مرا با خار غم بگذار و گشت باغ و گلشن کن
پی آرایش بزم حریفان گل به دامن کن
تو شمع مجلس افروزی ، من سرگشته پروانه
مرا آتش به جان زن دیگران را خانه روشن کن
مکن نادیده وز من تند چون بیگانگان مگذر
مرا شاید که جایی دیده باشی چشم بر من کن
چو کار من نخواهد شد به کام دوستان از تو
هلاکم ساز باری فارغم از طعن دشمن کن
ببین وحشی که چون سویت به زهر چشم میبیند
ترا زان پیش کز مجلس براند عزم رفتن کن
#وحشی_بافقی✨
#م
پی آرایش بزم حریفان گل به دامن کن
تو شمع مجلس افروزی ، من سرگشته پروانه
مرا آتش به جان زن دیگران را خانه روشن کن
مکن نادیده وز من تند چون بیگانگان مگذر
مرا شاید که جایی دیده باشی چشم بر من کن
چو کار من نخواهد شد به کام دوستان از تو
هلاکم ساز باری فارغم از طعن دشمن کن
ببین وحشی که چون سویت به زهر چشم میبیند
ترا زان پیش کز مجلس براند عزم رفتن کن
#وحشی_بافقی✨
#م
صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
خوش بر سر بهانه نشستهست طاقتم
من مرد حملهی سپه هجر نیستم
گیرم که استوار بود پای جرأتم
زندان بی در است کدورتسرای هجر
من چون در این طلسم فتادم به حیرتم
جایز نداشتهست کسی هجر دائمی
من مفتی مسائل کیش محبتم
وحشی منم مورخ زندانیان هجر
زیرا که دیر سالهی زندان حسرتم
#وحشی_بافقی ✨
#ص
خوش بر سر بهانه نشستهست طاقتم
من مرد حملهی سپه هجر نیستم
گیرم که استوار بود پای جرأتم
زندان بی در است کدورتسرای هجر
من چون در این طلسم فتادم به حیرتم
جایز نداشتهست کسی هجر دائمی
من مفتی مسائل کیش محبتم
وحشی منم مورخ زندانیان هجر
زیرا که دیر سالهی زندان حسرتم
#وحشی_بافقی ✨
#ص
وه که دامن میکشد آن سرو ناز از من هنوز
ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
ناز بر من کن که نازت میکشم تا زندهام
نیم جانی هست و میآید نیاز ازمن هنوز
آنچنان جانبازیی کردم به راه او که خلق
سالها بگذشت و میگویند باز از من هنوز
سوختم صد بار پیش او سراپا همچو شمع
پرسد اکنون باعث سوز و گداز از من هنوز
همچو وحشی گه به تیغم مینوازد گه به تیر
مرحمت نگرفته باز آن دلنواز از من هنوز
#وحشی_بافقی✨
#واو
ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
ناز بر من کن که نازت میکشم تا زندهام
نیم جانی هست و میآید نیاز ازمن هنوز
آنچنان جانبازیی کردم به راه او که خلق
سالها بگذشت و میگویند باز از من هنوز
سوختم صد بار پیش او سراپا همچو شمع
پرسد اکنون باعث سوز و گداز از من هنوز
همچو وحشی گه به تیغم مینوازد گه به تیر
مرحمت نگرفته باز آن دلنواز از من هنوز
#وحشی_بافقی✨
#واو
Mage Chand Bar Zendam ~ Takmusics.IR
Ali Yasini~ Takmusics.IR
🌸🍃
میان عاشق و معشوق
یک کرشمه بس است،
بیان حال به کام و زبان نمیباشد ...
#وحشی_بافقی✨🍃
#م
@asharparsiii🤍✨
میان عاشق و معشوق
یک کرشمه بس است،
بیان حال به کام و زبان نمیباشد ...
#وحشی_بافقی✨🍃
#م
@asharparsiii🤍✨
اندر ره انتظار چشمی که مراست،
بینور شد و وصال تو ناپيداست
من نام بگرداندم و يعقوب شدم
ای يوسف من نام تو يعقوب چراست؟
#وحشی_بافقی✨🍃
#الف
بینور شد و وصال تو ناپيداست
من نام بگرداندم و يعقوب شدم
ای يوسف من نام تو يعقوب چراست؟
#وحشی_بافقی✨🍃
#الف
جانا چه واقع است بگو تا چه کرده ایم
با ما چه شد که بد شده ای ما چه کرده ایم
آیا چه شد که پهلوی ما جا نمی کنی
از ما چه کار سر زده بیجا چه کرده ایم
بندد کمر به کشتن ما هر که بنگریم
چون است ما به مردم دنیا چه کرده ایم
#وحشی_بافقی✨🍃
#ج
با ما چه شد که بد شده ای ما چه کرده ایم
آیا چه شد که پهلوی ما جا نمی کنی
از ما چه کار سر زده بیجا چه کرده ایم
بندد کمر به کشتن ما هر که بنگریم
چون است ما به مردم دنیا چه کرده ایم
#وحشی_بافقی✨🍃
#ج
هر درد را که مینگری هست چارهای
درد محبت است که درمانپذیر نیست
رفتی و از فراق تو از پا درآمدم
باز آ که جز تو هیچَکسم دستگیر نیست
#وحشی_بافقی✨🍃
#ه
درد محبت است که درمانپذیر نیست
رفتی و از فراق تو از پا درآمدم
باز آ که جز تو هیچَکسم دستگیر نیست
#وحشی_بافقی✨🍃
#ه
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادار ترم من
بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
زان کز همه کس بی کس و بییارترم من
بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد
زارم بکشی کز که ستمکار ترم من
وحشی به طبیب من بیچاره که گوید
کامروز ز دیروز بسی زارترم من
#وحشی_بافقی✨🍃
#پ
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادار ترم من
بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
زان کز همه کس بی کس و بییارترم من
بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد
زارم بکشی کز که ستمکار ترم من
وحشی به طبیب من بیچاره که گوید
کامروز ز دیروز بسی زارترم من
#وحشی_بافقی✨🍃
#پ