"ديروز، امروز، فردا" (آذر منصوری)
2.45K subscribers
6.96K photos
3.3K videos
141 files
6.66K links
مرجع رسمی اخبار و دید گاههای آذر منصوری

در تلگرام
در اینستاگرام:azar_mansoori43

در کلاب هاووس ! https://www.clubhouse.com/@mansooriazar?utm_medium=ch_profile&utm_campaign=_0hQH35jeO13CokVU3z53A-332858:

در توئیتر:

https://twitter.com/
MansooriAzar?s=0
Download Telegram
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

سخنرانی دکتر #احسان_شریعتی

شریعتی #معلم_انقلابی که از #نو باید شناخت

۲۶ دی ۱۳۹۷

🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🔷🔸دیالوگ انتقادی با هادی خانیکی

🔹🔸احسان شریعتی معتقداست: برگزاری نشست برای یک شخصیت زنده این امکان و فایده را دارد که می توان با او دیالوگ انتقادی داشت.


🔹به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، احسان شریعتی در مراسم شب هادی خانیکی با عنوان «مسافر گفتگو» (شب گذشته ) 14 اسفندماه در مرکز همایش های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار می شد، ابراز خشنودی کرد که این بار برای فرد زنده ای نکوداشت برگزار می شود.

🔸شریعتی دانش آموخته رشته فلسفه دانشگاه سوربن فرانسه در ابتدای سخنان خود گفت: «شناخت مستقیم ما از جناب خانیکی به سه بُرهه برمی گردد. اولین بُرهه مربوط به آستانه انقلاب است که خانیکی به عنوان یک چریکِ مجاهد نقش بازی می کند. در این برهه ما با او از حیث اهداف همسویی و همدلی داشتیم، اما از نظر تاکتیک و متدولوژی با آن خط مشی و تقلیل تمام بحران ها به مسئله سیاسی و تغییر نظام ها و حکومت ها اختلاف داشتیم. اساس مشکلات ما ساختارهای فرهنگی است و این تفاوت خط مشی شریعتی و مجاهدین در آن زمان هم بود. بُرهه دوم به دوران اصلاحات باز می گردد. 

🔹«شخصیت خانیکی را در این دوران به عنوان یک شخصیت نمادین استراتژیست اصلاح طلب و مشاور رییس می شناسیم. همان سنت نصایح الملوک و وزای اصلاح گر که در تاریخ و فلسفه سیاسی ایرانی ما حاضر است. چیزی که البته در مجموع هم ناکام بوده است. در اینجا هم ما یک دیالوگ انتقادی با اصلاح طلبان به طور کلی و ایشان به عنوان مخاطب خاص داریم. انتقادی مبنی بر اینکه اصلاحات باید ساختاری، بنیادی و اساسی باشد، وگرنه نوعی سازشگری خواهد شد که اتفاقا در خدمت جبهه محافظه کار و نظام حاکم بر می آید.»

🔸شریعتی در ادامه و در تشریح برهه و چهره سوم برای برقرار دیالوگ انتقادی خود گفت: « چهره سوم ایشان، پژوهشگر و محققی آکادمیک است. در اینجا خانیکی یک فراخواننده به دیالوگ اجتماعی میان جامعه، دانشگاه و دولت و رسانه ها است. اختلاف نظر اینجا هم این است که گفت و گو شروطی لازم دارد. گفت و گو لزوما حلال مشکلات نیست. جنگ امروز جنگ به رسمیت شناخته شدن است. این به رسمیت شناخته شدن و قدرشناسی از مسیر مبارزه و تنازع می گذرد. مبارزه ای که مبارزه حیات و مرگ است. پرسش این است که اگر حریف قدرت در ما نبیند، تناسب قوا نباشد، تن به گفت و گو نمی دهد. در این وضعیت چرا باید با ما گفتگو کند؟ یکی از شروط گفتگو در اینجا تناسب قوا و تنازع و مبارزه است.»

http://www.irna.ir/fa/News/83233867

#بازتاب
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍‍ ‍‍ 🔷🔸پیرامون فوریت فاجعه‌ها

🖋احسان شریعتی

🔸چگونه می‌توان به‌یاری واژه‌ها به رویارویی با فوریتِ فاجعه شتافت؟
منظور از «فوریت»، اضطراری بودن موقعیتی است که در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در آن قرار داریم:
امواج توطئه‌های قدرت‌های متخاصم از بیرون، و در داخل انواع اقدامات نیروهای «جهل و جور و جوع»، که خواسته و ناخواسته، به همسویی و حتی همدستی با بیگانگان علیه مردم و میهن خویش مشغول‌اند؛ و منظور از «فاجعه»، وخامت اخباری که هردم، نغزتر از نغزتر، از این باغ می‌رسد، و آخرینش، همین اختلاس اخیر از سلسله دستبردهای تاریخی به ثروت ملی.
فجیع فقط رخدادِ این‌گونه واقعه‌های «متفرقه» نیست؛ بل‌که مناسبات منظم یا نظام مناسباتی است که در پساپشت این پدیده‌، فاجعه‌ را به‌نحوی «سیستماتیک» بازتولید می‌کند.

🔹و فجیع‌تر از نفس حادثه، این‌که درست در همان هنگام که دستگاه قضا پیگیرِ پیگردِ فتنهٔ دگراندیشان سیاسی بود، و دل‌مشغول حبس و حصر نواندیشان، تلاشگران حقوق بشر-و-شهروند، و.. شیوع بی‌حجابی و ..؛ زنان و مردانی نیز بوده و هستند در حاشیهٔ امن مقامات کشوری و لشکری که فراسوی همهٔ جناح‌های اصول‌ یا اصلاح‌«طلب»، مشروطه‌ یا سلطنت‌«طلب»، فقط «طلب»کار مردم بوده و هستند، یعنی جز به پُر کردن کیسهٔ خود از صندوق ملت و سپس ترجیح فرار بر قرار نمی‌اندیشیده‌اند! دقیق نمی‌دانیم چند درصد از این موجودات در هر جناح و جبهه‌ از حاکم و محکوم حضور مؤثر و نامرئی دارند. آنچه می‌دانیم اما اینست‌ که مسئولیت حقوقی این پدیده با مسئولین قضایی و اقتصادی و اجتماعی ... نظم و وضع تاکنون موجود بوده‌ و هست و خواهد بود.

🔸مناسبات سرمایه‌داری حاکم بر سرزمین ما تنها یک نظم استثمارگرانهٔ ساده نیست، بل‌که به‌لحاظ حقوقی، در بسیاری ابعاد و حوزه‌ها، تا مرز تبهکاری پیش می‌رود!

