء، ویراست دوم، ص۲۳
(مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد توصیه حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
✅ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتاللّٰه بهجت قدس سره
🔻 @Bahjat_ir
#ویژه_ایام_رحلت
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
☘️ بچهها را که میدید، گل از گلش میشکفت.
یکجوری با آنها ارتباط برقرار میکرد.
💕 به بچههای ۸-۷ ساله بهاندازۀ مردهای بزرگ احترام میگذاشت؛ «شما» خطابشان میکرد.
✨ به بچهای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازیگوشی داشت نگاهش میکرد، به شوخی میگفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!»
(بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان)
📚 به شیوه باران، ص٢٣ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
☘️ بچهها را که میدید، گل از گلش میشکفت.
یکجوری با آنها ارتباط برقرار میکرد.
💕 به بچههای ۸-۷ ساله بهاندازۀ مردهای بزرگ احترام میگذاشت؛ «شما» خطابشان میکرد.
✨ به بچهای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازیگوشی داشت نگاهش میکرد، به شوخی میگفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!»
(بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان)
📚 به شیوه باران، ص٢٣ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
🔰به مناسبت ۵ ذیقعده و پنجمین روز از دهه مبارک کرامت، روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه؛✨
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
🔸آقا دستی به سر بچه کشیدند و به پدرش گفتند:
«برای تفریح، او را به جاهای خوش آبوهوا و امامزادههای اطراف ببرید.»
🔹پدر بچه لبخندی زد و گفت:
«پسرش دائم برای مسابقات بینالمللی دعوت میشود؛ و هر ماه یک کشور است؛ و آبوهوایش حسابی عوض میشود!»
🌱آقا فرمودند:
«آنها که کار است و زحمت؛ باید بازی و تفریحش را بهخوبی انجام دهد. شما همین امامزادههای قم ببریدش. همانطورکه هر میوه یک ویتامینی دارد، هر امامزاده هم یک خاصیتی دارد.»
(بر اساس خاطرهای
در دیدار حافظ قرآن، سید محمدحسین طباطبایی با حضرت آیتاللّٰه بهجت)
📚 #در_خانه_اگر_کس_است ، ص٣١(جلد دوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
🔸آقا دستی به سر بچه کشیدند و به پدرش گفتند:
«برای تفریح، او را به جاهای خوش آبوهوا و امامزادههای اطراف ببرید.»
🔹پدر بچه لبخندی زد و گفت:
«پسرش دائم برای مسابقات بینالمللی دعوت میشود؛ و هر ماه یک کشور است؛ و آبوهوایش حسابی عوض میشود!»
🌱آقا فرمودند:
«آنها که کار است و زحمت؛ باید بازی و تفریحش را بهخوبی انجام دهد. شما همین امامزادههای قم ببریدش. همانطورکه هر میوه یک ویتامینی دارد، هر امامزاده هم یک خاصیتی دارد.»
(بر اساس خاطرهای
در دیدار حافظ قرآن، سید محمدحسین طباطبایی با حضرت آیتاللّٰه بهجت)
📚 #در_خانه_اگر_کس_است ، ص٣١(جلد دوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
🏴 اهمیت گریه برای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در سیره و بیان آیتالله بهجت قدسسره:
⚫️[حضرت آیتالله بهجت قدسسره] شیر آب حیاط را بهاندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو میگرفتند.
🔸 گفتم: آقا، محرم دارد میآید و من یک ماه برای تبلیغ میروم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم.
◾️همانجور که وضو میگرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت:
☑️ «آسید محمد! سعی کن هر شبانهروزی یکمرتبه برای امام حسین علیهالسلام گریه کنی...» .
(براساس خاطره یکی از شاگردان)
📚 برگرفته از کتاب #ردپای_سپید ، ص۵٧ (جلد پنجم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
🏴 اهمیت گریه برای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در سیره و بیان آیتالله بهجت قدسسره:
⚫️[حضرت آیتالله بهجت قدسسره] شیر آب حیاط را بهاندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو میگرفتند.
🔸 گفتم: آقا، محرم دارد میآید و من یک ماه برای تبلیغ میروم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم.
◾️همانجور که وضو میگرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت:
☑️ «آسید محمد! سعی کن هر شبانهروزی یکمرتبه برای امام حسین علیهالسلام گریه کنی...» .
(براساس خاطره یکی از شاگردان)
📚 برگرفته از کتاب #ردپای_سپید ، ص۵٧ (جلد پنجم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#اینگونه_بود ...
🔰خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
❣️از ایشان تقاضا کردم که دعا کنند که بتوانم در نماز، حضور قلب داشته باشم.
🌟فرمودند:
«دوایی است! دعایی نیست»
(کنایه از اینکه اینگونه مشکلات باید درمان شود، باید به دستورالعملهای گفته شده از جمله انجام واجبات و ترک محرمات عمل نمود و صرفا با درخواست دعا و دعای دیگران حل شدنی نیست!!)
📚زمزم عرفان، ص٣١۴
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
✅ @bahjat_ir
🔰خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
❣️از ایشان تقاضا کردم که دعا کنند که بتوانم در نماز، حضور قلب داشته باشم.
🌟فرمودند:
«دوایی است! دعایی نیست»
(کنایه از اینکه اینگونه مشکلات باید درمان شود، باید به دستورالعملهای گفته شده از جمله انجام واجبات و ترک محرمات عمل نمود و صرفا با درخواست دعا و دعای دیگران حل شدنی نیست!!)
📚زمزم عرفان، ص٣١۴
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
✅ @bahjat_ir