#برشی_از_متن_كتاب 📖
در ۱۹۴۵ امریکاییها به بمب اتمی دست یافتند و آن را روی شهری به نام هیروشیما انداختند. اسم این هواپیما ENOLA GAY بود و خلبانش بعداً برای روزنامهنگاران توضیح داد که این اسم مادربزرگش بوده است که روی این هواپیما گذاشته است، از بس اسم مادربزرگش مسخره و مضحک بوده. انفجار اتمی تا شعاع سه کیلومتری تقریباً همهی ساختمانها را ویران کرد و ابری از دود در آسمان پدیدار شد که به آن نام قارچ دادند چون شبیه قارچ بود. یک ستاد کمکهای اولیه در مدرسهای برپا شد و بچهمدرسهایهایی که از این انفجار جان به در برده بودند با چوبهای غذاخوری ژاپنی کرمها را از تن بیماران بیرون میکشیدند و وقتی بیماران میمُردند، آنها را با چرخدستی به کورههای جسدسوزی حمل میکردند. و در ماههای پیش رو، مردم بیشتری از بیماریهایی مُردند که به آنها نام مرضهای اتمی دادند - لوکمی، آستنیا و غیره.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۱۶
@baamanbekhaan
در ۱۹۴۵ امریکاییها به بمب اتمی دست یافتند و آن را روی شهری به نام هیروشیما انداختند. اسم این هواپیما ENOLA GAY بود و خلبانش بعداً برای روزنامهنگاران توضیح داد که این اسم مادربزرگش بوده است که روی این هواپیما گذاشته است، از بس اسم مادربزرگش مسخره و مضحک بوده. انفجار اتمی تا شعاع سه کیلومتری تقریباً همهی ساختمانها را ویران کرد و ابری از دود در آسمان پدیدار شد که به آن نام قارچ دادند چون شبیه قارچ بود. یک ستاد کمکهای اولیه در مدرسهای برپا شد و بچهمدرسهایهایی که از این انفجار جان به در برده بودند با چوبهای غذاخوری ژاپنی کرمها را از تن بیماران بیرون میکشیدند و وقتی بیماران میمُردند، آنها را با چرخدستی به کورههای جسدسوزی حمل میکردند. و در ماههای پیش رو، مردم بیشتری از بیماریهایی مُردند که به آنها نام مرضهای اتمی دادند - لوکمی، آستنیا و غیره.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۱۶
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📖
انسانشناسان میگفتند بناهای یادبود تأملبرانگیزتر از موزهها یا آرشیوها هستند، چون بیشتر حافظه را خطاب قرار میدهند تا تاریخ را، و حافظه دائماً تازه میشود، حال آنکه تاریخ مشروعیت گذشتهی زنده را با ثابتنگهداشتنِ آن در زمان از میان میبرد. و مورخان میگفتند که بناهای یادبود به طبقهبندی خاطرات جامعه و سازمانبخشیدن به حافظهی جمعی و نبرد علیه فراموشی در کل و فراتر از همه فراموشیهای خاص یاری میرساند و عملاً راهی برای خلق دیگر اَشکال فراموشی هم هست، و فیلسوفان میگفتند حتی فراموشی میتواند ساختاری باشد.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۱۹
@baamanbekhaan
انسانشناسان میگفتند بناهای یادبود تأملبرانگیزتر از موزهها یا آرشیوها هستند، چون بیشتر حافظه را خطاب قرار میدهند تا تاریخ را، و حافظه دائماً تازه میشود، حال آنکه تاریخ مشروعیت گذشتهی زنده را با ثابتنگهداشتنِ آن در زمان از میان میبرد. و مورخان میگفتند که بناهای یادبود به طبقهبندی خاطرات جامعه و سازمانبخشیدن به حافظهی جمعی و نبرد علیه فراموشی در کل و فراتر از همه فراموشیهای خاص یاری میرساند و عملاً راهی برای خلق دیگر اَشکال فراموشی هم هست، و فیلسوفان میگفتند حتی فراموشی میتواند ساختاری باشد.
#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۱۹
@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
📚📚📚
کتاب #شهر_فرنگ_اروپا از #پاتریک_اوئورژدنیک که توسط #نشر_ماهی و با ترجمهٔ بسیار خوب #خشایار_دیهیمی منتشر شده است، در این کانال معرفی شد. با زدن بر روی هشتگ #فهرست_کتابهای_معرفیشده میتوانید نظر شخصی من و حدود ۲۵ گزیدهٔ منتخب از این کتاب را مطالعه کنید.
