اشعار پارسی
3.86K subscribers
893 photos
275 videos
50 links
زیبایےِ اشعارِ من اے ماه تو هستے


با نورِ تو تلطیف شده قافیه ‌هایم...



#مجتبے_خوش زبان
Download Telegram
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت

خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی‌ام را شب طوفانی گرداب گرفت

#فاضل_نظری🍃

#شبتون -ماه
Yeki Shaba Bidare
Ziba Rahimi
🍃🌸

سر به میخانه‌ی یادت زدم اما دیگر
جای لب‌های تو روی لب پیمانه نبود

#فاضل_نظری🍷🧚



@asharparsiii
ناگزیر از سفرم، بی‌سر و سامان چون «باد»
به «گرفتارِ رهایی» نتوان گفت آزاد

کوچ تا چند؟! مگر می‌شود از خویش گریخت
«بال» تنها غمِ غربت به پرستوها داد

این که مردم نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد

عاشقی چیست، به جز شادی و مهر و غم و قهر؟!
نه من از قهر تو غمگین، نه تو از مهرم شاد

چشم، بیهوده به آیینه شدن دوخته‌ای
اشک، آن روز که آیینه شد از چشم افتاد

#فاضل_نظری🍃

پشت روز روشنم شام سیاهی دیگر است
آنچه آن را کوه خواندم پرتگاهی دیگر است

شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم
این درست اما جدایی اشتباهی دیگر است

#فاضل_نظری🍃

عشق می‌بازم که غیر از باختن در عشق نیست
در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد ، برد


#فاضل_نظری🍃

از هم آغوشیِ دریا به فراموشیِ خاک
ماهیِ عمر چه دید از سفر کوتاهش؟


#فاضل_نظری 🍃

#الف

#روزنگار، ۱۰ شهریور، زادروز
خواب دیدیم که رؤیاست، ولی رؤیا نیست
عمر جز «حسرت دیروز» و «غم فردا» نیست

هنر عشق فراموشی عمر است، ولی
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست

ای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟
در پری خانه ما حوصله غوغا نیست

ما پلنگیم! مگو لکه به پیراهن ماست
مشکل از آینه توست! خطا از ما نیست

خلق در چشم تو دل سنگ، ولی ما دل تنگ
«لا الهی» هم اگر آمده بی «الا» نیست

موج شوریده دل آشفته ماه است ولی
ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست

بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم
مرگ هم چاره دلتنگی ماهی‌ها نیست

#فاضل_نظری |🍃



#شبتون_آروم_و_به_دور_از_دلتنگی
مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام تو با دگران

اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنّم است بهشتی که نیستی تو در آن

به جستجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبه‌اند برایم تمام رهگذران

نهان چگونه نگه‌دارمت زِ چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران

عجب زِ عشق که هرکس حکایتی دارد
از این گدازه‌ی آتش‌فشان در فوران

خموش باش که با دیگران نمی‌گویند
رموز تجربه وحی را پیامبران


#فاضل_نظری 🍃

همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه میَسازد
زمانی از حقیقت‌های ما افسانه می‌سازد

سر مغرور من ! با میل دل باید کنار آمد
که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می‌سازد

مرنج از بیش‌وکم چشم از شراب این و آن بردار
که این ساقی به قدر « تشنگی » پیمانه می‌سازد

مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم
که عشق از پیله‌های مرده هم پروانه می‌سازد

به من گفت ای بیابان گرد غربت! کیستی؟ گفتم:
پرستویی که هر جا می نشیند لانه می‌سازد

مگو شرط دوام دوستی دوری ست ، باور کن
همین یک اشتباه از آشنا بیگانه می سازد

#فاضل_نظری 🍃

نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیرازتو، این یعنی
به لطف عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را

#فاضل -نظری 🍃