از بس که نَظَر بر گل رخسار تو دارم


شد شهره بِهَــر شهر که خورشید پرستم

#شاطرعباس_صبوحی✨

#الف

ترنج وصل تو چیدن به نردبان خیال


چراغ بر لب باد است و آب در غربال

#شاطرعباس_صبوحی ✨

#ت

بدان امید از احسان که در پایش فشانم جان

که از شفقّت بدست آرد دل امیدوارم را

#شاطرعباس_صبوحی✨

#ب

 ‌یارب این نقطه ےِ لب را ڪِه به بالا بنهاد

نقطه هر جا غلط افتاد مڪیدن ادب است

#شاطرعباس_صبوحی✨

#ی

صبح، دیدم طرِّۀ شبنم به روی برگ گل
زان لب و دندان گوهر بار، یاد آمد مرا

چون به طرف گلستان آمد سحر باد صبا
از نسیم روحبخش یار، یاد آمد مرا

#شاطرعباس_صبوحی✨

#صبح_بخیر یاران همیشگی

.

برقع ز عارض برفکن تا عالمی شیدا شود

فوجی ز رو، بعضی ز مو، خلقی ز لب، من ازدهن


#شاطرعباس_صبوحی✨

#ب

.
‏ترنج وصل تُــــوچیدن به نردبان خیال

چـراغ بر لب باد است و آب در غـــربال

#شاطرعباس_صبوحی✨

#ت

‌‍‌  

برداشت سپیده دم
حجاب از طرفی
بگرفت نگار من نقاب از طرفی

گر نیست قیامت
از چه رو گشته عیان
ماه از طرفی وآفتاب از طرفی!



#شاطرعباس_صبوحی✨
#ب

#درود_صبحتون_دلبرانه

یاد از آن روزی که کس را ره در این محضر نبود
ما و دل بودیم و غیر از ما کس دیگر نبود

آشنا با لعل جانبخش تو هر شب تا سحر
وقت مستی جز لب ما و لب ساغر نبود


#شاطرعباس_صبوحی✨

#ی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌

تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد؟

بر ناز خود بنــاز که نازت کشیدنی است !

#شاطرعباس_صبوحی✨🍃

#ت