خبرگزاری اسونیا
6.78K subscribers
35.3K photos
3.08K videos
92 files
19K links
🌐ارسال سوژه، تبلیغات و آگهی: @asuniya1
.
🌐وبسایت: www.asuniya.ir
.
🌐صفحه اینستاگرام👇
https://www.instagram.com/asuniya1
.
🌐مدیر کانال : @mortezaaskari1
.
🔑دارای مجوز سامانه جامع رسانه کشور
1-1-716827-61-4-1
Download Telegram
طلاق به خاطر قرمه‌سبزی خواهرشوهر/
آقای قاضی، این زن روان مرا نابود کرده!

📍مرد جوان با مراجعه به دادگاه خانواده برای جدایی از همسرش درخواست داد و گفت: از روزی که #خواهرم ازدواج کرده مشکلات من و همسرم بیشتر شده است.
آقای قاضی این خانم توهم دارد فکر می‌کند همه می‌خواهند او را #تحقیر کنند.

⚠️همین هفته پیش که باهم بحث شدیدی کردیم می‌دانید دلیلش چه بود؟ خانه خواهرم دعوت بودیم و او #قرمه_سبزی درست کرده بود شوهرش هم از دستپخت خواهرم تعریف کرد

❗️سیما آنقدر عصبانی شد که مرا به اتاقی کشاند و گفت برو به #شوهر_خواهرت بگو جلوی من اینقدر از زنش تعریف نکند با این کار می‌خواهد به من بفهماند که دستپخت همسرش از من بهتر است و قرمه سبزی که من دفعه قبل درست کرده بودم بدمزه بوده.

📍آقای قاضی این حرف‌ها و رفتارش به قدری مرا #عصبانی کرد که همانجا تصمیم گرفتم از هم جدا شویم چون دیگر تحمل رفتارش را ندارم. این زن روان مرا نابود کرده است از دست غرولندهایش به ستوه آمده‌ام.

❤️⃝⃡🇮🇷 رسانه‌مردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya
📚 #یک_دقیقه_مطالعه

زنی از خانه بیرون آمد و سه #پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر مےکنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم»

💭 آنها پرسیدند: « آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.» آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»

💭عصر وقتی #شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد. شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.» زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»

💭 زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت: « نام او #ثروت است» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت: « نام او #موفقیت است. و نام من #عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»

💭زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت: « چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟» فرزندِ خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد: «بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت: «کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست»

💭 عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید: « شما دیگر چرا می آیید؟ پیرمردها با هم گفتند: « اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که #عشق است ثروت و موفقیت هم هست!

👌وقتی عشق و محبت تو خانواده باشد ، بی شک ثروت و موفقیت نیز خواهند آمد.

❤️⃝⃡🇮🇷 رسانه‌مردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya