سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد
شرح این خون گریه راآخر نمیدانم چه شد
احترامش راپدرخیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
در که کلاًسوخت،میخ درنمیدانم چه شد
بعدازآن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شدفدک سیراب ازسرچشمه ی پهلوی او
لاله های رسته بر بستر نمیدانم چه شد
موی مادرراکه میدانم شده ازغم سپید
گیسوی بی شانه ی دخترنمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان برگردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبرشریفش رانمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یاعلی_جـان
نیمه شب چون فاطمه در خاک شد
سینه ی شاهد از این غم چاک شد
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدابراهیم_توفیقیان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
شرح این خون گریه راآخر نمیدانم چه شد
احترامش راپدرخیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
در که کلاًسوخت،میخ درنمیدانم چه شد
بعدازآن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شدفدک سیراب ازسرچشمه ی پهلوی او
لاله های رسته بر بستر نمیدانم چه شد
موی مادرراکه میدانم شده ازغم سپید
گیسوی بی شانه ی دخترنمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان برگردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبرشریفش رانمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یاعلی_جـان
نیمه شب چون فاطمه در خاک شد
سینه ی شاهد از این غم چاک شد
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدابراهیم_توفیقیان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم