تو
#قهرمانی
حتی اگه حقت رو بخورن
#بهداد_سلیمی
همه میدونن قهرمان کیه!🇮🇷✌
#المپیک_ریو #ظلم
@BaharestanSalam
#قهرمانی
حتی اگه حقت رو بخورن
#بهداد_سلیمی
همه میدونن قهرمان کیه!🇮🇷✌
#المپیک_ریو #ظلم
@BaharestanSalam
💯فاطمیه باید برای ما یک درس باشد.
درسی بزرگ...
❌نمی شود از خانم فاطمه سلام الله علیها سخن گفت، مدیحه سرایی کرد، اقامه عزا نمود، گریه کرد، سینه زد، مادر را دوست داشت ولی بر خلاف حضرت مادر در مقابل #ظلم و #فساد پیرامونمان به بهانه #تنها بودن #سکوت کرد.
🔥 و وای به حالمان اگر خدایی نکرده سکوتمان به خاطر #سکه ها و #اشرفی ها است. آن وقت است که بی شک ما نیز به مثابه آتش بیاران پشت درب خانه مادریم و فقط گذشت زمان مانع حضورمان در کنار #قنفذ شده است.
🏴 یادمان باشد فاطمیه یعنی این که #مادرمان به #تنهایی و تا پای #جان خود و #محسنش برای دفاع از #امامش و #ولی اش در برابر ظلم ایستاد.
✍ سید رسول مهدوی
@BaharestanSalam
درسی بزرگ...
❌نمی شود از خانم فاطمه سلام الله علیها سخن گفت، مدیحه سرایی کرد، اقامه عزا نمود، گریه کرد، سینه زد، مادر را دوست داشت ولی بر خلاف حضرت مادر در مقابل #ظلم و #فساد پیرامونمان به بهانه #تنها بودن #سکوت کرد.
🔥 و وای به حالمان اگر خدایی نکرده سکوتمان به خاطر #سکه ها و #اشرفی ها است. آن وقت است که بی شک ما نیز به مثابه آتش بیاران پشت درب خانه مادریم و فقط گذشت زمان مانع حضورمان در کنار #قنفذ شده است.
🏴 یادمان باشد فاطمیه یعنی این که #مادرمان به #تنهایی و تا پای #جان خود و #محسنش برای دفاع از #امامش و #ولی اش در برابر ظلم ایستاد.
✍ سید رسول مهدوی
@BaharestanSalam
#اون_بالا_یکی_حواسش_هست
دو #فرشته از آسمانها راهی زمین شدند برای انجام ماموریت
ماموریت فرشته اول کمی سخت تر و فرشته دوم آسانتر
اما هر دو به یک سرزمین ختم میشد
اولی راهی اقیانوسی شد در آن سوی دریاها
رفت سراغ فلان ماهی و هدایتش کرد و راه نشانش داد تا بیاید و بیاید و بیاید تا برسد حوالی فلان دریا در نزدیکی سرزمین مورد نظر
ماهی به امر #خدا هزاران کیلومتر طی کرد و رسید به مقصد
تا به آنجا رسید به تور صیادان پادشاه افتاد
صیادان با ذوق و ناباوری چشمهای خود را میمالیدند و دوباره به صید خود نگاه میکردند
باورشان نمیشد ، فلان ماهی را شکار کرده بودند
تنها داروی درمان #پادشاه #ظالم سرزمینشان
تابحال کسی فلان ماهی را در آن #دریا به چشم خود ندیده و فقط شنیده بودند دوای درد کهنه پادشاه همین است
ماهی را بردند و برای پادشاه کباب کردند و به او دادند و او خوب شد
سالم سالم ، دوباره شروع کرد به #ظلم و ستم به خلق الله
اما فرشته دوم
حوالی غروب راهی خانه #فقیری شد در آن سوی شهر
#فقیر #مومن ماجرا روزه دار بود و حالا دم افطار در حال گرم کردن تنها ظرف آشی بود که در خانه داشت و آنهم نذری همسایه بود
فرشته #به_امر_خدا زد و حین گرم کردن غذا ظرف غدا را تمام و کمال ریخت
فقیر مومن ما مانده بود و ظرف خالی و معده خالی تر
در راه بازگشت به آسمان فرشتگان برای هم ماموریت خود را تعریف کردند و حیران از #حکمت الهی
