نمیدونم اسم این دسته از دل تنگی ها چیه ولی اینا اینجورین که حتی با دیدن اون شخص هم بر طرف نمیشه انگار بیشتر دلت برای خاطراتت با اون شخص تنگ شده.

شد شد، نشد آب جوش میزارم چایی میخورم.

همین قدر ماه امشب زیبا بود.

خودت و لبه‌ی پرتگاه دیدنه که باعث میشه آدم یه تکونی به خودش بده وگرنه که سال تا سال همینجور نشسته یه گوشه و پا روی پا انداخته.

فکت:
هر تجربه تلخی که تو زندگیمون داریم زیرش امضای آدمیه که خیلی دوستش داشتیم!
•توییت

چند ساله دیگه این روزا رو با اون آهنگه که میگه:"هر شو،هر شو بی خوابی"به یاد میارم.

لاو لنگوئیج تراز بیا برات غذا درست کردمه.

آدم درست توی زمان درست میتونه تو رو به زندگی برگردونه.

ببین اگه براش منفعتی نداشته باشی، بازم سراغی ازت می‌گیره؟

به این معتقدم که آدم تا خودش نخواد از اون باتلاقی که توش گیر کرده دربیاد و تلاشی براش نکنه، هیچ تراپیستی نمیتونه کمکش کنه.

حالم در لحظه از صد به منفی هفتاد تغییر میکنه.

و اگر می‌توانی، که میدانم که می‌توانی، کمی بیشتر طاقت بیاور عزیز من.

از یه جا به بعد اگه نپذیری که فقط خودتی و خودت هر روز ضعیف تر از روز قبل میشی.

کاش آسمون بودم رو سر آدما میشاشیدم.

اردیبهشت🌱

خودت باش،با آرزوهای خودت.

اینک غم تو چون دریایی است.

من فقط یکی دو بار بحث و باهات باز میکنم بار سوم و انتظار دارم تو شروع کنی.

"ما سایه های خیال در این دنیا هستیم."

اتفاق افتادن اون چیزی که تا لب مرز نا امیدیش رفتی خیلی قشنگ تره.

اصرار به داشتن چیزی یا کسی که مال تو نیست فقط خودت رو اذیت می‌کنه.