💠 کشتی #مشروطه در ساحل #بارفروش (1)
پژوهشی از #جواد_بیژنی در زمینه شهر #بابل در دوران #مشروطه
منتشر شده در ماهنامه #طرح_نو
فایل pdf و متن کامل در پست های بعدی موجود میباشد.👇🏼
✅ @BabolNews
پژوهشی از #جواد_بیژنی در زمینه شهر #بابل در دوران #مشروطه
منتشر شده در ماهنامه #طرح_نو
فایل pdf و متن کامل در پست های بعدی موجود میباشد.👇🏼
✅ @BabolNews
جمعی از رجال #مازندران در دوره #مشروطه:
1 - ملامحمدجان علامه
2 - شیخ غلامعلی شریعتمدار
3 - غلامحسین میرزا
4 - امیر موید سوادکوهی
کشتي مشروطه در ساحل بارفروش (1)
از : جواد بیژنی
✅ @BabolNews
1 - ملامحمدجان علامه
2 - شیخ غلامعلی شریعتمدار
3 - غلامحسین میرزا
4 - امیر موید سوادکوهی
کشتي مشروطه در ساحل بارفروش (1)
از : جواد بیژنی
✅ @BabolNews
1⃣ کشتي #مشروطه در ساحل #بارفروش (1)
#جواد_بیژنی
صفحه 1 از 3
شروطه يکي از مهم ترين اتفاقات تاريخ معاصر کشور است که بر بسياري از شهرهاي ايران تأثير داشت. شهر بارفروش (بابل) هم که در آن زمان يکي از مهمترين شهرهاي شمال کشور محسوب ميشد از اين اتفاقات مستثني نبود . در اين مجال جهت آشنايي بيشتر با اوضاع سياسي بابل و کنشگران سياسي شهر در دوران مشروطه، به اتفاقات اين دوره در بارفروش مي پردازيم:
پس از اين که در سال 1284 شمسي تجار تهران از رئيس گمرک "موسيو نوز" بلژيکي بهخاطر افزايش تعرفه گمرگي که باعث افزايش قيمت قند وارداتي شده بود نزد صدراعظم "عينالدوله" شکايت بردند، واکنش عين الدوله اين گونه بود: " همه تان را ميگذارم در دهانه توپ. برويد دنبال کارتان! "
پس از اندکي "علاء الدوله" حاکم تهران از تجار پايتخت مي خواهد تا قيمت قند را کاهش دهند که تجار هم با اشاره به حمايت صدراعظم از رئيس گمرک که مسبب اصلي اين گراني بود به اين درخواست حاکم عمل نميکنند. علاءالدوله هم طي اقدامي قهرآميز شماري از تجار معتبر شهر را احضارکرده آنان را چوب ميزند. اين رفتار تحقيرآميز با چند بازاري معتمد شهر، تجار را به خشم آورده بار ديگر نزد صدراعظم شکايت ميبرند اما مثل نوبت قبل پاسخ صدراعظم چنين بود: " من به او اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله نداريد! "
از آن سو عدهاي از معترضين به عملکرد موسيو نوز بلژيکي، براي گسترش اعتراضات و افزايش فشارها به او عکسي از وي در حال قليان کشيدن با لباسي مشابه روحانيون که مدتي قبل در ميهماني بالماسکه برداشته شده بود را منتشر ميکنند. با اين اقدام، احساسات مذهبي مردم تحريک شده موجي از اعتراض در پايتخت ايجاد ميشود. همزمان با اين اوضاع ملتهب جمعي از علماي تهران نظير "سيدمحمد طباطبايي" و "سيدعبدالله بهبهاني" در 22 آذر 1284 به حرم حضرت عبدالعظيم رفته (مهاجرت صغري) در آنجا تحصن ميکنند. به سرعت شمار زيادي از مردم معترض به جمع آنها اضافه شدند. متحصنين اين بار علاوه بر کاهش تعرفه گمرک و عزل موسيونوز خواستههاي جديدي را مطرح ميکنند: کاهش اختيارات سلطنتي و تأسيس عدالتخانه! اين نخستين همصدايي متدينين و روشنفکران جامعه بود. در پي اين تحصن مظفرالدينشاه اعلاميهاي مبني بر تأسيس "عدالتخانه" صادر کرد و علاءالدوله حاکم تهران را هم عزل نمود.
صدراعظم حدود 5 ماه از دستور شاه براي تأسيس عدالتخانه سرباز ميزد تا اينکه در 7 ارديبهشت 1285 آزادي خواهان با خائن خواندن عين الدوله براي عزل وي دست به تحصني دوباره ميزنند. صدراعظم که به بياثر بودن شکايت مردم از او نزد شاه اطمينان داشت عدهاي چماقدار را اجير کرد تا به متحصنين معترض يورش برند. پس از اين درگيري عده اي از جمله شيخ محمد واعظ بازداشت ميشوند.
در 19 تير 1285 به دستور آيت الله بهبهاني عدهاي از طلاب براي آزادي شيخ محمد به ساختمان قشون خانه حمله ميکنند و در اين يورش يکي از طلاب معترض به نام "عبدالحميد" به قتل ميرسد. در مراسم تشييع پيکر اين طلبه که درگيري مردم و نيروهاي حکومت را در پي داشت باز هم شماري از مردم کشته ميشوند. اين بار جمعيت زيادي به رهبري سيد محمد طباطبايي و سيد عبدالله بهبهاني در مسجد جامع تحصن ميکنند. پس ازگذشت چهار روز از تحصن وقتي معترضين بي اعتنايي صدراعظم را ديدند براي گسترش اعتراض خود براي ادامه تحصن در 23 تير 1285 به سمت حرم حضرت معصومه(س) در قم حرکت ميکنند (مهاجرت کبري) . سه روز بعد از حرکت معترضين به قم "شيخ فضل الله نوري" هم که در آن دوران از شاخصترين علماي پايتخت محسوب مي شد به آنان پيوست. اين اتفاق سبب موضعگيري اکثريت علماي تهران عليه صدراعظم شد.
