✏️دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی
در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی*
قسمت اول
اییِن بوردِن، جین رِندِل، ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی
در تابستان سال ۱۹۸۵ [در روزگار دانشجوییام]، بر ساحلی در کرِت[۲] دراز کشیده بودم و میکوشیدم متنی را بخوانم که انگاری صفحات و کلماتش در برابر اینکه معنایی به من بدهند مدام مقاومت میکردند. این کتاب، یعنی مارکسیسم و ادبیات، نوشتهی ریموند ویلیامز،[۳] در زمرهی «منابع پیشنهادی برای مطالعه»ی درسی دربارهی تاریخ معماری بود که قرار بود آن را در سپتامبرِ پیشِ رو در لندن شروع کنم. به چند علت با آن کشمکش داشتم. نخستین علت، که شاید بتوان پذیرفتش، این بود که این کتاب نخستین آشنایی من با اندیشهی مارکسیستی بود، و برای هرکسی در نخستین مواجهههایش با چنان طرح کلی مفهومی، پرداختن به هر کتابی، هرقدر هم خوب نوشته شده باشد (مثل کتاب ویلیامز که نمونهی وضوح منطقی است)، طبعاً همیشه کار سختی است. دومین علت، که درست نمیشناختمش، این بود که مواجهه با این کتاب اولین آشنایی واقعیام با کلیت نظریهی انتقادی بود. تا آن هنگام، تحصیلم در انواع تاریخ ــ تاریخ معماری، تاریخ هنر، تاریخ جهان باستان ــ بود؛ اما هیچیک از آنها با ایدههای بیرون از عالَمِ موضوعات مطالعهی خودش چندان کاری نداشت؛ بهویژه با انتزاعات کلی فرهنگیِ در این قبیل حوزهها که گفتم. سومین علتْ ناخشنودی فزایندهام بود؛ ناخشنودی نه فقط از دشواری این متن، بلکه از نفس ارتباطش با جریانی که قرار بود بر آن سوار شوم. «زیربنا و روبنا»، «هِژِمونی»،[۴] «سنخبندی و سنخیت»،[۵] «ایدئولوژی»، «از تأمل تا وساطت»[۶] ــ آخرْ این فصول به مطالعهی تاریخی لوکوربوزیه،[۷] میس فان در روهه،[۸] و ابنیزر هاوِرد[۹] چه ربطی دارد؟ مخ داغکردهام از من میپرسید: این چیزها را برای چه میخوانی؟
در پاییز سال ۱۹۸۵، که دانشجوی سال اول طراحی معماری بودم، به دنیای فرمهای فریبنده (جعبههای شیشهای، ویلاهای سفید) و سیاستگزاریهای معماری عامه[۱۰] (مسکنسازی بیریخت)[۱۱] وارد شدم. اگرچه موضوعات اجتماعی مرا به سمت حوزهی دوم میکشانید، انگاری موضوعات اجتماعی را فقط از طریق زیباییشناختی میفهمیدم. این دو حوزه پیوندی عجیب و ناخوشایند داشتند. بعداً که عمیقتر وارد دنیای آموزش معماری شدم، این پیوند کاملاً گسست. به من گفته بودند که چون تفکر دربارهی نظریه را دوست دارم، هرگز هیچ ایدهی معماری نخواهم داشت. استاد بهدقت برایم توضیح داد که هرکس به تفکر نظری علاقه داشته باشد هیچوقت معمار نخواهد شد. اینها موجب ورود من به تاریخ و تاریخنگاری، یعنی به جایی شد که آدم بتواند فکر کند ــ «معمارانه اندیشیدن» به این معنی که در آنِ واحد هم مربوط به اندیشهها باشد و هم امور مادی. پرسش اصلی از همینجا پیدا شد: چه سیاستی در پیش بگیرم که از طریق کاوش در کارهای تاریخ معماری، هم از لحاظ معرفتشناختی و هم روششناختی، کارهای خلاقانه را از لحاظ نظری تغذیه کنم. ــ ایین بوردن.
ادامه دارد.
*Iain Borden and Jane Rendell, “From Chamber to Transformer: Epistemological Challenges and Tendencies in the Intersection of Architectural Histories and Critical Theories”, in Intersections: Architectural Histories and Critical Theories, London: Routledge, 2000, pp. 3-15.
🔸مشاهده نسخۀ کامل یادداشت در وبگاه آسمانه:
https://asmaneh.com/posts/znb4p/
🔸یادداشتهای پیشین مهرداد قیومی در آسمانه:
https://asmaneh.com/authors/qayyoomi/
#یادداشت #مهرداد_قیومی
@asmaaneh
در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی*
قسمت اول
اییِن بوردِن، جین رِندِل، ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی
در تابستان سال ۱۹۸۵ [در روزگار دانشجوییام]، بر ساحلی در کرِت[۲] دراز کشیده بودم و میکوشیدم متنی را بخوانم که انگاری صفحات و کلماتش در برابر اینکه معنایی به من بدهند مدام مقاومت میکردند. این کتاب، یعنی مارکسیسم و ادبیات، نوشتهی ریموند ویلیامز،[۳] در زمرهی «منابع پیشنهادی برای مطالعه»ی درسی دربارهی تاریخ معماری بود که قرار بود آن را در سپتامبرِ پیشِ رو در لندن شروع کنم. به چند علت با آن کشمکش داشتم. نخستین علت، که شاید بتوان پذیرفتش، این بود که این کتاب نخستین آشنایی من با اندیشهی مارکسیستی بود، و برای هرکسی در نخستین مواجهههایش با چنان طرح کلی مفهومی، پرداختن به هر کتابی، هرقدر هم خوب نوشته شده باشد (مثل کتاب ویلیامز که نمونهی وضوح منطقی است)، طبعاً همیشه کار سختی است. دومین علت، که درست نمیشناختمش، این بود که مواجهه با این کتاب اولین آشنایی واقعیام با کلیت نظریهی انتقادی بود. تا آن هنگام، تحصیلم در انواع تاریخ ــ تاریخ معماری، تاریخ هنر، تاریخ جهان باستان ــ بود؛ اما هیچیک از آنها با ایدههای بیرون از عالَمِ موضوعات مطالعهی خودش چندان کاری نداشت؛ بهویژه با انتزاعات کلی فرهنگیِ در این قبیل حوزهها که گفتم. سومین علتْ ناخشنودی فزایندهام بود؛ ناخشنودی نه فقط از دشواری این متن، بلکه از نفس ارتباطش با جریانی که قرار بود بر آن سوار شوم. «زیربنا و روبنا»، «هِژِمونی»،[۴] «سنخبندی و سنخیت»،[۵] «ایدئولوژی»، «از تأمل تا وساطت»[۶] ــ آخرْ این فصول به مطالعهی تاریخی لوکوربوزیه،[۷] میس فان در روهه،[۸] و ابنیزر هاوِرد[۹] چه ربطی دارد؟ مخ داغکردهام از من میپرسید: این چیزها را برای چه میخوانی؟
در پاییز سال ۱۹۸۵، که دانشجوی سال اول طراحی معماری بودم، به دنیای فرمهای فریبنده (جعبههای شیشهای، ویلاهای سفید) و سیاستگزاریهای معماری عامه[۱۰] (مسکنسازی بیریخت)[۱۱] وارد شدم. اگرچه موضوعات اجتماعی مرا به سمت حوزهی دوم میکشانید، انگاری موضوعات اجتماعی را فقط از طریق زیباییشناختی میفهمیدم. این دو حوزه پیوندی عجیب و ناخوشایند داشتند. بعداً که عمیقتر وارد دنیای آموزش معماری شدم، این پیوند کاملاً گسست. به من گفته بودند که چون تفکر دربارهی نظریه را دوست دارم، هرگز هیچ ایدهی معماری نخواهم داشت. استاد بهدقت برایم توضیح داد که هرکس به تفکر نظری علاقه داشته باشد هیچوقت معمار نخواهد شد. اینها موجب ورود من به تاریخ و تاریخنگاری، یعنی به جایی شد که آدم بتواند فکر کند ــ «معمارانه اندیشیدن» به این معنی که در آنِ واحد هم مربوط به اندیشهها باشد و هم امور مادی. پرسش اصلی از همینجا پیدا شد: چه سیاستی در پیش بگیرم که از طریق کاوش در کارهای تاریخ معماری، هم از لحاظ معرفتشناختی و هم روششناختی، کارهای خلاقانه را از لحاظ نظری تغذیه کنم. ــ ایین بوردن.
