بعضی وقت ها بغض چنان بلایی سر گلوی آدمی می آورد که فریاد شرمنده اش می شود. یک روز لائیک ها و سکولارها نعره انسان پرستی به سر می کشند که وا #حقوق بشر ا!!!
هوار می کشند که این چه حکومتی است که نمی گذارد کسی با همجنس خود بیامیزد!؟؟ این چه #دیکتاتور ی است که اجازه نمی دهد زن معصومی!! برای خود در خیابان برهنه بگردد و مردان را از جام زیبایی اندامش سیراب کند!؟ این چه مصیبت شومی است که دست از سر قاتلان و آدمکش ها بر نمی دارد تا راحت به قتل و غارتشان برسند و مدام این طفلکی ها را اعدام می کند!!!؟؟؟
روز دیگر عمامه به سرهای افراطی نشئه عزا بر می دارند که وااسلاما!!! و واحسینا!!! که این چه حکومت کافری است که جلوی ما را می گیرد و نمی گذارد آزادانه مقابل چشم زن و مرد، بدن برهنه کنیم و با تیغ و قمه و ... به جان خودمان بافتیم!؟ اختیار خودمان را هم نداریم از دست این کفار! نمی گذارند برای امام شهیدمان عزاداری درست و درمونی کنیم! این چه #جمهوری_اسلامی است که اجازه غلطیدن روی زغال گداخته و خوابیدن روی شیشه شکسته وسط میدان اصلی شهر را به عزاداران سینه چاک اباعبدالله الحسین ع نمی دهد!؟ همه این ها نشانه کفر این بی دین هاست!!!
و باز، روزی دیگر شومن دلقک منشی که روزگاری صدقه سر صدا و سیمای همین نظام به قیافه آدم ها درآمد برای خودش فرقه #ری_استارت می سازد و مسجد و حسینیه می سوزاند! دلقک تر از خودش را تحریک می کند تا جلوی درب خانه ها ترقه درکند و کبریت بازی کند!
یک روز دیگر، دخترک پشمک مویشان که نام مسیح را هم روی خود نهاده #230_هزار_دلار از عموجان سام می گیرد که دخترکان شهر را چوب بدست وسط میدان های اصلی و فرعی روانه کند تا نجابتشان و حیا و وقارشان را سر همان چوب به حراج دوربین های بی مزد و مواجب فریب و تزویر بگذارند! و بالاخره امروز که سوپرمیلیاردرهای پاسداران نشین #گلستان_هفتم اپیزود دیگر این سناریوی شوم را به بازی نشسته اند! کسانی که قرار است #درویش باشند و در سلوک رهائی بشر از مادیات و دنیا حال آنکه بر تخت های پادشاهی تکیه زده و در قصر های طلائی #سماع می کنند!!! آری بعضی وقت ها بغض بلایی سر گلو می آورد که فریاد شرمنده اش می شود! که آیا تنها بودن میان این همه نشان ناحق بودن است؟! نشان مدیریت نداشتن و ضعیف بودن و دشمن تراش بودن است!؟ اینکه تمام فرقه ها و احزاب و حتی اشخاص مهم ضد و دشمنت هستند یعنی مشکل از توست!؟ همان مثل معروف کرم و درخت!؟ و ناگهان نهیبی که تن می لرزاند که اینک آخرالزمان است! و حقگویان و حقجویان قلیل اند و اندک! و آن روایت معروف که حفظ ایمان در این زمان همچون نگهداشتن آتش است در میان دست!!!
@Tahlile_30a30
هوار می کشند که این چه حکومتی است که نمی گذارد کسی با همجنس خود بیامیزد!؟؟ این چه #دیکتاتور ی است که اجازه نمی دهد زن معصومی!! برای خود در خیابان برهنه بگردد و مردان را از جام زیبایی اندامش سیراب کند!؟ این چه مصیبت شومی است که دست از سر قاتلان و آدمکش ها بر نمی دارد تا راحت به قتل و غارتشان برسند و مدام این طفلکی ها را اعدام می کند!!!؟؟؟
روز دیگر عمامه به سرهای افراطی نشئه عزا بر می دارند که وااسلاما!!! و واحسینا!!! که این چه حکومت کافری است که جلوی ما را می گیرد و نمی گذارد آزادانه مقابل چشم زن و مرد، بدن برهنه کنیم و با تیغ و قمه و ... به جان خودمان بافتیم!؟ اختیار خودمان را هم نداریم از دست این کفار! نمی گذارند برای امام شهیدمان عزاداری درست و درمونی کنیم! این چه #جمهوری_اسلامی است که اجازه غلطیدن روی زغال گداخته و خوابیدن روی شیشه شکسته وسط میدان اصلی شهر را به عزاداران سینه چاک اباعبدالله الحسین ع نمی دهد!؟ همه این ها نشانه کفر این بی دین هاست!!!
و باز، روزی دیگر شومن دلقک منشی که روزگاری صدقه سر صدا و سیمای همین نظام به قیافه آدم ها درآمد برای خودش فرقه #ری_استارت می سازد و مسجد و حسینیه می سوزاند! دلقک تر از خودش را تحریک می کند تا جلوی درب خانه ها ترقه درکند و کبریت بازی کند!
یک روز دیگر، دخترک پشمک مویشان که نام مسیح را هم روی خود نهاده #230_هزار_دلار از عموجان سام می گیرد که دخترکان شهر را چوب بدست وسط میدان های اصلی و فرعی روانه کند تا نجابتشان و حیا و وقارشان را سر همان چوب به حراج دوربین های بی مزد و مواجب فریب و تزویر بگذارند! و بالاخره امروز که سوپرمیلیاردرهای پاسداران نشین #گلستان_هفتم اپیزود دیگر این سناریوی شوم را به بازی نشسته اند! کسانی که قرار است #درویش باشند و در سلوک رهائی بشر از مادیات و دنیا حال آنکه بر تخت های پادشاهی تکیه زده و در قصر های طلائی #سماع می کنند!!! آری بعضی وقت ها بغض بلایی سر گلو می آورد که فریاد شرمنده اش می شود! که آیا تنها بودن میان این همه نشان ناحق بودن است؟! نشان مدیریت نداشتن و ضعیف بودن و دشمن تراش بودن است!؟ اینکه تمام فرقه ها و احزاب و حتی اشخاص مهم ضد و دشمنت هستند یعنی مشکل از توست!؟ همان مثل معروف کرم و درخت!؟ و ناگهان نهیبی که تن می لرزاند که اینک آخرالزمان است! و حقگویان و حقجویان قلیل اند و اندک! و آن روایت معروف که حفظ ایمان در این زمان همچون نگهداشتن آتش است در میان دست!!!
@Tahlile_30a30