🔹و اما مسئولیت اخلاقی نیروی آگاهی که وجدان اجتماعی را می‌سازد، کدامست؟ جز این که همین «اضطرار» اضطراب‌آور موقعیت بحرانی کنونی را چنان خطاب به وجدان عمومی خاطرنشان سازد که هر واژه یک «کلمه» شود (کلم: زخم، درد)، یعنی فریادی برخاسته از سرِ درد، و فراخوانی به خیزشی ملی و مردمی برای نجات میهن از اختاپوس فساد و تباهی!

🔸شرط نخست اجرای عدالت، شفافیّت و قضاوت از منظری فراسیاسی و فراجناحی به بازار آشفتهٔ مبادلات اقتصادی با خارج و نقش نظارت دولتی بر این داد-و-ستدهاست. بدون برنمودن همهٔ ابعاد «حقیقت» داوری در مورد اشخاص منتزع از روابط و مناسبات، استمرار بی‌عدالتی به‌شکل‌های دیگر است. ... که به فرمودهٔ حکیم سنایی: « هر کجا ظلم رخت افکنده است، مملکت را زبیخ پرکنده است ...» (در شرح « الْمُلْکُ‏ یَبْقَى‏ بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَایَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ!»)

#بحران_فساد
#حبس_دگراندیشان
#نجات_میهن
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
@azarmansouri
‍‍ ‍‍ 🔷🔸پیرامون فوریت فاجعه‌ها

🖋احسان شریعتی

🔸چگونه می‌توان به‌یاری واژه‌ها به رویارویی با فوریتِ فاجعه شتافت؟
منظور از «فوریت»، اضطراری بودن موقعیتی است که در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در آن قرار داریم:
امواج توطئه‌های قدرت‌های متخاصم از بیرون، و در داخل انواع اقدامات نیروهای «جهل و جور و جوع»، که خواسته و ناخواسته، به همسویی و حتی همدستی با بیگانگان علیه مردم و میهن خویش مشغول‌اند؛ و منظور از «فاجعه»، وخامت اخباری که هردم، نغزتر از نغزتر، از این باغ می‌رسد، و آخرینش، همین اختلاس اخیر از سلسله دستبردهای تاریخی به ثروت ملی.
فجیع فقط رخدادِ این‌گونه واقعه‌های «متفرقه» نیست؛ بل‌که مناسبات منظم یا نظام مناسباتی است که در پساپشت این پدیده‌، فاجعه‌ را به‌نحوی «سیستماتیک» بازتولید می‌کند.

🔹و فجیع‌تر از نفس حادثه، این‌که درست در همان هنگام که دستگاه قضا پیگیرِ پیگردِ فتنهٔ دگراندیشان سیاسی بود، و دل‌مشغول حبس و حصر نواندیشان، تلاشگران حقوق بشر-و-شهروند، و.. شیوع بی‌حجابی و ..؛ زنان و مردانی نیز بوده و هستند در حاشیهٔ امن مقامات کشوری و لشکری که فراسوی همهٔ جناح‌های اصول‌ یا اصلاح‌«طلب»، مشروطه‌ یا سلطنت‌«طلب»، فقط «طلب»کار مردم بوده و هستند، یعنی جز به پُر کردن کیسهٔ خود از صندوق ملت و سپس ترجیح فرار بر قرار نمی‌اندیشیده‌اند! دقیق نمی‌دانیم چند درصد از این موجودات در هر جناح و جبهه‌ از حاکم و محکوم حضور مؤثر و نامرئی دارند. آنچه می‌دانیم اما اینست‌ که مسئولیت حقوقی این پدیده با مسئولین قضایی و اقتصادی و اجتماعی ... نظم و وضع تاکنون موجود بوده‌ و هست و خواهد بود.

🔸مناسبات سرمایه‌داری حاکم بر سرزمین ما تنها یک نظم استثمارگرانهٔ ساده نیست، بل‌که به‌لحاظ حقوقی، در بسیاری ابعاد و حوزه‌ها، تا مرز تبهکاری پیش می‌رود!

🔹و اما مسئولیت اخلاقی نیروی آگاهی که وجدان اجتماعی را می‌سازد، کدامست؟ جز این که همین «اضطرار» اضطراب‌آور موقعیت بحرانی کنونی را چنان خطاب به وجدان عمومی خاطرنشان سازد که هر واژه یک «کلمه» شود (کلم: زخم، درد)، یعنی فریادی برخاسته از سرِ درد، و فراخوانی به خیزشی ملی و مردمی برای نجات میهن از اختاپوس فساد و تباهی!

🔸شرط نخست اجرای عدالت، شفافیّت و قضاوت از منظری فراسیاسی و فراجناحی به بازار آشفتهٔ مبادلات اقتصادی با خارج و نقش نظارت دولتی بر این داد-و-ستدهاست. بدون برنمودن همهٔ ابعاد «حقیقت» داوری در مورد اشخاص منتزع از روابط و مناسبات، استمرار بی‌عدالتی به‌شکل‌های دیگر است. ... که به فرمودهٔ حکیم سنایی: « هر کجا ظلم رخت افکنده است، مملکت را زبیخ پرکنده است ...» (در شرح « الْمُلْکُ‏ یَبْقَى‏ بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَایَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ!»)

#بحران_فساد
#حبس_دگراندیشان
#نجات_میهن
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
@azarmansouri
‍‍ ‍‍ 🔷🔸» از تمنای باران تا آمدن سیل ! «

🖋احسان شریعتی

🔸هنوز فضای دید-و-بازدیدها، شادباش‌ها و نیک‌نوشت‌های نوروزی‌ تمام نشده، سال نو را با خبرهای بد سیل خانمان‌برانداز و تسلیت‌گویی به هم‌میهنانمان آغاز می‌کنیم و نمی‌دانیم اين چه رازيست كه "بهار" به تعبیر شاعر، «هربار با عزای دل ما می‌آيد؟!» می‌گویند از پی یک‌دوره خشک‌سالی افراطی که به‌قول زنده‌یاد بازرگان «برای باران دعا می‌کردیم، سیل آمد»، و مهمتر این‌که دوران «ترسالی» تفریطی فرارسیده است!

🔹فراتر از «خشمِ» طبیعت، که شاید به همان اندازهٔ «مهر» طبیعت بی‌معنا باشد، خشم خدایی نیز در کار نیست، زیرا علاوه براینکه در جهان‌بینی ادیان توحیدی ابراهیمی، «عدل» صفت اصلی خداوند است، اصل عقلی «جهت کافی» نیز حکم می‌کند که هر چیز برای بودن دلیلی دارد. احتمال واقعی و دلیل علمی جاری شدن سیل آن‌را قابل پیش‌بینی و پیش‌گیری ساخته است.

