شازده کوچولو از گل پرسید:
آدما چرا تو رو نچیدن؟
من گلای زیادی دیدم
که زیر دستو پا بودن!
گل جواب داد:
من ارزش خاری که عاشقانه
احاطم کرده رو میدونم...
📚شازده کوچولو
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
آدما چرا تو رو نچیدن؟
من گلای زیادی دیدم
که زیر دستو پا بودن!
گل جواب داد:
من ارزش خاری که عاشقانه
احاطم کرده رو میدونم...
📚شازده کوچولو
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
«ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران..»
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
تو بمان و دگران وای به حال دگران..»
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
حافظه ی آدم، در ندارد که آدم ها برای رفت و آمدشان، اجازه بگیرند.
در زندگیِ هر کس، چند نفری هستند که برای رد شدن از مرزِ ذهن، ویزا لازم ندارند و خواسته و ناخواسته، همه جا با او هستند. تا پای گور هم.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
در زندگیِ هر کس، چند نفری هستند که برای رد شدن از مرزِ ذهن، ویزا لازم ندارند و خواسته و ناخواسته، همه جا با او هستند. تا پای گور هم.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
زخم ها خوب می شوند، جایشان
کم کم از بین می رود...
ولی یک زنگ تلفن
برای برگرداندنِ تمام درد ها کافیست...
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
کم کم از بین می رود...
ولی یک زنگ تلفن
برای برگرداندنِ تمام درد ها کافیست...
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
تو خوب مطلقی،
من خوبها را با تو میسنجم
بدین سان بعد از این
خوبی، عیاری تازه خواهد یافت
#حسین_منزوی
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
من خوبها را با تو میسنجم
بدین سان بعد از این
خوبی، عیاری تازه خواهد یافت
#حسین_منزوی
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
و مرگ مردن نیست
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مردگان بی شماری را دیده ام
که راه میرفتند
حرف میزدند
سیگار میکشیدند
خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک میکردند!
#حسین_پناهی
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مردگان بی شماری را دیده ام
که راه میرفتند
حرف میزدند
سیگار میکشیدند
خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک میکردند!
#حسین_پناهی
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست
ای خواجه! احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه سنگ ریزهها
#فاضل_نظری
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
ای خواجه! احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه سنگ ریزهها
#فاضل_نظری
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
"And I'd choose you ;
in a hundred lifetimes ,
in a hundred worlds ,
in any version of reality,
I'd find you and
I'd choose you "
و من تورو انتخاب میکنم؛
توی هر زندگی ای که خواهم داشت،
توی هر جهانی که خواهم بود،
توی هر ورژنی از واقعیت،
من تورو پیدا میکنم و تورو انتخاب میکنم. (:
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
in a hundred lifetimes ,
in a hundred worlds ,
in any version of reality,
I'd find you and
I'd choose you "
و من تورو انتخاب میکنم؛
توی هر زندگی ای که خواهم داشت،
توی هر جهانی که خواهم بود،
توی هر ورژنی از واقعیت،
من تورو پیدا میکنم و تورو انتخاب میکنم. (:
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
کسی نخواهد دانست که زیرِ هجومِ افکار،
چگونه هر تکهام به گوشهای از این اتاق افتاد و صبح بی آنکه همراهی داشته باشم، خود را با زجر جمع کردم و ادامه دادم.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
چگونه هر تکهام به گوشهای از این اتاق افتاد و صبح بی آنکه همراهی داشته باشم، خود را با زجر جمع کردم و ادامه دادم.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
این خندههای مرا
وقتی از اندوه گذشته میگویم،
جدی نگیر…
من شبهای بسیاری را
بهخاطر همین درد
گریستهام.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
وقتی از اندوه گذشته میگویم،
جدی نگیر…
من شبهای بسیاری را
بهخاطر همین درد
گریستهام.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
کاش تباهمان نمیکردی…
من عاشقِ خوبی بودم، آنقدر خوب که تا ابد تنها نمانی.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
من عاشقِ خوبی بودم، آنقدر خوب که تا ابد تنها نمانی.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
هر روز ممکن است از کسی که فکر میکنیم درست و حسابی میشناسیم، کاری سر بزند که
به ما ثابت میکند شناخت و اطمینان هیچ است!
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
به ما ثابت میکند شناخت و اطمینان هیچ است!
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
اونجا که سعدی میگه:
"تا ميل نباشد به وصال از طرف دوست
سودي نكند حرص و تمنا كه تو داري...!"
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
"تا ميل نباشد به وصال از طرف دوست
سودي نكند حرص و تمنا كه تو داري...!"
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
عشق زیباترین چیز برای داشتن،
سخت ترین چیز برای به دست آوردن
و دردناک ترین چیز برای از دست دادنه.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
سخت ترین چیز برای به دست آوردن
و دردناک ترین چیز برای از دست دادنه.
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
اونجا که مولانا میگه:
نکند فکرکنی دردلِ من یاد ِتو نیست؛ گوشکن !
نبض دلم زمزمهاش با تو یکیست . .
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
نکند فکرکنی دردلِ من یاد ِتو نیست؛ گوشکن !
نبض دلم زمزمهاش با تو یکیست . .
"ʙᴇᴀᴛʀɪᴄᴇ"
Setareh
Shadmehr Aghili
میدونم آخر قصه میرسی به داد من
لحظه ی یکی شدن
تو آیینه ها نزدیکه..(:
لحظه ی یکی شدن
تو آیینه ها نزدیکه..(: