This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▶️ معلم کوهرنگی برای نجات جان دانش‌آموزان به دل سیلاب زد
🔹فرید محمودی، معلم فداکار کوهرنگی با به خطر انداختن جان خود در مسیر سیل دانش‌آموزان را به سلامت به مدرسه می‌رساند.
@avaybaloot
🔹فرید محمودی، معلم فداکار کوهرنگی با به خطر انداختن جان خود در مسیر سیل دانش‌آموزان را به سلامت به مدرسه می‌رساند.
@avaybaloot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 7 خرداد آغاز رسمیِ مجلس دوازدهم
🔹سخنگوی شورای نگهبان: بعد از برگزاری انتخابات مرحلۀ دوم و اعلام نتیجهتوسط وزارت کشور، یک هفته فرصت داده شده تا تخلفات و شکایات منعکس شود.
🔹بعد از آن بررسی‌ها انجام میشود تا 7 خرداد مجلس دوازدهم آغاز شود.
@avaybaloot
🔹سخنگوی شورای نگهبان: بعد از برگزاری انتخابات مرحلۀ دوم و اعلام نتیجهتوسط وزارت کشور، یک هفته فرصت داده شده تا تخلفات و شکایات منعکس شود.
🔹بعد از آن بررسی‌ها انجام میشود تا 7 خرداد مجلس دوازدهم آغاز شود.
@avaybaloot
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
نهر ساسانی شاهگدار در استان کرمانشاه شهرستان قصرشیرین
نمیخوام بگم در زمان ساسانیان سختی نبوده و همه چی گل و بلبل بوده
اما میشه بعد از ۱۸۰۰سال همچنان خدمات بیشمار ساسانیان رو در ایران دید ، مثل همین نهر شاهگدار که تا زمان پهلوی اول هم مورد استفاده قرار میگرفته
و اگر مورد مرمت و بازسازی قرار میگرفت همچنان میتوانست خدمات رسانی کند به شهر قصر شیرین و مزارع اطراف آن
در دوران باستان درآمد کشور از دو راه بود یکی کشاورزی و خدمات دادن دولت به مردم و در نهایت گرفتن مالیات و دیگری جنگ مخصوصا با رومیان و هپتالیان در شرق برای گرفتن غرامت
🆔 @avaybaloot
نهر ساسانی شاهگدار در استان کرمانشاه شهرستان قصرشیرین
نمیخوام بگم در زمان ساسانیان سختی نبوده و همه چی گل و بلبل بوده
اما میشه بعد از ۱۸۰۰سال همچنان خدمات بیشمار ساسانیان رو در ایران دید ، مثل همین نهر شاهگدار که تا زمان پهلوی اول هم مورد استفاده قرار میگرفته
و اگر مورد مرمت و بازسازی قرار میگرفت همچنان میتوانست خدمات رسانی کند به شهر قصر شیرین و مزارع اطراف آن
در دوران باستان درآمد کشور از دو راه بود یکی کشاورزی و خدمات دادن دولت به مردم و در نهایت گرفتن مالیات و دیگری جنگ مخصوصا با رومیان و هپتالیان در شرق برای گرفتن غرامت
🆔 @avaybaloot
نوزاد ۵ ماهه بر اثر شکستن قلنج فلج شد !
🔹شکستن قُلنج باعث قطع نخاع این نوزاد ۵ ماهه گلستانی شده بطوری که دیگر قادر به حرکت از ناحیه دست و پا نیست و فعلاً در تخت عمل جراحی است.
🆔 @avaybaloot
🔹شکستن قُلنج باعث قطع نخاع این نوزاد ۵ ماهه گلستانی شده بطوری که دیگر قادر به حرکت از ناحیه دست و پا نیست و فعلاً در تخت عمل جراحی است.