بازتاب تحصن علما در قم سبب افزايش اعتراضات مردمي شد، به حدي که در 28 تير همان سال 5 هزار نفر از معترضين در سفارت بريتانيا تحصن کردند که هر روزه جمعيت کثيري نيز بر آنان افزوده مي شد، تا حدي که شمار آنان از ده هزار نفر هم گذشت. شدت اعتراضات به حدي ميرسد که صدراعظم حمايت شاه را از دست داده برکنار ميشود و چند روز بعد در تاريخ 13 مرداد 1285 مظفرالدين شاه همزمان با سالروز تولدش فرمان مشروطيت و تأسيس مجلس شوراي ملي را صادر ميکند و دو ماه بعد پس از برگزاري انتخابات در تهران و انتخاب 60 نماينده طبقات مختلف اجتماعي اهالي پايتخت، نخستين جلسه مجلس برگزار مي شود.
مراجع سه گانه نجف يعني "آخوند خراساني"، "ميرزاحسين ميرزاخليل تهراني" و "ملاعبدالله مازندراني" هم از هدايتکنندگان اصلي جنبش مشروطه خواهي بودند. آنان در تلگرافي از نجف خطاب به ملت ايران اعلام کردند: " همگي بدانند که همراهي با مخالفين اساس مشروطيت، هر که باشد، مخالفت با امام زمان است."
✅ @BabolNews
#جواد_بیژنی
صفحه 1 از 3
شروطه يکي از مهم ترين اتفاقات تاريخ معاصر کشور است که بر بسياري از شهرهاي ايران تأثير داشت. شهر بارفروش (بابل) هم که در آن زمان يکي از مهمترين شهرهاي شمال کشور محسوب ميشد از اين اتفاقات مستثني نبود . در اين مجال جهت آشنايي بيشتر با اوضاع سياسي بابل و کنشگران سياسي شهر در دوران مشروطه، به اتفاقات اين دوره در بارفروش مي پردازيم:
پس از اين که در سال 1284 شمسي تجار تهران از رئيس گمرک "موسيو نوز" بلژيکي بهخاطر افزايش تعرفه گمرگي که باعث افزايش قيمت قند وارداتي شده بود نزد صدراعظم "عينالدوله" شکايت بردند، واکنش عين الدوله اين گونه بود: " همه تان را ميگذارم در دهانه توپ. برويد دنبال کارتان! "
پس از اندکي "علاء الدوله" حاکم تهران از تجار پايتخت مي خواهد تا قيمت قند را کاهش دهند که تجار هم با اشاره به حمايت صدراعظم از رئيس گمرک که مسبب اصلي اين گراني بود به اين درخواست حاکم عمل نميکنند. علاءالدوله هم طي اقدامي قهرآميز شماري از تجار معتبر شهر را احضارکرده آنان را چوب ميزند. اين رفتار تحقيرآميز با چند بازاري معتمد شهر، تجار را به خشم آورده بار ديگر نزد صدراعظم شکايت ميبرند اما مثل نوبت قبل پاسخ صدراعظم چنين بود: " من به او اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله نداريد! "
از آن سو عدهاي از معترضين به عملکرد موسيو نوز بلژيکي، براي گسترش اعتراضات و افزايش فشارها به او عکسي از وي در حال قليان کشيدن با لباسي مشابه روحانيون که مدتي قبل در ميهماني بالماسکه برداشته شده بود را منتشر ميکنند. با اين اقدام، احساسات مذهبي مردم تحريک شده موجي از اعتراض در پايتخت ايجاد ميشود. همزمان با اين اوضاع ملتهب جمعي از علماي تهران نظير "سيدمحمد طباطبايي" و "سيدعبدالله بهبهاني" در 22 آذر 1284 به حرم حضرت عبدالعظيم رفته (مهاجرت صغري) در آنجا تحصن ميکنند. به سرعت شمار زيادي از مردم معترض به جمع آنها اضافه شدند. متحصنين اين بار علاوه بر کاهش تعرفه گمرک و عزل موسيونوز خواستههاي جديدي را مطرح ميکنند: کاهش اختيارات سلطنتي و تأسيس عدالتخانه! اين نخستين همصدايي متدينين و روشنفکران جامعه بود. در پي اين تحصن مظفرالدينشاه اعلاميهاي مبني بر تأسيس "عدالتخانه" صادر کرد و علاءالدوله حاکم تهران را هم عزل نمود.
صدراعظم حدود 5 ماه از دستور شاه براي تأسيس عدالتخانه سرباز ميزد تا اينکه در 7 ارديبهشت 1285 آزادي خواهان با خائن خواندن عين الدوله براي عزل وي دست به تحصني دوباره ميزنند. صدراعظم که به بياثر بودن شکايت مردم از او نزد شاه اطمينان داشت عدهاي چماقدار را اجير کرد تا به متحصنين معترض يورش برند. پس از اين درگيري عده اي از جمله شيخ محمد واعظ بازداشت ميشوند.
در 19 تير 1285 به دستور آيت الله بهبهاني عدهاي از طلاب براي آزادي شيخ محمد به ساختمان قشون خانه حمله ميکنند و در اين يورش يکي از طلاب معترض به نام "عبدالحميد" به قتل ميرسد. در مراسم تشييع پيکر اين طلبه که درگيري مردم و نيروهاي حکومت را در پي داشت باز هم شماري از مردم کشته ميشوند. اين بار جمعيت زيادي به رهبري سيد محمد طباطبايي و سيد عبدالله بهبهاني در مسجد جامع تحصن ميکنند. پس ازگذشت چهار روز از تحصن وقتي معترضين بي اعتنايي صدراعظم را ديدند براي گسترش اعتراض خود براي ادامه تحصن در 23 تير 1285 به سمت حرم حضرت معصومه(س) در قم حرکت ميکنند (مهاجرت کبري) . سه روز بعد از حرکت معترضين به قم "شيخ فضل الله نوري" هم که در آن دوران از شاخصترين علماي پايتخت محسوب مي شد به آنان پيوست. اين اتفاق سبب موضعگيري اکثريت علماي تهران عليه صدراعظم شد.
بازتاب تحصن علما در قم سبب افزايش اعتراضات مردمي شد، به حدي که در 28 تير همان سال 5 هزار نفر از معترضين در سفارت بريتانيا تحصن کردند که هر روزه جمعيت کثيري نيز بر آنان افزوده مي شد، تا حدي که شمار آنان از ده هزار نفر هم گذشت. شدت اعتراضات به حدي ميرسد که صدراعظم حمايت شاه را از دست داده برکنار ميشود و چند روز بعد در تاريخ 13 مرداد 1285 مظفرالدين شاه همزمان با سالروز تولدش فرمان مشروطيت و تأسيس مجلس شوراي ملي را صادر ميکند و دو ماه بعد پس از برگزاري انتخابات در تهران و انتخاب 60 نماينده طبقات مختلف اجتماعي اهالي پايتخت، نخستين جلسه مجلس برگزار مي شود.
مراجع سه گانه نجف يعني "آخوند خراساني"، "ميرزاحسين ميرزاخليل تهراني" و "ملاعبدالله مازندراني" هم از هدايتکنندگان اصلي جنبش مشروطه خواهي بودند. آنان در تلگرافي از نجف خطاب به ملت ايران اعلام کردند: " همگي بدانند که همراهي با مخالفين اساس مشروطيت، هر که باشد، مخالفت با امام زمان است."
✅ @BabolNews
کشتي #مشروطه در ساحل #بارفروش (1)
#جواد_بیژنی
صفحه 2 از 3
حضور ملاعبدالله مازندراني در اين جمع که از اهالي بارفروش (بابل) بود و مرجعيت او، باعث شد جريان مشروطه بر بارفروش بيش از ساير نقاط مازندران اثر گذار شود. چون بارفروش يکي از مراکز مهم بازرگاني شمال کشور محسوب ميشد، اتباع ارمني و روس جهت مبادلات بازرگاني به اين شهر رفت و آمد داشتند و متقابلاً بازرگانان بارفروشي هم به روسيه سفر مي کردند. همچنين با حکومت چندسالة "ظهيرالدوله" بر مازندران با مرکزيت بارفروش و گرايشات روشنفکرانه او که طبيعتاً همسو با جريان مشروطه بود، زمينه براي فعاليت هاي روشنفکري و تشکيل انجمن هاي سري در بارفروش فراهم شده بود. در بحبوحه مشروطه خواهي در پايتخت ، روشنفکران و نوانديشان بارفروش هم فعاليت خود را گسترش داده بودند. در ميان مشروطهخواهان بارفروش دو چهره فعاليت چشمگيرتري داشتند. نخست "ملامحمدجان علامه" از مجتهدين سرشناس مازندران که نگاه نويني هم به مسائل شرعي داشت و نفر اول نهضت مشروطه خواهي در مازندران محسوب مي شد. ملامحمدجان عضو انجمن روشنفکري جامع آدميت، مؤسس مدرسة اعظاميه نخستين مدرسه جديد بارفروش و از بانيان گسترش آموزش نوين در شهر بود. او با پيروان اديان مختلف که آن زمان در بارفروش حضور داشتند با مهرباني و مدارا رفتارداشت و در فعاليتهاي عام المنفعه نظير مرمت پل محمدحسن خان شرکت داشت. ديگر چهره شاخص مشروطهخواه بارفروش "ميرمحمدعلي معين التجار" از بازرگانان روشنفکر شهر بود که آشنايي با تاريخ و تسلط به زبانهاي روسي و ترکي داشت. ضمناً معين التجار سردستة آزاديخواهان مسلحي بود که به دستور ملامحمدجان به منظور مقابله در برابر حملات احتمالي مستبدان تشکيل شدهبود.
در 8 دي 1285 مظفرالدين شاه قانون اساسي مشروطه را که از قوانين کشورهاي اروپايي متأثر بود امضاء مينمايد. ده روز پس از امضاي قانون اساسي مظفرالدين شاه درگذشت و مدتي بعد محمدعلي شاه که روحيه اي مستبد داشت بر تخت سلطنت تکيه ميزند. محمدعلي شاه در اولين واکنش نسبت به مشروطهخواهان از دعوت نمايندگان مجلس مشروطه در مراسم تاجگذاري خودداري کرد.
از آن سو با پا گرفتن مجلس و آغاز تدوين قوانين به تدريج در بين علما شکافي ايجاد شد. به نظر مي رسد عده اي از علما نظير سيدين بهبهاني و طباطبايي و علماي ثلاثه نجف از عملکرد حکومت پادشاهي در حل مشکلات مردم نااميد بودند و با نگاه به نمونههاي موفق در کشورهاي غربي برقراري قانون تدوين شده توسط عقلاي قوم را که با شريعت مغاير نباشد تنها راهکار نجات مملکت ميدانستند. اما در دستة دوم علمايي نظير شيخ فضلالله حضورداشتند که سنتيتر بودند و با دستاوردهاي جريان روشنفکري غربي نظير مدارس نوين با احتياط زياد و بدبينانه برخورد ميکردند اينان هدفشان برقراري حکومت اسلامي بود که عملاً با الگوهاي نوين غربي همخواني نداشت. ناگفته نماند تبليغات گسترده مشروطه خواهان بر روي عناويني چون آزادي انديشه و نيروي مردم و به حاشيه رفتن مباحث ديني در تبليغاتشان اسباب نگراني علماي سنتي را فراهم کرده بود، هرچند که بسياري از مشروطه خواهان خود افراد متديني بودند.
به دلايلي که ذکر شد، شيخ فضل الله نوري عالم برجسته مازندراني مقيم پايتخت که از ابتدا از حاميان مشروطه بود پس از تصويب قانون اساسي مشروطه به عدم نظارت مجتهدان براي مشروعيت قوانين اعتراض کرد که پس از بحثهايي مفصل خواستة شيخ بهصورت متمم بر قانون مصوب افزوده شد. اما پس از تشکيل مجلس شوراي ملي به دليل افزايش اختلافات با ساير علماي حامي مشروطه، شيخ فضل الله به تدريج با جريان مشروطه خواهي فاصله گرفت تا حدي که به يکي از مخالفان مشروطه تبديل شد.
شيخ فضل الله جريان مشروطه را به هدايت از سوي انگلستان منتسب مي نمود و مشروطه خواهان تندرو هم متقابلاً او را به طرفداري از استبداد و همدستي با محمدعلي شاه متهم ميکردند. تنشها تا حدي بالا رفت که مراجع ثلاثه نجف در12 دي 1286 تلگراف تندي عليه شيخ فضل الله صادر کردند.
