کانال بابل شهر بهار نارنج
29.8K subscribers
174K photos
37.4K videos
427 files
27.4K links
تازه‌ترین خبرهای بابل، از سواحل دریای کاسپین تا ارتفاعات البرز
کد شامد:
۱-۳-۶۱-۱۳۷۲-۱-۱
ارسال عکس، خبر و ارتباط با ادمین:
@ShahreBaharNarenj

تبلیغات:
@BabolAds

اینستاگرام:
instagram.com/babolshahrebaharnarenj
https://eitaa.com/babolshahrebaharnarenj
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زهرا_بالاملی

هرازِ او بمو پِل ره بوِرده
من و مه دلوَرِ دل ره بوِرده
رفقون! جَم بَوین پِل ره بسازین
من و مِه دلوَرِ دل ره بسازین

این در و اون در
مشدی صنمبر! زَرا بالامَلی!
هنیش تو مه ور
خوام بوریم محضر، زَرا بالامَلی!

این در و اون در
مشدی صنمبر! زَرا بالامَلی!
اتّا حرف زمبه
نَیره تِره قَر، زَرا بالامَلی!

#داوود_کیاقاسمی
#دینان، #امیری، #لاریجان، #آمل

پنج‌شنبه، ۲ خرداد ٩٨.

@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#قوقولی‌قو

🔹دردهای ما یکی دو تا نیست. دردهای ما یک‌لحظه از ما جدا نیست؛ با ما زاده شده است و با ما می‌میرد. دردهای ما چنان است که دیگر اشکی برنمی‌انگیزد؛ طنز تلخی شده است و بر جان ما دَم‌به‌دم شرنگ می‌ریزد. یکی از طنزهای تلخ روزگار ما جنگی خروسانه برای سکه‌ای پول سیاه است؛ جنگی برای مال کَسان‌ بردن و به‌خلوت‌ خوردن؛ جنگی سخت، به‌قیمت آبروی نداشته! ترانه‌ قوقولی‌قو حکایتی‌ست طنزآمیز از زبان یکی از خروس‌های جنگی این روزگار.

یَک قِران پول پَیدا کردِم قوقولی‌قو!
همه رِه دعوا کردِم قوقولی‌قو!
شِه خِد ره رِسوا کردِم قوقولی‌قو!

مردِم نون رِه خوردِم
مال وِشون ره بردِم
شه آبِرو ره دادِم
پول ره به‌دس آوردِم
راسی‌راسی غَوغا کردِم قوقولی‌قو!

تا جانِ پول ره دیدِم
تا آسمون پریدِم
رفتِم به سبزه مَیدون
دِ کاسه آش خریدِم
هوف و هوف و ها ها کردِم قوقولی‌قو!

آش رِه تِناری خوردِم
سر ماشین باری خوردِم
سر ماشین باری خَیلی
خَیلی سِواری خوردم
شِه پَلی چه حال‌ها کردِم قوقولی‌قو!

شعر، آهنگ و آواز: #داوود_کیاقاسمی
تار و تنظیم: #مهدی_حسن‌زاده
صدا، میکس و مَسترینگ: #محمدامین_اخوان

شنبه، ۱۱ خرداد ۹۸.

@BabolShahreBaharNarenj
شاعر، ترانه‌سرا و خواننده مازندرانی:
جای طنز در شعر و ترانه‌ی مازندرانی خالی است

#داوود_کیاقاسمی در گفت‌وگو با #مازندنومه و #همشهری‌آن‌لاین:
🔹ریشه طنز در موسیقی ایرانی بسیار طولانی است. از موسیقی مطربی و تخت‌حوضی و ضربی گرفته تا موسیقی کافه‌ای و فیلم‌فارسی مسیری را طی کرد. اما در مازندرانی چندان موسیقی طنز نداشتیم، مگر موسیقی کوچه‌بازاری که گاهی خوانده و شنیده می‌شد.