وقتی به خدای تعالی رسیدند قبل از گشودن لب و پرسش خدا دلیل آنچه امر فرموده بودند برایشان گفت
خدا به آنان فرمود پادشاه ظالم در این چند روز یک #کار_خیر کرده بود ، من خواستم اینگونه تنها کار خیرش را #پاداش دهم تا چند روز بعد که موعد مرگش است بی هیچ کار خیر با او حساب و کتاب کنم
و فقیر مومن یک #گناه و خطا داشت ، با این کار حساب گناهان او هم پاک شد و وقت #قیامت جز نیکی در کارنامه ندارد
پ ن
#خدا_میبیند و هیچ حادثه ای در این دنیا بی حکمت نیست
تعجب نکنیم از جور بودن بساط عیش و گناه یک عده و از چوب های لای چرخ #زندگی دیگران
تعجب نکنیم از #ظاهر بی مشکل عده ای #سرخوش و دائما در عیش و نوش خوشگذران
و غم پیدا و پنهان و گرفتاری ظاهری #مومنان و #دلواپسان
آن دنیا هم هست و تا خود قیامت زمان است برای اضافه شدن بر بار گناه و یا جمع خیرات انسان
@BaharestanSalam
دو #فرشته از آسمانها راهی زمین شدند برای انجام ماموریت
ماموریت فرشته اول کمی سخت تر و فرشته دوم آسانتر
اما هر دو به یک سرزمین ختم میشد
اولی راهی اقیانوسی شد در آن سوی دریاها
رفت سراغ فلان ماهی و هدایتش کرد و راه نشانش داد تا بیاید و بیاید و بیاید تا برسد حوالی فلان دریا در نزدیکی سرزمین مورد نظر
ماهی به امر #خدا هزاران کیلومتر طی کرد و رسید به مقصد
تا به آنجا رسید به تور صیادان پادشاه افتاد
صیادان با ذوق و ناباوری چشمهای خود را میمالیدند و دوباره به صید خود نگاه میکردند
باورشان نمیشد ، فلان ماهی را شکار کرده بودند
تنها داروی درمان #پادشاه #ظالم سرزمینشان
تابحال کسی فلان ماهی را در آن #دریا به چشم خود ندیده و فقط شنیده بودند دوای درد کهنه پادشاه همین است
ماهی را بردند و برای پادشاه کباب کردند و به او دادند و او خوب شد
سالم سالم ، دوباره شروع کرد به #ظلم و ستم به خلق الله
اما فرشته دوم
حوالی غروب راهی خانه #فقیری شد در آن سوی شهر
#فقیر #مومن ماجرا روزه دار بود و حالا دم افطار در حال گرم کردن تنها ظرف آشی بود که در خانه داشت و آنهم نذری همسایه بود
فرشته #به_امر_خدا زد و حین گرم کردن غذا ظرف غدا را تمام و کمال ریخت
فقیر مومن ما مانده بود و ظرف خالی و معده خالی تر
در راه بازگشت به آسمان فرشتگان برای هم ماموریت خود را تعریف کردند و حیران از #حکمت الهی
وقتی به خدای تعالی رسیدند قبل از گشودن لب و پرسش خدا دلیل آنچه امر فرموده بودند برایشان گفت
خدا به آنان فرمود پادشاه ظالم در این چند روز یک #کار_خیر کرده بود ، من خواستم اینگونه تنها کار خیرش را #پاداش دهم تا چند روز بعد که موعد مرگش است بی هیچ کار خیر با او حساب و کتاب کنم
و فقیر مومن یک #گناه و خطا داشت ، با این کار حساب گناهان او هم پاک شد و وقت #قیامت جز نیکی در کارنامه ندارد
پ ن
#خدا_میبیند و هیچ حادثه ای در این دنیا بی حکمت نیست
تعجب نکنیم از جور بودن بساط عیش و گناه یک عده و از چوب های لای چرخ #زندگی دیگران
تعجب نکنیم از #ظاهر بی مشکل عده ای #سرخوش و دائما در عیش و نوش خوشگذران
و غم پیدا و پنهان و گرفتاری ظاهری #مومنان و #دلواپسان
آن دنیا هم هست و تا خود قیامت زمان است برای اضافه شدن بر بار گناه و یا جمع خیرات انسان
@BaharestanSalam