دمید باد دلاویز و بوی جان آورد
نوید کوکبهٔ گل به گلستان آورد
رسید موسم نوروز و یمن مقدم او
به سوی هر دلی از خرمی نشان آورد
#عبید_زاکانی✨
#د
نوید کوکبهٔ گل به گلستان آورد
رسید موسم نوروز و یمن مقدم او
به سوی هر دلی از خرمی نشان آورد
#عبید_زاکانی✨
#د
متحیر شدهام تا غم عشقت ناگاه
از کجا یافت در این گوشهٔ ویرانه مرا
هوس در بناگوش تو دارد دل من
قطرهٔ اشگ از آنست چو دردانه مرا
#عبید_زاکانی✨
#م
از کجا یافت در این گوشهٔ ویرانه مرا
هوس در بناگوش تو دارد دل من
قطرهٔ اشگ از آنست چو دردانه مرا
#عبید_زاکانی✨
#م
دل با رخ دلبری صفایی دارد
کو هر نفسی میل به جایی دارد
شرح شب هجران و پریشانی ما
چون زلف بتان، دراز نایی دارد
#عبید_زاکانی✨
#م
کو هر نفسی میل به جایی دارد
شرح شب هجران و پریشانی ما
چون زلف بتان، دراز نایی دارد
#عبید_زاکانی✨
#م
هرگز از بند و غم آزاد نگردد آن دل
که گرفتار کمند سر گیسویی نیست
هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد
زخم تیر مژه را مرهم و دارویی نیست
#عبید_زاکانی✨
#ه
که گرفتار کمند سر گیسویی نیست
هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد
زخم تیر مژه را مرهم و دارویی نیست
#عبید_زاکانی✨
#ه
میکند سلسلهی زلف تو دیوانه مرا
میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا
متحیر شدهام تا غم عشقت ناگاه
از کجا یافت در این گوشهی ویرانه مرا
#عبید_زاکانی✨
#م
میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا
متحیر شدهام تا غم عشقت ناگاه
از کجا یافت در این گوشهی ویرانه مرا
#عبید_زاکانی✨
#م
هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت
یکدم خـیال روی تـوام از نظـر نـرفـت
جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفـت و آرزوی تـو از سـر بدر نـرفت
#عبید_زاکانی✨
#ه
یکدم خـیال روی تـوام از نظـر نـرفـت
جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفـت و آرزوی تـو از سـر بدر نـرفت
#عبید_زاکانی✨
#ه
سپیدهدم علم صبح چون روان کردند
زمهر بر سر آفاق زرفشان کردند
به صد لباس برآمد سپهر بوقلمون
چو صبح را تتق از ساده پرنیان کردند...
#عبید_زاکانی✨
صبحتون پرنشاط
@asharparsiii🤍✨
سپیدهدم علم صبح چون روان کردند
زمهر بر سر آفاق زرفشان کردند
به صد لباس برآمد سپهر بوقلمون
چو صبح را تتق از ساده پرنیان کردند...
#عبید_زاکانی✨
صبحتون پرنشاط
@asharparsiii🤍✨
تا مهر توأم در دل شوریده نشست
وافتاد مرا چشم، بدان نرگس مست
این غم ز دلم، نمینهد پای برون
وین اشک ز دامنم، نمیدارد دست
#عبید_زاکانی✨
#ت
وافتاد مرا چشم، بدان نرگس مست
این غم ز دلم، نمینهد پای برون
وین اشک ز دامنم، نمیدارد دست
#عبید_زاکانی✨
#ت
جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست
جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست
مدام آتش شوق تــو در درون من است
چنانکه یکدم از آن آتشـم رهـائی نیست
#عبید_زاکانی✨🍃
#ج
جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست
مدام آتش شوق تــو در درون من است
چنانکه یکدم از آن آتشـم رهـائی نیست
#عبید_زاکانی✨🍃
#ج
گر وصل تو دست من شیدا گیرد
وین درد و فراق، راه صحرا گیرد
هم حال من از روی تو نیکو گردد
هم کار من از قد تو بالا گیرد ...
#عبید_زاکانی✨
#گ
وین درد و فراق، راه صحرا گیرد
هم حال من از روی تو نیکو گردد
هم کار من از قد تو بالا گیرد ...
#عبید_زاکانی✨
#گ
هر چند بهشت صَد کرامت دارد
مرغ و می و حور سرو قامت دارد
ساقی بده این بادهی گلرنگ به نقد
کان نسیهی او، سر به قیامت دارد...
#عبید_زاکانی ✨🍃
#ه
مرغ و می و حور سرو قامت دارد
ساقی بده این بادهی گلرنگ به نقد
کان نسیهی او، سر به قیامت دارد...
#عبید_زاکانی ✨🍃
#ه