#برشیازمتنکتاب📖
آه ای برادر من، در وقت تنعم خاکسار باش! با آنان که اگر هم از تو سزاوارتر نیستند، باری کمسعادتتر از تو هستند مهربان باش. خود بیندیش تو که تنها حسنت آن است که به وسوسهای نیرومند گرفتار نیامدهای، تو که تنها به مدد بخت کامیاب شدهای، تو که اگر منزلتی یافتهای یه حکم آن بوده است که پدرانت چنین و چنان بودهاند، تو که رونق و آبت، به بسا احتمال، شوخی تقدیر بوده است چه حق داری که دیگران را خوار بشماری.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۱۹
@baamanbekhaan
آه ای برادر من، در وقت تنعم خاکسار باش! با آنان که اگر هم از تو سزاوارتر نیستند، باری کمسعادتتر از تو هستند مهربان باش. خود بیندیش تو که تنها حسنت آن است که به وسوسهای نیرومند گرفتار نیامدهای، تو که تنها به مدد بخت کامیاب شدهای، تو که اگر منزلتی یافتهای یه حکم آن بوده است که پدرانت چنین و چنان بودهاند، تو که رونق و آبت، به بسا احتمال، شوخی تقدیر بوده است چه حق داری که دیگران را خوار بشماری.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۱۹
@baamanbekhaan
#برشیازمتنکتاب📖
البته بر ما واضح و معلوم است که در میان همهٔ سیّئاتی که موجب انحطاط سیرت آدمی میشوند خودپرستی از همهٔ آنها زشتتر و مذمومتر است. کسی که خود را ناحق و نابجا دوست بدارد به وحشتناکترین جنایات عالم دست میزند؛ و هم در کشورها و هم در میان خانوادهها باعث بدبختی و شقاوت فراوان میگردد. شخص خودپرست خانوادهٔ خود را به تنگدستی مبتلا ساخته غالباً آنان را به خاک سیاه مینشاند: یک پادشاه خودپرست هم رعایای خود را به خاک سیاه نشانده غالباً آنان را گرفتار جنگ میکند.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۳۸
@baamanbekhaan
البته بر ما واضح و معلوم است که در میان همهٔ سیّئاتی که موجب انحطاط سیرت آدمی میشوند خودپرستی از همهٔ آنها زشتتر و مذمومتر است. کسی که خود را ناحق و نابجا دوست بدارد به وحشتناکترین جنایات عالم دست میزند؛ و هم در کشورها و هم در میان خانوادهها باعث بدبختی و شقاوت فراوان میگردد. شخص خودپرست خانوادهٔ خود را به تنگدستی مبتلا ساخته غالباً آنان را به خاک سیاه مینشاند: یک پادشاه خودپرست هم رعایای خود را به خاک سیاه نشانده غالباً آنان را گرفتار جنگ میکند.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۳۸
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖
کیست که وقتی زنان به نگهداری فرزندانشان میپردازند یا از بیماری تیمار میکنند این نور دلپذیر فرشتهآسای محبت و دلسوزی را در چهرهٔ آنان ندیده باشد؟
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۶۲
@baamanbekhaan
کیست که وقتی زنان به نگهداری فرزندانشان میپردازند یا از بیماری تیمار میکنند این نور دلپذیر فرشتهآسای محبت و دلسوزی را در چهرهٔ آنان ندیده باشد؟
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۶۲
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب (متن اصلی و ترجمهشده)
در بازار خودفروشی کارهایی هست که به آنها دست میزنیم و از آنها نیک خبر داریم اما هرگز دربارهٔ آنها سخنی بر لب نمیآوریم: همانگونه که اهریمنان شیطان را میپرستند اما نامش را بر زبان نمیآورند؛ و مردمان باادب هرگز تحمل وصف حقیقی فساد را ندارند همانطور که بانوانِ بهراستی بافرهنگ انگلیس و امریکا اجازه نمیدهند کلمهٔ «تنبان» در محضر عفیف آنان بر زبان آید. باوجوداین، سرکار خانم، فساد و تنبان، هر دو همه روزه جلو چشم ما روان هستند و چندان هم ما را تکان نمیدهند. اگر قرار بود هربار که هرکدام از اینها میگذرد صورت شما سرخ شود چه قیافهای پیدا میکردید! فقط وقتی نام لعنتی آنها بر زبان میآید شرم و حیای شما به میدان میگذارد تا نشان دهد که یکّه خوردهاید یا احساس میکنید به شما بیحرمتی شده است.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۸۰۲
There are things we do and know perfectly well in Vanity Fair, though we never speak of them: as the Ahrimanians worship the devil, but don’t mention him: and a polite public will no more bear to read an authentic description of vice than a truly-refined English or American female will permit the word breeches to be pronounced in her chaste hearing. And yet, Madam, both are walking the world before our faces every day, without much shocking us. If you were to blush every time they went by, what complexions you would have! It is only when their naughty names are called out that your modesty has any occasion to show alarm or sense of outrage.