پس از اينکه نخستين مجلس شوراي ملي در 22 ارديبهشت 1286 قانون تشکيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي را تصويب کرد، دولت مشروطهخواه نيز با ارسال تلگرافهايي به شهرهاي ساري و بارفروش خواستار تشکيل انجمن ايالتي و ولايتي و معرفي نمايندگان منتخب به مرکز شد. اهالي ساري به علت بياطلاعي و عدم انسجام در تشکيل انجمن تعلل نمودند اما بارفروشي ها به علت اينکه پرتعدادتر و جهان ديدهتر بودند پس از اطلاع از اين تلگراف بدون فوت وقت با مديريت ملامحمدجان علامه در مسجد کاظم بيک انجمن ولايتي مازندران را با 110 عضو به يُمن نام امام اول شيعيان تشکيل دادند و نهايتاً "حسن مفتخرالممالک (شهريارپور)" و "حاجي ابراهيم ماهوت فروش (ماهوتي)" را به عنوان نمايندگان مازندران راهي نخستين مجلس شوراي ملي ايران کردند.
✅ @BabolNews
#جواد_بیژنی
صفحه 2 از 3
حضور ملاعبدالله مازندراني در اين جمع که از اهالي بارفروش (بابل) بود و مرجعيت او، باعث شد جريان مشروطه بر بارفروش بيش از ساير نقاط مازندران اثر گذار شود. چون بارفروش يکي از مراکز مهم بازرگاني شمال کشور محسوب ميشد، اتباع ارمني و روس جهت مبادلات بازرگاني به اين شهر رفت و آمد داشتند و متقابلاً بازرگانان بارفروشي هم به روسيه سفر مي کردند. همچنين با حکومت چندسالة "ظهيرالدوله" بر مازندران با مرکزيت بارفروش و گرايشات روشنفکرانه او که طبيعتاً همسو با جريان مشروطه بود، زمينه براي فعاليت هاي روشنفکري و تشکيل انجمن هاي سري در بارفروش فراهم شده بود. در بحبوحه مشروطه خواهي در پايتخت ، روشنفکران و نوانديشان بارفروش هم فعاليت خود را گسترش داده بودند. در ميان مشروطهخواهان بارفروش دو چهره فعاليت چشمگيرتري داشتند. نخست "ملامحمدجان علامه" از مجتهدين سرشناس مازندران که نگاه نويني هم به مسائل شرعي داشت و نفر اول نهضت مشروطه خواهي در مازندران محسوب مي شد. ملامحمدجان عضو انجمن روشنفکري جامع آدميت، مؤسس مدرسة اعظاميه نخستين مدرسه جديد بارفروش و از بانيان گسترش آموزش نوين در شهر بود. او با پيروان اديان مختلف که آن زمان در بارفروش حضور داشتند با مهرباني و مدارا رفتارداشت و در فعاليتهاي عام المنفعه نظير مرمت پل محمدحسن خان شرکت داشت. ديگر چهره شاخص مشروطهخواه بارفروش "ميرمحمدعلي معين التجار" از بازرگانان روشنفکر شهر بود که آشنايي با تاريخ و تسلط به زبانهاي روسي و ترکي داشت. ضمناً معين التجار سردستة آزاديخواهان مسلحي بود که به دستور ملامحمدجان به منظور مقابله در برابر حملات احتمالي مستبدان تشکيل شدهبود.
در 8 دي 1285 مظفرالدين شاه قانون اساسي مشروطه را که از قوانين کشورهاي اروپايي متأثر بود امضاء مينمايد. ده روز پس از امضاي قانون اساسي مظفرالدين شاه درگذشت و مدتي بعد محمدعلي شاه که روحيه اي مستبد داشت بر تخت سلطنت تکيه ميزند. محمدعلي شاه در اولين واکنش نسبت به مشروطهخواهان از دعوت نمايندگان مجلس مشروطه در مراسم تاجگذاري خودداري کرد.
از آن سو با پا گرفتن مجلس و آغاز تدوين قوانين به تدريج در بين علما شکافي ايجاد شد. به نظر مي رسد عده اي از علما نظير سيدين بهبهاني و طباطبايي و علماي ثلاثه نجف از عملکرد حکومت پادشاهي در حل مشکلات مردم نااميد بودند و با نگاه به نمونههاي موفق در کشورهاي غربي برقراري قانون تدوين شده توسط عقلاي قوم را که با شريعت مغاير نباشد تنها راهکار نجات مملکت ميدانستند. اما در دستة دوم علمايي نظير شيخ فضلالله حضورداشتند که سنتيتر بودند و با دستاوردهاي جريان روشنفکري غربي نظير مدارس نوين با احتياط زياد و بدبينانه برخورد ميکردند اينان هدفشان برقراري حکومت اسلامي بود که عملاً با الگوهاي نوين غربي همخواني نداشت. ناگفته نماند تبليغات گسترده مشروطه خواهان بر روي عناويني چون آزادي انديشه و نيروي مردم و به حاشيه رفتن مباحث ديني در تبليغاتشان اسباب نگراني علماي سنتي را فراهم کرده بود، هرچند که بسياري از مشروطه خواهان خود افراد متديني بودند.
به دلايلي که ذکر شد، شيخ فضل الله نوري عالم برجسته مازندراني مقيم پايتخت که از ابتدا از حاميان مشروطه بود پس از تصويب قانون اساسي مشروطه به عدم نظارت مجتهدان براي مشروعيت قوانين اعتراض کرد که پس از بحثهايي مفصل خواستة شيخ بهصورت متمم بر قانون مصوب افزوده شد. اما پس از تشکيل مجلس شوراي ملي به دليل افزايش اختلافات با ساير علماي حامي مشروطه، شيخ فضل الله به تدريج با جريان مشروطه خواهي فاصله گرفت تا حدي که به يکي از مخالفان مشروطه تبديل شد.
شيخ فضل الله جريان مشروطه را به هدايت از سوي انگلستان منتسب مي نمود و مشروطه خواهان تندرو هم متقابلاً او را به طرفداري از استبداد و همدستي با محمدعلي شاه متهم ميکردند. تنشها تا حدي بالا رفت که مراجع ثلاثه نجف در12 دي 1286 تلگراف تندي عليه شيخ فضل الله صادر کردند.