ادامه دارد.
*Iain Borden and Jane Rendell, “From Chamber to Transformer: Epistemological Challenges and Tendencies in the Intersection of Architectural Histories and Critical Theories”, in Intersections: Architectural Histories and Critical Theories, London: Routledge, 2000, pp. 3-15.
🔸مشاهده نسخۀ کامل یادداشت در وبگاه آسمانه:
https://asmaneh.com/posts/znb4p/
🔸یادداشتهای پیشین مهرداد قیومی در آسمانه:
https://asmaneh.com/authors/qayyoomi/
#یادداشت #مهرداد_قیومی
@asmaaneh
آسمانه
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت اول
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختیدر تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی[۱]اییِن بوردِن، جین رِندِلترجمهی مهرداد...
📢فراخوان مشارکت در مجموعهمقالات «تاریخ گمشده: تبدیل خانههای تاریخی به تجربهای مجازی»
🔸مهلت ارسال چکیدۀ مقالات: ۱ اوت ۲۰۲۳| ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
▪️History Dis-placed: Transitioning Historic Houses to a Virtual Experience
▪️This edited volume concentrates on the unique histories and challenges of house-museums. In addition to being historic landmarks, house-museums can be sites of civic engagement and reflection; centers for activism and cultural discourse; and places for public events and gatherings. In the digital age, house-museums have had to renegotiate these identities and interactions with contemporary audiences through innovative practices. This was further challenged when museums across the globe were suddenly forced to pivot to, for many, an unfamiliar online discourse during the 2020 Covid-19 crisis. Many of the educational tropes utilized to great effect by house-museums – including living history and other direct contact strategies with an active audience – had to be jettisoned for on-line engagement. Museum staff were challenged to create content, develop educational resources, and provide access to collections with little preparation and amidst severe budget cuts. There was, perhaps, never been a greater challenge to museums around the globe, and historic homes were among those hardest hit in unprecedented times.
This edited volume asks for submissions that address, but are not limited to, the tactics taken by house-museums after February 2020, when it was clear that closing was imminent and re-opening in the near future was not an option. How do museums that strive to continue to bring in-person encounters to life continue to do so through an on-line presence? How can these site-specific museums re-create or re-produce an aura or indexicality of space and place – an interaction that differs somewhat from other types of museums? What types of decisions need to be made when re-creating the museum collection for on-line perusal, which, for most house museums, are traditionally and fully experienced through the domestic spaces in which the collection is housed and the site-specificity of the museum? How do those at house-museums envision these decisions to move content on-line affect the future engagement of the museums with visitors and educators?
Please send abstracts of no more than 500 words to karen.shelby@baruch.cuny.edu and ewstokes@syr.edu by August 1, 2023
🔸اطلاعات بیشتر:
https://arthist.net/archive/39666
#خبر
@asmaaneh
🔸مهلت ارسال چکیدۀ مقالات: ۱ اوت ۲۰۲۳| ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
▪️History Dis-placed: Transitioning Historic Houses to a Virtual Experience
▪️This edited volume concentrates on the unique histories and challenges of house-museums. In addition to being historic landmarks, house-museums can be sites of civic engagement and reflection; centers for activism and cultural discourse; and places for public events and gatherings. In the digital age, house-museums have had to renegotiate these identities and interactions with contemporary audiences through innovative practices. This was further challenged when museums across the globe were suddenly forced to pivot to, for many, an unfamiliar online discourse during the 2020 Covid-19 crisis. Many of the educational tropes utilized to great effect by house-museums – including living history and other direct contact strategies with an active audience – had to be jettisoned for on-line engagement. Museum staff were challenged to create content, develop educational resources, and provide access to collections with little preparation and amidst severe budget cuts. There was, perhaps, never been a greater challenge to museums around the globe, and historic homes were among those hardest hit in unprecedented times.
This edited volume asks for submissions that address, but are not limited to, the tactics taken by house-museums after February 2020, when it was clear that closing was imminent and re-opening in the near future was not an option. How do museums that strive to continue to bring in-person encounters to life continue to do so through an on-line presence? How can these site-specific museums re-create or re-produce an aura or indexicality of space and place – an interaction that differs somewhat from other types of museums? What types of decisions need to be made when re-creating the museum collection for on-line perusal, which, for most house museums, are traditionally and fully experienced through the domestic spaces in which the collection is housed and the site-specificity of the museum? How do those at house-museums envision these decisions to move content on-line affect the future engagement of the museums with visitors and educators?
Please send abstracts of no more than 500 words to karen.shelby@baruch.cuny.edu and ewstokes@syr.edu by August 1, 2023
🔸اطلاعات بیشتر:
https://arthist.net/archive/39666
#خبر
@asmaaneh
arthist.net
History Dis-placed: Transitioning Historic Houses to a Virtual Experience
Karen Shelby, Baruch College, City University of New York. Deadline: Aug 1, 2023
✏️کتیبهای جالب با نام ایران در شهر راجشاهی بنگلادش
مرتضی رضوانفر
از نکات جالب این کتیبه استفاده از نام ایران در یک نقطهٔ دوردست و به گفتهٔ دکتر یوسف صدیق کتیبهپژوه بنگلادشی، ابراز ارادت به شاهعباس صفوی (حدوداً هفت سال پس از فوت شاهعباس) و عدم استفاده از نام شاهجهان (پادشاه وقت هندوستان) و ابراز ارادت به تشیع دوازده امامی در یک منطقهٔ سنینشین است.
در انتها نیز استفاده از شعر سعدی که غرضش از تصنیف گلستان را بیان میکند.
شاید غرض سازندهٔ ایرانیِ گنبد نیز، جاودانگی عشق وی به وطنش ایران و شاهعباس و اعتقادش به تشیع بوده است. مصداق «حبالوطن من الایمان».
قسمتی از متن کتیبه:
موفق شد به بنای گنبد قبر سید سند مرحوم مغفور الواصل الی جوارالله شاه درویش در سال هزار و چهل و پنج هجری نبوی...دستور السلاطین قانون الخواقین ذریت سیدالمرسلین السلطان..ـ لشکر کِش ایران مُروج مذهب ائمه اثناعشر کلب آستان خیرالبشر...شاهعباس الصفوی الحسینی... غرض نقشیست کز ما باز ماند، که هستی را نمیبینم بقایی.
#یادداشت #اثر #مرتضی_رضوانفر
@asmaaneh
مرتضی رضوانفر
از نکات جالب این کتیبه استفاده از نام ایران در یک نقطهٔ دوردست و به گفتهٔ دکتر یوسف صدیق کتیبهپژوه بنگلادشی، ابراز ارادت به شاهعباس صفوی (حدوداً هفت سال پس از فوت شاهعباس) و عدم استفاده از نام شاهجهان (پادشاه وقت هندوستان) و ابراز ارادت به تشیع دوازده امامی در یک منطقهٔ سنینشین است.
در انتها نیز استفاده از شعر سعدی که غرضش از تصنیف گلستان را بیان میکند.
شاید غرض سازندهٔ ایرانیِ گنبد نیز، جاودانگی عشق وی به وطنش ایران و شاهعباس و اعتقادش به تشیع بوده است. مصداق «حبالوطن من الایمان».