🔸آنچه «دلیل» ندارد «دلیری» انسان‌هاست در سبک اسکان و شیوهٔ شهر-و-راه‌سازی‌ای که نتیجه‌اش را هر روز به‌صورتی پیاپی می‌بینیم:
تخریب جنگل‌ها و دستکاری موانع طبیعی، جاده‌سازی در مسیل‌ها، ساخت-و-سازهای بی‌رویه در جوار رودها، و ... به این ترتیب، مسئول چگونگی واکنش به خشک-و-ترسالی «طبیعی» نه خدا که انسان، و به‌شکل خاص «مسئولین» امور زیرساختی اند! مسئولیتِ مسئولین اما به‌معنای معاف بودن ما و مردم از الزامِ پاسخ‌گویی نسبت به سرنوشت و زیست مشترکی که در آن خشک و تر با هم می‌سوزند، نیست.

🔹نخستین گام در راه انجام وظیفهٔ اخلاقی و مدنی، کسب خودآگاهی لازم، همراه با تغییری بنیادین در بینش و منش است، نوعی آگاهی‌ معطوف به نجات و رهایی از تهدیدات طبیعی، زیرساخت‌های زیستی معیوب و نابخردانهٔ گذشته، سیاست‌گذاری‌های کلان اجتماعی-اقتصادی تبه‌کارانه، اگرچه در پوشِ آزادی و سازندگی و توسعه و عمران و...
از شهادت تراژیک آنتیگونهٔ سوفوکل تا حماسهٔ گواهی‌بخشی زینب، با دو گونه مذهب مواجهیم که یکی مبلغ اخلاقی است انسانی، اما برخاسته از ناموس هستی و امرِ قدسی یا ارادهٔ خدایی و سیر طبیعی امور (دفاع از حقوق طبیعی و شرعی برادری قربانی)، و دیگر اراده‌ای که به‌نام تقدس دینی، مدافع خوی زیاده‌طلب انسانی، سلطهٔ خودکامهٔ سیاسی و نظم موجود و حاکم اجتماعی است. انسان این «غریب‌ترین آشنا»ی عالم هستی، می‌تواند با خشونت خود عامدانه علیه حدود طبیعی تجاوز کند (hybris)، اما نمی‌تواند به‌هنگام بازخورد و خسارت، تقصیر در مسئولیت خویش را به گردن خشم طبیعت بیاندازد.

🔸زیرا تا بدانجا که به انسان بستگی دارد (و شاید بخش کوچک‌تر امور)، او مسئول یافتن «اعتدال» میان دو حد افراط-و-تفریط است. این مفهوم و معیار را که ریشه در «عدل» دارد، را متاسفانه «اعتدالیون» سیاست‌پیشه مسخ کرده‌اند؛ چنان‌که معنای (قرآنی) «وسط» را از «میانهٔ میدان»‌داری به «وسط لحاف خُسبیدن» تقلیل داده‌اند.

🔹خلاصهٔ کلام، تا بدانجا که به انسان بستگی دارد، او مسئول کار و کم‌کاری خویش است و حتی مسئول «مسئولین» خود! چه، به بیان سعدی: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شوره‌بوم خس !

🔸در این لحظه اما، بیش از هرگونه حسابرسی، نیازمند همدردی و همبستگی ملی برای رویارویی با بحرانیم .

#همبستگی_ملی
#بحران
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷💢لغو مراسم بزرگداشت دکتر پوران شریعت‌رضوی (شریعتی) در مشهد

🔷🔸شرح آنچه گذشت (۴)

🖋 احسان شریعتی

🔸بنا به سوابق کار و زندگی زنده‌یاد مادر در مشهد قرار بود بمناسبت چهلم درگذشت وی دوستان در مشهد مراسم بزرگداشتی برگزار کنند. پس از مشاوره با مسئولین شهر، ظاهرا با برگزاری این مراسم در سطح شهر موافقت نشده و توصیه شده بود که این مراسم در دانشگاه برگزار شود. از پی موافقت ریاست دانشگاه فردوسی مشهد، در نهایت قرار شده بود که پنجشنبه این هفته آن مراسم در دانشگاه با سخنرانی‌ دوستانی چون خسرو منصوریان، هادی خانیکی،...و سارا شریعتی، با حضور خانواده، برگزار شود.

🔹و اما دیشب حراست دانشگاه با ورود عموم مردم به دانشگاه (بدون در دست داشتن کارت دانشجویی آن دانشگاه) مخالفت کرد. و به این ترتیب، پس از چند پاسکاری مقامات به یکدیگر، برگزاری رسمی مراسم در شهر مشهد ممکن نشد. این رفتار بار دیگر نشان می‌دهد که حادثهٔ بستن درب حسینیه ارشاد اتفاقی نبود بلکه خط برخورد بخشی از مسئولین امنیتی است.

🔸در ایام عید دو مراسم خصوصی دیگر، یکی خانوادگی و دیگری در محفلی از دوستان (در منزل آقای طهماسبی) برگزار شده بود؛ پیش از آن قرار بود این مراسم دوستانه در خانهٔ دکتر سرجمعی، از یاران استاد محمدتقی شریعتی، برگزار شود و طی آن از ایشان نیز تقدیر شود. متاسفانه گویا با برگزاری آن مراسم در منزل ایشان نیز مخالفت شده بود، لذا در محفلی دوستانه لوحی با خطاطی جمله‌ای از دکتر شریعتی به ایشان تقدیم شد که بر آن نوشته بود: «عشق تنها کار بی‌چرای عالم است!»

#یادداشت
#لغو_مراسم
#مشهد
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸ترامپ و ترومپت نوامپریالیستی او


🖋احسان شریعتی

🔸صلای بی‌«نظمی نوین» جهانی امروز بیش از هر زمان دیگر از ترومپتِ جنابِ ترامپ نواخته می‌شود. ندای شوم جغد جنگ‌افروزی که بیش از خود نبرد به رجزخوانی‌های آن دلبسته است، زیرا درمقام یک سوداگر بنابرقاعده می‌بایست به بهای آن نیز بیاندیشد. آمیخته‌ای از بلاهت و جاهلی‌گری، لومپنیسم و شارلاتانیسم کوچه-بازاری، که از مشخصات تمامی جریان‌های پوپولیستی و راست افراطی روبه‌رشد در جهان امروز است.

