اشعار پارسی
3.86K subscribers
891 photos
274 videos
50 links
زیبایےِ اشعارِ من اے ماه تو هستے


با نورِ تو تلطیف شده قافیه ‌هایم...



#مجتبے_خوش زبان
Download Telegram
.
حاضرم ناز تو با قیمت جانم بخرم


چه بلایی شده‌ای، کاش بیایی به سرم!

#لاادری

تو زلیخایی و من یوسفِ آشفته سـرم

دوست‌دارم که‌خودم پیرهنت را بدرم!

#لاادری

بر طلوع چشم تو خورشید میرقصد هنوز

صبح زیبایت بخیر ای بهترین تکراره

#لاادری


‌   
تقصیردلم بـودڪه چشمان توراخواست
این سربه هوامثل خودم عاشق دریاست

درڪَیــر نڪَاهت شــدوتابـــام تـــوپرزد
بیچــاره نــدانست ڪه این اول بلواست

شاعــرشدازآن روزڪـه چشمان تورادید
این ولوله درشعـرمن ازچشم تـــــو برپاست

#لاادری
دلبرا یک بوسه دادی این‌قدر نازت ز چیست؟

گر پشیمان گشته‌ای، بگذار در جایش نهم

#لاادری

هنر و علم و سیاست همه خوبند ولی؛

ای به قربان همانی که رفاقت بلد است

#لاادری

لنگ چشمان تو شد شادی این قلب حزین
که نباشی تو نشسته است دوصد غم  به کمین

من ز هر خنده ز لبهای تو جان می گیرم
مثل ماهی که شب آماده بتابد به زمین

#لاادری

نگاهم را نگاهت کرده جادو
فرو‌کردی به قلبم تیغ ابرو

ز سر ان روسری بردار و خود بین
که افتاده دلم در دام گیسو

#لاادری
لبریز لب کی می کنی لبهای بی جان مرا
با بوسه ات کی می کنی آغاز درمان مرا

خاموش کی می سازی از بوی خوش گیسوی خود
ای دلنشین دلستان این درد پنهان مرا


#لاادری

رفتی اما در دلم مانده است شمشیرت هنوز
بر تن بی طاقت من رد زنجیرت هنوز

با تمام ظلمهایی که روا کردی مرا
هست اما قلب عاشق پیشه ام گیرت هنوز

#لاادری

.
هق هق ثانیه و روز پر از غم دارم
یک دل منتظر و چشم پر از نم دارم

روزگار حال بد و بغض مرا میفهمد
اینکه من چشم تو را باز تو را کم دارم ...

#لاادری

ساقيا امشب شراب ناب ميخـــــواهـــم بريز
جرعه اى بهر دل بيتـاب ميخـــــواهـــم بريز

ساقيا دس دس مكُــن امشب خـــراب باده ام
باده اى خوش رنگ چون عناب ميخـــــواهـــم بريز

#لاادری

.

امشب به دلم یادِ نگاریست که نیست
در سر هوس وصالِ یاریست که نیست

چندیست که این درختِ پاییــزیِ دل
در شوقِ رسیدنِ بهاریست که نیست

#لاادری

#الف
حال شبهای مرا همچو منی داند و بس

تو چه دانی که شبِ سوختگان چون گذرد ؟

#لاادری



#شبتون _بخیر
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟
‏خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

‏خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟
‏آغاز کسی باش که پایان تو باشد…

#لاادری

  مَرّتْ مِن خِلالي!
        كما
      يَمُرُّ النارَ
        مِن
   حَقلِ القمحِ…

از من عبور کرد ؛
       مثل
       آتش ،
که از گندمزار

#لاادری
طبع شعرم با کس دیگر نمی‌سازد ولی

تا بخواهی طبع شعرم سازگار چشم توست

#لاادری🍃

غزل برای تو گفتن، بهانه می‌خواهد
سکوتِ سردِ خیالم، ترانه می‌خواهد

مرا به دشتِ نگاهت ببر که این وسعت،
جنون عاطفه را عاشقانه می‌خواهد

اسیر دامِ تو بودن، چه لذتی دارد!
کبوترانه، دلم آب و دانه می خواهد

#لاادری🍃

ﺗﻮ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ ﺑﻪ ﻣﺨﻠﻮﻗﯽ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺵ

ﻣﻨﻢ ﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﺑﻨﺪﺵ...!

#لاادری🍃