وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز

ناز بر من کن که نازت می‌کشم تا زنده‌ام
نیم جانی هست و می‌آید نیاز ازمن هنوز

آن‌چنان جانبازیی کردم به راه او که خلق
سال‌ها بگذشت و می‌گویند باز از من هنوز

سوختم صد بار پیش او سراپا همچو شمع
پرسد اکنون باعث سوز و گداز از من هنوز

همچو وحشی گه به تیغم می‌نوازد گه به تیر
مرحمت نگرفته باز آن دلنواز از من هنوز

#وحشی_بافقی✨


#واو

ویرانه دل ماست
که با هر نگه دوست

صد بار بنا گشت
و دگر بار فرو ریخت ..

#سعدی✨🍃

#واو

وصف رخسار تو را دیدم و دلدار شدم
من به هر آینه‌ای در پی دیدار شدم

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم زیبای تو را دیدم و بیمار شدم

   #عارف همدانی✨🍃

#واو

و در تنگنای شب های بی پایان
دلم واژه ایی از جنس تو می‌خواهد
چیزی ست در تو که
مرا به جاهای دور میبرد
به حضور سبز دستانت
چیزی ست در توکه خالی می‌کند
این دلواپسی های مطلق را...

#مینو_پناهپور✨🍃
#واو

#شبتون_ دلنواز

وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من...


#سعدی✨🍃


#واو

وادی پیموده را از سرگرفتن، مشکل است

چون زلیخا، عشق می‌ترسم جوان سازد مرا ...

صائب تبريزى✨🍃

#واو

و تو
آن شعر محالی که هنوز
با دو صد دلهره در حسرت آغاز توام
چشم بگشای و
مرا باز صدا کن
ای عشق
که من از لهجه‌ی چشمان تو
شاعر بشوم...

#حمید_مصدق ✨🍃

#واو

و اگر نشنوی به تو خواهم شنواند
حماسه‌ی سماجتِ عاشقت را
زیرِ پنجره‌ی مشبکِ تاریکِ بلند
که در غریوِ قلبش زمزمه می‌کند:
ـ شوکرانِ عشقِ تو که
در جامِ قلبِ خود نوشیده‌ام
خواهدم کُشت.
و آتشِ این همه حرف در گلویم
که برایِ برافروختنِ ستارگانِ
هزار عشق فزون است
در ناشنواییِ گوشِ تو
خفه‌ام خواهد کرد!


#احمد_شاملو✨🍃

#واو

🍃🌸
و غم مخور
که چون ظلمتِ فراقِ آن روشنی
دراز شد
نور نیز دراز شد
ظلمتِ کوتاه، روشنیِ کوتاه
ظلمتِ دراز، روشنیِ دراز…

#شمس_تبریزی ✨🍃

#واو


@asharparsiii🤍✨

🍃🌸

و رنج عشق همه از این است که هرگز یاری نیاید...

‏#احمدغزالی✨🍃
#واو

@asharparsiii