🆔 @avaybaloot
این غذاهای اسیدی را هنگام سوزش سر دل میل نکنید!❌
◽️گوجه فرنگی و مرکبات مانند پرتقال، لیمو، آناناس و گریپ فروت می توانند بسیار اسیدی باشند. اسید این میوه ها می تواند علائم سوزش سر دل را تحریک کند.
@avaybaloot
◽️گوجه فرنگی و مرکبات مانند پرتقال، لیمو، آناناس و گریپ فروت می توانند بسیار اسیدی باشند. اسید این میوه ها می تواند علائم سوزش سر دل را تحریک کند.
@avaybaloot
موج بارشی جدید از اواسط هفته وارد کشور میشود
موج بارشی جدیدی از روز یکشنبه وارد کشور شده و طی روز دوشنبه در بسیاری از نقاط کشور بارشهای بسیار خوبی را رقم خواهد زد
این موج بارشی ، یک موج در قدرت و گسترده خواهد بود و خط بارشی اصلی آن طبق پیش بینی های فعلی در استانهای غربی تا شمالی کشور خواهد بود
این موج نیز یک موج پر برکت بوده و مجدداً در بسیاری از نواحی کشور بارشهای بسیار خوبی را رقم خواهد زد
@avaybaloot
موج بارشی جدیدی از روز یکشنبه وارد کشور شده و طی روز دوشنبه در بسیاری از نقاط کشور بارشهای بسیار خوبی را رقم خواهد زد
این موج بارشی ، یک موج در قدرت و گسترده خواهد بود و خط بارشی اصلی آن طبق پیش بینی های فعلی در استانهای غربی تا شمالی کشور خواهد بود
این موج نیز یک موج پر برکت بوده و مجدداً در بسیاری از نواحی کشور بارشهای بسیار خوبی را رقم خواهد زد
@avaybaloot
امشب قسمت‌های ۶۰و۶۱از رمان
هناسه کم
نوشته خانم مرادی که چند ساله شب و روز براش زحمت کشیدن ساعت ۲۲
در کانال گذاشته میشه
🆔 @avaybaloot
هناسه کم
نوشته خانم مرادی که چند ساله شب و روز براش زحمت کشیدن ساعت ۲۲
در کانال گذاشته میشه
🆔 @avaybaloot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای جلوگیری از کلاهبرداری پس از دریافت رسید پرداخت ، حتما موجودی حساب خود را بررسی نمایید و سپس کالا را تحویل دهید.
#پلیس_فتا_دالاهو
#کلیک_امن
#رسید_جعلی
@avaybaloot
#پلیس_فتا_دالاهو
#کلیک_امن
#رسید_جعلی
@avaybaloot
دوباره گل انجیر و و دوباره پیچ زیبای قدمگاه
و دوباره کوچ تمام دردها و دلتنگی های من و دادا . کاش میشد وقتی زندگی و حیاتم را بدرود گفتم و به سوی حق رفتم درست مرا زیر سم اسبان و گاریان و زیر قدمهای خسته عابران در اولین پیچ قدمگاه خاکم کنند و جزئی از راه شوم بدون مزاحمت برای مسافرانش.گلناز و اکبر بچه های خیدان مشتاقانه و کودک وار به دنبال گاری میدویدند.کلوچه های دادا کار خودش را کرده بود و این دو طفل معصوم هم در کنارش محبت دادا را نیز بلعیده بودند و اسیر مهرش شده بودند.ملک با گیس های بلندش از روی تارمه برایمان دست تکان میداد.هنوز غروب نشده بود و خیدان با گله بر نگشته بودند. بعد از رسیدنمان و استراحت،، روی تارمه رفتم و ملک از پستوی تارمه صندلی پشمی و چوبی ساخته دست باوه علی را بهم داد و گفت.خانم جانم خسته راهی یه کم دراز میکشیدی.؟!ملک نمیدانست وقتی به گل انجیر میآمدم دوست داشتم شبها هم نخوابم.و فقط نگاه کنم و بقچه دلم پر از زیبایی شود و بماند برای روزهای تنهایی توی شهر من و دادا.دستانم را سایه بان چشمم کرده بودم و به باریکه راهی که از کوه به روستا راه داشت خیره بودم و انتظار گله را میکشیدم.افتاب پاییز دیگر زور قدرت نمایی گرمایش را نداشت و بی روح شده بود.دادا آرام از پنجره اتاق صدایم کرد.(چاو شین )که ی دادا ؟
بیا لباستو عوض کن.به داخل اتاق رفتم دادا یک دست لباس کوردی را به سمتم گرفت هاج و واج دادا را نگاه کردم.گفت دیگه بزرگ شدی نازاره کم
باید (شووی)کوردی بپوشی و (گل ونی)سر کنی ....
