آوای بلوط
1.63K subscribers
16.5K photos
9.01K videos
285 files
1.07K links
کانال آوای بلوط 🌳🌳🌳

🌿🌿بهترین کانال خبری،فرهنگی غرب کشور
هر شب با چه وچه و چیستان کوردی
عکس های قدیمی 📸


ارتباط با ادمین :
@n4126
@Dalahokermanshah19

لینک کانال :
Download Telegram
صدای قدمهایی می آمد انگار روح از تنم خارج میشد.در را باز کرد زن عمو بود.گفت چه عجب یادت افتاد خونه عموت تو این کوچه س؟؟سرم را پایین انداخته بودم و با ریشه های قالی روی تخت کنار حوض خانه عمو بازی میکردم.دلم مرگ میخواست.چرا این وضعیت تمام نمیشود.بلاخره زبان لالم چرخید در کام.زن عمو دادا من رو فرستادبگم پولتون آماده س .بگید عمو بهمن بیاد محضر کار زمینا رو یکسره کنیم.
زن عمو پوسخندی زد و گفت.گنج پیدا کردین؟؟چیزی نگفتم.گفت باشه بهش میگم.فقط عطرین جان من حالم بد میشه یکی خر فرضم کنه.بگو دادا جان وقتی از پسرت میترسی از سید رضا هم بترس اون هیچ نسبتی باهاتون نداره.نگاهش کردم و گفتم.کافر همه را به کیش خود پندارد.دوباره خندید و با خندیدن هربارش صد جام زهر مهمان قلب از همه جا زخمیم میکرد.نگاهش کردم.گفت.ما که کافریم ولی خودمونیم بچه مسلمون خوبی تور کردی .حقا که دختر مینایی.همانقدر زرنگ و آب زیر کاه.نگاهم رنگ درد گرفت و بی پناهی هزار باره. دادا چرا هر بار مرا به صاحبان زنده کش این خانه حواله میکنی ؟؟اتش به جانم و دلم می انداختند با این زبان زهرآلودشان.مهم این بود که من میدانستم مادرم از برگ گلهای که کنار بلوطها میروییدند پاکتر بود و آبروی خلق خدا در دست خداست ولا غیر.اما وقتی از در خانه بیرون آمدم.فکر میکردم دیگر غروری ندارم تا خرج بغضهایم کنم که بارش را آغاز کنند.مثل مسخ شده ها به خانه باز گشتم و به انتظار فردایی دردناکتر از امروز بدون اینکه ذره ای به روی خودم بیاورم ماندم..ادامه دارد



پارت ۵۷




@avaybaloot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت

پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت

یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت

من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت

تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت

شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت

تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت

دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت


🆔 @avaybaloot
‏ریه مردی که ۳۰ سال روزی یک بسته سیگار کشیده بود!🥴🥴

با دیدن این عکس بازم سیگار میکشید؟
🆔 @avaybaloot
قابل توجه باغداران محترم بخش گهواره و روستاهای توت شامی .  تختگاه. کامران. درمه ران و بیداقوند

با عنایت به نصب تله فرمونی و رصد و پایش آن در سطح باغات منطقه . از مورخ 1403/2/20 جهت مبارزه و ممانعت از طغیان آفت کرم سیب به محض مساعد شدن شرایط جوی به مدت یک هفته فرصت سم پاشی و مبارزه  دارید لذا  از شما باغداران محترم تقاضا مندیم جهت مشاوره و تبادل نظر هرچه سریعتر به مرکز خدمات جهاد کشاورزی واحد باغبانی مراجعه فرمائید

واحد باغبانی مرکز جهاد کشاورزی گهواره



@avaybaloot
متفاوت‌ترین رأی تاریخ کمیته انضباطی؛
پرسپولیس - سپاهان فقط با حضور هواداران زن

کمیته انضباطی رأی نهایی بازی پرسپولیس - سپاهان را صادر کرد.
اول و آخر یار
سلام و عرض ادب
بدینوسیله مراتب تشکر و قدردانی خود را از تشریف فرمایی شما سروران عزیز دوستان، آشنایان، بزرگان و  هم ولایتی های عزیز و هم گروه های  محترم،  و تمامی عزیزانی که با تماس تلفنی و یا پیام تسلیت در فضای مجازی یا با حضور گرم و صمیمیشان دراین هوای بارانی در مراسم تشییع، تدفین   مرحومه دوشیزه مریم نظری شرکت نموده  و با ابراز همدردی موجب تسلی خاطرمان شدند،از ایزدمنان  شکیبایی برای بازماندگان خواستارم و   صمیمانه تقدیر و سپاسگزاری می‌نماییم و دست یکایک عزیزان را به پاس ادب و احترام می بوسیم.

