با من بخوان📚
180 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
#برشی_از_متن_كتاب 📖

گاهی اوقات همان‌طور که روی صندلی تاب می‌خورم و برای غلبه بر گرما به گذر آرام روز فکر می‌کنم، یا وقتی از بالای آتلانتا رد می‌شوم و سعی می‌کنم آن پایین تکه‌پاره‌های سوخته‌ی گذشته را پیدا کنم، از این پیرمرد خواب‌آلود که خودم باشم می‌پرسم آیا ما تاوان گناهمان را داده‌ایم؟ چطور می‌توانیم از شر این ماجرا خلاص بشویم. یا شاید آسایش ما در گروِ این است که یاد بگیریم با این گناه تا ابد زندگی کنیم؟ از خودم می‌پرسم توبه‌ای که آن خشونت تاریخی بر دوش ما می‌گذارد چقدر طول خواهد کشید؟ کِی رخصت استراحت به ما می‌دهد؟


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

تاریخ ما سرانجام به کجا می‌کشد، مسئولیت فردی من در قبال بیدادی که خودم مرتکب نشده‌ام تا کجا می‌تواند، یا باید، کشیده شود؟


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۲

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

هر کس که قبل از اختراع دستگاه تهویه‌ی مصنوعی در آب‌وهوای فوق‌العاده گرم یا سرد زندگی کرده خوب می‌داند که سرما و گرما درواقع نوعی وضعیت ذهنی هستند که کانون هستی ما، یعنی ذهن، آنها را مثل ادبیات یا قدرت، می‌پذیرد یا رد می‌کند. پس اگر این کله‌ی ما قصد یاری ندارد، بهتر است توی هوای داغ بنشینیم و قهوه‌ی داغ بخوریم. این‌جوری گرمای درونی و بیرونی به توازن می‌رسند، اما در هوای گرم هرچیز خنک این توازن را به هم می‌زند و بدین ترتیب بهای چند لحظه آسایش چند ساعت عذاب می‌شود. آیا عکس این گفته، در مورد هوای سرد هم صدق می‌کند؟ یعنی آیا خوردن بستنی در سرمای زمستان روسیه کمکی به حالمان می‌کند؟


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۳


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

ازش پرسیدم کس‌و‌کاری در گورستان دارد، خندید و بی‌آنکه به من نگاه کند زیر لب گفت هیچ‌کس آدم‌هایی را که پنجاه سال پیش مرده‌اند به‌یاد نمی‌آرد. نه، خاطره‌ی مردگان بیست سال پیش که هیچ، ده سال هم دوام نمی‌آرد... بعد قدم‌زنان دور شد و من مجال نیافتم تا بگویم خودم دلیل غلط‌بودن این حرف هستم. من به سراغ آدم‌هایی می‌روم که دو قرن پیش مرده‌اند، و آنها را به‌یاد می‌آورم.



#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۵


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

انکار همه‌چیز خیلی خیلی مشکل است، اینکه آدم ببیند کل آن چیزی که وجود او را می‌سازد از دست می‌رود، نه‌فقط مایملک بلکه تمام نیروی جسمانی و فکری، اینکه همه‌چیز را مثل چمدانی جا بگذاری و زندگی را از نو‌ شروع کنی.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۸


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

یک مدتی که می‌گذرد و آدم زندگی خودش ته می‌کشد فقط به وساطت زندگی دیگران زندگی می‌کند.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۹


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

سیاست هنر حدو‌مرزهاست. هنر حدو‌مرز سیاست است.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۲۵

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

ما ترجیح می‌دهیم خودمان را در این قبیل آدم‌های ابله پیدا کنیم که مثل ما حرف می‌زنند، ظاهرشان مثل ماست، لطیفه‌هاشان مثل ماست و همان عقب‌افتادگی ذهنی، فراموشی، تعصب و وسواس ما و سرگشتگی‌های ما را دارند و به‌این‌ترتیب ما ابتذال ذهنی خودمان را توجیه می‌کنیم. راستی که چه تسلایی! یک روزولت جدید، یک کندی جدید، ما را وا می‌دارد که آنها را به‌خاطر چیزی که خودمان نیستیم ستایش کنیم، و این احساس آزاردهنده‌ای است.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۳۳


@baamanbekhaan
-کنستانسیا چی فکر می‌کنی درباره‌ی مردی که یک روز صبح بیدار می‌شود و می‌بیند تبدیل به حشره‌ای شده و آن‌وقت در راه‌آهن اسپانیا هم کار می‌کند؟ (اشاره دارد به داستان مسخ نوشته‌ی کافکا) به‌نظر تو این به زیان ادبیات بود یا به سود راه‌آهن؟

-کنستانسیا فکر می‌کند و می‌گوید «قطارها سر وقت می‌رسیدند اما بدون مسافر.»