۱ چاو شین=چشم آبی
۲ شووی=پیراهن رنگی و بلند زنانه همراه با جلیقه
۳ گل ونی=سربند رنگی و نخی که بیشتر زنان و دختران جوان به سر میبندند...ادامه دارد
پارت ۶۰
@avaybaloot
و دوباره کوچ تمام دردها و دلتنگی های من و دادا . کاش میشد وقتی زندگی و حیاتم را بدرود گفتم و به سوی حق رفتم درست مرا زیر سم اسبان و گاریان و زیر قدمهای خسته عابران در اولین پیچ قدمگاه خاکم کنند و جزئی از راه شوم بدون مزاحمت برای مسافرانش.گلناز و اکبر بچه های خیدان مشتاقانه و کودک وار به دنبال گاری میدویدند.کلوچه های دادا کار خودش را کرده بود و این دو طفل معصوم هم در کنارش محبت دادا را نیز بلعیده بودند و اسیر مهرش شده بودند.ملک با گیس های بلندش از روی تارمه برایمان دست تکان میداد.هنوز غروب نشده بود و خیدان با گله بر نگشته بودند. بعد از رسیدنمان و استراحت،، روی تارمه رفتم و ملک از پستوی تارمه صندلی پشمی و چوبی ساخته دست باوه علی را بهم داد و گفت.خانم جانم خسته راهی یه کم دراز میکشیدی.؟!ملک نمیدانست وقتی به گل انجیر میآمدم دوست داشتم شبها هم نخوابم.و فقط نگاه کنم و بقچه دلم پر از زیبایی شود و بماند برای روزهای تنهایی توی شهر من و دادا.دستانم را سایه بان چشمم کرده بودم و به باریکه راهی که از کوه به روستا راه داشت خیره بودم و انتظار گله را میکشیدم.افتاب پاییز دیگر زور قدرت نمایی گرمایش را نداشت و بی روح شده بود.دادا آرام از پنجره اتاق صدایم کرد.(چاو شین )که ی دادا ؟
بیا لباستو عوض کن.به داخل اتاق رفتم دادا یک دست لباس کوردی را به سمتم گرفت هاج و واج دادا را نگاه کردم.گفت دیگه بزرگ شدی نازاره کم
باید (شووی)کوردی بپوشی و (گل ونی)سر کنی ....
۱ چاو شین=چشم آبی
۲ شووی=پیراهن رنگی و بلند زنانه همراه با جلیقه
۳ گل ونی=سربند رنگی و نخی که بیشتر زنان و دختران جوان به سر میبندند...ادامه دارد
پارت ۶۰
@avaybaloot
پارت امشب و تمام پارتها و داستانهای جهان برای مادرم که رنجهای عطرین قصه ما در چشمانش یکجا میدرخشد.بماند نورش و بر ما بتابد تا هستیم انشالله.