@baamanbekhaan
در بازار خودفروشی کارهایی هست که به آنها دست میزنیم و از آنها نیک خبر داریم اما هرگز دربارهٔ آنها سخنی بر لب نمیآوریم: همانگونه که اهریمنان شیطان را میپرستند اما نامش را بر زبان نمیآورند؛ و مردمان باادب هرگز تحمل وصف حقیقی فساد را ندارند همانطور که بانوانِ بهراستی بافرهنگ انگلیس و امریکا اجازه نمیدهند کلمهٔ «تنبان» در محضر عفیف آنان بر زبان آید. باوجوداین، سرکار خانم، فساد و تنبان، هر دو همه روزه جلو چشم ما روان هستند و چندان هم ما را تکان نمیدهند. اگر قرار بود هربار که هرکدام از اینها میگذرد صورت شما سرخ شود چه قیافهای پیدا میکردید! فقط وقتی نام لعنتی آنها بر زبان میآید شرم و حیای شما به میدان میگذارد تا نشان دهد که یکّه خوردهاید یا احساس میکنید به شما بیحرمتی شده است.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۸۰۲
There are things we do and know perfectly well in Vanity Fair, though we never speak of them: as the Ahrimanians worship the devil, but don’t mention him: and a polite public will no more bear to read an authentic description of vice than a truly-refined English or American female will permit the word breeches to be pronounced in her chaste hearing. And yet, Madam, both are walking the world before our faces every day, without much shocking us. If you were to blush every time they went by, what complexions you would have! It is only when their naughty names are called out that your modesty has any occasion to show alarm or sense of outrage.
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖
برادر خواننده، من نمیدانم کدامیک از این دو سرنوشت بهتر است: در عین کامیابی و شهرت مردن یا در فقر و سرخوردگی جانسپردن؟ داشتن و بهاکراه دستبرداشتن؛ یا قمار زندگی را بازیکردن و باختن و رخت از این سرای کشیدن؟ راستی چه حال غریبی است که روزی از عمر فرا رسد و بگوییم «فردا دیگر پیروزی و شکست چندان اهمیتی ندارد؛ خورشید خواهد دمید و هزاران هزار آدمی، چون همیشه بر سرِ کار یا تفریح خود خواهند رفت، اما من از این غوغا بیرون خواهم بود.»
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۶۲
@baamanbekhaan
برادر خواننده، من نمیدانم کدامیک از این دو سرنوشت بهتر است: در عین کامیابی و شهرت مردن یا در فقر و سرخوردگی جانسپردن؟ داشتن و بهاکراه دستبرداشتن؛ یا قمار زندگی را بازیکردن و باختن و رخت از این سرای کشیدن؟ راستی چه حال غریبی است که روزی از عمر فرا رسد و بگوییم «فردا دیگر پیروزی و شکست چندان اهمیتی ندارد؛ خورشید خواهد دمید و هزاران هزار آدمی، چون همیشه بر سرِ کار یا تفریح خود خواهند رفت، اما من از این غوغا بیرون خواهم بود.»
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۷۶۲
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📖
هیهات! کدامیک از ماست که در این عالم خشنود باشد؟ کدامیک از ماست که به آرزوی خود رسیده یا وقتی هم که رسیده، خرسند شده باشد؟ بیایید بچهها، بیایید تا جعبه را ببندیم وعروسکها را جمع کنیم که نمایش ما به سر رسید.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۸۶۵
@baamanbekhaan
هیهات! کدامیک از ماست که در این عالم خشنود باشد؟ کدامیک از ماست که به آرزوی خود رسیده یا وقتی هم که رسیده، خرسند شده باشد؟ بیایید بچهها، بیایید تا جعبه را ببندیم وعروسکها را جمع کنیم که نمایش ما به سر رسید.
