چشمهایش
1.92K subscribers
35.8K photos
2.6K videos
156 files
200 links
هیچکس ماندگار نیس

به قول های امروزی اعتباری نیست.

کانال چشمهایش
همون بابی(احساس)سابق هست



🔱🔱 @Babiehsas 🔱🔱 Join@
Download Telegram
دلتنگیِ شب
از جایی آغاز میشود
که باور میکنی هیچ کس را نداری
برای همراهیِ بی خوابی هایت!

#علی_سلطانی

#شبتان_با_یار

🔱🔱 @Babiehsas 🔱🔱    ʝ¤łŋ
بی خوابی ما را
بوسیدن "چشمان تو" داروست...

#علی_سلطانی
@Babiehsas
در هوای گرم این روزها
فکـر کـردن بـه ت‍ــو
نسیـم خنـکی سـت کـه
دنیایم را نوازش میدهد.

#علی_سلطانی

@Babiehsas
شب بخیر نمی‌گویی و مانند بیماری که انتظارِ مرفین را می‌کشد...
کلافه‌ام خوابم نمی‌بَرَد...!

#علی_سلطانی
#شب‌بخیر 🤍

@Babiehsas
Veda
Alp Yenier
آدم‌ها می‌روند تا بمانند...!
گاهی به آغوش یار
و گاهی از آغوش یار...
#علی_سلطانی

موسیقی با چشمانِ بسته...
@Babiehsas
.


مخترع دوربین عڪاسی
اڪَر میدانست
ساعتها حرف زدن با یڪ عڪس بی جان
چه بر سر آدم می آورد
هیچ‌ڪَاه دست به این چنین اختراعی نمیزد!
البته ڪه عڪس‌های تو جان دارند!
این را حال پریشان من میڪَوید
وڪَرنه هیچ دیوانه‌ای
صفحه‌ی موبایل را نمیبوسد
و در آغوش نمیڪشد!



#علی_سلطانی

روز جهانی عکاس مبارڪ :))



@Babiehsas
تویِ رابطه
یه متعهدِ واقعی داریم
یه پنهان کارِ زبردست
یادتون باشه دومی رو با اولی اشتباه نگیرید...

#علی_سلطانی

@Babiehsas
Beni Unutma
Cem Tuncer & Nail Yurtsever
باز هم شب شد
و باز هم خودم را به هر راهی می‌زنم
ختم می‌شود به تو
مشخصاً به چشمانت...
#علی_سلطانی

موسیقی با چشمانِ بسته‌‌.....

@Babiehsas
داشت می‌رفت. بی‌دلیل و بی‌توضیح! سر قرار آخر بودیم. نگام کرد. گفت نمی‌خوای هیچی بگی؟ چیزی نداشتم بگم. تصمیمش قطعی بود. بی‌اختیار گفتم: امیدوارم یه روز عمیقاً بفهمی با من چیکار کردی... بعد از شش سال دیروز بهم پیام داد. نوشته بود: کاش هر نفرینی می‌کردی جز اون جمله‌ی آخر! ناراحت شدم براش اما خب چه می‌شه کرد، دنیا خیلی گِرده. واسه همین می‌گم مراقبِ خاطراتی که برای آدما می‌سازی باش! بدترین یادآوری وقتیه که بلایی سرت میاد و ناخودآگاه یاد آدمی میفتی که یه روزی اون بَلا رو سرش آورده بودی...

#علی_سلطانی


@Babiehsas
و از جمعه ای که
رو به غروب میرود
هیچ تصویری نداریم
جز چشمانی که
در امتداد انتظار خوابیده اند...

#علی_سلطانی
@Babiehsas
.


من سریع جواب پیامت رو میدم
زمانم رو واسه دیدنت خالی می‌کنم
بدون ترس بهت می‌گم دوستت دارم
مگه چقدر زنده‌ام
که نقش بازی کنم؟!
و از ترس اینکه پذیرفته نشم
از طرف آدمایی که دوستشون دارم،
خودم نباشم؟!
برخلاف همه‌ی اونایی که
میگن اشتباه کردم خوب بودم؛
میخوام سرم رو بگیرم بالا
و بگم هیچوقت از اینکه مهربون بودم
پشیمون نیستم.
چون کِیف کردم
اون لحظات رو
و حس رضایت داشتم از خودم.
هرچند رسم دنیا اینجوری شده
که اگه با خیلیا خوب باشی
تنهات میذارن
اما خب اونایی که میمونن
از جنس فکر و مرام خودت میشن.
میشن یه رابطه‌ی با عشق و عمیق و موندگار...


@Babiehsas
#علی_سلطانی
بازتاب تبسمت با ذرات معلق موجود در هوا ادغام شده و هر نفسی که فرو می‌دهم...
مانند جام شراب نابی‌ست که سر می‌کشم بمان که این مستی، خواب روی شانه‌هایت را می‌خواهد...!

#علی_سلطانی

@Babiehsas
وقتی درخواست طرف مقابلت رو نادیده بگیری و مسئله‌ت رو حل نکنی و انعطاف‌پذیر نباشی مسائلِ حل نشده تبدیل می‌شه به یه خشم فروخورده و می‌شه مثل یه زخم عفونی که یک‌جا بالاخره چرک و عفونتش می‌زنه بیرون.
مسئله‌ی امروز ما مربوط به یک بازه‌ی زمانی کوتاه و یک مسئله‌ی خاص نیست.
انقدر نادیده گرفته شدیم که وضع به این‌جا رسیده...
که دیگه باید بشنوید صدامونو
دویدیم و نرسیدیم
خواستیم و به دست نیاوردیم
و درد این روزامون همینه...

#علی_سلطانی

@Babiehsas🍂
چشمان خیس‌ات را می‌بوسم نازنین
دلواپسِ آینده نباش
این شب‌ها میگذرد
و می‌رسد روزی که در آغوشِ هم
از سَرِ شوق
گریه سر می‌دهیم .

#علی_سلطانی

@Babiehsas🍂
بعد از ظهرهای جمعه
حول و حوش ساعت هفت
منتظر تماسش بودم
زنگ می‌زد و کلی شاکی بود!

می‌گفت:
نمی‌بینی هوا چقدر لعنتی شده؟!
تو فکر نمی‌کنی شاید در این هوای سرد دلم قهوه می‌خواهد؟!
شاید دلم می‌خواهد وسط خیابان کلافه‌ات کنم!
اصلا دلم می‌خواهد بازویم را نیشگون بگیری!
واقعا که چقدر بی‌فکری...

آنقدر می‌گفت تا بگویم:
یک ساعت دیگه دم در کافه ...

عزیزم بعدازظهر جمعه است
هوا هم که سرد و لعنتی شده،
احیانا من نباید به تو زنگ بزنم؟!
احیانا دلت دیوانه بازی نمی‌خواهد؟!
هر چند مدت‌هاست نمی‌آیی
اما من مثل هر هفته آماده شده‌ام
یک ساعت دیگه دم در کافه ...

📚چیزهایی هست که نمیدانی/
#علی_سلطانی



@Babiehsas🍂