اتفاقات ماورایی من از امروز
3 subscribers
Download Telegram
ولی الان خوابمو یادم اومده
آخراش،سمت خاکی و در ورودی دوم
البته توی خوابم دقیقا این شکلی نبود،یه ابهاماتی شبیه اینا
خواب دیدم بهم خبر رسوندن که اونجا ماشین زدش
بعد منم ناراحت و عصبانی شدم
ولی نرفتم جسدشو ببینم چون نمیتونستم کنار بیام با این قضیه
امروز چیز ماورایی ای ندیدم یادم نمیاد
چیزای ماورایی مورد توجه*
ساعتا رو دیدم و تاثیر گذار بودن
مثل همیشه ساعتا ادامه ی داستان روزو اسپویل میکنن
خیلی احساس تنهایی میکنن
فقط خودممو خودم
درحدی ک دارم تو چنل با خودم حرف میزنم
دوست دارم زودتر بمیرم
نمیخوام این زندگیو