قسمتی از متن کتیبه:
موفق شد به بنای گنبد قبر سید سند مرحوم مغفور الواصل الی جوارالله شاه درویش در سال هزار و چهل و پنج هجری نبوی...دستور السلاطین قانون الخواقین ذریت سیدالمرسلین السلطان..ـ لشکر کِش ایران مُروج مذهب ائمه اثناعشر کلب آستان خیرالبشر...شاهعباس الصفوی الحسینی... غرض نقشیست کز ما باز ماند، که هستی را نمیبینم بقایی.
#یادداشت #اثر #مرتضی_رضوانفر
@asmaaneh
📘کتاب تازه: «شرکت پل دزفول: تاریخنگاری جدید پل ساسانی»
رضا مسعودینژاد
نشر انسانشناسی ۱۴۰۲
جرقهٔ آغاز این مطالعه، یافتن مجموعهای از اسناد دیدهنشدهٔ وزارت امور خارجۀ بریتانیا دربارۀ تأسیس و فعالیت «شرکت پل دزفول» بود که در خلال جنگ جهانی اوّل تأسیس و در سال ۱۹۲۳ میلادی به دولت ایران منتقل شد. با وجود اطلاعات پراکنده و گاهاً مغلوط روایی دربارۀ این شرکت، تاکنون اطلاعات دقیق و مبسوط در این باره در اختیار نبوده است. مطالعهٔ اسناد تازهیافته لزوم بررسی وضعیت پل ساسانی قبل از تأسیس «شرکت پل دزفول» را روشن کرد و آغازی بود بر یک پویش وسیع برای گردآوری مستندات تاریخی از آرشیوهای مختلف دنیا که برخی از آنها حتی بهدرستی در آرشیوها طبقهبندی نشده بودند. بخش اول این کتاب به طور مختصر به معضل تاریخنگاری پل دزفول میپردازد تا نشان دهد اطلاعات موثق دربارهٔ تاریخ کهن و میانی پل بسیار ناچیز است. سپس دو بخش اصلی این کتاب به طور مشخص با اتکا بر سندپژوهی گسترده تلاش کرده تا سهمی در تاریخنگاری جدید پل ساسانی دزفول داشته باشد و تصویری نسبتاً روشن از وضعیت این پل در بازهٔ زمانی نیمهٔ قرن هجدهم تا ۱۹۲۳ میلادی ارائه کند.
▫️فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
نوشتار اول. مسئلهٔ تاریخنگاری کهن پل ساسانی دزفول
نوشتار دوم. مطالعۀ پل ساسانی دزفول از میان اسناد قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم
- کهنترین عکس از پل دزفول
- بررسی روایت، چاپهای گراوری و عکسهای ژان دیولافوا
- گزارشهای دهۀ ۱۸۸۰ میلادی: والتر بارگین، حاج عبدالغفار نجمالملک، لُرد کرزن و ژنرال گوردون
- مستندات ابتدای دهۀ ۱۸۹۰ میلادی: گزارش سِرّی نظامی مک سُوِنی و عکسهای مککوئین
- در آستانۀ قرن بیستم: روایتها و عکسهای حیدرمیرزا، دوراند و جلیلالدوله
- گزارش فَنروگِن
- ارنست هرتسفلد
- جمعبندی نوشتار دوم
نوشتار سوم. شرکت پل دزفول
نوشتار پایانی. درسهایی از تأسیس شرکت پل دزفول
کتابشناسی
ضمائم
#کتاب_تازه
@asmaaneh
رضا مسعودینژاد
نشر انسانشناسی ۱۴۰۲
جرقهٔ آغاز این مطالعه، یافتن مجموعهای از اسناد دیدهنشدهٔ وزارت امور خارجۀ بریتانیا دربارۀ تأسیس و فعالیت «شرکت پل دزفول» بود که در خلال جنگ جهانی اوّل تأسیس و در سال ۱۹۲۳ میلادی به دولت ایران منتقل شد. با وجود اطلاعات پراکنده و گاهاً مغلوط روایی دربارۀ این شرکت، تاکنون اطلاعات دقیق و مبسوط در این باره در اختیار نبوده است. مطالعهٔ اسناد تازهیافته لزوم بررسی وضعیت پل ساسانی قبل از تأسیس «شرکت پل دزفول» را روشن کرد و آغازی بود بر یک پویش وسیع برای گردآوری مستندات تاریخی از آرشیوهای مختلف دنیا که برخی از آنها حتی بهدرستی در آرشیوها طبقهبندی نشده بودند. بخش اول این کتاب به طور مختصر به معضل تاریخنگاری پل دزفول میپردازد تا نشان دهد اطلاعات موثق دربارهٔ تاریخ کهن و میانی پل بسیار ناچیز است. سپس دو بخش اصلی این کتاب به طور مشخص با اتکا بر سندپژوهی گسترده تلاش کرده تا سهمی در تاریخنگاری جدید پل ساسانی دزفول داشته باشد و تصویری نسبتاً روشن از وضعیت این پل در بازهٔ زمانی نیمهٔ قرن هجدهم تا ۱۹۲۳ میلادی ارائه کند.
▫️فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
نوشتار اول. مسئلهٔ تاریخنگاری کهن پل ساسانی دزفول
نوشتار دوم. مطالعۀ پل ساسانی دزفول از میان اسناد قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم
- کهنترین عکس از پل دزفول
- بررسی روایت، چاپهای گراوری و عکسهای ژان دیولافوا
- گزارشهای دهۀ ۱۸۸۰ میلادی: والتر بارگین، حاج عبدالغفار نجمالملک، لُرد کرزن و ژنرال گوردون
- مستندات ابتدای دهۀ ۱۸۹۰ میلادی: گزارش سِرّی نظامی مک سُوِنی و عکسهای مککوئین
- در آستانۀ قرن بیستم: روایتها و عکسهای حیدرمیرزا، دوراند و جلیلالدوله
- گزارش فَنروگِن
- ارنست هرتسفلد
- جمعبندی نوشتار دوم
نوشتار سوم. شرکت پل دزفول
نوشتار پایانی. درسهایی از تأسیس شرکت پل دزفول
کتابشناسی
ضمائم
#کتاب_تازه
@asmaaneh
آسمانه
📘کتاب تازه: «شرکت پل دزفول: تاریخنگاری جدید پل ساسانی» رضا مسعودینژاد نشر انسانشناسی ۱۴۰۲ جرقهٔ آغاز این مطالعه، یافتن مجموعهای از اسناد دیدهنشدهٔ وزارت امور خارجۀ بریتانیا دربارۀ تأسیس و فعالیت «شرکت پل دزفول» بود که در خلال جنگ جهانی اوّل تأسیس و در…
📘کتاب تازه: «شرکت پل دزفول: تاریخنگاری جدید پل ساسانی»
رضا مسعودینژاد
نشر انسانشناسی ۱۴۰۲
#کتاب_تازه
@asmaaneh
رضا مسعودینژاد
نشر انسانشناسی ۱۴۰۲
#کتاب_تازه
@asmaaneh
📢انتشار قسمت جدید پادکستِ «خبررسانِ هنر»: تبادل هنری چینی-ایرانی
🔸مهمان پادکست: ولنتینا بروکولری، دانشگاه ونیز
🔸میزبان پادکست: ایزابل ایمبرت
پادکست «خبررسانِ هنر» فضایی برای علاقمندان و عاملان هنر اسلامی و هندی است تا در آن وضع کنونی بازار، نمایشگاهها و پژوهشهای هنری را بررسی کنند. در هر قسمت، ایزابل ایمبرت به گفتگو با یک متخصص از حوزۀ تاریخ هنر اسلامی و هندی و بازار هنر مینشیند.
در این قسمت، گفتگو دربارهٔ تولید و تجارت ظروف چینی سفید و آبی و یشم و همچنین دربارهٔ انتقال صورتها و نقشمایههای تزیینی سفال و پذیرش سفالهای چینی در جهان ایرانیمآب است.
