ساختمان پارلمان نپال به آتش کشیده شد.

در کمال ناباوری دیدم هومن خلیلی از سخنرانان همایش ملی در مونیخ، ایده مبارزاتیشو از داعش الهام گرفته!
خبر خوشحال کننده اینه که توییت این بلاگر دوزاری بعد از دو روز فقط هفت تا لایک خورده.

‏خیالتون راحت ‎#دفترچه_بیچارگی رو تموم شده بدونید حتی اگر هزاربار اصلاح بخوره.
چنان خار شدن یکی پاداش ارز دیجیتال میده(کلاهبرداری نخ‌نما)
یکی با چاقو تهدید میکنه
یکی فحش میده
یکی مغلطه میکنه و...
اما شوربختانه اتاقشون شیشه‌ای بود همه چیز مشخص و قابل رویت بود.
‎#بازگشت_به_مشروطه

‏- من فقط پهلوی رو قبول دارم.
+ وصیت آریامهرو قبول داری؟
- نه.
+ قانون اساسی زمان پهلوی رو؟
- نه.
+ حرفای شهبانو فرح رو؟
- نه.
+ قسم شاهزاده رو؟
- نه.
+ سنت‌ی که سه شاه پهلوی در امتدادشن رو؟
- نه.
+ پس چیِ پهلویو قبول داری؟
- (فحش می‌دهد)

‏دفترچه‌ای که فقط می‌توان آتش زد !

ایراد منطقی بر دوستانی که در جهت اصلاحِ دفترچه نوفدی رساله‌هایی نوشته‌اند این است که گمان برده جزوه «ناقص» است. پس در رفع نواقص آن نکاتی را گوشزد کرده‌اند. درحالی‌که دفترچه «نقص ذاتی» دارد. به‌همین‌خاطر آن‌چه را بر بستر خلاء، خلق‌السّاعه و بر مبنای جهل تولید شده را یا باید به‌کل آتش‌زد (و مبتنی بر نقدهای منتقدان از نو چیزی نوشت) و یا نقد منتقدان چنان‌چه می‌بینیم اصلا ربطی به خود جزوه پیدا نخواهد کرد. چرا؟ چون جزوه به‌خودی‌خود آن‌قدر مهمل و فاقد محتوی است که ناقد از سر بیچارگی اوّل مجبور است خود در مقام نویسنده جزوه، طرحی منطقی و قابل‌نقد از آن به‌دست دهد تا بعد بتواند در مقام منتقد، ناقد آن‌چه خود نوشته باشد.

علّت آن است که مفاد جزوه مثل محتوای ۵۷ خودِ خودِ اپوزیسیون است. یعنی از اساس در نفی تنها پوزیسیون ممکن ایران که پادشاهی مشروطه باشد، نوشته شده است. ازین‌نظر تجلّی خلاء است. این هم یکی از اعجازهای تاریخ معاصر است که نقد چیزی که اسما باید پوزیسیون باشد (یعنی بر روی خاک موجود باشد یا امکان موجودیّت بیابد) از خودش بیشتر پوزیسیون باشد! گویی جای ناقد و نقدشونده وارونه شده است. یعنی:

«رساله‌های منتقدین می‌بایست جای جزوه را می‌گرفت. تا بعد اصحاب جزوه بیایند و به عنوان اپوزیسیون پهلوی، در مقام نقد آن، این جزوه را مرتکب شوند. ارتکابی که فضل تقدّم آن با ۵۷ی‌ها و رفراندُم‌شان است.»

ازین‌نظر، نسخه دوم جزوه یا کلّا اثری از نسخه یکم در خود نخواهد داشت؛ و یا همان‌طور که دیدیم پرینت کردن انتقادات برای اصحاب جزوه مهم‌تر از ترتیب اثر دادنش خواهد بود. یعنی یک دستی به سر و روی آن خواهند کشید و سمّ خالص موجود در آن را با زرورق عوام‌پسندانه‌تری به بازار خواهند داد.