🔹تصمیات شوک‌آور ترامپ، مانند تغییر پایتخت اسرائيل و ..، شاید از همین منظر قابل بررسی باشد، و از جمله و در ادامه، همین تصمیم بی‌معنای اخیر «ادمینیستریشن» ایشان که حساب سپاه را از کلیت نظام جدا ساخته و آنرا بطور مجزا تروریست خوانده است. مگر این نهاد می‌تواند مستقل از نظام و برترین مسئولان سیاسی و دیپلماتیک آن در منطقه اقدامی ‌بورزد؟ مثل اینست که دولت ایران متقابلا سازمان موساد یا ارتش آنها را از کلیت رژیم اسرائیل منتزع سازد و مسئول «تروریسم دولتی» مرسوم صهیونیست‌ها در خاورمیانه اعلام کند!

🔸اقدامات تاکنونی ترامپ در سطح بین‌المللی غالبا از قماش همین سنخ تصمیمات به‌ظاهر غیرعقلایی بوده است: از خروج از برجام و از سایر کنوانسیون‌های بین‌المللی محیطزیستی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی تاکنون، با نوعی زورگویی و تحقیر حقوق و قوانین و قراردادهای بین‌المللی، به بهانهٔ دفاع از منافع قومی و اقتصادی کوتاه مدت خود و تقویت همپالکی‌های متحدش در جهان تا مرز جنگ ...، مواجهیم، و مضحک‌تر آن‌که غرض از همهٔ این تحریم‌ها، تحریک‌ها و چنین شیوهٔ برخوردی با ملت‌های تحت حاکمیتِ «دولت‌های طاغی» و کشورهای «محور شرارت» را هم تثبیت صلح و امنیت و بازگرداندن دموکراسی و حقوق بشر (البته از نوع رژیم گذشته) می‌نامد؛ که یادآور جملات جورج اورول در کتاب ۱۹۸۱ است: «جنگ صلح است. آزادی بردگی است. نادانی توانایی است»!

🔹و خلاصه در یک کلام، به تعبیر مرحوم بهار، «عطاش را نخواهم و لقاش را، که شوم‌تر لقایش از عطای او ! »
و اما راه منطقی و اصولی مقابله با همهٔ شانتاژهای نوامپریالیستی، صهیونیستی و ارتجاعی این دار-و-دسته‌های قلدرمآب حاکم بر جهان و منطقه، آیا بجز اتحاد ملی و مردمی ایرانیان با خویش و با سایر خلق‌های همسایه و خاورمیانه است؟

🔸و آیا همهٔ تنگ‌نظری‌ها و انحصارطلبی‌های عقیدتی و فرقه‌ای، در همهٔ اشکال قومی و مذهبی و سیاسی و جناحی، تاکنون در خدمتِ تفرقه و تنش‌آفرینی ملی و منطقه‌ای، به‌عبارتی دیگر، در استخدام همین نوع سیاست‌گذاری‌های نوامپراطوری‌انگارانهٔ جهانی، در خشن‌ترین شکل آن، نبوده‌اند؟
پس درست‌ترین راه خنثی ساختن همهٔ توطئه‌ها و تحمیل طرح‌های سفارشی و بیرونی بر ملت‌های منطقه و کلیهٔ فشارهای جنون‌ و جنایت‌آمیز علیه امنیت، آسایش، و حتی سلامت مردم بی‌دفاع، جز حمایت از حاکمیت قانون و حقوق بین‌الملل از سویی و از دیگرسو در داخل، فراخوان به اتحاد ملی، احترام به حقوق انسانی و شهروندی، آزادی زندانیان عقیدتی-سیاسی، مبارزه با سوءمدیریت و فساد، اجتناب از هرگونه تنش زایی و نظامی‌گری و اقتدارگرایی، چه می‌تواند باشد؟
پاسخ چنان «های»، چنین «هو»ی خنثی‌سازی است، همچون ریختن آب سرد بر سُرب داغِ «جُغد جنگ و مُرغ‌وای او» .

#ترامپ
#تروریسم
#فضای_باز_سیاسی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸میراثِ سحابی: کدامین سنخ از توسعه‌خواهی؟

🖋 احسان شریعتی

🔸در مراسم بزرگداشت سحابی‌های زنده‌یاد، عزت و هاله، عنوان شد که اگر ما «توسعه» نیافته‌ایم، از آن‌رو بوده است که چنین شخصیت‌هایی با بینش-و-منش «توسعه‌خواهی» نداشته‌ایم، و ممیزهٔ میراثِ مهندس «توسعه‌خواه» بودن اوست و در این مسیر، او اهل گفتگو (به‌معنای داد-و-ستد و تعامل و تبادل)، مدارا و گذشت، بوده است، در قیاس با سایر چهره‌های تأثیرگذار تاریخی (و دارای «سرمایهٔ نمادین»)، اعم از حاکم و محکوم، که «انقلابی» (به‌معنای خواستار تغییر-و-تحول سریع و رادیکال، و لذا احساسی، جزمی، نامتساهل، و..)، بوده اند (اعم از امیرکبیر و مصدق و شریعتی و.. تا مهندس موسوی، یا رضاشاه و محمدرضاشاه و آیه..خمینی و ..).

🔹این «فرضیهٔ» به‌ظاهر گزاف اما در واقع محرّک، این قوت را دارد که ما را بار دیگر به بازاندیشی در مفهوم «توسعه» وامی‌دارد.

🔸محل بحث، برخلاف ارزیابی فوق، تنها در شیوهٔ رادیکال یا رفرمیستی «راه رشد» و شیوهٔ تحققِ توسعه نیست. بحث بر سر دو نوع درک متباین از نفس مفهوم توسعه است: براستی چه چیز را «توسعه» (یا پیشرفت و ترقی) می‌خوانیم؟ در پاسخ به این پرسش به‌ظاهر روشن، سنتی‌های محافظه‌کار به‌اصطلاح «اصول‌گرا» و تجددطلبان اعتدالی مصلحت‌گرای موسوم به «اصلاح‌طلب»، پیش‌فرضی مشترک و درکی مبهم (با مبانی تعریف ناشده) از مفهوم توسعه دارند: مُدرن‌سازی نظامی-صنعتی (وبیشتر مُلهم از مُدل خاور دوری سبک ژاپنی-چینی)، با ترکیبی از اقتصاد دولتی و سرمایه‌داری خصوصی، و تلفیقی از تجدد (علمی-فن‌آورانه) و سنت (ملی یا دینی). و ...
چنین تألیفی را «توسعه» نام نهاده‌اند، غافل از این‌که اساس همهٔ مشکلات ملی ما همین «سرمشق» (پارادایم)، و درک سطحی و به‌لحاظ انسانی فجیع، از «تجدد» و ترقی است که در سدهٔ گذشته شاهد تحققِ «انقلابی»(بخوانید «آمرانه» یا اقتدارگرایانهٔ) آن همراه با خانمان‌براندازی بوم‌زیست، و سنت و فرهنگ از سویی، و بی‌اعتنایی به آزادی و عدالت ، و کرامت و حقوق بشری-و-شهروندی، از دیگر سو بوده‌ایم.