چشمهایم در کشاکش باز شدن و دوباره خوابیدن بودند که.صدای خیدان را شنیدم که به دادا غر میزند.بذار دادا بیدارش کنم آبروم رفت آبروم رفت .الان بخیالشون خیدان خواب مونده بیدارش میکنم.فوری از جا پریدم خیدان چرا این موقع روز خانه س؟؟در اتاق را باز کردم از پستو به دادا که روی صندلی باوه تسبیح میگرداند و خیدان که مثل (امنیه)ها رژه میرفت سلام دادم.دادا جوابم را داد ولی خیدان به چشمهایم نگاه کرد و گفت ببین آبروم رفت همه خیال کردن خیدان بچه شهر شده خواب مونده.به دادا نگاه کردم گفت زود باش چاو شینه کم مغزم را ترکاند از بس (وراوه)کرد.نگهش داشتم با بچه ها و خیدان بری کوه.دوباره متعجب نگاهش کردم.و بانگاهش به من فهماند که از دل خیدان در بیاورم.به سمت خیدان رفتم.گفتم الان میریم دیگه کمتر حرف بزن.خیدان به سمت طویله رفت که گله را از حیاط در آورد.دادا با عجله برایم لقمه گرفت و با بچه ها راه افتادیم.خیدان در طول راه زبانش کلا میچرخید به غر زدن .با سگ گله و بچه ها از خیدان دور شدیم.حالا که آمدم کوه به بلوط ها سر بزنم.دادا برایمان سیب زمینی وکره گذاشت تا سیب زمینی راکباب کنیم و با کره و نان تنوری ملک بخوریم.باید مواظب بچه ها هم میبودم.شیب کوه تند است.ممکن است خدای ناکرده سر بخورند.از سرازیری که بالا میرفتیم گلناز هم وقت گیر آورده بودو با من قایم موشک میکرد.باز هم همان صدا بود که میخواند.یک لحظه روح از بدنم خارج شد.نکنه دادا خبر داشت این اینجاست؟؟.چند بار پلک زدم و سرم را به دوطرف تکان میدادم که موقعیت زمان و مکان را درک کنم.درست شنیدم صدای خودش بود که آرام و پر از غصه میخواند..ادامه دارد
۱ امنیه=سربازان و نیروهای نظامی در قدیم
۲وراوه=غر زدن و یکریز حرف زدن....ادامه دارد
پارت ۶۱
@avaybaloot
چشمهایم در کشاکش باز شدن و دوباره خوابیدن بودند که.صدای خیدان را شنیدم که به دادا غر میزند.بذار دادا بیدارش کنم آبروم رفت آبروم رفت .الان بخیالشون خیدان خواب مونده بیدارش میکنم.فوری از جا پریدم خیدان چرا این موقع روز خانه س؟؟در اتاق را باز کردم از پستو به دادا که روی صندلی باوه تسبیح میگرداند و خیدان که مثل (امنیه)ها رژه میرفت سلام دادم.دادا جوابم را داد ولی خیدان به چشمهایم نگاه کرد و گفت ببین آبروم رفت همه خیال کردن خیدان بچه شهر شده خواب مونده.به دادا نگاه کردم گفت زود باش چاو شینه کم مغزم را ترکاند از بس (وراوه)کرد.نگهش داشتم با بچه ها و خیدان بری کوه.دوباره متعجب نگاهش کردم.و بانگاهش به من فهماند که از دل خیدان در بیاورم.به سمت خیدان رفتم.گفتم الان میریم دیگه کمتر حرف بزن.خیدان به سمت طویله رفت که گله را از حیاط در آورد.دادا با عجله برایم لقمه گرفت و با بچه ها راه افتادیم.خیدان در طول راه زبانش کلا میچرخید به غر زدن .