📓با من در لذت خواندن کتاب همراه شوید.
@baamanbekhaan
کتاب #شهر_فرنگ_اروپا از #پاتریک_اوئورژدنیک که توسط #نشر_ماهی و با ترجمهٔ بسیار خوب #خشایار_دیهیمی منتشر شده است، در این کانال معرفی شد. با زدن بر روی هشتگ #فهرست_کتابهای_معرفیشده میتوانید نظر شخصی من و حدود ۲۵ گزیدهٔ منتخب از این کتاب را مطالعه کنید.
📓با من در لذت خواندن کتاب همراه شوید.
@baamanbekhaan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#گزیدهی_منتخب 📚
احترام به کرامت دیگران، نماد جایگاه اخلاقی فرد است. عرفهای اجتماعی پشتوانهی احترام گذاشتن هستند. این عرفها علاوه بر پشتوانهی فشارهای اجتماعی، از پشتوانهی روانی نیز برخوردارند. ایدهی تحقیر گدایی نابینا ما را میترساند. نفعطلبیِ کوتهبینانهی فردی ممکن است باعث شود شخصی پولِ گدای نابینا را بدزدد: در چنین حالتی بعید است گدای نابینا در صدد انتقام برآید، و اگر فرد دیگری درآن اطراف نباشد که ما را ببیند، مجازات اجتماعی نیز در کار نخواهد بود. ولی چنین فکری برای اکثر انسانها نفرتانگیز است.(صفحهٔ ۶۴)
#انسانیت_تاریخ_اخلاقی_سده_بیستم
#جاناتان_گلاور
ترجمه #افشین_خاکباز
ویراستار #خشایار_دیهیمی
#نشر_آگه
@baamanbekhaan
احترام به کرامت دیگران، نماد جایگاه اخلاقی فرد است. عرفهای اجتماعی پشتوانهی احترام گذاشتن هستند. این عرفها علاوه بر پشتوانهی فشارهای اجتماعی، از پشتوانهی روانی نیز برخوردارند. ایدهی تحقیر گدایی نابینا ما را میترساند. نفعطلبیِ کوتهبینانهی فردی ممکن است باعث شود شخصی پولِ گدای نابینا را بدزدد: در چنین حالتی بعید است گدای نابینا در صدد انتقام برآید، و اگر فرد دیگری درآن اطراف نباشد که ما را ببیند، مجازات اجتماعی نیز در کار نخواهد بود. ولی چنین فکری برای اکثر انسانها نفرتانگیز است.(صفحهٔ ۶۴)
#انسانیت_تاریخ_اخلاقی_سده_بیستم
#جاناتان_گلاور
ترجمه #افشین_خاکباز
ویراستار #خشایار_دیهیمی
#نشر_آگه
@baamanbekhaan
Telegram
attach 📎
Forwarded from Azadeh
📚ماشیننویسِ لنینگراد
نویسنده مقاله: آزاده رمضانی
نام کتاب: سوفیا پتروونا
نویسنده کتاب: لیدیا چوکوفسکایا
مترجم کتاب: خشایار دیهیمی
ناشر: ماهی
نوبت چاپ: ۱ سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۱۸۴
سوفیا پتروونا یک زن ساده است. یک شهروند سربهراه شوروی استالینی و یک ماشیننویس. لیدیا چوکوفسکایا داستان زندگی او در سالهای دههی سی و پیش از آغاز جنگ میهنی را در قالب این رمان کمحجم ریخته است. داستان وقایعی که برای یک آدم معمولی در زیر سایه دوران تصفیه و سرکوب استالینی پیش میآید. کتاب البته سالها بعد از مرگ استالین در شوروی به چاپ رسید. زمانی که از فشارها کاسته شده بود.
#وینش
#معرفی_و_نقد
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#آزاده_رمضانی
#ماهی
نویسنده مقاله: آزاده رمضانی
نام کتاب: سوفیا پتروونا
نویسنده کتاب: لیدیا چوکوفسکایا
مترجم کتاب: خشایار دیهیمی
ناشر: ماهی
نوبت چاپ: ۱ سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۱۸۴
سوفیا پتروونا یک زن ساده است. یک شهروند سربهراه شوروی استالینی و یک ماشیننویس. لیدیا چوکوفسکایا داستان زندگی او در سالهای دههی سی و پیش از آغاز جنگ میهنی را در قالب این رمان کمحجم ریخته است. داستان وقایعی که برای یک آدم معمولی در زیر سایه دوران تصفیه و سرکوب استالینی پیش میآید. کتاب البته سالها بعد از مرگ استالین در شوروی به چاپ رسید. زمانی که از فشارها کاسته شده بود.