#بازار_خودفروشی
#ویلیام_تکری
#منوچهر_بدیعی
#نشر_نيلوفر
ص۸۶۵
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب📚
وقتی برای كسی زمان متوقف شده باشد، در هيچ كجای ذهنش ديگر جايی، هرچند كوچک، نه برای من نه برای هيچكسِ ديگر وجود ندارد.
هرچه هست رشتههايی است از خاكسترِ پريشاني كه ميانِ عصبهای كاسهی سرشاخه دوانده و زمان را در چنبرهی خود مدفون كرده است.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۸
@baamanbekhaan
وقتی برای كسی زمان متوقف شده باشد، در هيچ كجای ذهنش ديگر جايی، هرچند كوچک، نه برای من نه برای هيچكسِ ديگر وجود ندارد.
هرچه هست رشتههايی است از خاكسترِ پريشاني كه ميانِ عصبهای كاسهی سرشاخه دوانده و زمان را در چنبرهی خود مدفون كرده است.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۸
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
اينطور بارم آورده بودند كه بترسم. از همهچيز.
از بزرگتر كه مبادا بهش بربخورد؛ از كوچکتر كه مبادا دلش بشكند؛ از دوست كه مبادا برنجد و تنهايم بگذارد؛ از دشمن كه مبادا برآشوبد و به سراغم بيايد.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۱۲
@baamanbekhaan
اينطور بارم آورده بودند كه بترسم. از همهچيز.
از بزرگتر كه مبادا بهش بربخورد؛ از كوچکتر كه مبادا دلش بشكند؛ از دوست كه مبادا برنجد و تنهايم بگذارد؛ از دشمن كه مبادا برآشوبد و به سراغم بيايد.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۱۲
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
مردِ بيابانی تنها ثروتش سايهی اوست. مینشيند، با او مینشيند. میايستد، با او میايستد. صبح كه میشود، عظمتِ او را امتداد میدهد تا مغربِ جهان. عصر كه میشود غروبِ او را امتداد میدهد تا مشرقِ جهان.
چه كسی اين همه وفادار است؟
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۲۰
@baamanbekhaan
مردِ بيابانی تنها ثروتش سايهی اوست. مینشيند، با او مینشيند. میايستد، با او میايستد. صبح كه میشود، عظمتِ او را امتداد میدهد تا مغربِ جهان. عصر كه میشود غروبِ او را امتداد میدهد تا مشرقِ جهان.
چه كسی اين همه وفادار است؟
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۲۰
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
هر آدمی كم و بيش رازهای كوچكی دارد كه با خود به گور خواهد برد. رازهايی هم هست كه میكوشيم تا آنجا كه ممكن است از چشمِ ديگران پنهان بماند. مثل آدمِ ششانگشتی كه دائم انگشت شستش را پنهان میكند.
#همنوايي_شبانه_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمي
#نشر_نيلوفر
ص۶۲
@baamanbekhaan
هر آدمی كم و بيش رازهای كوچكی دارد كه با خود به گور خواهد برد. رازهايی هم هست كه میكوشيم تا آنجا كه ممكن است از چشمِ ديگران پنهان بماند. مثل آدمِ ششانگشتی كه دائم انگشت شستش را پنهان میكند.
#همنوايي_شبانه_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمي
#نشر_نيلوفر
ص۶۲
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
رفتار و گفتارِ آدمها چيزی نيست جز پوششی برای پنهانكردنِ آنچه در خيالشان میگذرد.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۶۵
@baamanbekhaan
رفتار و گفتارِ آدمها چيزی نيست جز پوششی برای پنهانكردنِ آنچه در خيالشان میگذرد.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۶۵
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
در نظام، هرچه درجه پايينتر، آدمی به مرگ نزديکتر.
يک سرباز در خطِ مقدمِ جبهه میجنگد، درست چهره به چهره با مرگ. و يک فرمانده، بسته به درجهاش، در مسافتی دورتر.
یک كلنل آنقدر با مرگ فاصله گرفته است (البته اگر هنوز نمرده باشد) كه از بالا به آن نگاه كند.
از آن پس، هرچه مراتبِ فردِ نظامی بالاتر برود، به همان ميزان كه از مرگِ رويارو فاصله میگيرد، به مرگِ ديگر - مرگِ ناغافل - نزديکتر میشود.