بحث دیگر آن است که برخی صادقانه بر این باورند که قانون اساسی مشروطه ناقص است. چه بهتر! ناقص در سیر تکامل تاریخی خود، کامل می‌شود. دفترچه نوفدی امّا ناقص‌الخلقه است. ناقص‌الخلقه تنها می‌تواند به هیولایی تبدیل شود. مانند قانون اساسی ج‌ا، که در رویای خلقِ مدینه فاضله، دچار نفی مشروطیّت شد. این نقصِ ذاتی، به هیولایی تبدیل شد.

ارسطو در متافیزیک، کتاب نهم (Theta)، درباره تفاوت بین بالقوه و بالفعل می‌گوید:
«هر چیزی که دارای بالقوّه‌گی است، می‌تواند به فعلیّت برسد، مشروط بر اینکه موانع خارجی یا نقص ذاتی مانع آن نشود.»
(Metaphysics, Book IX, Theta, 1046a-1048b)

قانون اساسی مشروطه، مانند دانه‌ای است که بالقوه می‌تواند به درختی تنومند باکمالات تبدیل شود. نقص‌های آن، مانند کمبودهای اولیّه در ساختار، اجرا و موانع خارجی موقتّی هستند که با اصلاحات، تجربه تاریخی، و تکامل تدریجی قابل رفع‌اند. ارسطو در کتاب فیزیک می‌گوید که طبیعت هر چیز به سوی غایت (telos) خود حرکت می‌کند. قانون مشروطه، با وجود نقص، دارای غایتی است که می‌تواند از طریق اصلاحات به آن برسد. امّا جزوه نوفدی همچون قانون اساسی ج‌ا ناقص‌الخلقه‌اند. یعنی از اساس فاقد ظرفیت بالقوّه برای رسیدن به کمال اند. اگر موجودی از ابتدا فاقد بالقوّه‌گی مناسب باشد - مثلاً دانه‌ای که ذاتاً معیوب است - نمی‌تواند به غایت طبیعی خود برسد و ممکن است به نتیجه‌ای غیرطبیعی یا «هیولایی» منجر شود. ارسطو در متافیزیک تأکید می‌کند که نقص ذاتی مانند فقدان ظرفیت درونی مانع فعلیّت یافتن است.

قانون اساسی مشروطه، مانند دانه‌ای است که بالقوه می‌تواند به درختی تنومند (کمال) تبدیل شود. نقص‌های آن، مانند کمبودهای اولیه در ساختار یا اجرا، موانع خارجی یا موقتی هستند که با اصلاحات، تجربه تاریخی، و تکامل تدریجی قابل رفع‌اند. ارسطو در فیزیک (Book II, 194b-195a) نیز می‌گوید که طبیعت هر چیز به سوی غایت (telos) خود حرکت می‌کند. قانون مشروطه، با وجود نقص، دارای غایتی است که می‌تواند از طریق اصلاحات به آن برسد.
نقص ذاتی (ناقص‌الخلقه): قانون اساسی ج.ا به‌عنوان ناقص‌الخلقه توصیف شده است، یعنی از اساس فاقد ظرفیت بالقوه برای رسیدن به کمال. در فلسفه ارسطو، اگر موجودی از ابتدا فاقد بالقوه‌گی مناسب باشد (مثلاً دانه‌ای که ذاتاً معیوب است)، نمی‌تواند به غایت طبیعی خود برسد و ممکن است به نتیجه‌ای غیرطبیعی یا «هیولایی» منجر شود. ارسطو در متافیزیک (Book IX, 1046a) تأکید می‌کند که نقص ذاتی (مانند فقدان ظرفیت درونی) مانع فعلیت یافتن است. در اینجا، قانون اساسی ج.ا به دلیل نقص ذاتی (مثلاً نفی اصول مشروطیت یا آرمان‌گرایی غیرواقع‌بینانه) به جای تکامل، به انحراف و تبدیل به «هیولا» می‌رسد.