🔸برای اطلاعات بیشتر و شنیدن این قسمت پادکست به نشانی زیر مراجعه کنید:
https://isabelle-imbert.com/art-informant-podcast/valentina-bruccoleri/
🔸قسمتهای پیشین پادکست:
https://isabelle-imbert.com/art-informant-podcast/
#خبر
@asmaaneh
🔸مهمان پادکست: ولنتینا بروکولری، دانشگاه ونیز
🔸میزبان پادکست: ایزابل ایمبرت
پادکست «خبررسانِ هنر» فضایی برای علاقمندان و عاملان هنر اسلامی و هندی است تا در آن وضع کنونی بازار، نمایشگاهها و پژوهشهای هنری را بررسی کنند. در هر قسمت، ایزابل ایمبرت به گفتگو با یک متخصص از حوزۀ تاریخ هنر اسلامی و هندی و بازار هنر مینشیند.
در این قسمت، گفتگو دربارهٔ تولید و تجارت ظروف چینی سفید و آبی و یشم و همچنین دربارهٔ انتقال صورتها و نقشمایههای تزیینی سفال و پذیرش سفالهای چینی در جهان ایرانیمآب است.
🔸برای اطلاعات بیشتر و شنیدن این قسمت پادکست به نشانی زیر مراجعه کنید:
https://isabelle-imbert.com/art-informant-podcast/valentina-bruccoleri/
🔸قسمتهای پیشین پادکست:
https://isabelle-imbert.com/art-informant-podcast/
#خبر
@asmaaneh
Isabelle Imbert Ph.D.
Chinese-Persian Artistic Exchanges with Valentina Bruccoleri - ART Informant Podcast
Isabelle Imbert welcomes Valentina Bruccoleri, doctor in Chinese art history and postdoctoral researcher of the Marco Polo Centre for Global Europe-Asia Connections at the university of Venice. Valentina is a specialist of Chinese ceramic, and more precisely…
آسمانه
✏️دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی* قسمت اول اییِن بوردِن، جین رِندِل، ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی در تابستان سال ۱۹۸۵ [در روزگار دانشجوییام]، بر ساحلی در کرِت[۲] دراز کشیده بودم و میکوشیدم متنی را بخوانم…
✏️دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی
در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی
قسمت دوم
اییِن بوردِن، جین رِندِل، ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی
در هر حوزهی تاریخی یا انتقادی ــ چه مربوط به تفسیر معماری باشد، چه تاریخ شهرسازی، رویدادهای اجتماعی، هنر، پزشکی، و مانند اینها ــ این خطر هست که روشِ دانشوری که مشغول پژوهش است با موضوعهای ظاهری تحقیق درآمیزد یا یکی شود. در نتیجه، تفسیر به جای اینکه خط سیر انتقادی مستقلی در پیش بگیرد، صورت کاوِشی میگیرد که فقط چیزی را میتواند بازگو کند که از زیرِ زمین بیرون میآورَد؛ چیزی را میتواند بگوید که گفتنش مجاز باشد [بیآنکه تفکر انتقادی محقق در آن نقشی داشته باشد].
شاید این جریان در هیچجا به قدر حوزهی مطالعات تاریخی و انتقادیِ محیط مصنوع ــ معماری، شهرسازی، منظر، برنامهریزی شهری [۱] ــ آشکار نباشد: تمایلِ همیشگی مورخانْ مسیرهای پژوهش آنان را کمتر در جهت برنامهی نظری یا سیاسی خودشان، و بیشتر در جهت علایق درونیِ مشاغل وابسته به مکان و ریزهکاریهای مربوط به رَویههای این مشاغل سوق میدهد. گفتمان مربوط به معماری بهویژه بر این نوع رویکرد گواهی میدهد که در بیشتر اوقات معماری را همان کاری میشمرند که معمار میکند.
البته شاید این بهخودیخود بد نباشد؛ زیرا ثبت و تبیین اَعمال شهرسازان حرفهای مطابق علایق خودشان قطعاً ارزشی تاریخی دارد: آنچه معماران میاندیشند، آنچه کردهاند (یا آنچه میپندارند کردهاند)، و آنچه خود معتقدند که مهمترین ایدهها و تأثیرهایشان در عملیاتشان است، همهی اینها چیزهایی است که سزاوار ثبت و شناسایی و انتقال است. البته بسیاری از مورخان معماری فقط بر همین نوع مطالعه تمرکز کردهاند. نمونهی بارزش آثار کسانی چون کِنِت فرمپتون [۲] است که، مثلاً، در کتاب معماری مدرن: تاریخی انتقادی، [۳] میگوید در این کتاب، بهرغم ادعای «تعلق به نظریهی انتقادی مکتب فرانکفورت [۴]»، کوشیده است «بگذارد تا جایی که میشود، شخصیتهای برجسته حرف خودشان را بزنند». [۵]
نکتهی دیگر شایان ذکر در اینجا این است که بسیاری از این مورخانِ معماری هم یا تحصیل معماری کردهاند یا همچنان به کار معماریشان ادامه میدهند. پس علایق ایشان لزوماً، و شاید دقیقاً، در جهت کارکردهای عملیِ همان اشتغال معماری است. با اینهمه، آنچه معمارـ مورخ بدان نیاز دارد فقط موضوعات درونی معماری نیست.
شگردهای مربوط به میز نقشهکشی یگانه چیزهایی نیست که باید به آنها پرداخت. در بیرون از آتلیه و کارگاه ساختمان و کتابخانهی خصوصی معمارْ زندگی جاری است؛ و البته معماران و هرکس که با معماری سروکار دارد (یعنی همهی انسانها) قطعاً درگیر این جهان گستردهتر معماریاند ــ همهی ما ناگزیر هر روز در درون و در میان معماری زندگی میکنیم.
با این حال، معضل این است که مقاومت در برابر نیروی جاذبهی موضوع تحقیق در مورد تاریخهای مربوط به محیط مصنوع بسیار دشوار است. نخستین مشکل این است که موضوع عینیِ تحقیق در اینجا سرشتی پیچیده دارد. این پیچیدگی از خصلت مادیِ شهر و بناهای گوناگون آن ناشی میشود. بهسختی میتوان موجودی پیچیدهتر و پویاتر و بغرنجتر از کلانشهرِ (پسا)مدرن تصور کرد. دومین مشکلْ پیوند استوار و ناگسستنیای است که معماری (و نیز شهرسازی) با این موجود شهری دارد. مجموعهای از اعمال سازمانی هم درکارند که با این پیوند هم معارضه میکنند و هم آن را مقید و محدود میکنند. این اَعمالْ قدرتشان را از منابعی بسیار متنوع میگیرند؛ از سرمایه و اقتصاد گرفته تا حکومتهای ملی و شهری، طبقات مسلط، گروههای ذینفع کوچکتر اما بسیجشده، حوزههای مالکیت ارضی، و عرفیات فرهنگی. [ادامه در پیام بعدی🔻]
#یادداشت #مهرداد_قیومی
@asmaaneh
در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی
قسمت دوم
اییِن بوردِن، جین رِندِل، ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی
در هر حوزهی تاریخی یا انتقادی ــ چه مربوط به تفسیر معماری باشد، چه تاریخ شهرسازی، رویدادهای اجتماعی، هنر، پزشکی، و مانند اینها ــ این خطر هست که روشِ دانشوری که مشغول پژوهش است با موضوعهای ظاهری تحقیق درآمیزد یا یکی شود. در نتیجه، تفسیر به جای اینکه خط سیر انتقادی مستقلی در پیش بگیرد، صورت کاوِشی میگیرد که فقط چیزی را میتواند بازگو کند که از زیرِ زمین بیرون میآورَد؛ چیزی را میتواند بگوید که گفتنش مجاز باشد [بیآنکه تفکر انتقادی محقق در آن نقشی داشته باشد].