با سگ گله و بچه ها از خیدان دور شدیم.حالا که آمدم کوه به بلوط ها سر بزنم.دادا برایمان سیب زمینی وکره گذاشت تا سیب زمینی راکباب کنیم و با کره و نان تنوری ملک بخوریم.باید مواظب بچه ها هم میبودم.شیب کوه تند است.ممکن است خدای ناکرده سر بخورند.از سرازیری که بالا میرفتیم گلناز هم وقت گیر آورده بودو با من قایم موشک میکرد.باز هم همان صدا بود که میخواند.یک لحظه روح از بدنم خارج شد.نکنه دادا خبر داشت این اینجاست؟؟.چند بار پلک زدم و سرم را به دوطرف تکان میدادم که موقعیت زمان و مکان را درک کنم.درست شنیدم صدای خودش بود که آرام و پر از غصه میخواند..ادامه دارد
۱ امنیه=سربازان و نیروهای نظامی در قدیم
۲وراوه=غر زدن و یکریز حرف زدن....ادامه دارد
پارت ۶۱
@avaybaloot
⚫️یگان های ویژه پاسداران فراجا بمنظور تامین نیروی انسانی(مرد) از بین جوانان مومن، متعهد و بسیجی با شرایط ذیل جذب می کند:
🔸مقطع : درجه داری
🔸مدرک تحصیلی: دیپلم
🔸رشته تحصیلی: کلیه رشته ها
🔸حداقل معدل: 14
🔸مرد از متولدین ۱۳۷۳/۰۱/۰۱ تا ۱۳۸۵/۱۲/۳۰
🔸میزان قد:۱۶۵
🔻تبصره: معدل ۱۲ با دو سال سابقه فعال بسیج یا خانواده شهدا،جانبازان و ایثار گران
و یا افرادی که داری سابقه پلیس افتخاری یا ورزشکار می باشند، با ارائه مدرک مورد قبول می باشند.
🔻جهت اطلاع بیشتر با تلفن زیر تماس حاصل نمائید: تلفن:۰۲۱۸۱۸۴۶۸۶۳،۰۲۱۸۱۸۴۶۸۷۴ 📞
آدرس مرکز گزینش: تهران میدان فردوسی خیابان سمیه تقاطع خیابان نجات الهی پلاک ۲۵۰
@avaybaloot
🔸مقطع : درجه داری
🔸مدرک تحصیلی: دیپلم
🔸رشته تحصیلی: کلیه رشته ها
🔸حداقل معدل: 14
🔸مرد از متولدین ۱۳۷۳/۰۱/۰۱ تا ۱۳۸۵/۱۲/۳۰
🔸میزان قد:۱۶۵
🔻تبصره: معدل ۱۲ با دو سال سابقه فعال بسیج یا خانواده شهدا،جانبازان و ایثار گران
و یا افرادی که داری سابقه پلیس افتخاری یا ورزشکار می باشند، با ارائه مدرک مورد قبول می باشند.
🔻جهت اطلاع بیشتر با تلفن زیر تماس حاصل نمائید: تلفن:۰۲۱۸۱۸۴۶۸۶۳،۰۲۱۸۱۸۴۶۸۷۴ 📞
آدرس مرکز گزینش: تهران میدان فردوسی خیابان سمیه تقاطع خیابان نجات الهی پلاک ۲۵۰
@avaybaloot
🔴جزئی‌ترین تصویر از مغز انسان که تابه‌حال دیده‌اید!
▫️دانشمندان با استفاده از ۱.۴ پتابایت داده تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی، توانستند بخش کوچک مکعبی مغز انسان را بازسازی کنند. در هر یک میلی‌متر از این فضای میکروسکوپی ۵۷۰۰۰ سلول، ۱۵۰ میلیون سیناپس و ۲۳۰ میلی متر ورید بسیار ظریف قرار دارند.
🆔 @avaybaloot
▫️دانشمندان با استفاده از ۱.۴ پتابایت داده تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی، توانستند بخش کوچک مکعبی مغز انسان را بازسازی کنند. در هر یک میلی‌متر از این فضای میکروسکوپی ۵۷۰۰۰ سلول، ۱۵۰ میلیون سیناپس و ۲۳۰ میلی متر ورید بسیار ظریف قرار دارند.
🆔 @avaybaloot