با من بخوان📚
189 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
فیلم به‌تصویرکشیدن رمان است. رمان هر بار که می‌خوانیمش زنده می‌شود. رمان گذشته‌ی خوانندگان مرده‌اش را در خود دارد و اکنونِ خوانندگان زنده‌اش را و آینده‌ی خوانندگانی را که خواهند آمد.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۷۵
#برشی_از_متن_كتاب 📖

از دنیا تقلید نکنیم، بلکه دنیاهای جدیدی بسازیم که در دسترس همه باشد، منحصر‌به‌فرد و غیرتکراری، دنیایی درون دنیایی دیگر...

#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۷۶


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

با چه سماجتی از پذیرش سالخوردگی طفره می‌رویم و چیزی را که نه‌تنها اجتنا‌ب‌ناپذیر، بلکه آشکار هم هست، یکسر به کناری می‌رانیم. چقدر دروغ می‌بافیم تا چیزی را که دیگران به‌روشنی می‌بینند، انکار کنیم.



#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۹۰


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

فکر می‌کنم بهترین راه درمان زخم این است که بگوییم علتش چه بوده. البته همه با من موافق نیستند. بعضی عقیده دارند اگر حرف فاجعه را نزنیم دوباره به سراغمان نمی‌آید.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۰۶

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

چهره‌اش به‌سوی گذشته برگشته. در آنجا که ما رشته‌ای از رویدادها می‌بینیم، او فاجعه‌ای واحد می‌بیند که یکسر ویرانی بر سر ویرانی می‌نهد و همه را پیش پای او تل‌انبار می‌کند. فرشته دوست می‌داشت بماند، مردگان را بیدار کند و آنچه را که خرد و خراب شده بود دوباره بسازد. اما طوفانی از بهشت پیش می‌تازد و این طوفان آن‌چنان در بال‌های فرشته افتاده که قادر نیست آنها را ببندد. این طوفان فرشته را به آینده‌ای می‌راند که پشت به آن کرده و در همان‌حال تل ویرانه‌ای که جلوِ اوست کم‌کم سر به آسمان می‌ساید. این طوفان چیزی است که ما پیشرفت می‌نامیم.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱۵


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

ویرانه حقیقت را آشکار می‌کند چون چیزی است که بر جا می‌ماند؛ ویرانه استمرار تاریخ است.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱۷

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

دور و برِ ما را معما گرفته و آن اندک چیزی که به یاری عقل می‌دانیم صرفاً استثنایی است در دنیایی سراسر معما. عقل ما را به حیرت می‌اندازد و حیرت‌کردن - درشگفت‌شدن- مثل شناوربودن در دریای پهناوری است که دوتادور جزیره‌ی منطق را گرفته - اینها را در این بلندی سیزده‌هزارپایی با خود می‌گویم. به یاد ویوین لی در آنا کارنینا می‌افتم، به یاد صحنه‌ی ساخته‌شده برای آخرین امپراتور پیسکاتور، که همسایه‌ی بازیگرم توصیف کرده بود، می‌افتم و حالا می‌فهمم که چرا هنر دقیق‌ترین (و ارزشمندترین) نماد زندگی است. هنر معمایی را پیش می‌کشد اما راه‌حل این معما خود معمای دیگری است.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱۸


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

یک عده از مردم اسباب عذاب مردم دیگر شده‌اند. خوشبختی و کامیابی درست مثل منطق کمیابند؛ اساسی‌ترین تجربه‌ی بشری شکست و‌ نومیدی است.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱۸

@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📖

دختری میان آفتابگردان‌های پژمرده در انتهای تابستان دراز کشیده و نسیمْ گیسوی سیاهش را به هم می‌ریزد و صدای پدر، عاشق، شوهر، پسر، به او‌ می‌گوید اینجا بمان، از نو زاده شو، ما را بگذار تا بمیریم اما تو باید زنده بمانی کنستانسیا، به‌نام ما زنده بمانی، مگذار قهر و غلبه‌ی تاریخ نابودت کند، ما را با خاطره‌ات حفظ کن، ما را چشمانت مُهر کن.



#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۳۰


@baamanbekhaan