♦️شاهزاده رضا پهلوی، روز سه‌شنبه ۱۸ شهریور، در چهارمین کنفرانس «ایران» که به میزبانی تحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (نوفدی) برگزار شد، سخنرانی خود را با اشاره به توافق میان جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در مصر امضا شد آغاز کرد و گفت: «به رژیمی که به اصل تقیه اعتقاد دارد نمی‌توان اعتماد کرد.»
شاهزاده رضا گفت: «این رژیم به اندازه کافی زمان داشته تا نیات واقعی خود را نشان دهد و ما می‌دانیم که این نیات قطعا خوب نیست، بلکه فقط شیطانی است. امیدوارم ما که نماینده جایگزین هستیم، به دنیا ثابت کنیم که به جای اینکه به این رژیم فرصت‌های بیشتری برای باج‌گیری از دولت‌ها با گروگان‌گیری بدهیم تا برای بقای خود چانه‌زنی کند، باید به همه این‌ها پایان دهیم.»

‏احمد کسروی سال ( ۱۳۳۲)
       ماهیت و گوهر مشروطه آن است که مردمی که در یک کشور زندگی می کنند آن را خانه خود بدانند و به آبادی آن دلبسته باشند و در راه نگهداری آن کوشش جانفشانی و کنند.
       از طرف دیگر، در نظام مشروطه یک پادشاه بجای اینکه خودکامه و خودرأی باشد و به سر مردم بزند، رشتهء کارها را به مردم بسپارد تا نمایندگان مردم قانون بگزارند و خودش به کارهای کشور دیده بانی نماید.
       مشروطه این است. این کجایش بد است؟ شما چه ایرادی به آن دارید؟
       ضمن اینکه مشروطه چیزی است که در جاهای دیگر نتیجهء خوب داده و موفق بوده است. مشروطه، پیش از آنکه به ایران برسد، در کشورهای دیگر روان بوده و نتیجه اش دانسته شده که نیک است. زیرا کشورهای اروپا و امریکا در سایهء همین مشروطه پیشرفت کرده اند.
اما آلودگی ها در ایران چیست؟ آلودگی های ایران وجود بدآموزی ها و کیش های پراکنده گوناگون است. مشروطه را همین ها بی نتیجه گذاردند.
       ببینید در یک کشور آلودگی بالاتر از این چه باشد که یک ملای بیسوادی بالای منبر رود و بگوید: «مردم میهن پرستی همان بت پرستی است»! و یکی نباشد که به دهان آن ملای پلید بزند.
‎#بازگشت_به_مشروطه
‎#جاویدشاه

‏ضحاک تشنه خون شده
گویا اخباری رسیده که خانواده فاضل بهرامی برای دیدار آخر فراخونده شدن
لعنت به دین آیین‌تون
‎#فاضل_بهرامیان
‎#سمیرم