خداوند این برادری و خلوص نیت را از همدلان نگیرد و امیدواریم به ذات حق مجالی باشد، که جوابگوی زحمات همگی شما بزرگواران و سروران گرامی در مراسمات شادی باشیم، تا شاید گوشهٔ کوچکی از الطاف کریمانهٔ شما سروران گرامی را جبران بنماییم.
از طرف خانواده های نظری، کاکایی ،حسنی و سایر بستگان



@avaybaloot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗓۱۴۰۳/۰۲/۱۹

قدرت پروردگار را ببینید
بیرون آمدن حجم عظیم آب از زمین

بدون شک از عجیب ترین چشمه‌هایی است که تا حالا دیدین

اینجا مسیر بیستون - سنقر؛ چشمه‌ای که توجه مردم را به خود جلب کرده است.

فیلم مربوط به ۲ روز پیش، پس از بارش‌های سنگین.
🆔 @avaybaloot
قاتل مغز :

🆔 @avaybaloot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹اصطلاحات کنترل ماشین لباسشویی که بهتر است بدانید و این ویدیو را ذخیره کنید.
🆔 @avaybaloot
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از این هواپیما به عنوان بزرگترین هواپیمای حال حاضر دنیا یاد میشه که خدمات منحصربفردی در اون ارائه میشه
🆔 @avaybaloot

🤖
❇️ ایستگاه تازه آباد و ثلاث رکورد کشور را شکستند/ عملکرد سامانه بارشی اخیر طی 9 روز گذشته (مجموع کل بارش ها از بعدازظهر دوشنبه 10 اردیبهشت تا اواخر شب سه شنبه 18 اردیبهشت ماه 1403)

🔹 پربارش ترین ایستگاه های استان :

1️⃣تازه آباد ثلاث باباجانی: 198.9 میلیمتر
2️⃣ روانسر: 156.6 میلیمتر
3️⃣ پاوه: 148.2 میلیمتر
4️⃣ جوانرود: 128.1 میلیمتر
5️⃣ کوزران: 120.2 میلیمتر
6️⃣ کرمانشاه: 102.8 میلیمتر
7️⃣ ماهیدشت: 100.9 میلیمتر

🔹 میانگین بارش کل استان : 92.4 میلیمتر

سامانه اردیبهشت ماهی سنگ تمام گذاشت. مشاهده کنید در 10 روز گذشته چه میزان باران باریده است. ایستگاه تازه آباد با ثبت 200 میلیمتر بارندگی رکورددار بارش کشور نیز بوده است.

با عملکرد استثنایی سامانه بارشی اخیر ضمن آنکه در اکثر ایستگاه های استان بارش نرمال سالانه تامین شد، سرانجام طلسم کم بارشی و خشکسالی 4 ساله استان نیز شکسته شد تا موقتا وضعیت آبی استان در شرایط خوب و قابل قبولی قرار بگیرد.

🆔 @avaybaloot
امشب قسمت‌های ۵۸و۵۹از رمان

هناسه کم

نوشته خانم مرادی که چند ساله شب و روز براش زحمت کشیدن ساعت ۲۲
در کانال گذاشته میشه




🆔 @avaybaloot
عمو بهمن سرش پایین بود و پدر خودکار دستش را در آورده بود آنقدر که باز و بسته اش میکرد.نمیدانم از دست ما دلگیر بود یا خودش.اصلا به دادا نگاه نمیکرد .جهانبخش هم انگار من تمام زندگیش را ویران کرده ام بجای اینکه از پولدار شدن خودش و مادرش خوشحال باشد خون خونش را میخورد .پوست لبش را به استخوان رسانده بود از بس گازش میگرفت و میکند.اما زن عمو با تمام جانش به من و دادا لبخند میزد.عاشق پول بود باید هم خوشحال باشد یک میلیونشان را باید با گونی به خانه ببرند.من بی نوای بی کس و کار به چه دردش میخوردم..بلاخره تمام شد دادا از ترس زن عمو تمام زمین ها را به نام من زد.زبانم لال میگفت فردا که سرم را زمین گذاشتم این زن چوب لای چرخ زندگیت نشود.از در محضر بیرون آمدیم .عمو بهمن دست دادا را بوسید.دادا اشکش جاری شد و گفت بهمن جان مبادا پول زیاد بچه یتیم داداشتو از یادت ببره.عمو بهمن گفت(پراو،بیستون،هر دک برا بین==فلک کاری کرد له یک جیا بین)جهانبخش بغضش را قورت داد و گفت فلک خانوم دیدار به قیامت.گفتم آره فلک خانوم بود ولی منظور من نیستم .والده مکرمه تونه.گفت هردو تون رو میکشم بخاک باوه علی قسم.منظورش را نفهمیدم.ولی آرام گفتم هم خدا و هم خرما رو نمیشه ببری خونه آقای زرنگ.خشم از وجودش زبانه میکشید ولی با نگاه خشمگین دادا خفه شد و رفت.زن عمو جلو آمد و گفت دادا گیان حلال کن پسرمو باید علاج کنم.دادا نگاهش کرد و گفت تو هم ببخش دختر جان باعث عذابت شدیم .عطرین اگر اشتباهی تو بچگیش کرد ناخواسته بود.زن عمو به رویم لبخند زد و رفت.و من دانستم ان لبخند به روی من نبود به روی پولهایی بود که از چنگمان بیرون کشید و عیش و نوشش ازین به بعد آغاز شده بود.....

۱ =پراو بیستون هردگ برا بین

کوه پرآو و بیستون هر دو برادر بودند

۲=فلک کاری کرد له یک جیا بین

تلخی روزگار از هم جدایشان

پارت ۵۸



@avaybaloot
با دادا به خانه آمدیم باید ساکمان را ببندم و نمیدانم چرا بی طاقتم حوصله هیچ چیزی را ندارم.نمیدانم به کجا میتازند انسانها؟؟جهانبخش به تاوان چاقویی که بر پیکرش فرود آوردم تمام این سالها را از من تقاص گرفت.تاوان گرفت و دادا را پیر کرد. من از روبه رو او رازدم و با چاقوی میوه خوری .او از پشت مرا میزد و با خنجر دو سر.خداوندا عدالتت چه شده؟من یک بار او را زدم و او هر روز مرا کشت و هرساعت زنده به گورم کرد.او وقتی که افتاد زمین نخورد و آغوش پدر و مادرش ماوای همیشگیش بود.و من هر روز سقوط میکردم بر زمین سرد و گرم و کسی نبود بلندم کند .جز دادای رنجدیده ام که بیشتر من دلداریش میدادم.او باوه اش از دست رفت و من دوباره پدرم.زجه میزدم و میگفتم خدایا بسه خستم من بیشتر ضرر کردم خدا .خدایا دیگه بسه.دادای بینوا مشت مشت آب به صورتم میزد و صورتش را میخراشید
و گریه هایش و تنهایش آتش به جانم میزد.خدایا به من رحم کن.دیگر توانی برای جنگیدن ندارم .تنهایی مرا به جنون میکشد کجاست دست نوازشگر عزیزانم.دادا چرا باید برایم و به پایم و همراهم بسوزد؟؟خدایا تو دیگر آتشم نزن. نگاهم کن و برایم گریه کن از ته دلت.برای غریبیم و دلتنگیم و معصومیت کودکانه ام که با یک ضربه از دستم رفت.خدایا در آغوشت پناهم بده و در سایه ات توانم. خدایا دلم را به تو میدهم هر وقت صلاحم بود بگذار از کفم برود...دلم بوی تن مادرم را طلب میکرد و دست های نوازشگر پدرم را جستجو و چه خیال خامی بود دوباره لمس صورتهای مهربانشان..ادامه دارد

پارت ۵۹



@avaybaloot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای جلوگیری از کلاهبرداری پس از دریافت رسید پرداخت ، حتما موجودی حساب خود را بررسی نمایید و سپس کالا را تحویل دهید.

#پلیس_فتا_دالاهو
#کلیک_امن
#رسید_جعلی


@avaybaloot
سربازی از کنار یک ستوان جوان گذشت و به او سلام نظامی نداد. ستوان او را صدا کرد و با حالتی عبوس به او گفت: «تو به من سلام ندادی. برای همین حالا باید فوراً دویست بار سلام بدی.»
در این لحظه ژنرال از راه رسید و دید سرباز بیچاره پشت سر هم در حال دادن سلام نظامی است. ژنرال با تعجب پرسید: اینجا چه خبره؟
ستوان توضیح داد: این نادان به من سلام نداد و من هم به عنوان تنبیه به او دستور دادم دویست بار سلام دهد.
ژنرال با لبخند جواب داد: حق با توست.
اما فراموش نکن آقا، با هر بار
سلام سرباز، تو هم باید سلام بدی.

گاهی مجازات دیگران،
در واقع مجازات خودمان است!



🌹🌹🌹🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمایی از رودخانه گاماسیاب (پل خسرو )وکوه زیبای بیستون 🌱

🆔 @avaybaloot