خبرگزاری اسونیا
6.73K subscribers
34.8K photos
3K videos
85 files
18.9K links
🌐ارسال سوژه، تبلیغات و آگهی: @asuniya1
.
🌐وبسایت: www.asuniya.ir
.
🌐صفحه اینستاگرام👇
https://www.instagram.com/asuniya1
.
🌐مدیر کانال : @mortezaaskari1
.
🔑دارای مجوز سامانه جامع رسانه کشور
1-1-716827-61-4-1
Download Telegram
خبرگزاری اسونیا
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان♡ ماه زیبای بندگی گوارای وجودتان🙏 💯زمان قرائت دعا ما را هم #دعا کنید #اشتراک 📡 https://t.me/asuniya
درسی از دعای روز ششم
#معصیت_گریزی
«خدایا در این روز و در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانی ات مرا خوار و رسوا مکن»

خدای متعال نه نفعی از #عبادت بندگانش می برد و نه با معصیت و #نافرمانی آنها ضررو زیانی می بینند. بنابراین اگر امر و نهی نسبت به ما دارد برای این است که ما را به مراتب کمال برساند واز سقوط در دره هولناک هلاکت نجات بخشد.
یکی از آثار حتمی و قطعی گناه، از چشم خدا و خلق او افتادن است. بنابراین هر مقدار هم که انسان مقام و موقعیت داشته باشد، با گناه و نافرمانی از دست می رود و مورد غضب خدای متعال قرار می گیرد.
کسانی که می خواهند از نردبان #گناه به پشت بام #سعادت برسند هرگز به بلندای آن نخواهند رسید و بلکه بر عکس از آن سقوط خواهند کرد و رسوای خاص و عام خواهند شد. همه ی ما کم و بیش شنیده و یا دیده ایم که چگونه افرادی بخاطر خیانت و جنایتشان رسوا و خوار و ذلیل شده اند.
مناسب است تا از خدای متعال بخواهیم  به ما توفیق #معصیت_گریزی عطا فرماید و ما را از ذلت و خواری رهایی بخشد.
التماس دعا
🖍حسن دهشیری - امام جمعه اردستان

🆔 @asuniya
خبرگزاری اسونیا
میدونی رفیق 🍂 مادران زیباترین معنای عشق؛ و اقیانوس مهر و منادی رحمت بر گستره گیتی اند، آغوش گرم شان قطعه ای از بهشت و دستان پر مهرشان بالینی نرم که مایه آرامش و آسایش روح و روان است. سنگینی نامت را همیشه به دوش خواهم کشید تا گره های زندگی ام باز بشه، مادر…
.
📚 #یک_دقیقه_مطالعه

🗂 يک متن خيلى جالب از کتاب فارسی دبستان سال ۱۳۲۴

دو برادر، مادر پیر و بيماری داشتند..!!
با خود قرار گذاشتند که يکی خدمت خدا کند و ديگری در خدمت مادر باشد..!!
يکی به صومعه رفت و به #عبادت مشغول شد و ديگری در خانه ماند و به پرستاری #مادر مشغول شد..!!

چندی نگذشت برادر صومعه نشين مشهور عام و خاص شد و به خود غره شد که :
خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادرم است..!!
چرا که او در اختيار مخلوق است و من در خدمت خالق..!!
همان شب پروردگار را در خواب ديد که وی را خطاب کرد :
به حرمت برادرت تو را بخشيدم..!!

برادر صومعه نشين اشک در چشمانش آمد و گفت :
يا رب، من در خدمت تو بودم و او در خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او میبخشی..؟؟
آيا آنچه کرده ام مايه رضای تو نيست..؟؟

ندا رسيد : آنچه تو ميکنی من از آن بی نيازم ولی مادرت از آنچه او ميکند بی نياز نيست..!!

ای کاش به فرزندانمان "انسان بودن" را بیاموزیم که در زمان پیری عصای دست‌مان باشند و قدردان زحماتی که برای آنها کشیده‌ایم🙏

Join ➣ @asuniya