🔹من با بزرگان موسیقی مازندران از سال‌های آغازین جوانی مصاحبت و مجالست داشتم. با استاد محسن‌پور و برخی دیگر از بزرگان موسیقی مازندران مدت‌ها در ارتباط بودم. در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که آلبوم‌های «اِفتاب تِه» و «اِسّاره سو»، «بِهار مونا»، «شوار» و «بهارانه» منتشر شدند خیلی خوب بودند، اما موسیقی سنتی مازندران کم کم به تکرار افتاد. حتی با تمام احترامی که برای استاد محسن‌پور قائلم و بی‌گمان زحمات زیادی برای موسیقی مازندران کشید، آن اواخر به سمت تکرار حرکت کرد. نه تنها موزیسین‌ها، بلکه شاعران ما نیز به همین سمت پیش رفتند. تمام مضامین و حرف‌ها تکراری شدند. در واقع، در دهه ۶۰ حرف‌ها و ملودی‌ها جذاب و جدید بودند، اما رفته رفته تکراری شدند. به همین دلیل مخاطب کم کم به چند ترانه قدیمی پاپ مازندرانی رجوع کرد و بعد هم سراغ موسیقی‌های جدید پاپ مازندرانی رفت.
🔹سعی کردم در کنار خلق آثار سنتی که دوستانِ اهل موسیقی می‌خواستند، آثار جدیدتری هم ارائه کنم؛ برای مثال، قطعه «لالایی برای شهید» که در آلبوم «بهار وا» با تنظیم «فضل‌الله دهقان» و خوانندگی «اکبر رستگار» منتشر شده یک کار سنتی است، اما کارهایی که برای خانم «فاطمه مهلبان» سرودم، کارهای جدید و جوان‌پسند است. گرایش من به سمت ترانه‌های طنز هم از این نیاز درونی به تجربه‌ کردنِ فضاهای تازه و متفاوت حاصل شد.

* یکی از دیدگاه‌های شما اصلاح اشعار بومی فولکلور است. در آثار مختلفی نیز این کار را انجام دادید. دلیل‌تان چیست؟

🔹شعر و ترانه در موسیقی قرار است مفهومی را در یک ساختار منسجم و با یک زبان هنری به مخاطب انتقال بدهد. اما گاهی در اشعار فولک‌مان با ساختار و ترکیبی روبرو می‌شویم که انسجام لازم را ندارد و گاه حتی صدر و ذیلش با هم تناقض دارند؛ مثلاً در ترانه «تِه مَله سنگتراشون» از آثار ماندگار زنده‌یاد احمد بختیاری می‌‌خوانیم:

تِمومِ مَله رِه مِن بَزومه پا (تمام محل را برای پیدا کردنت زیر پا گذاشتم)
دیگِر نمبه تِه مله (دیگر به محله‌ات نمی‌آیم)

🔹تناقضش در این است که از یک سو خواننده به محله معشوقه‌اش می‌رود و کوچه‌کوچه‌اش را می‌گردد و از سوی دیگر، به او می‌گوید دیگر به محله‌ات نمی‌آیم! بیشتر ابیاتی که در این ترانه خوانده می‌شود، نسبتی با این گوشواره ندارد. من تحلیلی به این شکل بر این ترانه‌ی قدیمی صورت دادم و به این نتیجه رسیدم که این گوشواره‌ی «دیگِر نمبه تِه مله» باید معنای جملات قبلی را تکمیل کند، نه آن که با آنها معارض باشد.

* با هنرمندان موسیقی پاپ مازندرانی نیز همکاری می‌کنید؟

🔹بله، در حال حاضر تمام دلمشغولی موسیقایی من فعالیت در عرصه موسیقی پاپ مازندرانی است، به ویژه کارهایی که برای خانم «فاطمه مهلبان» با تنظیم دوست خوبم، «بنیامین عمران»، انجام می‌دهم. کارهای زیاد و خوبی آماده انتشار داریم. غیر از این کارها، خودم هم وارد عرصه خوانندگی شده‌ام. اساساً امروزه ترجیح من این است که کارهایی که شعر و ملودی‌شان را خودم ساخته‌ام، خودم بخوانم.

* قصه‌ گرایش شما به کار طنز در شعر مازندرانی چیست؟

🔹ریشه طنز در موسیقی ایرانی بسیار طولانی است. از موسیقی مطربی و تخت‌حوضی و ضربی گرفته تا موسیقی کافه‌ای و فیلم‌فارسی مسیری را طی کرد. اما در مازندرانی چندان موسیقی طنز نداشتیم، مگر موسیقی کوچه‌بازاری که گاهی خوانده و شنیده می‌شد. ما موزیک‌های فولکلور متعددی داشتیم که من روی آن‌ها خیلی تحقیق کردم؛ مثلاً زنان در عروسی‌ها هنگام سنت «عاروس حموم» (به حمام بردن عروس) و «عاروس بساتن» (آرایش کردن عروس) می‌خواندند:

تِه گِتی مِن سوسوس نوومه / ایشالاره
احمدِ (نام فرضیِ داماد) عاروس نوومه / ایشالاره
بَدی تِِرِه سوسوس هاکردمی / ایشالاره
احمدِ عاروس هاکردمی / ایشالاره
تِه گتی من درزِن نوومه / ایشالاره
زینتِ (نام فرضی خواهرِ داماد) برارزن نوومه / ایشالاره
بَدی تِرِه درزِن هاکردمی / ایشالاره
زینتِ برارزن هاکردمی / ایشالاره...