‌‎#مهم

پیام یک عضوریزشی

من قبلا در يگان موتوری ضد اغتشاش خدمت كردم. يگان‌هاي ضدشورش، براي كنترل و سركوب اين‌جور اعتراضات، پروتكل دارند. اما اگر مردم هوشمندانه عمل كنند و رفتارشون در جهت مخالف مراحل پروتكل باشه، نيروهاي امنيتي دست و پاشون رو گم ميكنن و جريان كنترل خياباني به دست مردم مي‌افته.
يگان‌هاي ضدشورش (اعم از موتوري و پياده) وقتي به جمعيت معترض ميرسن، اگر جمعيت زياد باشه، اول در یک نقطه با فاصله‌ی نزدیک نسبت به جمعيت مي‌ایستند. بعد با حفظ انسجام هسته‌ی مركزي يگانِ سركوب، عده‌اي از يگان به كمک پليس، در گروه‌هاي چند نفره ميرن به سمتِ كناره‌هاي جمعيت و با لحني قاطع، به مردمي كه كنارتر ايستادن ميگن كه «اين‌جا نأیست، برو» يا «فيلم نگير، حركت كن» يا «متفرق شو». اين مرحله مهمترين مرحله است. چون يگان اصطلاحاً داره غربال ميكنه و مردم عادي‌تر كه تماشاچي هستن يا دارن فيلم ميگيرن رو رد ميكنه كه برن و متفرق بشن. در حالي‌كه تمركز اصلي هسته‌ي اعتراض، روي يگان‌هاي ايستاده در مقابلشون هست. پليس و يگان، آروم آروم دارن از كناره‌ها، مردم عادي‌تر و كم انرژي‌تر رو متفرق ميكنن و هسته‌ي مركزي اعتراض رو هم محاصره ميكنن. ظرف كمتر از نيم ساعت، حاشيه‌ي جمعيت معترض به شدت كاهش پيدا ميكنه، حلقه محاصره تنگ‌تر ميشه و سپس هسته‌ي مركزي اعتراض مردمي، كه باشور و هيجان هست و عموماً از جوان‌هاي نترس تشكيل شده، در محاصره، زير باتوم يگان كتک مي‌خورن و مجبور به فرار يا دستگير ميشن و اوضاع كامل به دست نيروهاي امنيتي ميفته.
💠 راهكار:👇
راهكار اينه كه ابتكار عملِ يگان ضد شورش ازش گرفته بشه. يعني وقتي هسته‌ي مركزي يگان سركوب، كه عموماً موتوري هستند، در خيابون وايستادن، عده‌اي از جوان‌هاي هسته‌ي مركزي معترضين بايد از كناره‌هاي موتورسوارها به بغل يا پشت موتورسوارها برن و اونجا هم زنجیره اعتراض تشكيل بدن. اينطوري قضيه معكوس ميشه و مردم، يگان هاي سركوب رو در محاصره‌ي خودشون خواهند گرفت و اين‌طوري نه تنها اونها جرات نمي‌كنن به كسي حمله كنند، بلكه از شدت ترس از خشم معترضين، خدا خدا ميكنن كه فرار كنند و اينطوري روحيه‌ي مردم بدون درگيري به شدت افزايش پیدا ميكنه.

‎#مردم_متحد

‏بزرگترین نیرنگ سیاسی روزگار ما پروژه جداسازی شاهزاده از نهاد پادشاهی ایران است
امت۵۷ که هر بار در مواجهه با موج علاقه ملت به پادشاهی شکست میخورند تلاش میکنند این نیرنگ را به عوام بفروشند که محبوبیت شاهزاده رضا پهلوی فقط به خاطر خودش است و هیچ ربطی به نهاد پادشاهی ندارد
‏اما هیچ وقت حاضر نمیشوند توضیح بدهند که اگر چنین است چرا خودشان از ارائه یک چهره مورد علاقه عمومی ناتوانند و مجبورند خودشان را شاهزاده بچساببانند

‏دشمنان ایران/نهاد پادشاهی/پادشاهی پهلوی ابتدا بر روی پروژه لوث‌کردن مشروطه کار کردند. سپس با جدا کردن مشروطه از پادشاهی(جدا کردن مشروطه از نام پهلوی) سعی در تضعیف نهاد پادشاهی ایران، تضعیف جایگاه قانونی ‎#رضاشاه_دوم و تفرقه اندازی بین پادشاهیخواهان کردند.
برای نجات ایران ، و‌ظیفه هر ایرانی وطنپرست و پادشاهیخواه راستین عمل کردن به وصیت شاهنشاه آریامهر است.
‎#پاينده_ایران_جاویدشاه
‎#بازگشت_پادشاهی_پهلوی

چقدر با این سکانس لذت بردم
یادش مانا. باد خسرو شکیبایی عزیزم

‏مساله ساده‌تر چیزیه که ما فکر میکنیم
جمهوری اسلامی در بین اپوزپسیون نفوذی داره
اون نفوذی‌ها الان کجان؟
بخار شدن؟ دود شدن؟
چون‌ رژیم پشتشون هست پس قدرت دارن. اکانت میخرن، باند دارن و در رسانه دیده میشن و ...

+ بهزاد مهرانی (نویسنده مقاله مجله فریدون) نفر سوم‌ از چپ است