🔹 سیاست «نوسازی» فاقد مبنای فلسفی و پیش-نیازهای فرهنگی لازم، و بی‌اعتنا به مقتضیات اقلیمی، مشخصات و تنوع فرهنگی، توازن و اعتدال حقوقی و اجتماعی و اقتصادی انسانی و مردم‌سالارانه، همان بلایی است که در این صد سال بر سر ملت آمده است و ما امروزه محصول آن‌را در تمامی عرصه‌ها و در کلاف سر در گم بحران‌های جاری می‌بینیم.

🔸و آن توسعه‌خواهی‌ای که زنده‌یاد سحابی آرزو می‌کرد، همین بود؟
پیش از قضاوت و دعوت به اصلاح یا انقلاب، گفتگو و مدارا یا قاطعیت و اعتراض، «ایدئولوژیسم» (به کدام معنا؟ دگماتیسم و جزمیت عقیدتی؟) و رادیکالیسم (تحول‌خواهی ریشه‌ای)، یا پراگماتیسم (مصلحت‌گرایی عملی) و رفرمیسم، می‌بایست از این مفاهیم و مبانی آن‌ها تعریفی روشن به‌دست داد.
امروزه زیاد می‌شنویم که اشتباه امیرکبیرها و مصدق‌ها و...، «سازش‌ناپذیری» ( یا انقلابی بودن) آنها بوده است که موجب زودرنجی شاهان و قدرت‌ها شده است؛ در مقابل، مشی و منش امثال فروغی‌ها و قوام‌ها (و هاشمی‌ها و..)، که اهل «گفت-و-گو» (بده-بستان) بودند، برای ما مفیدتر بوده است، زیرا اگر هم امتیازها و سرزمین‌ها و ..، بسیاری را هم می‌داده‌ایم، اما اساس مملکت از دست نمی‌رفته و..، چیزی برایمان باقی می‌مانده و..؛
اما آیا از خود نمی‌پرسند که از این سازش‌ها، مماشات‌ها، و قربانی کردن‌های «حقیقت» برای «مصلحت»، امروز براستی چه چیز برای ما باقی مانده است؟

🔹قدرت‌های سابق و لاحق با امثال همین مهندس‌ها که اهل «گفتگو» و قهرمان مدارا و مسالمت و تسامح و مصالحه بوده‌اند، چه کردند؟
و چه «توسعه»ای حاصل شده است؟ شروط امکان و معیار توفیق «گفت-و-گو»ی مورد نظر، بجز «نرنجاندن ناصرالدین‌شاه‌ها»، کدامست؟ شرایط «موزون و پایدار» بودن «توسعه» و رشد و پیشرفت مطلوب، بجز افزایش رقابت تسلیحاتی، صنعت باسمه‌ای، و تجارت دلالی و اقتصاد نفتی و رانتی ...، کدام؟
میراثِ زنده‌یادان سحابی‌ها، در مقام روشنفکران ایرانی مسلمان نواندیش و سوسیال دموکرات اخلاقی، مگر جز ارايهٔ سبک دیگری از «توسعه‌خواهی» و فرهنگ «گفتگو» و شکیب و مدارا بر سر آن بوده است؟ روشنفکرانی که «مصلحت» وقت را در این می‌دیده‌اند که رویاروی قدرت‌ها (اما خطاب به مردم) «حقیقت» را بگویند !

#عزت_الله_سحابی
#توسعه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
@azarmansouri
‍ ‍‍ 🔷🔸«یادآوری امید»

🖋احسان شریعتی


🔹نقد منظم سیاهی‌ها و تباهی‌ها، نقطه‌ ضعف‌ها، جنبه‌های منفی، سایه‌های «پندارها، گفتارها، و کردار»های رسمی و مسلط بر کشور، و یا رفتارهای عمومی و سبک‌زیست «غیررسمی» اما رایج و روزمرهٔ هموطنان و همشهریان محترم، گاه ممکن است در مجموع، تصویری سراسر سیاه از جامعهٔ ما بر پردهٔ چشم‌ها، بويژه در نظر بیگانگان، ترسیم سازد (همان «سیاه‌نمایی» در لسان مسئولان)، و این تصور را در ذهن‌ها بیآفریند که وضع موجود (و نظم حاکم) چنان «اصلاح‌ناپذیر» بوده یا شده است که برای تغییر-و-تحول ساختاری و اساسی آینده، گویی دیگر کورسوی «امید»ی باقی نمانده و خلاصه، «مزاج دهر» آن‌قدر به‌قول «شاعر»، تبه شده که «ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن، در این چمن که گلی بوده است یا سمنی»!
این‌ست که برای رفع هرگونه سؤ تفاهمی باید به‌روشنی و به‌صراحت بیان کرد اگر براستی چنین می‌بود، دیگر چرا می‌بایست در میهن‌مان می‌ماندیم و «جلای وطن» نمی‌کردیم؟ که، باز به‌قول شاعر بزرگ دیگرمان سعدی، «نتوان مُرد به‌سختی که من این جا زادم!»
اگر در ایران می‌مانیم و به‌خلاف سخن سعدی، حتی با سختی در اینجا می‌میریم، از آن‌روست که دوستی میهن و هم‌میهن برای ما نه فقط یک حق طبیعی و یک وظیفهٔ شهروندی، که آموزه و آزمونِ جهان‌بینی و ایمان ماست.