پس از اينکه نخستين مجلس شوراي ملي در 22 ارديبهشت 1286 قانون تشکيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي را تصويب کرد، دولت مشروطهخواه نيز با ارسال تلگرافهايي به شهرهاي ساري و بارفروش خواستار تشکيل انجمن ايالتي و ولايتي و معرفي نمايندگان منتخب به مرکز شد. اهالي ساري به علت بياطلاعي و عدم انسجام در تشکيل انجمن تعلل نمودند اما بارفروشي ها به علت اينکه پرتعدادتر و جهان ديدهتر بودند پس از اطلاع از اين تلگراف بدون فوت وقت با مديريت ملامحمدجان علامه در مسجد کاظم بيک انجمن ولايتي مازندران را با 110 عضو به يُمن نام امام اول شيعيان تشکيل دادند و نهايتاً "حسن مفتخرالممالک (شهريارپور)" و "حاجي ابراهيم ماهوت فروش (ماهوتي)" را به عنوان نمايندگان مازندران راهي نخستين مجلس شوراي ملي ايران کردند.
✅ @BabolNews
2⃣کشتي #مشروطه در ساحل #بارفروش (1)
#جواد_بیژنی
صفحه 2 از 3
حضور ملاعبدالله مازندراني در اين جمع که از اهالي بارفروش (بابل) بود و مرجعيت او، باعث شد جريان مشروطه بر بارفروش بيش از ساير نقاط مازندران اثر گذار شود. چون بارفروش يکي از مراکز مهم بازرگاني شمال کشور محسوب ميشد، اتباع ارمني و روس جهت مبادلات بازرگاني به اين شهر رفت و آمد داشتند و متقابلاً بازرگانان بارفروشي هم به روسيه سفر مي کردند. همچنين با حکومت چندسالة "ظهيرالدوله" بر مازندران با مرکزيت بارفروش و گرايشات روشنفکرانه او که طبيعتاً همسو با جريان مشروطه بود، زمينه براي فعاليت هاي روشنفکري و تشکيل انجمن هاي سري در بارفروش فراهم شده بود. در بحبوحه مشروطه خواهي در پايتخت ، روشنفکران و نوانديشان بارفروش هم فعاليت خود را گسترش داده بودند. در ميان مشروطهخواهان بارفروش دو چهره فعاليت چشمگيرتري داشتند. نخست "ملامحمدجان علامه" از مجتهدين سرشناس مازندران که نگاه نويني هم به مسائل شرعي داشت و نفر اول نهضت مشروطه خواهي در مازندران محسوب مي شد. ملامحمدجان عضو انجمن روشنفکري جامع آدميت، مؤسس مدرسة اعظاميه نخستين مدرسه جديد بارفروش و از بانيان گسترش آموزش نوين در شهر بود. او با پيروان اديان مختلف که آن زمان در بارفروش حضور داشتند با مهرباني و مدارا رفتارداشت و در فعاليتهاي عام المنفعه نظير مرمت پل محمدحسن خان شرکت داشت. ديگر چهره شاخص مشروطهخواه بارفروش "ميرمحمدعلي معين التجار" از بازرگانان روشنفکر شهر بود که آشنايي با تاريخ و تسلط به زبانهاي روسي و ترکي داشت. ضمناً معين التجار سردستة آزاديخواهان مسلحي بود که به دستور ملامحمدجان به منظور مقابله در برابر حملات احتمالي مستبدان تشکيل شدهبود.
در 8 دي 1285 مظفرالدين شاه قانون اساسي مشروطه را که از قوانين کشورهاي اروپايي متأثر بود امضاء مينمايد. ده روز پس از امضاي قانون اساسي مظفرالدين شاه درگذشت و مدتي بعد محمدعلي شاه که روحيه اي مستبد داشت بر تخت سلطنت تکيه ميزند. محمدعلي شاه در اولين واکنش نسبت به مشروطهخواهان از دعوت نمايندگان مجلس مشروطه در مراسم تاجگذاري خودداري کرد.
از آن سو با پا گرفتن مجلس و آغاز تدوين قوانين به تدريج در بين علما شکافي ايجاد شد. به نظر مي رسد عده اي از علما نظير سيدين بهبهاني و طباطبايي و علماي ثلاثه نجف از عملکرد حکومت پادشاهي در حل مشکلات مردم نااميد بودند و با نگاه به نمونههاي موفق در کشورهاي غربي برقراري قانون تدوين شده توسط عقلاي قوم را که با شريعت مغاير نباشد تنها راهکار نجات مملکت ميدانستند. اما در دستة دوم علمايي نظير شيخ فضلالله حضورداشتند که سنتيتر بودند و با دستاوردهاي جريان روشنفکري غربي نظير مدارس نوين با احتياط زياد و بدبينانه برخورد ميکردند اينان هدفشان برقراري حکومت اسلامي بود که عملاً با الگوهاي نوين غربي همخواني نداشت. ناگفته نماند تبليغات گسترده مشروطه خواهان بر روي عناويني چون آزادي انديشه و نيروي مردم و به حاشيه رفتن مباحث ديني در تبليغاتشان اسباب نگراني علماي سنتي را فراهم کرده بود، هرچند که بسياري از مشروطه خواهان خود افراد متديني بودند.
به دلايلي که ذکر شد، شيخ فضل الله نوري عالم برجسته مازندراني مقيم پايتخت که از ابتدا از حاميان مشروطه بود پس از تصويب قانون اساسي مشروطه به عدم نظارت مجتهدان براي مشروعيت قوانين اعتراض کرد که پس از بحثهايي مفصل خواستة شيخ بهصورت متمم بر قانون مصوب افزوده شد. اما پس از تشکيل مجلس شوراي ملي به دليل افزايش اختلافات با ساير علماي حامي مشروطه، شيخ فضل الله به تدريج با جريان مشروطه خواهي فاصله گرفت تا حدي که به يکي از مخالفان مشروطه تبديل شد.
شيخ فضل الله جريان مشروطه را به هدايت از سوي انگلستان منتسب مي نمود و مشروطه خواهان تندرو هم متقابلاً او را به طرفداري از استبداد و همدستي با محمدعلي شاه متهم ميکردند. تنشها تا حدي بالا رفت که مراجع ثلاثه نجف در12 دي 1286 تلگراف تندي عليه شيخ فضل الله صادر کردند.
پس از اينکه نخستين مجلس شوراي ملي در 22 ارديبهشت 1286 قانون تشکيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي را تصويب کرد، دولت مشروطهخواه نيز با ارسال تلگرافهايي به شهرهاي ساري و بارفروش خواستار تشکيل انجمن ايالتي و ولايتي و معرفي نمايندگان منتخب به مرکز شد. اهالي ساري به علت بياطلاعي و عدم انسجام در تشکيل انجمن تعلل نمودند اما بارفروشي ها به علت اينکه پرتعدادتر و جهان ديدهتر بودند پس از اطلاع از اين تلگراف بدون فوت وقت با مديريت ملامحمدجان علامه در مسجد کاظم بيک انجمن ولايتي مازندران را با 110 عضو به يُمن نام امام اول شيعيان تشکيل دادند و نهايتاً "حسن مفتخرالممالک (شهريارپور)" و "حاجي ابراهيم ماهوت فروش (ماهوتي)" را به عنوان نمايندگان مازندران راهي نخستين مجلس شوراي ملي ايران کردند.
✅ @BabolNews
#جواد_بیژنی
صفحه 2 از 3
حضور ملاعبدالله مازندراني در اين جمع که از اهالي بارفروش (بابل) بود و مرجعيت او، باعث شد جريان مشروطه بر بارفروش بيش از ساير نقاط مازندران اثر گذار شود. چون بارفروش يکي از مراکز مهم بازرگاني شمال کشور محسوب ميشد، اتباع ارمني و روس جهت مبادلات بازرگاني به اين شهر رفت و آمد داشتند و متقابلاً بازرگانان بارفروشي هم به روسيه سفر مي کردند. همچنين با حکومت چندسالة "ظهيرالدوله" بر مازندران با مرکزيت بارفروش و گرايشات روشنفکرانه او که طبيعتاً همسو با جريان مشروطه بود، زمينه براي فعاليت هاي روشنفکري و تشکيل انجمن هاي سري در بارفروش فراهم شده بود. در بحبوحه مشروطه خواهي در پايتخت ، روشنفکران و نوانديشان بارفروش هم فعاليت خود را گسترش داده بودند. در ميان مشروطهخواهان بارفروش دو چهره فعاليت چشمگيرتري داشتند. نخست "ملامحمدجان علامه" از مجتهدين سرشناس مازندران که نگاه نويني هم به مسائل شرعي داشت و نفر اول نهضت مشروطه خواهي در مازندران محسوب مي شد. ملامحمدجان عضو انجمن روشنفکري جامع آدميت، مؤسس مدرسة اعظاميه نخستين مدرسه جديد بارفروش و از بانيان گسترش آموزش نوين در شهر بود. او با پيروان اديان مختلف که آن زمان در بارفروش حضور داشتند با مهرباني و مدارا رفتارداشت و در فعاليتهاي عام المنفعه نظير مرمت پل محمدحسن خان شرکت داشت. ديگر چهره شاخص مشروطهخواه بارفروش "ميرمحمدعلي معين التجار" از بازرگانان روشنفکر شهر بود که آشنايي با تاريخ و تسلط به زبانهاي روسي و ترکي داشت. ضمناً معين التجار سردستة آزاديخواهان مسلحي بود که به دستور ملامحمدجان به منظور مقابله در برابر حملات احتمالي مستبدان تشکيل شدهبود.
در 8 دي 1285 مظفرالدين شاه قانون اساسي مشروطه را که از قوانين کشورهاي اروپايي متأثر بود امضاء مينمايد. ده روز پس از امضاي قانون اساسي مظفرالدين شاه درگذشت و مدتي بعد محمدعلي شاه که روحيه اي مستبد داشت بر تخت سلطنت تکيه ميزند. محمدعلي شاه در اولين واکنش نسبت به مشروطهخواهان از دعوت نمايندگان مجلس مشروطه در مراسم تاجگذاري خودداري کرد.
از آن سو با پا گرفتن مجلس و آغاز تدوين قوانين به تدريج در بين علما شکافي ايجاد شد. به نظر مي رسد عده اي از علما نظير سيدين بهبهاني و طباطبايي و علماي ثلاثه نجف از عملکرد حکومت پادشاهي در حل مشکلات مردم نااميد بودند و با نگاه به نمونههاي موفق در کشورهاي غربي برقراري قانون تدوين شده توسط عقلاي قوم را که با شريعت مغاير نباشد تنها راهکار نجات مملکت ميدانستند. اما در دستة دوم علمايي نظير شيخ فضلالله حضورداشتند که سنتيتر بودند و با دستاوردهاي جريان روشنفکري غربي نظير مدارس نوين با احتياط زياد و بدبينانه برخورد ميکردند اينان هدفشان برقراري حکومت اسلامي بود که عملاً با الگوهاي نوين غربي همخواني نداشت. ناگفته نماند تبليغات گسترده مشروطه خواهان بر روي عناويني چون آزادي انديشه و نيروي مردم و به حاشيه رفتن مباحث ديني در تبليغاتشان اسباب نگراني علماي سنتي را فراهم کرده بود، هرچند که بسياري از مشروطه خواهان خود افراد متديني بودند.
به دلايلي که ذکر شد، شيخ فضل الله نوري عالم برجسته مازندراني مقيم پايتخت که از ابتدا از حاميان مشروطه بود پس از تصويب قانون اساسي مشروطه به عدم نظارت مجتهدان براي مشروعيت قوانين اعتراض کرد که پس از بحثهايي مفصل خواستة شيخ بهصورت متمم بر قانون مصوب افزوده شد. اما پس از تشکيل مجلس شوراي ملي به دليل افزايش اختلافات با ساير علماي حامي مشروطه، شيخ فضل الله به تدريج با جريان مشروطه خواهي فاصله گرفت تا حدي که به يکي از مخالفان مشروطه تبديل شد.
شيخ فضل الله جريان مشروطه را به هدايت از سوي انگلستان منتسب مي نمود و مشروطه خواهان تندرو هم متقابلاً او را به طرفداري از استبداد و همدستي با محمدعلي شاه متهم ميکردند. تنشها تا حدي بالا رفت که مراجع ثلاثه نجف در12 دي 1286 تلگراف تندي عليه شيخ فضل الله صادر کردند.
پس از اينکه نخستين مجلس شوراي ملي در 22 ارديبهشت 1286 قانون تشکيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي را تصويب کرد، دولت مشروطهخواه نيز با ارسال تلگرافهايي به شهرهاي ساري و بارفروش خواستار تشکيل انجمن ايالتي و ولايتي و معرفي نمايندگان منتخب به مرکز شد. اهالي ساري به علت بياطلاعي و عدم انسجام در تشکيل انجمن تعلل نمودند اما بارفروشي ها به علت اينکه پرتعدادتر و جهان ديدهتر بودند پس از اطلاع از اين تلگراف بدون فوت وقت با مديريت ملامحمدجان علامه در مسجد کاظم بيک انجمن ولايتي مازندران را با 110 عضو به يُمن نام امام اول شيعيان تشکيل دادند و نهايتاً "حسن مفتخرالممالک (شهريارپور)" و "حاجي ابراهيم ماهوت فروش (ماهوتي)" را به عنوان نمايندگان مازندران راهي نخستين مجلس شوراي ملي ايران کردند.
✅ @BabolNews
3⃣کشتي #مشروطه در ساحل #بارفروش (1)
#جواد_بیژنی
صفحه 3 از 3
اهالي ساري پس از شنيدن خبر تشکيل انجمن ولايتي در بارفروش و معرفي نمايندگان مازندران توسط آن، معترض شدند که ساري مرکز حکومت مازندران است و انجمن بارفروش يک انجمن بلدي است که بايد تابع ساري باشد. به همين منظور سارويان دست به کار شدند و انجمن ديگري در شهر خود تشکيل داده دو نماينده منتخب خود را روانه تهران کردند اما مجلس ضمن تأييد مجدد وکلاي بارفروش وکلاي ساري را قبول نکرد و با ارسال تلگرافي به حاکم مازندران اعلام نمود به واسطه اهميت بارفروش انجمن ولايتي در اين شهر مورد تآييد است و انجمن شهر ساري يک انجمن بلدي مي باشد. وکلاي منتخب ساري پس از چند روز پيگيري بدون هيچ دستاوردي به شهر خود بازگشتند. اهالي ساري پس از اطلاع از تلگراف حکومتي بر سر لجاجت افتاده زير بار حکومت مشروطه نرفتند و در نتيجه انجمن ساري را منحل کردند. البته فعالان سياسي ساري انجمنهايي را تشکيل دادند اما آنها علاوه بر اختلاف در مواجهه با حکومت، حتي با همديگر هم سازشي نداشتند.
اختلاف بين علما در جريانات مشروطه به بارفروش هم سرايت کرد. شيخ کبير که از علماي طراز اول مازندران بود و ارتباط نزديکي با شيخ فضلالله نوري داشت با ملامحمدجان علامه که از مجتهدين بنام و رهبر جريان مشروطه مازندران بود به مخالفت برخاست. اين در حاليست که اين دو عالم در گذشته نامههاي مشترکي صادر ميکردند. پس از روي کار آمدن محمدعلي شاه و مخالفت او با مشروطهخواهي که نهايتاً در 2 تير 1287 به توپ بستن مجلس شوراي ملي انجاميد، همزمان با افزايش فشار بر مشروطه خواهان پايتخت ، در بارفروش نيز با حضور شيخ کبير که پس از مرحوم اشرفي اکثريت مردم از او پيروي ميکردند و فعاليت مريدان شيخ به رهبري برادرزادهاش "شيخ غلامعلي شريعتمدار"، عرصه بر مشروطهخواهان تنگ شد. از طرفي پسر يکي از اعضاي انجمن ولايتي بارفروش وقتي خبر قتل پدرش به دستور محمدعلي شاه را شنيد خودکشي کرد و در مراسم خاکسپاري پيکر او مشروطه خواهان راهپيمايي بزرگي را عليه محمدعلي شاه و استبداد ترتيب ميدهند. محمدعلي شاه در اقدامي "نظام السطان" حاکم مازندران را عزل و "ظهيرالدوله" را جانشين وي ميکند. تا آمدن حاکم جديد، نايب او "غلامحسين ميرزا" در منزل يکي از بازرگانان شهر به نام مولانا (باني سراي مولانا در خيابان بازار) سران جنبش مشروطه را احضار کرده دستور انحلال انجمن ولايتي و ممنوعيت هرگونه فعاليت و اجتماع سياسي را به آنان ابلاغ مينمايد اما سران مشروطه خواه شهر امتناع مي نمايند. شاه، "امير مؤيد سوادکوهي" را با هزار نيرو براي گوشمالي مشروطه خواهان به بارفروش اعزام ميکند. همزمان مستبدان با جديت پيگير طراحي قتل سران جنبش شهر نظير ملامحمدجان علامه و معينالتجار بودند تا حدي که اين افراد مدتي را در مخفيگاه ميگذراندند. آنها عده اي از اراذل بارفروش به نام هاي حسين لطيفي قفقازي ، حاجي کسروي، شعبان کوچکسرايي و عليقلي قليچ را براي قتل اين دو چهرة مشروطه خواه مأمور کردند.
(ادامه دارد)
✅ @BabolNews
#جواد_بیژنی
صفحه 3 از 3
اهالي ساري پس از شنيدن خبر تشکيل انجمن ولايتي در بارفروش و معرفي نمايندگان مازندران توسط آن، معترض شدند که ساري مرکز حکومت مازندران است و انجمن بارفروش يک انجمن بلدي است که بايد تابع ساري باشد. به همين منظور سارويان دست به کار شدند و انجمن ديگري در شهر خود تشکيل داده دو نماينده منتخب خود را روانه تهران کردند اما مجلس ضمن تأييد مجدد وکلاي بارفروش وکلاي ساري را قبول نکرد و با ارسال تلگرافي به حاکم مازندران اعلام نمود به واسطه اهميت بارفروش انجمن ولايتي در اين شهر مورد تآييد است و انجمن شهر ساري يک انجمن بلدي مي باشد. وکلاي منتخب ساري پس از چند روز پيگيري بدون هيچ دستاوردي به شهر خود بازگشتند. اهالي ساري پس از اطلاع از تلگراف حکومتي بر سر لجاجت افتاده زير بار حکومت مشروطه نرفتند و در نتيجه انجمن ساري را منحل کردند. البته فعالان سياسي ساري انجمنهايي را تشکيل دادند اما آنها علاوه بر اختلاف در مواجهه با حکومت، حتي با همديگر هم سازشي نداشتند.
