#برشی_از_متن_كتاب 📖
وقتی که نازیها در جنگ شکست خوردند، کشورهای پیروز دادگاهی بینالمللی برپا کردند و حقوقدانان فکر میکردند چه نام حقوقیای روی جنایاتی مثل راه حل نهایی برای مسئلهی یهودیان یا نقشههای گوناگون برای برانداختن نسل کولیها، اسلاوها و غیره بگذارند، و بالاخره اصطلاح نسلکشی را اختراع کردند. مورخان به این نتیجه رسیدند که در قرن بیستم حدود شصت نسلکشی در جهان رخ داده است، اما همهی اینها در حافظهی تاریخ ثبت نشدهاند. مورخان میگفتند حافظهی تاریخی بخشی از تاریخ نیست و حافظه از حوزهی تاریخی به حوزهی روانشناختی نقل مکان پیدا کرده، و این شکل تازهای از حافظه را بنیان نهاده که طبق آن مسئلهی حافظه دیگر مسئلهی بهیادآوری وقایع نیست، بلکه بهیادآوری حافظه است و روانشناختیکردن حافظه در افراد این احساس را به وجود میآورد که آنها دِینی به گذشته دارند که باید ادا کنند، اما این دِین چه بود و به چه کسی باید ادا میشد خیلی روشن نبود. راهحل نهایی مسئلهی یهودیان را بعدها هولوکاست یا شوآ خواندند، چون یهودیان میگفتند این دقیقاً یک نسلکشی نبوده است، بلکه چیز دیگری فراتر از نسلکشی بوده است، چیزی که از فهم بشری فراتر است، و میگفتند این مختص یهودیان بوده است.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۳۸
@baamanbekhaan
وقتی که نازیها در جنگ شکست خوردند، کشورهای پیروز دادگاهی بینالمللی برپا کردند و حقوقدانان فکر میکردند چه نام حقوقیای روی جنایاتی مثل راه حل نهایی برای مسئلهی یهودیان یا نقشههای گوناگون برای برانداختن نسل کولیها، اسلاوها و غیره بگذارند، و بالاخره اصطلاح نسلکشی را اختراع کردند. مورخان به این نتیجه رسیدند که در قرن بیستم حدود شصت نسلکشی در جهان رخ داده است، اما همهی اینها در حافظهی تاریخ ثبت نشدهاند. مورخان میگفتند حافظهی تاریخی بخشی از تاریخ نیست و حافظه از حوزهی تاریخی به حوزهی روانشناختی نقل مکان پیدا کرده، و این شکل تازهای از حافظه را بنیان نهاده که طبق آن مسئلهی حافظه دیگر مسئلهی بهیادآوری وقایع نیست، بلکه بهیادآوری حافظه است و روانشناختیکردن حافظه در افراد این احساس را به وجود میآورد که آنها دِینی به گذشته دارند که باید ادا کنند، اما این دِین چه بود و به چه کسی باید ادا میشد خیلی روشن نبود. راهحل نهایی مسئلهی یهودیان را بعدها هولوکاست یا شوآ خواندند، چون یهودیان میگفتند این دقیقاً یک نسلکشی نبوده است، بلکه چیز دیگری فراتر از نسلکشی بوده است، چیزی که از فهم بشری فراتر است، و میگفتند این مختص یهودیان بوده است.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۳۸
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
نخستین نسلکشی قرن بیستم در ۱۹۱۵ در ترکیه رخ داد. حکومت ابتدا ششصد خانوادهی ارمنی را که در قسطنطنیه زندگی میکردند بازداشت و تیرباران کرد، بعد سربازانی را که تبار ارمنی داشتند و در ارتش ترکیه خدمت میکردند خلع سلاح و تیرباران کرد. و به همهی ارامنه دستور داده شد که شهرها و روستاها را ظرف بیستوچهار یا چهلوهشت ساعت تخلیه کنند و ارتش ترکیه در برابر دروازههای شهر مستقر شد و همینطور که افراد بیرون میآمدند مردان را به گلوله میبست و زنان را و کودکان را به مناطق صحرایی بینالنهرین تبعید میکرد. و زنان و کودکان میبایست پای پیاده، بدون غذا، سیصد تا پانصد کیلومتر را طی میکردند و بسیاری از آنها در طول راه مردند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۴۲