🔸ایمان در این نگرش، گرویدن به سرزمینی «امن» است، در گریز از وحشت مواجهه با عظمت جهان. نوعی از ترس‌آگاهی که اگر به‌تعبیر عمیق‌تر‌ فلسفی، در رویارویی با معمای «هستی»، شکل «حیرت» به‌خود بگیرد، «اندیشه» از آن برمی‌خیزد، و در رویارویی با «حقیقت هستی» (یا «ساحتِ قدسی» و یزدانی)، تبدیل به «خشیت» می‌شود: آن نوع هراسِ هستی‌برافکن از حضور غایب «دیگری» مطلق، که تنها تصور «نیستی» می‌تواند صفت «ثبوتی» بارز و رسانندهٔ معنای آن باشد. ایمان «خروجی» چنین برهوت خوف‌ناکی میان مطلق هستی (و نیستی) مطلق است، به‌سوی پناه‌گاه یا «قرارگاه»ی، تا ذات «بی‌قرار» انسان را مأمنی باشد. البته این یک تفسیر ممکن یا روایت خاص از مبنای فلسفی امر ملی و میهنی است که به‌هیچ‌وجه راه را بر سایر تفاسیر نمی‌بندد. تفسیرهای دیگر نیز می‌توانند با بیانی متفاوت و مُلهم از زبان‌های دینی یا عقیده‌های عیردینی، فلسفی و طبیعی دیگر، این حسّ ملی-میهنی را تبیین کنند. نگرش و گروش تراز توحیدی اما، به‌گونه‌ای ویژه، به ما می‌آموزد که سرزمین مادری یا پدری خود را چگونه دوست بداریم، به‌پاس همهٔ ارزش‌هایی که مردمی در درازنای تاریخ با هم‌زیستی خود آفریده اند و در «فرهنگ» (زبان، هنر، دین، سبک زیست و تولید و...) یا تمدن آن «ملت» تبلور یافته اند. در واقع، ما «ایدهٔ» ایران را دوست می‌داریم به‌خاطر همهٔ ابعاد معنویِ مردمی که در تجربهٔ تاریخی مشترک آن‌را با هم زیسته‌اند، تلاش و مبارزه کرده‌اند و به‌تدریج روح، سبک، یا ذائقهٔ ویژه‌ای را پرورده‌اند. ایدهٔ ایران از دیرباز «وحدتی از تنوع» بوده است در چارچوبی فراگیرتر از «مرزها»ی کنونی و قالب‌های خاک-و-خونی، و معیارهای قوم‌محورانه ملی یا فرقه‌گرایانهٔ مذهبی. آن‌ رشتهٔ تسبیحی که همهٔ این دانه‌ها را به ‌یکدیگر متصل می‌کند، منافع و «مصالح» مشترک مردمانی است که در این سرزمین، به‌معنای عام «منطقه» یا خطهٔ جغرافیایی با هم زیسته و می‌زیند، و گذشته و سنت و میراث فرهنگی مشترک و متنوعی داشته و دارند.

🔹برغم تمامی سیاهی‌ها و کاستی‌ها، و مظاهر منفی اوضاع و نظامات مسلط تاکنونی که در مبارزهٔ منظم و نقد دایمی آنیم، از بی‌احترامی و بی‌مبالاتی نسبت به سرنوشت بوم‌زیست گرفته تا عدم مراعات و مروت نسبت به حقوق و حرمت هم‌نوعان و هم‌وطنان، و در اوج نومیدی‌های ناشی از رفع توهمات گذشته، و در سیاه‌ترین نقطهٔ ظلمت شب، هنوز نور امیدی سوسو می‌زند که شعاعش ناگهان پردهٔ سیاهی‌ها و تباهی‌ها را به آتش می‌کشد.

🔸این امید به زیبایی‌ها، تلاش‌ها، فداکاری‌ها، و همهٔ ارزش‌های فرازنده و برازندهٔ فرهنگ ایران‌زمین، از شعر و ادب و اندیشه و ایمان گرفته تا سنت اخلاقی و همت جوان‌مردی و صفا و وفا و خلوصی که در آثار و میراث نسل‌ها و عصرهای گذشته و حال، سراغ داریم، ما را بر آن می‌دارد که همچنان در این سرزمین و در میان این مردم، در پیکار با خواری‌ها و نامردمی‌ها، بمانیم، و به‌سختی یا به‌آسانی، بمیریم!

#آینده
#امید
#ایران
#مهین_دوستی
#مهاجرت
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
◀️حق و قدرت،
در شرح یک قول از پاسکال و در اعتراض به یک بی‌عدالتی دیگر

✍️احسان شریعتی

🔺«از آنجا که نتوانسته اند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کرده‌اند که آنچه قوی است حق باشد.»
----------‐ پاسکال، تأملات

🔺منظور فیلسوف بزرگ فرانسوی از بیان این جمله چیست؟ پاسکال در تأملات ‌نوشته است: «عدالت بدون قدرت همواره درمعرض خلاف‌خوانی است زیرا شرورها همواره وجود دارند. قدرت بدون عدالت متهم (به جباریت) است. از اینرو می‌بایست عدالت و قدرت را با هم برقرار ساخت، و برای این کاری کرد که آنچه برحق است نیرومند گردد و آنچه قدرتمند است عادلانه باشد. عدالت همواره در معرض مناقشه است. در عوض، قدرت بسیار قابل شناسایی و بلامعارض است.از اینرو قدرت را به عدالت نبخشیده‌اند، زیرا قدرت خلاف‌گوی عدالت بوده است و ‌گفته است که عدالت غیرعادلانه است و خود عین عدل است. و بدینسان چون نتوانسته‌اند کاری کنند که آنچه حق است قوی باشد، کاری کرده‌اند که آنچه قوی است عادلانه باشد (بنماید)! »

🔺بازداشت دیروز مدیرعامل «جمعیت دانشجویی امام علی»، خانم زهرا رحیمی، و بی تأثیر بودن اعتراض و نگرانی تلاشگران مدنی در این مورد مرا به یاد این جملات تآمل‌برانگیز پاسکال انداخت. براستی چه باید گفت و چه باید کرد؟

🖇لینک متن در وبسایت

http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=44

#حق
#قدرت
#بی_عدالتی
#جمعیت_امام_علی
#آزادی_فعالان_مدنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
@azarmansouri
🔷🔸خوزستان،
خیزش علیه تشنگی

🖋احسان شریعتی

🔸بحران «معیشتی» کشور ما اینک به بحران چهار عنصر سازنده‌ی طبیعت و زیست‌بوم تبدیل و تحویل شده است: بحران‌های آب (خشکسالی و سیل و..)، آتش (برق و بنزین و..)، خاک (زلزله و نشست و..)، و هوا (آلودگی و ریزگرد و..).
از این میان، بحرانِ آب که سال‌هاست توسط کارشناسان، فعالان محیط زیست و مردم به مسئولان حکومت گوشزد می‌شد، در فصل گرما رو به وخامت نهاده است. نتایج و پیآمدهای سوءمدیریت زیست‌محیطی، سیاست‌گذاری‌های معیوب اقتصادی-اجتماعی در طرح‌های تاکنونی توسعه‌ی نامتوازن و ناپایدار، اکنون در آسیب‌پذیرترین نقاط و مناطق کشور به نمایش درآمده است.