اختلاف بين علما در جريانات مشروطه به بارفروش هم سرايت کرد. شيخ کبير که از علماي طراز اول مازندران بود و ارتباط نزديکي با شيخ فضلالله نوري داشت با ملامحمدجان علامه که از مجتهدين بنام و رهبر جريان مشروطه مازندران بود به مخالفت برخاست. اين در حاليست که اين دو عالم در گذشته نامههاي مشترکي صادر ميکردند. پس از روي کار آمدن محمدعلي شاه و مخالفت او با مشروطهخواهي که نهايتاً در 2 تير 1287 به توپ بستن مجلس شوراي ملي انجاميد، همزمان با افزايش فشار بر مشروطه خواهان پايتخت ، در بارفروش نيز با حضور شيخ کبير که پس از مرحوم اشرفي اکثريت مردم از او پيروي ميکردند و فعاليت مريدان شيخ به رهبري برادرزادهاش "شيخ غلامعلي شريعتمدار"، عرصه بر مشروطهخواهان تنگ شد. از طرفي پسر يکي از اعضاي انجمن ولايتي بارفروش وقتي خبر قتل پدرش به دستور محمدعلي شاه را شنيد خودکشي کرد و در مراسم خاکسپاري پيکر او مشروطه خواهان راهپيمايي بزرگي را عليه محمدعلي شاه و استبداد ترتيب ميدهند. محمدعلي شاه در اقدامي "نظام السطان" حاکم مازندران را عزل و "ظهيرالدوله" را جانشين وي ميکند. تا آمدن حاکم جديد، نايب او "غلامحسين ميرزا" در منزل يکي از بازرگانان شهر به نام مولانا (باني سراي مولانا در خيابان بازار) سران جنبش مشروطه را احضار کرده دستور انحلال انجمن ولايتي و ممنوعيت هرگونه فعاليت و اجتماع سياسي را به آنان ابلاغ مينمايد اما سران مشروطه خواه شهر امتناع مي نمايند. شاه، "امير مؤيد سوادکوهي" را با هزار نيرو براي گوشمالي مشروطه خواهان به بارفروش اعزام ميکند. همزمان مستبدان با جديت پيگير طراحي قتل سران جنبش شهر نظير ملامحمدجان علامه و معينالتجار بودند تا حدي که اين افراد مدتي را در مخفيگاه ميگذراندند. آنها عده اي از اراذل بارفروش به نام هاي حسين لطيفي قفقازي ، حاجي کسروي، شعبان کوچکسرايي و عليقلي قليچ را براي قتل اين دو چهرة مشروطه خواه مأمور کردند.
(ادامه دارد)
✅ @BabolNews
#فرماندار_بابل:
خانه تاریخی شیخ کبیر بزودی آماده و این بنای تاریخی مرمت خواهد شد
#قربانعلی_ولیزاده_بورا در حاشیه بازدید از «خانه تاریخی شیخ کبیر» گفت:
🔹️برنامه مرمت خانه تاریخی #شیخ_کبیر ظرف مدت یک هفته آینده آماده و برای بازسازی تحویل #اوقاف میشود
🔹️خوشبختانه اوقاف بابل نسبت به مرمت آثار تاریخی وقفی در حال حاضر نگاه مثبتی دارد و این روحیه خوب فرهنگی قابل تقدیر است
🔹️اداره #میراث_فرهنگی بابل موظف شدهاست که آثار تاریخی ارزشمند شهرستان را که در معرض #تخریب قرار دارد شناسایی کند و اگر وقفی است برای بازسازی طرح آن را به اوقاف تحویل دهد
🔹️خانه تاریخی شیخ کبیر از جمله آثار ارزشمندی است که نباید اجازه داد بیش از این #سرمایه_شهرستان تخریب شود
🔸خانه تاریخی شیخ کبیر اولین پایگاه #مشروطه مشروعه خواهی مازندران شناخته میشود که هم اکنون بخشی از #سقف این بنا فرو ریخته و کل بنا در معرض تخریب کامل قرار دارد./ایرنا
سهشنبه، ۱۴ آبان ۹۸
کانال #بابل_نیوز
✅ @BabolNews
خانه تاریخی شیخ کبیر بزودی آماده و این بنای تاریخی مرمت خواهد شد
#قربانعلی_ولیزاده_بورا در حاشیه بازدید از «خانه تاریخی شیخ کبیر» گفت:
🔹️برنامه مرمت خانه تاریخی #شیخ_کبیر ظرف مدت یک هفته آینده آماده و برای بازسازی تحویل #اوقاف میشود
🔹️خوشبختانه اوقاف بابل نسبت به مرمت آثار تاریخی وقفی در حال حاضر نگاه مثبتی دارد و این روحیه خوب فرهنگی قابل تقدیر است
🔹️اداره #میراث_فرهنگی بابل موظف شدهاست که آثار تاریخی ارزشمند شهرستان را که در معرض #تخریب قرار دارد شناسایی کند و اگر وقفی است برای بازسازی طرح آن را به اوقاف تحویل دهد
🔹️خانه تاریخی شیخ کبیر از جمله آثار ارزشمندی است که نباید اجازه داد بیش از این #سرمایه_شهرستان تخریب شود
🔸خانه تاریخی شیخ کبیر اولین پایگاه #مشروطه مشروعه خواهی مازندران شناخته میشود که هم اکنون بخشی از #سقف این بنا فرو ریخته و کل بنا در معرض تخریب کامل قرار دارد./ایرنا
سهشنبه، ۱۴ آبان ۹۸
کانال #بابل_نیوز
✅ @BabolNews