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۳۴،۳۵


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

سالخوردگی به‌معنای چشم‌پوشیدن از برخی چیزهایی است که در جوانی دوست داشته‌ایم.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۵۸


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

زندگی زناشویی وقتی یک‌طرفه وادار به توضیح می‌شود، لطمه می‌خورد. آنکه می‌بخشد متهم می‌کند.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۶۲

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

آدم مُرده به جای خودش برنمی‌گردد، آدم مرده باید به همان زندگی‌ای که یک زمانی مال او بوده قناعت کند. آدم مرده با صدقه‌ی خاطره زندگی می‌کند. دکتر، آدم مرده در صورتی به جای خودش برمی‌گردد که زندگی را در جایی پیدا کند که بتواند...


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۷۲


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

آخ، کارکردن با میرهولد، دکتر هال، با آدمی که هوش و شعور فوق‌العاده‌اش ما را با یک دنیای بهتر آشنا می‌کرد. یعنی به این دلیل کشتندش؟ بگویید ببینم، شما پزشک هستید، به همین دلیل بهترین آدم‌ها را کشتند یا سانسور کردند یا وادار به خودکشی کردندشان؟ به این دلیل که ما می‌توانیم به آن چیزی که آنها فقط ادعاش را دارند، برسیم، به این دلیل که اگر ما به آن برسیم، آنها دیگر قادر نیستند قولش را به کسی بدهند؟ راستی که سیاست چطور ته می‌کشد، تمام می‌شود و هنر چطور خودش را از نو می‌آفریند، این چیزی است که آنها نمی‌دانستند. یا شاید هم می‌دانستند و ازش می‌ترسیدند.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۷۳


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
فیلم به‌تصویرکشیدن رمان است. رمان هر بار که می‌خوانیمش زنده می‌شود. رمان گذشته‌ی خوانندگان مرده‌اش را در خود دارد و اکنونِ خوانندگان زنده‌اش را و آینده‌ی خوانندگانی را که خواهند آمد.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۷۵
#برشی_از_متن_كتاب 📖

از دنیا تقلید نکنیم، بلکه دنیاهای جدیدی بسازیم که در دسترس همه باشد، منحصر‌به‌فرد و غیرتکراری، دنیایی درون دنیایی دیگر...

#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۷۶


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

با چه سماجتی از پذیرش سالخوردگی طفره می‌رویم و چیزی را که نه‌تنها اجتنا‌ب‌ناپذیر، بلکه آشکار هم هست، یکسر به کناری می‌رانیم. چقدر دروغ می‌بافیم تا چیزی را که دیگران به‌روشنی می‌بینند، انکار کنیم.



#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۹۰


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

فکر می‌کنم بهترین راه درمان زخم این است که بگوییم علتش چه بوده. البته همه با من موافق نیستند. بعضی عقیده دارند اگر حرف فاجعه را نزنیم دوباره به سراغمان نمی‌آید.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۰۶

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

چهره‌اش به‌سوی گذشته برگشته. در آنجا که ما رشته‌ای از رویدادها می‌بینیم، او فاجعه‌ای واحد می‌بیند که یکسر ویرانی بر سر ویرانی می‌نهد و همه را پیش پای او تل‌انبار می‌کند. فرشته دوست می‌داشت بماند، مردگان را بیدار کند و آنچه را که خرد و خراب شده بود دوباره بسازد. اما طوفانی از بهشت پیش می‌تازد و این طوفان آن‌چنان در بال‌های فرشته افتاده که قادر نیست آنها را ببندد. این طوفان فرشته را به آینده‌ای می‌راند که پشت به آن کرده و در همان‌حال تل ویرانه‌ای که جلوِ اوست کم‌کم سر به آسمان می‌ساید. این طوفان چیزی است که ما پیشرفت می‌نامیم.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱۵


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

ویرانه حقیقت را آشکار می‌کند چون چیزی است که بر جا می‌ماند؛ ویرانه استمرار تاریخ است.


#کنستانسیا
#کارلوس_فوئنتس
#عبدالله_کوثری
#نشر_ماهی
ص۱۱۷

@baamanbekhaan