یک كلنل در فاصلهای تقريباً مساوی از هر دو مرگ ايستاده است.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۴۹
@baamanbekhaan
در نظام، هرچه درجه پايينتر، آدمی به مرگ نزديکتر.
يک سرباز در خطِ مقدمِ جبهه میجنگد، درست چهره به چهره با مرگ. و يک فرمانده، بسته به درجهاش، در مسافتی دورتر.
یک كلنل آنقدر با مرگ فاصله گرفته است (البته اگر هنوز نمرده باشد) كه از بالا به آن نگاه كند.
از آن پس، هرچه مراتبِ فردِ نظامی بالاتر برود، به همان ميزان كه از مرگِ رويارو فاصله میگيرد، به مرگِ ديگر - مرگِ ناغافل - نزديکتر میشود.
یک كلنل در فاصلهای تقريباً مساوی از هر دو مرگ ايستاده است.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۴۹
@baamanbekhaan
حالا، وقتی به ليستِ دور و درازِ كشورهايی فكر میكردم كه سالهاست، و در برخی موارد قرنهاست برای استقلال میجنگند، میفهميدم چرا از دست دادن استقلال اينقدر آسان است و به دست آوردنش آنهمه دشوار.
و من كه كشورم را ترک كرده بودم، برای آنكه به همه چيزِ من كار داشتند، حالا احساس میكردم نفرين شدهای هستم كه وقتی هم توی قبر بگذارندم به جايی خواهم رفت كه به همهچيزِ من كار خواهند داشت!
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۸۶
@baamanbekhaan
و من كه كشورم را ترک كرده بودم، برای آنكه به همه چيزِ من كار داشتند، حالا احساس میكردم نفرين شدهای هستم كه وقتی هم توی قبر بگذارندم به جايی خواهم رفت كه به همهچيزِ من كار خواهند داشت!
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۸۶
@baamanbekhaan
منظرهی ويرانی آدمها غمانگيزترين منظرهی دنياست.
ببينی كسی مثل طاووس میرفته، حالا مرغ نحيفی است، پرش ريخته، ببينی كسی خود را ملكهای میپنداشته و تو را بندهی زرخريد، حالا منتظر گوشهی چشمی است به او بكنی. ببينی...
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۱۰۷
@baamanbekhaan
ببينی كسی مثل طاووس میرفته، حالا مرغ نحيفی است، پرش ريخته، ببينی كسی خود را ملكهای میپنداشته و تو را بندهی زرخريد، حالا منتظر گوشهی چشمی است به او بكنی. ببينی...
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۱۰۷
@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
هيچ صيادی، بهوقتِ شكار، حضورِ خود را اعلام نمیكند. آنقدر به مرگهای متوالی، در فواصلِ منظمِ دم و بازدم، تن میدهد تا قربانی در ذره ذرهی هوای اطرافش بوی نيستیِ او را استشمام كند. خوب كه رگهايش از لذت آسودگی كرخت شد وقتِ فرود آوردن ضربه است.
و من كه شكاری بودم كه از بدِ حادثه به قوانين تخطیناپذيرِ صيد آگاه است، حالا، سكوت و نيستیِ شكارچی فقط میتوانست مضطربم كند. میمُردم بیآنكه، دستِكم، دمِ پيش از مرگ، رگهايم از لذتِ آسودگی كرخت شود. چه زورِ سهمگينی! و چه شبی از آن سهماگين تر!
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۱۱۶
@baamanbekhaan
هيچ صيادی، بهوقتِ شكار، حضورِ خود را اعلام نمیكند. آنقدر به مرگهای متوالی، در فواصلِ منظمِ دم و بازدم، تن میدهد تا قربانی در ذره ذرهی هوای اطرافش بوی نيستیِ او را استشمام كند. خوب كه رگهايش از لذت آسودگی كرخت شد وقتِ فرود آوردن ضربه است.
و من كه شكاری بودم كه از بدِ حادثه به قوانين تخطیناپذيرِ صيد آگاه است، حالا، سكوت و نيستیِ شكارچی فقط میتوانست مضطربم كند. میمُردم بیآنكه، دستِكم، دمِ پيش از مرگ، رگهايم از لذتِ آسودگی كرخت شود. چه زورِ سهمگينی! و چه شبی از آن سهماگين تر!
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
ص۱۱۶
@baamanbekhaan