📸/ سرپرست جدید اداره راه و شهرسازی اردستان منصوب شد
آیین تکریم و معارفه رئیس اداره راه و شهرسازی اردستان با حضور فرماندار شهرستان، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی و رئیس حراست اداره کل راه و شهرسازی استان در فرمانداری اردستان برگزار شد.
در این مراسم ضمن تجلیل از خدمات ۸ ساله مجتبی پورشفیع، آقای سید امیرحسین #زرگری به عنوان سرپرست جدید اداره راه و شهرسازی شهرستان اردستان معرفی شد.
زرگری - دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بیش از ۶ سال سابقه فعالیت در این اداره را دارد.
📌 خبرگزاری اسونیا ضمن تقدیر از زحمات آقای #پورشفیع در سمت رئیس اداره راه وشهرسازی اردستان، برای وی در ادامه مسیر آرزوی موفقیت دارد.
🟢⚪️🔴 با #خبرگزاری_اسونیا بهروز باشید👇
📡 https://t.me/asuniya
آیین تکریم و معارفه رئیس اداره راه و شهرسازی اردستان با حضور فرماندار شهرستان، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی و رئیس حراست اداره کل راه و شهرسازی استان در فرمانداری اردستان برگزار شد.
در این مراسم ضمن تجلیل از خدمات ۸ ساله مجتبی پورشفیع، آقای سید امیرحسین #زرگری به عنوان سرپرست جدید اداره راه و شهرسازی شهرستان اردستان معرفی شد.
زرگری - دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بیش از ۶ سال سابقه فعالیت در این اداره را دارد.
📌 خبرگزاری اسونیا ضمن تقدیر از زحمات آقای #پورشفیع در سمت رئیس اداره راه وشهرسازی اردستان، برای وی در ادامه مسیر آرزوی موفقیت دارد.
🟢⚪️🔴 با #خبرگزاری_اسونیا بهروز باشید👇
📡 https://t.me/asuniya
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکانهای #زرگری میشد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی میکرد، زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام میکرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر میکرد تا وارد معرکه شود.
زرگر دوم که به بهانهای خود را نزدیک میکرد به مشتری میگفت که همان جواهر را در مغازهاش دارد و با بهای کمتری آن را میفروشد. بهای پیشنهادی زرگر همسایه کمتر از بهای زرگر اولی اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود.
در این حال زرگر اولی جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز میکرد و به او دشنام میداد که: «داری مشتری مرا از چنگم در میآوری» و از این گونه ادعاها.
زرگر دوم هم به او تهمت میزد که: «میخواهی چیزی را که این قدر میارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری محترم کلاه بگذاری.»
خلاصه چنان قشقرقی به راه میافتاد و جنگی درمیگرفت که مشتری سادهلوح که این صحنه را حقیقی تلقی میکرد بیاعتنا به سر و صدای زرگر اول، به مغازه زرگر دوم می رفت و جواهر موردنظر را بدون کمترین پرسش و چانهای از او میخرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر میکرد و دو زرگر، سود به دست آمده را میان خود تقسیم میکردند.
این جنگ که یکی از حیلههای برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمد و شد #دعوای_زرگری .
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya ☜
در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکانهای #زرگری میشد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی میکرد، زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام میکرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر میکرد تا وارد معرکه شود.
زرگر دوم که به بهانهای خود را نزدیک میکرد به مشتری میگفت که همان جواهر را در مغازهاش دارد و با بهای کمتری آن را میفروشد. بهای پیشنهادی زرگر همسایه کمتر از بهای زرگر اولی اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود.
در این حال زرگر اولی جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز میکرد و به او دشنام میداد که: «داری مشتری مرا از چنگم در میآوری» و از این گونه ادعاها.
زرگر دوم هم به او تهمت میزد که: «میخواهی چیزی را که این قدر میارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری محترم کلاه بگذاری.»
خلاصه چنان قشقرقی به راه میافتاد و جنگی درمیگرفت که مشتری سادهلوح که این صحنه را حقیقی تلقی میکرد بیاعتنا به سر و صدای زرگر اول، به مغازه زرگر دوم می رفت و جواهر موردنظر را بدون کمترین پرسش و چانهای از او میخرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر میکرد و دو زرگر، سود به دست آمده را میان خود تقسیم میکردند.
این جنگ که یکی از حیلههای برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمد و شد #دعوای_زرگری .
❤️⃝⃡🇮🇷 رسانهمردمی اسونیا👇👇
Join ➣ @asuniya ☜