This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
زان یارِ دلنوازم، شُکری است با شکایت
گر نکتهدانِ عشقی، بشنو تو این حکایت
بیمزد بود و مِنَّت، هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را، مخدومِ بیعنایت
رندانِ تشنهلب را، آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان، رفتند از این ولایت
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی، بیجرم و بیجنایت
چشمتبهغمزهمارا،خونخوردومیپسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
در این شبِ سیاهم، گم گشت راهِ مقصود
از گوشهای برون آی، ای کوکبِ هدایت
از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
ای آفتابِ خوبان، میجوشد اندرونم
یک ساعتم بِگُنجان، در سایهٔ عنایت
این راه را نهایت، صورت کجا توان بست؟
کِش صد هزار منزل، بیش است در بِدایت
هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مُدَّعی رعایت
عشقت رِسَدبه فریاد،ارخود به سانِ #حافظ
قرآن ز بَر بخوانی، در چاردَه روایت
@ba_man_bia
زان یارِ دلنوازم، شُکری است با شکایت
گر نکتهدانِ عشقی، بشنو تو این حکایت
بیمزد بود و مِنَّت، هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را، مخدومِ بیعنایت
رندانِ تشنهلب را، آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان، رفتند از این ولایت
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی، بیجرم و بیجنایت
چشمتبهغمزهمارا،خونخوردومیپسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
در این شبِ سیاهم، گم گشت راهِ مقصود
از گوشهای برون آی، ای کوکبِ هدایت
از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
ای آفتابِ خوبان، میجوشد اندرونم
یک ساعتم بِگُنجان، در سایهٔ عنایت
این راه را نهایت، صورت کجا توان بست؟
کِش صد هزار منزل، بیش است در بِدایت
هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مُدَّعی رعایت
عشقت رِسَدبه فریاد،ارخود به سانِ #حافظ
قرآن ز بَر بخوانی، در چاردَه روایت
@ba_man_bia
عزیز من!
"زندگی بدون روزهای بد نمیشود"
بدون روزهای اشک و درد
و خشم و غم
اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی
باور کن که شتابان فرو میریزند
و در زیر پاهای تو
اگر بخواهی، استخوان میشکنند!
و درخت استوار و مقاوم برجای میماند.
#نادر_ابراهیمی
@ba_man_bia
"زندگی بدون روزهای بد نمیشود"
بدون روزهای اشک و درد
و خشم و غم
اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی
باور کن که شتابان فرو میریزند
و در زیر پاهای تو
اگر بخواهی، استخوان میشکنند!
و درخت استوار و مقاوم برجای میماند.
#نادر_ابراهیمی
@ba_man_bia
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وطن تنها میراثی است
که هرگز نمی توان
آن را خرج کرد،
هدیه داد ،
و یا فروخت . . .
#سالار_عقیلی
#وطنم
@ba_man_bia
که هرگز نمی توان
آن را خرج کرد،
هدیه داد ،
و یا فروخت . . .
#سالار_عقیلی
#وطنم
@ba_man_bia
گلم از خود رهيدن را بياموز
به سر منزل رسيدن را بياموز
مجال تنگ و راهي دور در پيش
به پاهايت دويدن را بياموز
زمين بي عشق خاكي سرد و مرده ست
به قلب خود تپيدن را بياموز
جهان جولانگهي همواره زيباست
به چشمت خوب ديدن را بياموز
#مجتبی_کاشانی
@ba_man_bia
به سر منزل رسيدن را بياموز
مجال تنگ و راهي دور در پيش
به پاهايت دويدن را بياموز
زمين بي عشق خاكي سرد و مرده ست
به قلب خود تپيدن را بياموز
جهان جولانگهي همواره زيباست
به چشمت خوب ديدن را بياموز
#مجتبی_کاشانی
@ba_man_bia
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎙شعر زیبای وداع
مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم
مستانه در این گوشه ی میخانه بمیرم
درویشم و بگذار قلندر منشانه
کاکل همه افشان به سر شانه بمیرم
میخانه به دور سر من چرخد و اینم
پیمان که به چرخیدن پیمانه بمیرم
من بلبل عشاق به دامی نشوم رام
در دام تو هم بی طمع دانه بمیرم
شمعی و طواف حرمی بود که می خواست
پروانه بزایم من و پروانه بمیرم
من دُر یتیمم، صدفم سینه دریاست
بگذار یتیمانه و دردانه بمیرم
بیگانه شمردند مرا در وطن خویش
تا بی وطن و از همه بیگانه بمیرم
کو نی زن میخانه بگو جان به لب آور
تا با تب و لب بر لب جانانه بمیرم
آن سلسله ی زلف که زنار دلم بود
در گردنم آویز که دیوانه بمیرم
ایـن دیر مغان ته چک ایران قدیم است
اینجاست که من بی چک و بی چانه بمیرم
در زندگی افسانه شدم در همه آفاق
بگذار که در مرگ هم افسانه بمیرم
در گوشه ی کاشانه بسی سوختم اما
آن شمع نبودم که به کاشانه بمیرم
سرباز جهادم من و از جبهه ی احرار
انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم؟
#شهریار
@ba_man_bia
مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم
مستانه در این گوشه ی میخانه بمیرم
درویشم و بگذار قلندر منشانه
کاکل همه افشان به سر شانه بمیرم
میخانه به دور سر من چرخد و اینم
پیمان که به چرخیدن پیمانه بمیرم
من بلبل عشاق به دامی نشوم رام
در دام تو هم بی طمع دانه بمیرم
شمعی و طواف حرمی بود که می خواست
پروانه بزایم من و پروانه بمیرم
من دُر یتیمم، صدفم سینه دریاست
بگذار یتیمانه و دردانه بمیرم
بیگانه شمردند مرا در وطن خویش
تا بی وطن و از همه بیگانه بمیرم
کو نی زن میخانه بگو جان به لب آور
تا با تب و لب بر لب جانانه بمیرم
آن سلسله ی زلف که زنار دلم بود
در گردنم آویز که دیوانه بمیرم
ایـن دیر مغان ته چک ایران قدیم است
اینجاست که من بی چک و بی چانه بمیرم
در زندگی افسانه شدم در همه آفاق
بگذار که در مرگ هم افسانه بمیرم
در گوشه ی کاشانه بسی سوختم اما
آن شمع نبودم که به کاشانه بمیرم
سرباز جهادم من و از جبهه ی احرار
انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم؟
#شهریار
@ba_man_bia
ساز آواز مخالف نیشابورک
استاد شجریان
بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمیدانم
• ساز آواز : مخالف نیشابورک
• آواز : استاد شجریان
• آلبوم : رسوای دل
• شعر : عطار
@ba_man_bia
• ساز آواز : مخالف نیشابورک
• آواز : استاد شجریان
• آلبوم : رسوای دل
• شعر : عطار
@ba_man_bia
در شبان غم
تنهاییِ خویش ...
عابد چشمِ
سخنگویِ توام
من در این تنهایی
من در این تیره شب جان فرسا ،
زائرِ
ظلمت گیسوی توام ...
#حمید_مصدق
@ba_man_bia
تنهاییِ خویش ...
عابد چشمِ
سخنگویِ توام
من در این تنهایی
من در این تیره شب جان فرسا ،
زائرِ
ظلمت گیسوی توام ...
#حمید_مصدق
@ba_man_bia
تا تو حریف من شدی
ای مه دلستان من
همچو چراغ می جهد
نور دل از دهان من
ذره به ذره چون گهر
از تف آفتاب تو
دل شدهست سر به سر
آب و گل گران من
#مولانا
@ba_man_bia
ای مه دلستان من
همچو چراغ می جهد
نور دل از دهان من
ذره به ذره چون گهر
از تف آفتاب تو
دل شدهست سر به سر
آب و گل گران من
#مولانا
@ba_man_bia