📎لینک متن کامل گفت‌وگو در مازندنومه:
http://yon.ir/9BiJd

📎لینک متن خلاصه گفت‌وگو در همشهری‌آن‌لاین:
http://yon.ir/5XNpi

یک‌شنبه، ۱۶ تیر ۹۸.

@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼 آهنگِ #بینجکر

شعر، آهنگ و صدا: #داوود_کیاقاسمی
ترکیب و تنظیم موسیقی: #مجید_رئیسیان
اجرا: گروه #همنوازان_ماهان
میکس و مسترینگ: #آرش_محسن‌پور، #استودیو_فرهنگ_ساری

#داوود_کیاقاسمی:
🔹ترانه‌ "بینجکر" برای رمان در دست انتشار اینجانب به‌نام "آینه‌های سرکوه" ساخته شد و ترانه‌ جمعیِ رفقایی‌ست که قهرمان‌های اصلی رمان‌اند و اول‌بار، از زبان شخصیت محوری رمان، بهمنیار باوند، شنیده می‌شود. حدود دو سال پیش با دوست خوبم، هنرمند توانای ساروی، مجید رئیسیان، در مورد این ترانه حرف زدم و برایش خواندم و خوشش آمد و افتخار داد که روی آن آهنگسازیِ ارکسترال کند و کرد و این شد که می‌بینید.

سه‌شنبه، ۲۵ تیر ۹۸.

@BabolShahreBaharNarenj
بینجِکَر؛ مازندرانی
داوود کیاقاسمی؛ مجید رئیسیان
🎼 بینجکر

#داوود_کیاقاسمی
موسیقی: #مجید_رئیسیان

اتا غوشه، اَتّا پر
اتا کسو، اتا کر
اتا اتا بینج بار
خرد و خوی بینجکر

آرزو دارنه هوا
نکِنه وارش و وا
ونه بینج سربکشه
ونه کر بووه کوفا

- "خدا خدا زمه مِن تا برسه پاییز ما
مه کیجا بووه عاروس و مه ریکا بووه زوما"

بینجکر! زلفه‌کفن!
اَنه آرزو نکن
اعتبار نارنه هوا
این هوا ره دل نون

بهار ما او قَطی و پاییز ما وارشی
چَکو بونه بینج بار و خشی بونه ناخشی

- "اَمسال سال هِکِتی
ندومه بونه چتی
چتی ونه بهووه
روز و شوی ناختی؟"


یک خوشه، یک برگ
یک پنجه، یک دسته
یکی یکی کیسه‌های برنج
تمام هستی برنجکار است

آرزو دارد که هوا
باد و بوران نکند
تا خوشه‌های برنج سر بر زند و
دسته‌های شالی در خرمنگاه کپه شود

-خدا خدا می‌زنم که پاییز از راه برسد
تا دخترم عروس و پسرم داماد شود!

آی برنجکار! ذلیل‌مرده!
این‌همه از آرزوهایت نگو؛
هوا را اعتباری نیست
دل به این هوا مبند!

از بی‌آبی فصل کشت و از بارانی وقت برداشت
شالی‌هایت پوک می‌شود و دلخوشی‌ات آفت می‌گیرد!

- "خشکسالی امسال را
نمی‌دانم که چه خواهد شد!
چه خواهد شد آیا
نخفتن‌های روز و شبم؟"

سه‌شنبه، ۲۵ تیر ۹۸

@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دور عاشقی

آواز مرا باد به بلبل بدهد
بلبل ببرد به باغ بابل بدهد

بابل هوسِ بهارنارنج کند
نارنج بپرورد، به آمل بدهد

آمل بخورد شراب نارنجی را
آواز مرا دورِ تسلسل بدهد

در دور تسلسل برسم از تو به تو،
تا هر نفست به من تکامل بدهد...
#داوود_کیاقاسمی

آدینه، ۱۱ تیر ۱۴۰۰.

@BabolShahreBaharNarenj