شاید این جریان در هیچجا به قدر حوزهی مطالعات تاریخی و انتقادیِ محیط مصنوع ــ معماری، شهرسازی، منظر، برنامهریزی شهری [۱] ــ آشکار نباشد: تمایلِ همیشگی مورخانْ مسیرهای پژوهش آنان را کمتر در جهت برنامهی نظری یا سیاسی خودشان، و بیشتر در جهت علایق درونیِ مشاغل وابسته به مکان و ریزهکاریهای مربوط به رَویههای این مشاغل سوق میدهد. گفتمان مربوط به معماری بهویژه بر این نوع رویکرد گواهی میدهد که در بیشتر اوقات معماری را همان کاری میشمرند که معمار میکند.
البته شاید این بهخودیخود بد نباشد؛ زیرا ثبت و تبیین اَعمال شهرسازان حرفهای مطابق علایق خودشان قطعاً ارزشی تاریخی دارد: آنچه معماران میاندیشند، آنچه کردهاند (یا آنچه میپندارند کردهاند)، و آنچه خود معتقدند که مهمترین ایدهها و تأثیرهایشان در عملیاتشان است، همهی اینها چیزهایی است که سزاوار ثبت و شناسایی و انتقال است. البته بسیاری از مورخان معماری فقط بر همین نوع مطالعه تمرکز کردهاند. نمونهی بارزش آثار کسانی چون کِنِت فرمپتون [۲] است که، مثلاً، در کتاب معماری مدرن: تاریخی انتقادی، [۳] میگوید در این کتاب، بهرغم ادعای «تعلق به نظریهی انتقادی مکتب فرانکفورت [۴]»، کوشیده است «بگذارد تا جایی که میشود، شخصیتهای برجسته حرف خودشان را بزنند». [۵]
نکتهی دیگر شایان ذکر در اینجا این است که بسیاری از این مورخانِ معماری هم یا تحصیل معماری کردهاند یا همچنان به کار معماریشان ادامه میدهند. پس علایق ایشان لزوماً، و شاید دقیقاً، در جهت کارکردهای عملیِ همان اشتغال معماری است. با اینهمه، آنچه معمارـ مورخ بدان نیاز دارد فقط موضوعات درونی معماری نیست.
شگردهای مربوط به میز نقشهکشی یگانه چیزهایی نیست که باید به آنها پرداخت. در بیرون از آتلیه و کارگاه ساختمان و کتابخانهی خصوصی معمارْ زندگی جاری است؛ و البته معماران و هرکس که با معماری سروکار دارد (یعنی همهی انسانها) قطعاً درگیر این جهان گستردهتر معماریاند ــ همهی ما ناگزیر هر روز در درون و در میان معماری زندگی میکنیم.
با این حال، معضل این است که مقاومت در برابر نیروی جاذبهی موضوع تحقیق در مورد تاریخهای مربوط به محیط مصنوع بسیار دشوار است. نخستین مشکل این است که موضوع عینیِ تحقیق در اینجا سرشتی پیچیده دارد. این پیچیدگی از خصلت مادیِ شهر و بناهای گوناگون آن ناشی میشود. بهسختی میتوان موجودی پیچیدهتر و پویاتر و بغرنجتر از کلانشهرِ (پسا)مدرن تصور کرد. دومین مشکلْ پیوند استوار و ناگسستنیای است که معماری (و نیز شهرسازی) با این موجود شهری دارد. مجموعهای از اعمال سازمانی هم درکارند که با این پیوند هم معارضه میکنند و هم آن را مقید و محدود میکنند. این اَعمالْ قدرتشان را از منابعی بسیار متنوع میگیرند؛ از سرمایه و اقتصاد گرفته تا حکومتهای ملی و شهری، طبقات مسلط، گروههای ذینفع کوچکتر اما بسیجشده، حوزههای مالکیت ارضی، و عرفیات فرهنگی. [ادامه در پیام بعدی🔻]
#یادداشت #مهرداد_قیومی
@asmaaneh
آسمانه
✏️دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی قسمت دوم اییِن بوردِن، جین رِندِل، ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی در هر حوزهی تاریخی یا انتقادی ــ چه مربوط به تفسیر معماری باشد، چه تاریخ شهرسازی، رویدادهای اجتماعی، هنر،…
✏️دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی
در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی
قسمت دوم [پیام ۲ از ۲]
🔺بنابراین، مشکل معماری ــ که ناشی از پیچیدگی کالبدی و اجتماعی عرصهی فعالیت آن است، و تعاملات چندجانبهای هم که معماری برای اقدام به هر عملی ناگزیر به انجام دادنِ آنهاست بر این پیچیدگی میافزاید ــ در بازنمایی معماری در تاریخ تکرار میشود. مورخانی که نظر به درختان میکنند و از جنگل غافلاند همواره به این سمت کشیده میشوند که بر اجزای خُرد معماری، عاملهای فردی، پروژههای فردی، و قواعد فردی تکیه کنند و اینها را عناصر تشکیلدهندهی تاریخهایشان سازند. ایبسا آنان پیرو محض معمارانی چون ریچارد مایر [۶] باشند که صادقانه معتقد است «معماریْ موضوعِ معماریِ من است»، [۷] و در نتیجه، لزومی ندارد به ورای علایق درونیشدهی این رشته نگاه کنیم تا آن را از حیث تاریخی بفهمیم. از همینروست که تکنگاشتهایی خاص دربارهی تکمعماران یا برخی از کارهای معماری، کتابهایی ویژه دربارهی تکبناها، یا مطالعاتی معطوف به جنبهای خاص از عمل معماری منتشر میشود. همهی اینها نیمنگاهها یا چشماندازهای ناقصی به معماری فراهم میآورد؛ اما در نهایت، کمتر چیزی از خصلت عمومی معماری را ضبط میکند و فقط عکسی است از اشیا و سطوحی خاص. چیزهای بسیاری پنهان میماند، بلکه یکسره از دست میرود؛ چیزهایی از قبیل آدمهای نادیدهگرفته، طرز کارهای بدیل، و بیانهای تصوریای که در بیرون از این حوزهی مسلط [۱۹] قرار میگیرد. چیز دیگری که از برنامهی کار سیاسی [مورخان معماری] حذف میشود جمع گستردهتری از ذینفعهاست؛ یعنی نیروهای سازماندهندهای که هم فرصت توسعهی شهر و فعالیت معماری را فراهم میآورند و هم بیشترِ مواد آن را. آنچه بیشترِ این تحقیقها فاقد آناند چهارچوبی روشن است که موضوعهای مطالعهشان را در آن قرار دهند. در نتیجه، آنچه در بیشتر موارد حاصل میشود این است که موضوع مورد نظر، در بهترین حالت، یک عرصهی تکافتاده و منفک فعالیت است؛ و در بدترین حالت، یگانه موضوعی شمرده میشود که ارزش تحقیق دارد.
در مقابل، مورخانی که نظر به جنگل میکنند و از درختان غافلاند به این سمت کشیده میشوند که مقصودشان را تور ماهیگیریای برای صید موضوعهای خود کنند و همه کس و همه چیز و همهی فعالیتها را در زیر یک پرچم گرد آورند. در این حالت، کتابهای دانشنامهایِ تاریخی میکوشند چیزهایی چون همهی معماری سدهی بیستم، [۹] همهی معماری هند، [۱۰] یا در موردِ متکبرانهی کتاب بَنیستر فلِچِر [۱۱]، کل چیزهای عالم را بررسی کنند. [۱۲]
اگر معماری عبارت است از تصور و طراحی و ساخت مکانهای شهر، پس مهم است بپذیریم که این نظام خلاقانه نه منحصراً بدان شیوههایی تحقق مییابد که پروژههای بزرگ جلوه میدهند (یعنی فعالیتهای معماری [برخلاف آنچه در پروژههای بزرگ جلوه میکند،] معنا و مفاد استدلالیای بسیار فراتر از نیات ادعایی و صورت ظاهریشان دارند)؛ و نه واقعاً فقط در طی چنان پروژههای بزرگی تحقق مییابد. در معماری، نهتنها معانیای نهفته در کار است؛ بلکه اعمالی نهفتهای هم هست.