@baamanbekhaan
نخستین نسلکشی قرن بیستم در ۱۹۱۵ در ترکیه رخ داد. حکومت ابتدا ششصد خانوادهی ارمنی را که در قسطنطنیه زندگی میکردند بازداشت و تیرباران کرد، بعد سربازانی را که تبار ارمنی داشتند و در ارتش ترکیه خدمت میکردند خلع سلاح و تیرباران کرد. و به همهی ارامنه دستور داده شد که شهرها و روستاها را ظرف بیستوچهار یا چهلوهشت ساعت تخلیه کنند و ارتش ترکیه در برابر دروازههای شهر مستقر شد و همینطور که افراد بیرون میآمدند مردان را به گلوله میبست و زنان را و کودکان را به مناطق صحرایی بینالنهرین تبعید میکرد. و زنان و کودکان میبایست پای پیاده، بدون غذا، سیصد تا پانصد کیلومتر را طی میکردند و بسیاری از آنها در طول راه مردند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۴۲
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
نخستین قانون عقیمسازیِ عناصر ضداجتماعی و معیوب در ۱۹۰۷ در ایالات متحده به اجرا گذاشته شد. این قانون اجازه میداد تبهکاران قسیالقلب و بیماران ذهنی را عقیم کنند، و در ۱۹۱۴، بنا به اصرار روانپزشکان، این قانون به دزدان سابقهدار و الکلیها هم تسری داده شد، و در ۱۹۲۳، در میسوری، شامل حال دزدان خردهپای سیاهپوست و سرخپوستتبار هم شد، چون در مورد دزدان خردهپای سفیدپوست میگفتند راه برای اصلاح آنها و بازگشتشان به زندگی اجتماعی از طریق کار سخت و توأم با وجدان باز است. و در ۱۹۲۹، یک قانون عقیمسازی در سوییس و دانمارک به اجرا گذاشته شد و در ۱۹۳۴ در نروژ و در ۱۹۳۵ در فنلاند و سوئد و در سوئد این قانون تا ۱۹۷۵ پابرجا و نافذ بود، و با دستور دادگاه تا آن زمان ۱۳۸۱۰ مرد سوئدی و ۴۸۹۵۵ زن سوئدی را عقیم کرده بودند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۴۴
@baamanbekhaan
نخستین قانون عقیمسازیِ عناصر ضداجتماعی و معیوب در ۱۹۰۷ در ایالات متحده به اجرا گذاشته شد. این قانون اجازه میداد تبهکاران قسیالقلب و بیماران ذهنی را عقیم کنند، و در ۱۹۱۴، بنا به اصرار روانپزشکان، این قانون به دزدان سابقهدار و الکلیها هم تسری داده شد، و در ۱۹۲۳، در میسوری، شامل حال دزدان خردهپای سیاهپوست و سرخپوستتبار هم شد، چون در مورد دزدان خردهپای سفیدپوست میگفتند راه برای اصلاح آنها و بازگشتشان به زندگی اجتماعی از طریق کار سخت و توأم با وجدان باز است. و در ۱۹۲۹، یک قانون عقیمسازی در سوییس و دانمارک به اجرا گذاشته شد و در ۱۹۳۴ در نروژ و در ۱۹۳۵ در فنلاند و سوئد و در سوئد این قانون تا ۱۹۷۵ پابرجا و نافذ بود، و با دستور دادگاه تا آن زمان ۱۳۸۱۰ مرد سوئدی و ۴۸۹۵۵ زن سوئدی را عقیم کرده بودند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۴۴
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
آدامس را یک داروساز امریکایی ابداع کرد و در اروپا نخستین بار در ۱۹۰۳ برای فروش عرضه شد، هرچند در دهههای پنجاه و شصت بود که رواج فراوان پیدا کرد. آدامس را معمولاً جوانانی میجویدند که میخواستند بدین ترتیب نگرششان به جامعه را در معرض نمایش بگذارند و هنوز دندان پُرکرده نداشتند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۵۴
@baamanbekhaan