#وینش
#معرفی_و_نقد
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#آزاده_رمضانی
#ماهی
وینش | سایت معرفی و نقد کتاب
ماشیننویسِ لنینگراد
داستان زندگی سوفیا پتروونا، ماشیننویسِ روسی، در سالهای ۱۹۴۰-۱۹۳۹، توسط لیدیا چوکوفسکایا، شاعر و نویسندهی روس و ساکن لنینگراد نوشته شده است.
#برشی_از_متن_كتاب 📚
ما ادبا مدتهاست متوجه شدهایم منصفترین داور کارهایمان ماشیننویسها هستند. آنها کاملاً خودجوش نظر میدهند و ذهنشان مثل رفقای منتقد و ویراستارانمان جهتگیری قبلی ندارد.
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
ص۱۴
@baamanbekhaan
ما ادبا مدتهاست متوجه شدهایم منصفترین داور کارهایمان ماشیننویسها هستند. آنها کاملاً خودجوش نظر میدهند و ذهنشان مثل رفقای منتقد و ویراستارانمان جهتگیری قبلی ندارد.
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
ص۱۴
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
شغل به آدم کلی چیز برای فکر کردن میدهد وزندگی آدم را سرشارتر میکند، مخصوصاً وقتی شغل آدم با ادبیات گره خورده باشد.
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
ص۲۳
@baamanbekhaan
شغل به آدم کلی چیز برای فکر کردن میدهد وزندگی آدم را سرشارتر میکند، مخصوصاً وقتی شغل آدم با ادبیات گره خورده باشد.
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
ص۲۳
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
وقتی خبر نخستین نجاتها اعلام شد، پشت ماشینتحریرش به گریه افتاد، اشک خوشحالی از گونهاش بر کاغذ ریخت و دو صفحه خراب شد. چشمهایش را پاک میکرد و مدام میگفت: «نه، نمیگذارند آدمها تلف شوند، نه، نمیگذارند!»
ص۴۳
@baamanbekhaan
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
وقتی خبر نخستین نجاتها اعلام شد، پشت ماشینتحریرش به گریه افتاد، اشک خوشحالی از گونهاش بر کاغذ ریخت و دو صفحه خراب شد. چشمهایش را پاک میکرد و مدام میگفت: «نه، نمیگذارند آدمها تلف شوند، نه، نمیگذارند!»
ص۴۳
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
هر عضو وفادار حزب را یک زن خوشگل میتواند از راه به در ببرد.
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۹
@baamanbekhaan
هر عضو وفادار حزب را یک زن خوشگل میتواند از راه به در ببرد.
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۹
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب
معلوم است که اسممان رفته توی لیست سیاه.
پستفطرتها! اینهمه خوک یکدفعه از کجا سروکلهشان پیدا شد؟»
سوفیا پتروونا با لحن سرزنش آمیزی گفت: «آلیک چطور میتوانی اینطوری حرف بزنی؟همین حرفها را زدی که از کامسومول بیرونت کردند.»
آلیک که لبهایش میلرزید، جواب داد: «سوفیا پتروونا! زبان تند و تیزم نبود که باعث اخراجم شد.
بهخاطر این بیرونم کردند که حاضر نشدم علیه نیکلای حرفی بزنم.»
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۳
@baamanbekhaan
معلوم است که اسممان رفته توی لیست سیاه.
پستفطرتها! اینهمه خوک یکدفعه از کجا سروکلهشان پیدا شد؟»
سوفیا پتروونا با لحن سرزنش آمیزی گفت: «آلیک چطور میتوانی اینطوری حرف بزنی؟همین حرفها را زدی که از کامسومول بیرونت کردند.»
آلیک که لبهایش میلرزید، جواب داد: «سوفیا پتروونا! زبان تند و تیزم نبود که باعث اخراجم شد.
بهخاطر این بیرونم کردند که حاضر نشدم علیه نیکلای حرفی بزنم.»
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۳
@baamanbekhaan