🔹خوزستان (همچون سیستان‌وبلوچستان)، نماد یا ویترینِ نمایشِ این بحرانِ عناصر «ابتدایی» است در حالی‌که در برابر تلألوی شهرها و بازارهای برساخته‌ی قدرت‌ها در منطقه، نماد مقاومت در برابر تجاوز نظامی خارجی، ویترین اقتدار ملی و توسعه‌ی کشور در خلیج فارس، منبع ثروت اصلی کشور و پرآب‌ترین استان ایران به شمار می‌آید.
یخش عظیمی از آب‌های کشور هنگامی‌که به جلگه‌های خوزستان می‌ریزد در مسیر جریان خود چنان با حجم عظیمی از زباله‌های شیمیایی آلوده می‌شوند که در جنوب و از جمله در تالاب شادگان دیگر قابل شُرب و نوشیدن نیستند. هم‌ازاین‌رو در هنگام سیل دوستان ما در کارگروه امداد پوران بامعناترین کار را در احداث یک تصفیه‌خانه‌ی آب نمونه‌ در روستاهای مصیبت‌دیده‌ی این منطقه یافتند.

🔸گرمای طاقت‌فرسای تابستانی ناشی از خشکسالی فصلی در شرایط استمرار و خیز پنجم همه‌گیری، قطع مکرر برق و بی‌آبی ناشی از مدیریت ناصحیح منابع طبیعی در متن بحران اقتصادی و معیشتی عمومی، تصویر زیستی «جهنمی» را متبادر می‌سازد و انفجار اعتراض در اینجا رفتاری بهنجار است.

🔹خشکسالی و سیل دو سر افراط وتفریطی بحران آب، در سپهر سیاسی نیز معادل و مصداق دارند. انفعال، سکوت و سازش در برابر انحراف و کژروی از مسیر خیر مشترک، مصلحت ملی و منفعت عام مردمی، تخریب منظم محیط‌زیست، رشد اختاپوسی فساد، و تمرکز قدرت و ثروت در کف اقلیت‌های سیاسی، عقیدتی، طبقاتی و قومی..، سرانجام به انفجار و انقلاب می‌انجامد.
اعتراض علیه بی‌عدالتی، «شوریدن» علیه شوربختی اما همان‌گونه که آلبرکامو می‌گفت هنوز «انقلاب» نیست («می‌شورم پس ما هستیم»... «آنچه شریف است نه خود شورش بلکه آن‌چیزی است که این خیزش درخواست می‌کند»)، فریادی است از سر درد و در اینجا عطش. سرکوب خشن یک اعتراض خشونت‌پرهیز اما می‌تواند آن‌را به انفجار قهرآلود بکشاند... راه اجتناب از «سیل» لایروبی مسیل‌ها است!

#نگاه_روز
#خوزستان
#خیزش
#فساد_سیاسی
#اعتراضات
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati
🔷🔸نامه احسان شریعتی به احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان


📌به‌نام خداوند «خودآگاهی، آزادی، و عدالت»

حضرت فرمانده احمدمسعود،
رهبری «جبهه مقاومت ملی افغانستان»

🔸شهادت یار و همراه شما، نویسنده و روزنامه‌نگار آزاده زنده‌یاد فهیم دشتی را تسلیت می‌گوییم.
تصمیم درست و اصولی شما مبنی بر اتخاذ خط‌مشی مقاومت در راستای مذاکره‌ی ملی برای التزام همه‌ی جناح‌های درگیر در نزاع درونی افغانستان عزیز به پذیرش قانون اساسی، نظام جمهوری، و تشکیل دولت «همه‌شمول» همه‌ی ملیت‌ها و مذهب‌ها، موجی از تحسین و همبستگی را در جهان و در میهن ما برانگیخه است.

🔹ملت أفغانستان تاکنون بارها نشان داده است که نه در برابر اشغال ابرقدرت‌ها سر تسلیم فرود آورده و نه در برابر استبداد و ارتجاع سیاسی و دینی داخلی.

🔸مداخله‌ی فاجعه‌بار این قدرت‌ها و متحدان آنها در منطقه و در همسایگی افغانستان، در کنار فساد و بی‌لیاقتی حکومت‌های وابسته به آنها نشان داده است که دفاع از استقلال ملی و اصل جمهوری مردمسالار، به‌جای قوم و قبیله و فرقه‌گرایی قومی و دینی، تنها راه برو‌ن‌رفت از وضعیت جنگ دایمی داخلی و خارجی است.
مقاومت متشکل مدنی و آمادگی دفاع نظامی برای برقراری دولت قانون‌بنیاد شرط مبنایی و لازم تحولات مثبت در آینده و نظارت و فشار منطقه‌ای بر عملکرد گروه‌های درگیر برای بر زمین گذاردن سلاح و پذیرش قانون و نظم دمکراتیک، شرط کافی تحقق چنین مسیر صلح و امنیت و توسعه‌ی منطقه‌ و اقلیم مشترک ماست.
مبارزه‌ی فکری با افراطگرایی کور و بنیادگرایی قهقرایی، بویژه از طریق پروژه‌ی اصلاح‌گری مذهبی و دین‌پیرایی، وظیفه و رسالت همه‌ی نیروهای آگاه و روشنگر مسلمان در جهان اسلام است. مبارزه‌ای که زمانی با سیدجمال از افغانستان آغاز شد و علامه اقبال آن‌را از سرگرفت و معلم شریعتی آن تلاش را در ایران ادامه داد و مبارزان بزرگی همچون پدر شما در این طریقت فکری و خوانش از جهانبینی توحید و مکتب رهایی‌بخش اسلام گام زده‌اند و امروز ما باید ادامه‌ی راه را ازسرگیریم.

🔹در این لحظات سرنوشت‌ساز، پشتیبانی از مقاومت مردم افغانستان با همه‌ی تنوع قومی، دینی، و جنسیتی آن، با گشایش مرزها بر روی پناهندگان و دفاع حقوقی از قربانیان اقتدارگرایی و ارتجاع مذهبی، وظیفه‌ی همه ما در ایران و منطقه و جهان است.

🔸ما در کنار شما که در راستای تحقق این آرمان‌ها می‌رزمید، خواهیم ماند و همه‌ی پیروان مسیر «آزادی، عدالت و معنویت» در ایران با مبارزه‌ی شما همبستگی همه‌جانبه‌ی خود را اعلام می‌کنند.

