Forwarded from اتچ بات
انقلاب ؟ انقلاب ؟
كمي جلو تر پرايد سبز رنگي مي ايستد ، سوار ميشوم . كوله ام را بغل ميكنم ، ميدانم كه قرار است مسير ١٠ دقيقه اي با اين ترافيك ِ لعنتي تبديل به مسيري چهل و پنج دقيقه اي شود ، سرم را تكيه ميدهم به شيشه ي تاكسي . كمي جلو تر كه ميرويم ، راننده با زني كه آن هم پرايد سبز رنگ دارد سلام ميكند و لبخند ميزند و شروع ميكند به حرف زدن :"اينقدر كيف ميكنم اين زن ها كار ميكنن ، اصلا كسي كه نذاره زن و دخترش كار كنه عقلش كار نميكنه چيزي كه اين مملكت و آدماشو به باد داده تعصب و خرافاته وگرنه زن ارزشش بالا تر از اين حرفاس
..لبخند غمگيني ميزنم از آن هايي كه نه دندان هايت معلوم ميشود ، نه چشم هايت ميخندد ، نه حتي گونه هايت كمي بالا تر مي آيد ، از آن هايي كه فقط كاربردش به معناي آن است كه به حرفتان گوش ميدهم ، سرم را از روي شيشه بر ميدارم و به جلو نگاه ميكنم ،
دوباره شروع ميكند به حرف زدن .. كه بعضيا نميخوان كه بفهمن كه زن امروزي نياز به مرد نداره ، راحت ميتونه از پس خودش بر بياد ، كار خونه ميكنه ، بيرون كار ميكنه ، از پس هزار تا مرد بر مياد ... زن امروزي ديگه محكمه خانم . همين شما اگه ٤٠ سال پيش به دنيا ميومدي بدون مرد نميتونستي داد بزني تو خيابون انقلاب انقلاب .. تعصبات همه ي ما رو بيچاره كرده.. به بادمون داده.
باز هم لبخند غمگيني ميزنم از آن هايي كه نه دندان هايت معلوم ميشود ، نه چشم هايت ميخندد ، نه حتي گونه هايت ...
راست ميگفت ، تعصبات بود كه نميذاشت دنبال پيشرفت برويم و صداي اطراف را بشنويم و هر كس اين مرز را مي شكست، ياغي بود . خرافات بود كه توي ذهنمان تلو تلو ميخورد و نميگذاشت واقعيت ها را ببينيم و ميگذاشت كه ذهنمان براي خودش داستان بتراشد ، شك درست كند و آن ها را تبديل يقين كند . بعد هم با منطقي ، بي منطق به مسائل بد بين باشيم و همه را با يك چوب بزنيم .
زن ها امروز براي خودشان كسي شدند ، كارهاي شخصي شان را انجام ميدهند، كار ميكنند ، خانه داري ميكنند ، بعضي هايشان تنها زندگي ميكنند .. درجات بالاي تحصيلي را بدست مي آورند ، در جامعه هاي علمي وارد ميشوند .. آن ها مستقل شده اند .. آن ها بدون كمك كسي ميتوانند گليم خودشان را از آب بيرون بكشند .. آن ها به هيچ مردي ... نه ..
روي صندلي جا به جا ميشوم ، سرم را باز به شيشه تكيه ميدهم ، آه ِ عميقي ميكشم ..
نه .. هر زني .. هر چقدر هم مستقل باشد ، باز هم به تيكه دادن روي شانه هاي مرد َش نياز مند است ..
#مهتاب_خليفپور
@ashpaziMahfa
شبتون بخیر🌹🌷🌹
كمي جلو تر پرايد سبز رنگي مي ايستد ، سوار ميشوم . كوله ام را بغل ميكنم ، ميدانم كه قرار است مسير ١٠ دقيقه اي با اين ترافيك ِ لعنتي تبديل به مسيري چهل و پنج دقيقه اي شود ، سرم را تكيه ميدهم به شيشه ي تاكسي . كمي جلو تر كه ميرويم ، راننده با زني كه آن هم پرايد سبز رنگ دارد سلام ميكند و لبخند ميزند و شروع ميكند به حرف زدن :"اينقدر كيف ميكنم اين زن ها كار ميكنن ، اصلا كسي كه نذاره زن و دخترش كار كنه عقلش كار نميكنه چيزي كه اين مملكت و آدماشو به باد داده تعصب و خرافاته وگرنه زن ارزشش بالا تر از اين حرفاس
..لبخند غمگيني ميزنم از آن هايي كه نه دندان هايت معلوم ميشود ، نه چشم هايت ميخندد ، نه حتي گونه هايت كمي بالا تر مي آيد ، از آن هايي كه فقط كاربردش به معناي آن است كه به حرفتان گوش ميدهم ، سرم را از روي شيشه بر ميدارم و به جلو نگاه ميكنم ،
دوباره شروع ميكند به حرف زدن .. كه بعضيا نميخوان كه بفهمن كه زن امروزي نياز به مرد نداره ، راحت ميتونه از پس خودش بر بياد ، كار خونه ميكنه ، بيرون كار ميكنه ، از پس هزار تا مرد بر مياد ... زن امروزي ديگه محكمه خانم . همين شما اگه ٤٠ سال پيش به دنيا ميومدي بدون مرد نميتونستي داد بزني تو خيابون انقلاب انقلاب .. تعصبات همه ي ما رو بيچاره كرده.. به بادمون داده.
باز هم لبخند غمگيني ميزنم از آن هايي كه نه دندان هايت معلوم ميشود ، نه چشم هايت ميخندد ، نه حتي گونه هايت ...
راست ميگفت ، تعصبات بود كه نميذاشت دنبال پيشرفت برويم و صداي اطراف را بشنويم و هر كس اين مرز را مي شكست، ياغي بود . خرافات بود كه توي ذهنمان تلو تلو ميخورد و نميگذاشت واقعيت ها را ببينيم و ميگذاشت كه ذهنمان براي خودش داستان بتراشد ، شك درست كند و آن ها را تبديل يقين كند . بعد هم با منطقي ، بي منطق به مسائل بد بين باشيم و همه را با يك چوب بزنيم .
زن ها امروز براي خودشان كسي شدند ، كارهاي شخصي شان را انجام ميدهند، كار ميكنند ، خانه داري ميكنند ، بعضي هايشان تنها زندگي ميكنند .. درجات بالاي تحصيلي را بدست مي آورند ، در جامعه هاي علمي وارد ميشوند .. آن ها مستقل شده اند .. آن ها بدون كمك كسي ميتوانند گليم خودشان را از آب بيرون بكشند .. آن ها به هيچ مردي ... نه ..
روي صندلي جا به جا ميشوم ، سرم را باز به شيشه تكيه ميدهم ، آه ِ عميقي ميكشم ..
نه .. هر زني .. هر چقدر هم مستقل باشد ، باز هم به تيكه دادن روي شانه هاي مرد َش نياز مند است ..
#مهتاب_خليفپور
@ashpaziMahfa
شبتون بخیر🌹🌷🌹
Telegram
attach 📎