پس مورخ چگونه باید در این باریکهراهِ انبوهِ پول و قدرت و ایدئولوژی پیش برود؟ چگونه باید وجودِ مکانیِ ملازم با این راه، یعنی شهر را، و نیز وجود مکانیِ عمل خلاقانهی معماری را توضیح بدهد؟ هدف او، پیش از هر چیز، باید تشخیص زمینههایی باشد که تفسیر تاریخی در دل آنها تحقق مییابد. منظور از این زمینهها فقط معانیای نیست که میتوان «در درون» موضوع تاریخی نهاد؛ بلکه توجهِ بیشتر به چیزهایی است که، مطابق یک برنامهی کارِ روشنِ مورخمحور، از موضوع تاریخی «میتوان پرسید». اکنون به این موضوع بغرنج میپردازیم.
ادامه دارد.
*Iain Borden and Jane Rendell, “From Chamber to Transformer: Epistemological Challenges and Tendencies in the Intersection of Architectural Histories and Critical Theories”, in Intersections: Architectural Histories and Critical Theories, London: Routledge, 2000, pp. 3-15.
🔸قسمت اول این یادداشت: لینک
🔸مشاهده نسخۀ کامل یادداشت در وبگاه آسمانه:
https://asmaneh.com/posts/ppcqu/
🔸یادداشتهای پیشین مهرداد قیومی در آسمانه:
https://asmaneh.com/authors/qayyoomi/
#یادداشت #مهرداد_قیومی
@asmaaneh
در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی
قسمت دوم [پیام ۲ از ۲]
🔺بنابراین، مشکل معماری ــ که ناشی از پیچیدگی کالبدی و اجتماعی عرصهی فعالیت آن است، و تعاملات چندجانبهای هم که معماری برای اقدام به هر عملی ناگزیر به انجام دادنِ آنهاست بر این پیچیدگی میافزاید ــ در بازنمایی معماری در تاریخ تکرار میشود. مورخانی که نظر به درختان میکنند و از جنگل غافلاند همواره به این سمت کشیده میشوند که بر اجزای خُرد معماری، عاملهای فردی، پروژههای فردی، و قواعد فردی تکیه کنند و اینها را عناصر تشکیلدهندهی تاریخهایشان سازند. ایبسا آنان پیرو محض معمارانی چون ریچارد مایر [۶] باشند که صادقانه معتقد است «معماریْ موضوعِ معماریِ من است»، [۷] و در نتیجه، لزومی ندارد به ورای علایق درونیشدهی این رشته نگاه کنیم تا آن را از حیث تاریخی بفهمیم. از همینروست که تکنگاشتهایی خاص دربارهی تکمعماران یا برخی از کارهای معماری، کتابهایی ویژه دربارهی تکبناها، یا مطالعاتی معطوف به جنبهای خاص از عمل معماری منتشر میشود. همهی اینها نیمنگاهها یا چشماندازهای ناقصی به معماری فراهم میآورد؛ اما در نهایت، کمتر چیزی از خصلت عمومی معماری را ضبط میکند و فقط عکسی است از اشیا و سطوحی خاص. چیزهای بسیاری پنهان میماند، بلکه یکسره از دست میرود؛ چیزهایی از قبیل آدمهای نادیدهگرفته، طرز کارهای بدیل، و بیانهای تصوریای که در بیرون از این حوزهی مسلط [۱۹] قرار میگیرد. چیز دیگری که از برنامهی کار سیاسی [مورخان معماری] حذف میشود جمع گستردهتری از ذینفعهاست؛ یعنی نیروهای سازماندهندهای که هم فرصت توسعهی شهر و فعالیت معماری را فراهم میآورند و هم بیشترِ مواد آن را. آنچه بیشترِ این تحقیقها فاقد آناند چهارچوبی روشن است که موضوعهای مطالعهشان را در آن قرار دهند. در نتیجه، آنچه در بیشتر موارد حاصل میشود این است که موضوع مورد نظر، در بهترین حالت، یک عرصهی تکافتاده و منفک فعالیت است؛ و در بدترین حالت، یگانه موضوعی شمرده میشود که ارزش تحقیق دارد.
در مقابل، مورخانی که نظر به جنگل میکنند و از درختان غافلاند به این سمت کشیده میشوند که مقصودشان را تور ماهیگیریای برای صید موضوعهای خود کنند و همه کس و همه چیز و همهی فعالیتها را در زیر یک پرچم گرد آورند. در این حالت، کتابهای دانشنامهایِ تاریخی میکوشند چیزهایی چون همهی معماری سدهی بیستم، [۹] همهی معماری هند، [۱۰] یا در موردِ متکبرانهی کتاب بَنیستر فلِچِر [۱۱]، کل چیزهای عالم را بررسی کنند. [۱۲]
اگر معماری عبارت است از تصور و طراحی و ساخت مکانهای شهر، پس مهم است بپذیریم که این نظام خلاقانه نه منحصراً بدان شیوههایی تحقق مییابد که پروژههای بزرگ جلوه میدهند (یعنی فعالیتهای معماری [برخلاف آنچه در پروژههای بزرگ جلوه میکند،] معنا و مفاد استدلالیای بسیار فراتر از نیات ادعایی و صورت ظاهریشان دارند)؛ و نه واقعاً فقط در طی چنان پروژههای بزرگی تحقق مییابد. در معماری، نهتنها معانیای نهفته در کار است؛ بلکه اعمالی نهفتهای هم هست.
پس مورخ چگونه باید در این باریکهراهِ انبوهِ پول و قدرت و ایدئولوژی پیش برود؟ چگونه باید وجودِ مکانیِ ملازم با این راه، یعنی شهر را، و نیز وجود مکانیِ عمل خلاقانهی معماری را توضیح بدهد؟ هدف او، پیش از هر چیز، باید تشخیص زمینههایی باشد که تفسیر تاریخی در دل آنها تحقق مییابد. منظور از این زمینهها فقط معانیای نیست که میتوان «در درون» موضوع تاریخی نهاد؛ بلکه توجهِ بیشتر به چیزهایی است که، مطابق یک برنامهی کارِ روشنِ مورخمحور، از موضوع تاریخی «میتوان پرسید». اکنون به این موضوع بغرنج میپردازیم.
ادامه دارد.
*Iain Borden and Jane Rendell, “From Chamber to Transformer: Epistemological Challenges and Tendencies in the Intersection of Architectural Histories and Critical Theories”, in Intersections: Architectural Histories and Critical Theories, London: Routledge, 2000, pp. 3-15.
🔸قسمت اول این یادداشت: لینک
🔸مشاهده نسخۀ کامل یادداشت در وبگاه آسمانه:
https://asmaneh.com/posts/ppcqu/
🔸یادداشتهای پیشین مهرداد قیومی در آسمانه:
https://asmaneh.com/authors/qayyoomi/
#یادداشت #مهرداد_قیومی
@asmaaneh
آسمانه
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت اول
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختیدر تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی[۱]اییِن بوردِن، جین رِندِلترجمهی مهرداد...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢گشایش پایگاه «نوروزگان»
«نوروزگان» پایگاه فرهنگ سرزمین نوروز است؛ یعنی همۀ سرزمینهایی که مردمِ آنجاها نوروز را جشن میگیرند و آن را پاس میدارند.
نوروزگان پایگاه میراث فرهنگی مشترک سرزمینهای بین فرات و سند، بین بابالابواب و خلیج فارس، بین سیحون و اقیانوس هند، از روزگار باستان تا امروز است.
نوروزگان به همۀ مظاهر فرهنگی سرزمین نوروز خواهد پرداخت؛ اما ناگزیر این کار را به تدریج و گامبهگام پیش خواهد برد. نوروزگان پروژهای ناسودبر است.
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر
@asmaaneh
«نوروزگان» پایگاه فرهنگ سرزمین نوروز است؛ یعنی همۀ سرزمینهایی که مردمِ آنجاها نوروز را جشن میگیرند و آن را پاس میدارند.
نوروزگان پایگاه میراث فرهنگی مشترک سرزمینهای بین فرات و سند، بین بابالابواب و خلیج فارس، بین سیحون و اقیانوس هند، از روزگار باستان تا امروز است.
نوروزگان به همۀ مظاهر فرهنگی سرزمین نوروز خواهد پرداخت؛ اما ناگزیر این کار را به تدریج و گامبهگام پیش خواهد برد. نوروزگان پروژهای ناسودبر است.
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر
@asmaaneh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📢گشایش پایگاه «نوروزگان»
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📢معرفی پایگاه «نوروزگان» | مهرداد قیومی بیدهندی
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📢گشایش پایگاه «نوروزگان» | معرفی پروژهٔ واژگار
▫️واژگار واژهنامهی برخط معماری و هنر و مطالعات فرهنگی است.
▫️واژگار واژهنامهای چندزبانه و چندسویه است؛ شامل زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی، ایتالیایی، فرانسه، آلمانی، و اسپانیایی.
▫️واژگار مرجعی برای ترمشناسی در رشتهها و حوزههای معماری، شهر، هنر، تاریخ معماری، تاریخ شهر، تاریخ هنر، مرمت، باستانشناسی، موزهداری، مطالعات فرهنگی، و انسانشناسی هنر و معماری است.
🔸برای اطلاعات بیشتر و جستجو در واژگار به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان #واژگار
@asmaaneh
▫️واژگار واژهنامهی برخط معماری و هنر و مطالعات فرهنگی است.
▫️واژگار واژهنامهای چندزبانه و چندسویه است؛ شامل زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی، ایتالیایی، فرانسه، آلمانی، و اسپانیایی.
▫️واژگار مرجعی برای ترمشناسی در رشتهها و حوزههای معماری، شهر، هنر، تاریخ معماری، تاریخ شهر، تاریخ هنر، مرمت، باستانشناسی، موزهداری، مطالعات فرهنگی، و انسانشناسی هنر و معماری است.
🔸برای اطلاعات بیشتر و جستجو در واژگار به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان #واژگار
@asmaaneh
📢گشایش پایگاه «نوروزگان» | معرفی پروژهٔ سفرنامهها
سفرنامهها از مهمترین منابع مطالعۀ گذشته در حوزههای مختلف است: طیف گستردهای از اطلاعات، در علوم انسانی و حتی علوم طبیعی و علوم دقیقه، را شامل میشود؛ و حاوی اطلاعات گسترده دربارۀ جزئیات زندگی روزمره و وجوه مختلف آن است که در غالب دیگر انواع مکتوباتِ معاصرشان غایب است. هدف «سفرنامه» نگاشتِ انبوه این اطلاعات برای حصول شبکهای است که معنای هریک از دادهها را در نسبت با دیگران عمق و وسعت میبخشد. این پروژه به استخراج دادهها میپردازد، ویژگیها و مختصاتشان را تعیین میکند و آنها را سامان میبخشد، و روابط میان انواع دادهها را آشکار میکند؛ به این ترتیب، شبکۀ گستردهای فراهم میآورد که دادههای نه یک سفرنامه که چندین سفرنامه را به یکدیگر میپیوندد. ماحصل این نگاشتْ سفرنامهها را گویاتر و خواندنیتر میکند، جستجوی در آنها را سهولت و دقت میبخشد، و به مدد شبکۀ تازهای که خلق میکند اساساً منبع تازهای برای فهم و کشف گذشته در اختیار میگذارد.
«سفرنامه» پروژهای از نوروزگان است. این پروژه در بهمن سال ۱۴۰۰ شروع شده و تا کنون حدود ۱۵۰۰ یادداشت از ۷ منبع را شامل شده است.
غایت این پروژه پرداختن به سفرنامههایی است که در این دو دسته میگنجند: سفرنامههایی که مسیرشان از سرزمین نوروز گذشته است؛ سفرنامۀ اهالی سرزمین نوروز که به نقاط دیگر عالم سفر کردهاند. برای گام نخست پروژه، به اولین دستۀ سفرنامههای مذکور در دورۀ مدرن خواهیم پرداخت، دورهای که از زمان آققویونلوها (قرن نهم قمری/ پانزدهم میلادی) آغاز میشود و به دورۀ معاصر میرسد.
🔸برای اطلاعات بیشتر درباره این پروژه به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://nowruzgan.com/travelogue
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
سفرنامهها از مهمترین منابع مطالعۀ گذشته در حوزههای مختلف است: طیف گستردهای از اطلاعات، در علوم انسانی و حتی علوم طبیعی و علوم دقیقه، را شامل میشود؛ و حاوی اطلاعات گسترده دربارۀ جزئیات زندگی روزمره و وجوه مختلف آن است که در غالب دیگر انواع مکتوباتِ معاصرشان غایب است. هدف «سفرنامه» نگاشتِ انبوه این اطلاعات برای حصول شبکهای است که معنای هریک از دادهها را در نسبت با دیگران عمق و وسعت میبخشد. این پروژه به استخراج دادهها میپردازد، ویژگیها و مختصاتشان را تعیین میکند و آنها را سامان میبخشد، و روابط میان انواع دادهها را آشکار میکند؛ به این ترتیب، شبکۀ گستردهای فراهم میآورد که دادههای نه یک سفرنامه که چندین سفرنامه را به یکدیگر میپیوندد. ماحصل این نگاشتْ سفرنامهها را گویاتر و خواندنیتر میکند، جستجوی در آنها را سهولت و دقت میبخشد، و به مدد شبکۀ تازهای که خلق میکند اساساً منبع تازهای برای فهم و کشف گذشته در اختیار میگذارد.
«سفرنامه» پروژهای از نوروزگان است. این پروژه در بهمن سال ۱۴۰۰ شروع شده و تا کنون حدود ۱۵۰۰ یادداشت از ۷ منبع را شامل شده است.
غایت این پروژه پرداختن به سفرنامههایی است که در این دو دسته میگنجند: سفرنامههایی که مسیرشان از سرزمین نوروز گذشته است؛ سفرنامۀ اهالی سرزمین نوروز که به نقاط دیگر عالم سفر کردهاند. برای گام نخست پروژه، به اولین دستۀ سفرنامههای مذکور در دورۀ مدرن خواهیم پرداخت، دورهای که از زمان آققویونلوها (قرن نهم قمری/ پانزدهم میلادی) آغاز میشود و به دورۀ معاصر میرسد.
🔸برای اطلاعات بیشتر درباره این پروژه به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://nowruzgan.com/travelogue
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
آسمانه
📢گشایش پایگاه «نوروزگان» | معرفی پروژهٔ سفرنامهها سفرنامهها از مهمترین منابع مطالعۀ گذشته در حوزههای مختلف است: طیف گستردهای از اطلاعات، در علوم انسانی و حتی علوم طبیعی و علوم دقیقه، را شامل میشود؛ و حاوی اطلاعات گسترده دربارۀ جزئیات زندگی روزمره و…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📢گشایش پایگاه «نوروزگان» | معرفی پروژهٔ سفرنامهها، مهنام نجفی
🔸برای اطلاعات بیشتر درباره این پروژه به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://nowruzgan.com/travelogue
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
🔸برای اطلاعات بیشتر درباره این پروژه به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://nowruzgan.com/travelogue
🔸نشانی پایگاه نوروزگان:
www.nowruzgan.com
🔸نشانی صفحهٔ اینستاگرام نوروزگان:
instagram.com/nowruzgan
#خبر #نوروزگان
@asmaaneh
نمیخواهم بگویم که ذهن من کاملاً بیدار بود. من به همه چیز آگاهی داشتم اما همه چیز، همچون در رویا، کمی تغییر شکل داده بود. گاه به گاه رویا به کابوس مبدل میشد. با این تفاوت که در زندگی کابوس زود به پایان میرسد. تو شروع به فریاد زدن میکنی و بیدار میشوی. اما من نمیتوانستم فریاد بزنم و این از همه وحشتناکتر بود: توانایی فریاد زدن نداشتن؛ قادر به فریاد زدن در میان کابوس نبودن.
میلان کوندِرا، ۱۹۲۹- ۲۰۲۳.
گزیده از کتاب هویت ترجمهٔ پرویز همایونپور.
@asmaaneh
میلان کوندِرا، ۱۹۲۹- ۲۰۲۳.
گزیده از کتاب هویت ترجمهٔ پرویز همایونپور.
@asmaaneh
📘کتاب تازه: «زیباییشناسی معماری؛ بازشناسی معماری چون هنر»
ادوارد وینترز
Architectural Aesthetics
Appreciating Architecture as an Art
by Edward Winters
Bloomsbury Academics, 2023
نگاه سنّتی به هنرهای زیبا آن را حائز ارزشی ذاتی میداند؛ یعنی این هنرها بهخودی خود باارزشند. امّا این نگاه در معماری مشکلآفرین است: آثار معماری طراحی میشوند تا در خدمت هدف معیّنی باشند، و بنابراین معماری در زمرۀ امور کاربردی دستهبندی میشود. با این حال، ادوارد وینترز در این کتاب، با گشودن بابی تازه دربارۀ هنرِ زیبا بودنِ معماری بحث میکند و برای هنرِ زیبای معماری در فضای فرهنگیای که در آن به زندگیمان شکل میدهیم جایگاهی تازه مییابد.
وینترز بیآنکه در وادی مفهوم مدرنیستی کارکردگرایی گرفتار شود، ارزشهای ذاتی معماری یعنی هنر زیبا بودن آن را با ارزشهای عَرَضی معماری که شامل سرپناه و امن و راحت بودن میشود، آمیخته است. برای حل کردن تعارض آشکاری که میان این دو نوع ارزش وجود دارد، نویسنده بر دو نگاه آپولونی و دیونوسی تکیه میکند: اولی مستلزم تفکری حسابشده و بافاصلهگذاری است در حالی که دومی نیازمند درهمآمیختگی ملموس با سرزندگی متأثر از احوالِ آنی است. به گفتۀ وینترز، باید معماری را امری کاربردی دانست؛ امّا این کاربردی بودن ذیل خوب زیستن قرار دارد که خود نوعی ارزش ذاتی زیباییشناسانه است.
در این کتاب مواضع اصلی موجود در فلسفۀ معماری یک بار دیگر از دریچۀ بحثِ پرسابقه دربارۀ چیستی هنر مرور میشود. نویسنده با تکیه بر همین مرور، نگاهی انسانی به معماری چون یک رسانه (مدیوم) به دست میدهد که در توسیع فهم ما از زیباییشناسی و امر روزمره راهگشاست.
▫️فهرست مطالب کتاب:
Introduction
Part I: The Wide Conversation Surrounding Architecture
1. Hunting and Gathering
2. Home in the World
Part II: The System of the (Fine) Arts
3. The Fine Art Members' Club: Architecture's Candidature
4. Imagination and Combobulation
5. Imagination Unhinged
6. Architecture: Beauty in Service
Part III: The Medium of Architecture
7. The Medium of Architecture: From Philosophy to Criticism
8. The Scale of the Tasks
9. Concluding Remarks
🔹اطلاعات بیشتر دربارۀ کتاب و مؤلف:
https://www.bloomsbury.com/uk/architectural-aesthetics-9781350211001/
#کتاب_تازه
@asmaaneh
ادوارد وینترز
Architectural Aesthetics
Appreciating Architecture as an Art
by Edward Winters
Bloomsbury Academics, 2023
نگاه سنّتی به هنرهای زیبا آن را حائز ارزشی ذاتی میداند؛ یعنی این هنرها بهخودی خود باارزشند. امّا این نگاه در معماری مشکلآفرین است: آثار معماری طراحی میشوند تا در خدمت هدف معیّنی باشند، و بنابراین معماری در زمرۀ امور کاربردی دستهبندی میشود. با این حال، ادوارد وینترز در این کتاب، با گشودن بابی تازه دربارۀ هنرِ زیبا بودنِ معماری بحث میکند و برای هنرِ زیبای معماری در فضای فرهنگیای که در آن به زندگیمان شکل میدهیم جایگاهی تازه مییابد.
وینترز بیآنکه در وادی مفهوم مدرنیستی کارکردگرایی گرفتار شود، ارزشهای ذاتی معماری یعنی هنر زیبا بودن آن را با ارزشهای عَرَضی معماری که شامل سرپناه و امن و راحت بودن میشود، آمیخته است. برای حل کردن تعارض آشکاری که میان این دو نوع ارزش وجود دارد، نویسنده بر دو نگاه آپولونی و دیونوسی تکیه میکند: اولی مستلزم تفکری حسابشده و بافاصلهگذاری است در حالی که دومی نیازمند درهمآمیختگی ملموس با سرزندگی متأثر از احوالِ آنی است. به گفتۀ وینترز، باید معماری را امری کاربردی دانست؛ امّا این کاربردی بودن ذیل خوب زیستن قرار دارد که خود نوعی ارزش ذاتی زیباییشناسانه است.
در این کتاب مواضع اصلی موجود در فلسفۀ معماری یک بار دیگر از دریچۀ بحثِ پرسابقه دربارۀ چیستی هنر مرور میشود. نویسنده با تکیه بر همین مرور، نگاهی انسانی به معماری چون یک رسانه (مدیوم) به دست میدهد که در توسیع فهم ما از زیباییشناسی و امر روزمره راهگشاست.
▫️فهرست مطالب کتاب:
Introduction
Part I: The Wide Conversation Surrounding Architecture
1. Hunting and Gathering
2. Home in the World
Part II: The System of the (Fine) Arts
3. The Fine Art Members' Club: Architecture's Candidature
4. Imagination and Combobulation
5. Imagination Unhinged
6. Architecture: Beauty in Service
Part III: The Medium of Architecture
7. The Medium of Architecture: From Philosophy to Criticism
8. The Scale of the Tasks
9. Concluding Remarks
🔹اطلاعات بیشتر دربارۀ کتاب و مؤلف:
https://www.bloomsbury.com/uk/architectural-aesthetics-9781350211001/
#کتاب_تازه
@asmaaneh
Bloomsbury
Architectural Aesthetics
The fine arts are traditionally seen to have intrinsic value: that is, they are valuable in themselves. But this poses a problem for architecture: its works are…
آسمانه
📘کتاب تازه: «زیباییشناسی معماری؛ بازشناسی معماری چون هنر» ادوارد وینترز Architectural Aesthetics Appreciating Architecture as an Art by Edward Winters Bloomsbury Academics, 2023 نگاه سنّتی به هنرهای زیبا آن را حائز ارزشی ذاتی میداند؛ یعنی این هنرها بهخودی…
📘کتاب تازه: «زیباییشناسی معماری؛ بازشناسی معماری چون هنر»
ادوارد وینترز
Architectural Aesthetics
Appreciating Architecture as an Art
by Edward Winters
Bloomsbury Academics, 2023
#کتاب_تازه
@asmaaneh
ادوارد وینترز
Architectural Aesthetics
Appreciating Architecture as an Art
by Edward Winters
Bloomsbury Academics, 2023
#کتاب_تازه
@asmaaneh