احسان شریعتی
تهران، ۱۷ شهریور ۱۴۰۰

#نامه
#افغانستان
#مقاومت_ملی
#احمد_مسعود
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1105
@azarmansouri
🔷🔸افغانستان درد مشترک


🔹🔆 چهار محور مطالبات عاجل مطرح شده در کنفرانس موسسه ی فرهنگی «اکنون» ناظر بر موقعیت بحرانی کنونی افغانستان:

1. پشتیبانی از مردم افغانستان با همه‌ی تنوع قومی، دینی، و جنسیتی آن، با گشایش مرزها بر روی پناهندگان و دفاع حقوقی از قربانیان اقتدارگرایی و ارتجاع مذهبی؛

2. نظارت و فشار بر عملکرد گروه طالبان برای بر زمین گذاردن سلاح و پذیرش قانون اساسی، نظام جمهوری، و تشکیل دولت فراگیر یا «همه‌شمول» همه‌ی اقوام و ملیت‌ها؛

3. مقاومت متشکل مدنی و آمادگی دفاع نظامی از برقراری دولت قانون‌بنیاد؛

4. مبارزه‌ی فکری و فرهنگی با بنیادگرایی قهقرایی، افراطگرایی ارتجاعی، بویژه از طریق دین‌پیرایی و اصلاح‌گری مذهبی؛

***

#سخنرانی
#افغانستان
#درد_مشترک
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
📀 فایل کامل این سخنرانی را می توانید از طریق وب‌سایت احسان شریعتی دریافت کنید.


📌 https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1110
🔷🔸«شهادت» یا گواهی دادن

🖋احسان شریعتی

🔸در مقام فریضه‌‌ی اخلاقی
مهم‌ترین نکته‌ای که در ایام اربعین نباید از یاد برد این حقیقت تاریخی است که قیام حسینی در اساس علیه حکومتی شریعت‌مدار رُخ داد و از همین‌رو امام متهم به خروج و فتنه‌ و تکفیر شد. از این‌رو مقاومتی افشاگر و آگاهی‌بخش ضروری می‌نمود. معنای شهادت (بمثابه وظیفه و تکلیفی متفاوت با جهاد)، برافروختن یک شمع در دل تاریکی است. سیاهی بر همه جا سیطره یافته که ناگهان جرقه‌ای کوچک در ظلمت می‌درخشد. و این شاخصه‌ی نور است که هرچند کوچک، تمامی سیاهی را می‌شکافد و سلطه‌ی بلامنازعش را درهم می‌شکند.

🔹در تاریخ اسلام هنگامی که قرار شد نهضت به نظام تبدیل و یا نظام های باژگونه بازتولید شوند، فرزند انقلاب در برابر انحراف خلافت به امارت (یا سلطنت) تسلیم نشد و نه گفت، و در محکمه‌ی تاریخ گواهی داد که در آنجا که «نمی‌توان» جهاد کرد «می‌بایست» رویاروی قدرت ایستاد و حقیقت را ابلاغ کرد اگرچه با بذل جانِ خویش و تا آنجا که بتوان به‌شکل خشونت‌پرهیز.

🔸درس قیام عاشورا برای امروز نیز این است که در برابر گروه‌ها و اقلیت‌هایی که بناگاه از پشت کوه از راه می‌رسند و با خودمقدس‌پنداری، اعلام می‌دارند که می‌خواهند به‌نام و به‌نمایندگی خدا و خلافت و جانشینی پیامبر او به اجرای احکام شریعت بر خلق اعلام بیردازند و بر گرده‌ی مردم سوار بر آنها امارت و حکومت کنند، باید ایستاد، نه گفت و شهادت داد که «برترین جهاد ابلاغ کلمه‌ی حق است نزد سلطان جائر».

🔹زیرا نماینده‌ی حقیقی خدا خلق اوست و آنان که به‌نام «سایه و آیه و مایه»ی خداوند بخواهند حق حاکمیت مردم بر خویش را غصب کنند، نقض غرض توحید کرده و دین شرک را در ردای دین پوشانده اند. 

🔸برای نمونه‌، هم‌اینک مقاومت پنجشیر کوچک بروشنی نشان خواهد ‌داد که جرقه‌ی نور یک شمع کوچک چگونه چیرگی فراگیر سیاهی را می‌شکافد و تمام‌خواهی آن‌را به تعلیق می‌آورد. در اینجا تمامی خاص‌گرایی‌های قومی و فرقه‌ای، دینی و عقیدتی، و..، رنگ می‌بازند و از آن پس سخن از گواهی دادن در دادگاه تاریخ در دفاع از ارزش‌های انسانی، مردمی و جهان‌روا به میان و میدان خواهد آمد.

🔹زمانی در تاریخ اندیشه، دوستدار حکمت، سقراط، در دادگاه عوام‌فریبان در دفاع از حقیقت «بخردانه»‌ی قدسی و هستی، گواهی داد، جام شوکران را سرکشید.

🔸زمانی دیگر در تاریخ ایمان، عیسی پور مریم با مشروعیت‌زدایی اخلاقی از سلطه‌ی امپراطوری و نفاق فریسیان به دفاع از معنویت مجسم برخاست و تحمل آن مصائب را به جان خرید.
و سرانجام، باز در تاریخ اسلام، حسین فرزند فاطمه نیز در افشای دگردیسی دینِ توحید و نبوت و شورا به دولتِ خلافت و امارت و سلطنت، و در دفاع از زیبایی زندگیِ شایسته‌ی کرامت انسانی شهادت داد و شمعی کوچک را در دل تاریکی تام و حاکم برافروخت.

🔹و امروز ما، در برابر دادوستد‌های پلید نوامپراطوری‌گری‌های سیاسی و تاریک‌اندیشی‌های فرهنگی و مذهبی، بیش از هر زمان دیگر، به شجاعت اندیشیدن، دلیری اخلاقی، و مقاومت جانانه برای ابلاغ پیام روشنایی نیازمندیم. درخشش و «کنش گفتاری» این نه گفتن به‌موقع، هرچند به‌ظاهر نحیف، تمامی هیبت سیاهی را یکجا به تعلیق در می‌آ‌ورد..‌.

#اخلاقی
#گواهی
#شجریان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati

🔆* موسیقی ضمیمه:
«خداخدا چه اثر ای مؤذنا که امشو، 
خدا خدای شمایه، خدا خدای مو نیست!»
(در زادروز استاد شجریان)

📌برای نمایش کلیپ به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید.

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1112
@azarmansouri