آدامس را یک داروساز امریکایی ابداع کرد و در اروپا نخستین بار در ۱۹۰۳ برای فروش عرضه شد، هرچند در دهههای پنجاه و شصت بود که رواج فراوان پیدا کرد. آدامس را معمولاً جوانانی میجویدند که میخواستند بدین ترتیب نگرششان به جامعه را در معرض نمایش بگذارند و هنوز دندان پُرکرده نداشتند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۵۴
@baamanbekhaan
در روسیهی کمونیست بچههای الکلی را وا میداشتند هر یکشنبه در میدان اصلی شهر رژه بروند، درحالیکه نوشتهای بر گردنشان آویخته بود بدین مضمون: «پدر، دست از نوشیدن بردار، من هم میخواهم جایگاهم را در جهان جدید پیدا کنم.» در آلمان نازی، الکلیها میبایست دورِ میدان اصلی شهر بچرخند با این نوشتهی آویزان بر گردنشان: «من دستمزدم را صرف نوشیدن کردهام و چیزی برای خانوادهام باقی نگذاشتهام.» و وقتی که الکلیها خودشان را اصلاح نمیکردند، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشدند تا در آنجا برای همگان کار کنند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۰
@baamanbekhaan
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۰
@baamanbekhaan
و وقتی که نازیها در انتخابات ۱۹۳۳ برنده شدند، قوانینی را به اجرا گذاشتند که یهودیان را از خیلی چیزها منع میکرد. یهودیان اجازه نداشتند مناصب رسمی داشته باشند، در ارتش خدمت کنند یا در دستگاه قضا یا رسانهها کار کنند، و اجازه نداشتند به استخرهای شنا یا به سینما بروند و در پارکها هم فقط حق داشتند روی نیمکتهایی بنشینند که به آنها اختصاص یافته بود و رنگشان را زرد کرده بودند تا فوراً قابل شناسایی باشند. و بچههای یهودی حق نداشتند به مدرسه بروند یا سوار چرخفلک بشوند، و نازیها امیدوار بودند که یهودیها متوجه شوند در آلمان کسی از آنها خوشش نمیآید و خودشان راهشان را بکشند و به جای دیگری بروند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۱
@baamanbekhaan
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۱
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
بعد از جنگ جهانی دوم نوجوانان هم در کشورهای دموکراتیک کمکم اهمیت پیدا کردند، چون این دوران آغاز دوران جامعهی مصرفگرا بود، و نوجوانان وقتی تبلیغ محصولاتی جوانانه را میدیدند، از پدر و مادرشان میخواستند آن را برایشان بخرند. در جامعهی مصرفی، نسل تازهی کودکان در وفور نعمت و فراوانی بزرگ میشدند و کفش و کلاه و مدادرنگی و لگو داشتند و وقتی پدر و مادرشان به آنها میگفتند که چطور پابرهنه به مدرسه میرفتند یا از کفش و کلاه خواهر و برادر بزرگترشان استفاده میکردند، به آنها میخندیدند. و این بچهها، وقتی بزرگ شدند کمکم شروع به غُرزدن کردند که جامعهی مصرفی آدمها را بردهی خویش میکند و باید تمهیدی اندیشید تا جهانی تازه خلق کرد که در آن هیچکس به بردگی کشیده نشود. و در دههی شصت، جوانها دست به شورش علیه جامعهی مصرفی و بردگی و جنگ و نژادگرایی و غیره زدند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۳
@baamanbekhaan
بعد از جنگ جهانی دوم نوجوانان هم در کشورهای دموکراتیک کمکم اهمیت پیدا کردند، چون این دوران آغاز دوران جامعهی مصرفگرا بود، و نوجوانان وقتی تبلیغ محصولاتی جوانانه را میدیدند، از پدر و مادرشان میخواستند آن را برایشان بخرند. در جامعهی مصرفی، نسل تازهی کودکان در وفور نعمت و فراوانی بزرگ میشدند و کفش و کلاه و مدادرنگی و لگو داشتند و وقتی پدر و مادرشان به آنها میگفتند که چطور پابرهنه به مدرسه میرفتند یا از کفش و کلاه خواهر و برادر بزرگترشان استفاده میکردند، به آنها میخندیدند. و این بچهها، وقتی بزرگ شدند کمکم شروع به غُرزدن کردند که جامعهی مصرفی آدمها را بردهی خویش میکند و باید تمهیدی اندیشید تا جهانی تازه خلق کرد که در آن هیچکس به بردگی کشیده نشود. و در دههی شصت، جوانها دست به شورش علیه جامعهی مصرفی و بردگی و جنگ و نژادگرایی و غیره زدند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۳
@baamanbekhaan
«شاهدان یهوه» معتقد بودند که عیسی در همان اواخر قرن نوزدهم به زمین بازگشته است، اما نامرئی است و جز عدهای برگزیده و گرویده نمیتوانند او را ببینند. در آغاز قرن، آنها محاسبه کردند که دوران پاگانی [کفر] در ۱۹۱۴ به پایان خواهد رسید و این به معنای سرآغاز هزارهای خواهد بود که در آن مؤمنان به رستگاری خواهند رسید و آنگاه عیسی خودش را به همه خواهد نمایاند. و وقتی در ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول درگرفت، آنها گفتند که این نشانهی شومی است و خبر میدهد که نبرد بزرگی در آسمان رخ داده است و شیطان به زمین رانده شده است و مسبب بدبختی در قرن بیستم خواهد بود، و این دیگر آزمون نهایی است که خداوند در برابر بشر مینهد و آخرین فرصت برای کسانی است که میخواهند نجات یابند.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۷
@baamanbekhaan
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۷
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
روانپزشکان میگفتند جنگ جهانی اول صدمههایی روانی در افراد زیادی برانگیخته است که پیشتر در ناخودآگاهشان پنهان بود و در دههی ۱۹۲۰ و دههی ۱۹۳۰ مردم کمکم رواننژند* شدند، چون نمیتوانستند خود را با حال درونی یا احوالات بیرونیشان تطبیق دهند، و در اروپای دههی ۱۹۶۰، ۲۵ درصد از زنان و ۱۵ درصد از مردان روانپریش و رواننژند بودند، و روزنامهنگارانْ روانپریشی را بیماری قرن خواندند، و در دههی ۱۹۷۰ شمار افراد گرفتار افسردگی هم رو به فزونی نهاد، و در پایان قرن در اروپا از هر پنج نفر یک نفرشان افسرده بود. جامعهشناسان میگفتند که روانپریشی و افسردگی منعکسکنندهی دگردیسی فرهنگی جامعهی غربی در قرن بیستم است. و روانپریشی منعکسکنندهی جامعهای است که تحت سلطهی سلسلهمراتب و انضباط سخت و تابوهای اجتماعی است و بروز و بیان آسیبشناسانهی احساس گناه است. و افسردگی بروز و بیان احساس درماندگی و آگاهی از تهیبودن و پوکی است. و مردم در اصل به این دلیل روانپریش و رواننژند بودند که دلشان میخواست دست به کارهای ممنوعه بزنند اما قدرتش را نداشتند، چون این کارها تابو به حساب میاومد. و بعدها، وقتی تقریباً همهچیز مجاز شد، مردم کمکم افسرده شدند، چون نمیدانستند با این آزادی که دارند دوست دارند چهکار کنند و تبدیل به سوژههای آسیبشناسانهی تازهای شدند و روانپزشکان میگفتند سوژهی آسیبشناسانه در این دوره کاملاً تغییر شکل یافته است. و جامعهشناسان میگفتند افسردگی تاوان و جبران مافات جهانی است که در آن آزادی فردی دیگر آرمانی نیست که باید با مبارزههای مشقتبار به دنبالش رفت، بلکه سدّی شده است که باید با زحمت و مشقت از آن عبور کرد. و روانپریشی همان اضطراب ناشی از نقض و زیرپاگذاشتن تابوهاست و افسردگی هم اضطراب ناشی از بهدوشکشیدن بار آزادی است.
*رواننژندی به معنای نگرانی، احساس عمومی به آزردگی ناخوشایند، انتظار خطر و ترس ناشی از خطری است که شخص منتظر آن است و نمیداند از کجا سرچشمه میگیرد.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۹،۷۰
@baamanbekhaan
روانپزشکان میگفتند جنگ جهانی اول صدمههایی روانی در افراد زیادی برانگیخته است که پیشتر در ناخودآگاهشان پنهان بود و در دههی ۱۹۲۰ و دههی ۱۹۳۰ مردم کمکم رواننژند* شدند، چون نمیتوانستند خود را با حال درونی یا احوالات بیرونیشان تطبیق دهند، و در اروپای دههی ۱۹۶۰، ۲۵ درصد از زنان و ۱۵ درصد از مردان روانپریش و رواننژند بودند، و روزنامهنگارانْ روانپریشی را بیماری قرن خواندند، و در دههی ۱۹۷۰ شمار افراد گرفتار افسردگی هم رو به فزونی نهاد، و در پایان قرن در اروپا از هر پنج نفر یک نفرشان افسرده بود. جامعهشناسان میگفتند که روانپریشی و افسردگی منعکسکنندهی دگردیسی فرهنگی جامعهی غربی در قرن بیستم است. و روانپریشی منعکسکنندهی جامعهای است که تحت سلطهی سلسلهمراتب و انضباط سخت و تابوهای اجتماعی است و بروز و بیان آسیبشناسانهی احساس گناه است. و افسردگی بروز و بیان احساس درماندگی و آگاهی از تهیبودن و پوکی است. و مردم در اصل به این دلیل روانپریش و رواننژند بودند که دلشان میخواست دست به کارهای ممنوعه بزنند اما قدرتش را نداشتند، چون این کارها تابو به حساب میاومد. و بعدها، وقتی تقریباً همهچیز مجاز شد، مردم کمکم افسرده شدند، چون نمیدانستند با این آزادی که دارند دوست دارند چهکار کنند و تبدیل به سوژههای آسیبشناسانهی تازهای شدند و روانپزشکان میگفتند سوژهی آسیبشناسانه در این دوره کاملاً تغییر شکل یافته است. و جامعهشناسان میگفتند افسردگی تاوان و جبران مافات جهانی است که در آن آزادی فردی دیگر آرمانی نیست که باید با مبارزههای مشقتبار به دنبالش رفت، بلکه سدّی شده است که باید با زحمت و مشقت از آن عبور کرد. و روانپریشی همان اضطراب ناشی از نقض و زیرپاگذاشتن تابوهاست و افسردگی هم اضطراب ناشی از بهدوشکشیدن بار آزادی است.
*رواننژندی به معنای نگرانی، احساس عمومی به آزردگی ناخوشایند، انتظار خطر و ترس ناشی از خطری است که شخص منتظر آن است و نمیداند از کجا سرچشمه میگیرد.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۹،۷۰
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
در ۱۹۰۶، گروهی از جوانان آنارشیست آلمانی و اتریشی گرد هم آمدند که میخواستند زندگی واقعی را در زیر ظاهر آراستهی تمدن بیابند. اینان بهسمت سوییس حرکت کردند و در آنجا کمونی برپا کردند که خودشان اسمش را گذاشته بودند «مونته وریتا» و در آنجا مشغول ترویج طیعتگرایی و گیاهخواری و هماهنگی با طبیعت بودند؛ آنها موهایشان را بلند میکردند و دورِ آتشی که در اردوگاه به پا میکردند میرقصیدند و اندیشههایشان را تبلیغ میکردند. و تدریجاً از دل این حرکت جنبشی شکل گرفت که جوانانی از کشورهای مختلف به این جنبش پیوستند. و آنان یک هنر تازهی مطلق را ترویج میکردند که کاملاً با طبیعت هماهنگ بود و میگفتند هنر امری زیباشناختی نیست، بلکه امری زیستشناختی است، و مطلقترین هنرها رقص است، چون نخستین هنرها هم بوده است، و رقص میتواند الهامبخش خلق یک نظم اجتماعی جدید باشد.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۷
@baamanbekhaan
در ۱۹۰۶، گروهی از جوانان آنارشیست آلمانی و اتریشی گرد هم آمدند که میخواستند زندگی واقعی را در زیر ظاهر آراستهی تمدن بیابند. اینان بهسمت سوییس حرکت کردند و در آنجا کمونی برپا کردند که خودشان اسمش را گذاشته بودند «مونته وریتا» و در آنجا مشغول ترویج طیعتگرایی و گیاهخواری و هماهنگی با طبیعت بودند؛ آنها موهایشان را بلند میکردند و دورِ آتشی که در اردوگاه به پا میکردند میرقصیدند و اندیشههایشان را تبلیغ میکردند. و تدریجاً از دل این حرکت جنبشی شکل گرفت که جوانانی از کشورهای مختلف به این جنبش پیوستند. و آنان یک هنر تازهی مطلق را ترویج میکردند که کاملاً با طبیعت هماهنگ بود و میگفتند هنر امری زیباشناختی نیست، بلکه امری زیستشناختی است، و مطلقترین هنرها رقص است، چون نخستین هنرها هم بوده است، و رقص میتواند الهامبخش خلق یک نظم اجتماعی جدید باشد.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۷
@baamanbekhaan